logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:160466)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:120873)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:107617)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:84774)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: زکات فطره چیست؟ میزان فطریه چقدر است؟    ❇️از آنها كه به ديگران خيانت ميكنند، حمايت نكنيد    ترجمه، نکات تفسیری و تدبر سوره عنکبوت    معنای الله‌اكبر چيست؟ خدا از چه چيزي بزرگتر است؟       آخرین رویداد تالار: لذت مطالعه قران به ترتيب نزول سوره ها را در گروه تقرب ايتا تجربه كنيد      

توجه

Icon
Error

عنوان جدید ارسال پاسخ
ali Offline
#1 ارسال شده : 1401/01/09 02:41:20 ب.ظ
نقل قول
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,506

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

در ايات زيادي از قران عبارت يُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ و يا مفهوم ان تكرار شده است.

منظور از ان چيست؟ ايا خداوند، بندگانش را گمراه ميكند؟

چرا برخي را هدايت و برخي را گمراه ميكند؟ ايا بي عدالتي نيست؟


كلمات كليدي: هدايت گمراهي اضلال خدا
Guest
#2 ارسال شده : 1401/02/15 09:06:44 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 768

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

جمله ((فان اللّه يضل من يشاء و يهدى من يشاء((

البته بايد دانست كه اين گمراه كردن خدا، ابتدايى نيست (براى اينكه به حكم آيات بسيارى از قرآن ، خداوند موجودات را عموما و انسان را بخصوص به سوى كمالش هدايت فرموده )، بلكه اين اضلال مجازاتى است ، كه وقتى كسى در برابر حق خضوع نكند، و لجبازى و مقاومت نمايد، خدا او را گمراه تر مى سازد، و نسبت دادن چنين اضلالى به خدا هيچ مانعى ندارد.
و كوتاه سخن اينكه : اختلاف كافر و مؤمن از نظر عاقبتشان به حسب وعده الهى كه اولى را به عذاب و دومى را به رحمت وعده داده به خاطر اختلافى است كه آن دو از نظر اضلال و هدايت الهى دارند، و نشانه اين اختلاف آن است كه طرز ديد آن دو مختلف است ، يكى زشت را زيبا مى بيند و ديگرى زشت را زشت ، و زيبا را زيبا مى بيند.


اضلال شان، اثر مهرى است كه خدا بر دلهايشان زد، و مهر خدا هم اثر تكذيبى است كه نسبت به دلالت باساء و ضراء و سپس دلالت تبديل سيئه به حسنه بر وجود صانع روا داشته و گفتند باساء و ضراء كار دهر است .

ترجمه تفسير الميزان جلد 17 صفحه 23
رضايي
#3 ارسال شده : 1401/02/24 08:20:48 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 768

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

(و لو شاء الله لجعلکم امه واحده و لکن یضل من یشاء و یهدی من یشاءو لتسئلن عما کنتم تعملون ):(و اگر خدا می خواست شما را بصورت امتی واحدقرار می داد، ولیکن خداوند هر کس را بخواهد گمراه نموده و هر کس را بخواهدهدایت می کند و هر آینه از آنچه انجام می دادید بازخواست می شوید)،

یعنی اگرخدا می خواست اختلافات را از میان شما بر می داشت و همه شما رابصورت یک گروه واحد قرار می داد، پس اختلافات شما غرض الهی را نقض نمی کند وشما هرگز خدا را عاجز ننموده اید، بلکه خداوند خودش شما را مختلف خلق کرد و گروهی را به جهت فسق و تبهکاری آنها گمراه کرده (گمراهی را مجازات آنها قرار داده نه آنکه ابتدائا آنها را گمراه کرده باشد) و گروه دیگر را که هدایت فطری خود را از دست نداده و براساس اوامر الهی اعمال نیک انجام می دهند،توفیق هدایت داده و آنها را هدایت کرده است ، لذا حکمت خدای متعال اقتضاءنموده که سعادت و شقاوت بشر براساس اختیار باشد وخودش از میان راه وبیراهه یکی را برگزیند(40). و آنگاه جهت دفع توهم جبری بودن مسأله هدایت و ضلالت ، می فرماید:بزودی از آنچه عمل می کنید مؤاخذه و بازخواست می شوید، یعنی استنادهدایت و گمراهی به خداوند متعال هرگز باعث باطل شدن تأثیر اراده انسان دراعمال اختیاری او نمی گردد و اگر چنین بود اصولادعوت انبیاء واساس رسالت باطل می گشت ، بلکه هر چه را بشر خود با دست خویش برگزیند، خداوند او رادر آنچه برگزیده است کمک نموده و به پیش می برد(41) .

تفسير الميزان

علامه در تفسیر آیه ۹۳ نحل میفرماید هرچه را بشر بادست خویش برگزیند ، خداوند اورا درآنچه برگزیده است کمک نموده وبه پیش می برد
اگر انسانی بااختیار مسیر باطل را برکزیند آیا خداوند باو کمک میکند که دراین مسیر پیش برود ؟ آیا باعدل ورحمت الهی سازگار است ؟درجای دیگر میفرماید خداوند بوسیله مصیبت ویا.... بنده اش را براه خیر وصحیح برمیگرداند

ویرایش بوسیله کاربر 1401/03/30 07:36:32 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

farhang Online
#4 ارسال شده : 1401/02/30 09:49:38 ق.ظ
نقل قول
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 808
Iran (Islamic Republic Of)

46 تشکر دریافتی در 28 ارسال

سلام
در مورد سئوال پست بالا توجه، به سه نکته لازم است:

1-گمراهی و اضلال خدا ابتدایی نیست بلکه نتیجه و تبعات ثانوی کارهای خود فرد و نپذیرفتن هدایت الهی است

2-در ایات زیادی در قران سنت الهی این چنین بیان شده که خدا هر کسی را در مسیری که انتخاب کرده، مدد میرساند.

اعم از دنیا طلبان یا اخرت طلبان
که بخشی از ایات و تفسیر انرا ارسال می کنیم.

3-حوادث و مصایب و بلا ها برای تذکر و تنبه هست اما انها که در مسیر انحرافی و غلط پیش رفته اند و به ان خو کرده اند و به قول قران بر قلب هایشان مهر خورده، از این حوادث عبرت نمی گیرند


كمك خداوند به گمراهى بشتر و استمرار آن براى گمراهان !


قُلْ مَن كانَ فى الضلَلَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَداًّ
سوره مریم ایه 75

كلمه ((كان (( در اين آيه دلالت بر استمرارشان در ضلالت دارد، تا كسى نپندارد كه صرف تحقق مصداقى از ضلالت باعث آن تهديد شده ، چون صرف چنين ضلالتى استحقاق مجازات استدراج كه عبارت است از ضلالت شديدتر، نمى شود.

جمله ((فليمدد(( صيغه امر غائب است ، و برگشت معناى آن به اين مى شود كه يكى از واجبات برخداى رحمان اين است كه چنين كسى را در ضلالت امتداد دهد، چون گفتيم صيغه ، صيغه امر است ، و امر در صورتى كه از كسى به سوى شخصى صادر شود معنايش اين است كه آن تكليف را بر او واجب كرده ، و همچنين اگر آمر مخاطب خود را دستور دهد كه مرا امر به فلان كار بكن ، معنايش اين است كه من اين كار را خواهم كرد، و آن را بر خود واجب كرده ام .

كلمه ((مد(( و ((امداد(( به يك معنا است ، ليكن راغب در مفردات گفته : امداد بيشتر در محبوب آمده ، و مد بيشتر در مكروه استعمال شده است ، و مراد اين است كه كسى كه ضلالت بر او مستقر شود، و او در آن ادامه دهد - كه البته كنايه آيه به كفار است - خداى تعالى بر خود واجب فرموده كه او را در آنچه هست مدد كند، يعنى هر چيزى كه او را به گمراهى كشيده بيشتر به او بدهد، مانند زخارف دنيوى در مورد كلام ، تا به خاطر آن و سرگرمى با آن به كلى از حق منصرف شود، و در نتيجه امر خدا - عذاب او يا قيامت - بناگهانى برسد، و آن وقت حق بر او روشن گردد، وقتى كه ديگر نتواند از حق منتفع شود.

پس اينكه فرمود: ((حتى اذا راوا ما يوعدون اما العذاب و اما الساعه فسيعلمون ... (( دليل بر اين است كه اين ((مد(( خذلانى است به صورت اكرام ، و مراد از آن اين است كه طرف از حق و پيروان حق منصرف شود، يعنى سرگرم زرق و برق حيات دنياى غدار گردد و حق برايش روشن نشود تا آن وقتى كه ديگر نتواند از آن منتفع شود، و آن هنگام نزول عذاب يا قيام قيامت است .

آيه قبلى حال اهل ضلالت را بيان مى كرد، و مى فرمود: خدا به زودى ايشان را مدد مى كند، و در نتيجه در ضلالت خود فرو رفته ، از حق به كلى منصرف مى شوند، و از ايمان اعراض مى كنند، و سرگرم بازى با شواغل دنيايى خود مى گردند،

تا مرگشان و يا عذاب خدا به طور ناگهانى بيايد و حقيقت بر ايشان مكشوف شود كه نتوانند از آن بهره مند شوند، و اين دسته همان احد الفريقين در آيه ((اى الفريقين خير مقاما...(( هستند.

در اين آيه حال آن فريق ديگر را بيان مى كند، و آن فريق مؤمنين اند، كه خداى تعالى راه يافتگان ايشان را مدد مى فرمايد، و هدايتى بر هدايتشان مى افزايد، و در نتيجه موفق به اعمال باقيات صالحات مى گردند، كه بهتر است از نظر اجر، و بهتر است از نظر مسكن ، زيرا مسكنى كه بدان من تقل مى شوند بهشت است ، كه نعيمش دائمى است



تِلْكَ الْقُرَى نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْبَائِهَا وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا بِمَا كَذَّبُوا مِنْ قَبْلُ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الْكَافِرِينَ ﴿۱۰۱﴾اين شهرهاست كه برخى از خبرهاى آن را بر تو حكايت مى ‏كنيم در حقيقت پيامبرانشان دلايل روشن برايشان آوردند اما آنان به آنچه قبلا تكذيب كرده بودند [باز] ايمان نمى ‏آوردند اين گونه خدا بر دلهاى كافران مهر مى ‏نهد (۱۰۱) سوره اعراف

كذلك يطبع الله على قلوب الكافرين (( . و مقصود از اين جمله كه مى فرمايد: (( خداوند اينچنين بر دلهاى كفار مهر مى زند(( اين است كه خداوند صفت تكذيب انبياء و لجاجت در مقابل آنها را در دلهايشان راسخ و جايگزين كرده ، بطورى كه ديگر جايى براى قبول و پذيرفتن دعوت انبياء (عليهم السلام ) در آن نمانده ، چون همه ظرفيت آن مشغول به ضد دعوت آنان است .

بنابراين ، آيه مورد بحث و آيه بعديش همان معنايى را مى رسانند كه دو آيه اول آيات مورد بحث در صدد بيان آن است ، زيرا اين دو آيه نيز مانند آن دو آيه سنت پروردگار را چنين توصيف مى كنند كه خداوند نخست آيات و معجزاتى كه دلالت كند بر حقانيت اصول دعوت انبيا - از توحيد و غير آن - فرستاده ، و به منظور راه يافتن بندگان به در خانه اش و آشنا شدنشان به آن درگاه دچار باساء و ضراءشان نموده ، پس آنگاه سنت تبديل سيئه به حسنه را اجراء و در آخر مهر بر دلهايشان مى زند.

بنابراين معنى آيه مورد بحث اين مى شود كه : انبياى آنها به سويشان آمدند و ليكن از آنجايى كه به آيات داعيه بر تضرع و بر شكر نعمت ايمان نياورده بودند و در آن ترديد نموده و آن را بر عادت دهر حمل كرده بودند از اين رو آيات نازله به انبياى خود را نيز تكذيب نموده و چون ايشان را به دين حق دعوت كردند زير بار نرفتند، زيرا خداى تعالى دل هاى ايشان را به خاطر تكذيبى كه قبلا كرده بودند مهر كرده بود.

خلاصه اينكه ايمان نياوردن كفار به دعوت انبياء در اثر مهرى است كه خدا بر دلهايشان زد، و مهر خدا هم اثر تكذيبى است كه نسبت به دلالت باساء و ضراء و سپس دلالت تبديل سيئه به حسنه بر وجود صانع روا داشته و گفتند باساء و ضراء كار دهر است .
سیدکاظم فرهنگ
Guest
#5 ارسال شده : 1401/03/30 07:39:53 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 768

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال


ابراهیم:4

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُـولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

ما هيچ رسولي را جز به زبان قومش نفرستاديم تا [پيام خدا را] به روشني براي آنان بيان كند؛ آنگاه خدا [با اختياري كه به انسان عنايت كرده، برحسب عملكرد آدميان] هر كه را خواهد در گمراهي رها مي‌كند و هر كه را خواهد [=شايسته بداند] رهبري مي‌كند 6 و او قدرتمند حكيم است.7


______

6- همچنان كه معناي هدايت، نه راه‌نمائي، بلكه «راه بري»، به معناي رساندن به مقصود است، ضلالت نيز، نه گمراه كردن، بلكه ترك رهبري در وصول به مقصود است. البته خداوند، نه بي‌جهت كسي را رهبري مي‌كند و نه از آن محروم مي سازد. بلكه چون خدا علت‌العلل و وضع كنندة همه قوانين است، هدايت و ضلالت را به خود نسبت مي‌دهد، ولي همه اين حالات وابسته به اعمال خود ماست. يعني تقوا، ايمان، احسان و اسلام [تسليم نفس] به مقصد مي‌رساند و ظلم و تعدّي و تجاوز از آن محروم و دور مي‌سازد.


تفسیر آقای بازرگان

ایه4
وما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم فیضل الله من یشاء ویهدی من یشاء و هو العزیز الحکیم ): یعنی خداوند می فرماید، ما هیچ پیامبری را نفرستادیم ، جز اینکه به زبان مردم و قوم خودش سخن می گفت تابتواند احکام و شرایع الهی را برای آنان بیان کند و هدایت را از ضلالت و حق رااز باطل جدا سازد و برایشان توضیح دهد، اما خداوند هر کس را که انکار نموده و از هوای نفسش پیروی کرده به عنوان مجازات گمراه می نماید (نه آنکه ابتدائاکسی را گمراه کند) و نیز هر کس که به حق گرایش یافته و از آن پیروی کندهدایت می نماید، پس مشیت خدا گزاف و بی حساب نیست که به هر کس و به هر گونه تعلق بگیرد، بلکه کارهای خداوند همه بر اساس حکمت است ، چون اومقتدر و عزیزیست که گمراهی گمراهان ابدا ضرری به او نمی زند و او را مغلوب نمی کند و حکیمی است که هیچ عملی را گزاف و بدون حکمت و نظام مقتن انجام نمی دهد.

:books:تفسیر المیزان

پاسخ سریع نمایش بخش پاسخ سریع
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
عنوان جدید ارسال پاسخ
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2023, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.153 ثانیه ایجاد شد.