رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
اصلِ اينكه اعتقاد واجبالوجودي در عالم هست آن را غالب مشركين پذيرفته بودند (اين يك) و واجبالوجود وحده، شريك ندارد اين را هم غالب مشركين پذيرفته بودند چون ما دوتا واجب نداريم. خالق كلّ، خالق آسمان و زمين خداست اين هم حرفي نداشتند و اين خالق هم واحد است و شريك ندارد اين هم حرف نداشتند (چهارم) او مدير كلّ است ربّالأرباب است ربّ نهايي است اين هم نسبت به او حرف نداشتند كه ﴿وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَنْ خَلَقَ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ﴾ در اين امور پنجگانه و مانند آن مشركين هيچ مشكلي نداشتند.
مسئله ي ربوبيّت حالا انسان را چه كسي بايد اداره كند ربّ انسان چه كسي است ربّ كشاورزي چه كسي است ربّ زمين چه كسي است ربّ دريا چه كسي است اين كمكها را از چه كسي بخواهيم اينجا گرفتار ارباب متفرّقه بودند و ميگفتند آن ارباب رابط بين ما و خدايند شفيعاند و مقرِّباند ما بايد اينها را عبادت كنيم مشكل مشركين از اينجا شروع ميشد و مهمترين مشكل اينها هم انكار معاد بود ميگفتند انسان كه مُرد تمام شده است هر كسي هر چه كرد، كرد. تعبير سوره ي مباركه ي «ص» و امثال «ص» اين است كه تمام مشكل اين است كه ﴿بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ﴾ اينها چون قيامت را فراموش كردند خب اگر ـ معاذ الله ـ قيامتي نباشد چه كنترلي براي اعمال و عقايد و افعال و اخلاق ماست هر كس دستش هر چه رسيد ميكند ديگر، اصرار قرآن كريم بر اين است كه هم ربوبيّت جزئي و موضعي را ثابت كند كه او ربّ شماست اله شماست معبود شماست و هم مسئله ي معاد را كه هيچ عملي از بين نميرود عمل زنده است
تفسیر تسنیم سوره مومنون
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
چرا قران منكران معاد را كافر به رب معرفي كرده است؟
اولئك الذين كفروا بربهم, اينها كه منكرين معادند به سه امر گرفتارند يكي اينكه به خدايشان كافرند زيرا يا در قدرت خداي سبحان شك دارند ان الله علي كل شيءٍ قدير براي آنها حل نشد پس كافرند يا در حكمت خداي سبحان ترديد دارند و انكار حكمت ميكنند ميگويند خداي سبحان انسان را آفريد هر كه هر چه كرد مجاز است نه پاداشي براي محسنين و نه كيفري براي مجرمين انا من المجرمين منتقمون , نيست حسابي در عالم نيست كتابي در عالم نيست هر كس هر چه كرد كرد يعني خداي سبحان معاذ الله عادل نيست كه به پاداش و كيفر عباد برسد يا حكيم نيست كه براي افراد در يوم المعاد حسابي مطرح كرده باشد آن خدائي كه جهان را آفريد و براي آن روزِ حساب خلق نكرد اين كار لغو كرده است در حاليكه خداي سبحان فرمود و ما بينهما لاعبين , ما اهل بازي نيستيم كه يك عده را در دنيا خلق بكنيم و هر كه هرچه بكند مجاز باشد و آزاد و رها باشد ايحسب الانسان ان يترك سدي انسان ميپندارد كه لغو و عاطل خواهد بود كسي به سراغ او نخواهد آمد اگر عالم سدي باشد يعني باطل باشد هيچ حساب و كتابي در عالم نباشد عالم ميشود لغو, سبحانه و تعالي كه كار لغو كرده باشد چون خداي سبحان حكيم است آن خدائي كه معاد نداشته باشد كه حكيم نيست اگر خودش طرح نكرده كه حكيم نيست و اگر نميتواند طرح كند كه عاجز است و خداي سبحان منزه از عجز است و منزه از سفه؛ پس اينها به ربشان كافرند در حقيقت و چون به ربشان كافرند معاد را انكار كردند
حرفشان چيست؟ حرفشان اين است كه أءِذا كنا ترابا أئِنا لفي خلق جديد ما اگر مرديم و پوسيديم و خاك شديم دوباره زنده ميشويم اولاً برهاني از منكران معاد در سراسر قرآن كريم اقامه نشده است. در حد تعجب است و در حد استبعاد. دليل عقلي اقامه نكردند بر انكار معاد همهاش به عنوان اينكه بعيد است و چطور ميشود و مشكل هست رجعٌ بعيد و ما نحن بمستيقنين و امثال ذلك است آنها نميتوانستند يقين پيدا كنند به نفي معاد چون دليلي بر نفي معاد نداشتند. براي اثبات معاد درك مسئله بر اينها دشوار بود نه اينكه دليل داشتند بر نفي معاد. هيچ برهاني اقامه نكردند قرآن كريم اصرار دارد كه حرفتان را بزنيد حرفشان اين است كه چطور دوباره خاك زنده ميشود در حد تعجب است
در مسئله معاد اشكال منكرين معاد را جواب دادن كافي نيست اين قدم اول بحث معاد است زيرا منكرين معاد ميگفتند شدني نيست اگر ما اشكالات آنها را جواب داديم معلوم ميشود شدني است قابل شدن است ممكن است. اينكه معاد نيست معاد همان است كه ميگوييم انك جامع الناس ليوم لا ريب فيه و به اصطلاح منطقي «المعاد حق بالضرورة» امري است ضروري الوقوع بنابراين يك سلسله از بحثهاي معاد در قرآن كريم به حل شبهات منكران معاد برميگردد يك سلسله از بحثها براي تبيين ضرورت معاد
قسمت مهم طرح مسائل توحيدي براي ذكر معاد است ياد قيامت بودن است چون ياد قيامت است كه مسئوليت و تهذيب و تزكيه را به همراه دارد و الا ياد مبدأ اعتقاد به اينكه جهان مبدأي دارد ولي مبدأ كاري با انسان ندارد, انسان را در برابر مبدأ مسئوليت و وظيفهاي نباشد اين اعتقاد سازنده نيست, مهمترين عاملي كه در ساختن انسان نقش مؤثر دارد همان ياد معاد است لعلكم بلقاء ربكم توقنون آنروز را هم يومالتلاق مينامند يعني روز تلاقي تلاقي عبيد با مولايشان تلاقي كل با كل همه يكديگر را ميبينند يكي از القاب قيامت يومالتلاق است يعني روز تلاقي و برخوردها يا چون بندگان بلقاء حق ميرسند بلقاء ربكم از اين جهت يومالتلاق است يا چون يكديگر را ملاقات ميكنند يومالتلاق است
تفسير تسنيم سوره رعد
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.