رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 2,011
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
🟢 #قرآن به #عقل، بهاي زيادي داده است. #عقل حتی میتواند علیه خدا احتجاج کند
#علامه_طباطبایی وقتی مشاهده کردند که در حوزه به فقه و اصول به خوبی پرداخته میشود اما #تفسیر و #فلسفه مهجور مانده، ایشان لازم دیدند تا به تفسیر و فلسفه نیز به خوبی پرداخته شود و همت خود را بر آن گذاشتند. اگر یک نفر عاقل باشد برای جامعه برکت دارد، اما اگر قائم به عقل باشد، برکات آن خیلی بیشتر است. «و قوم یعقلون» که در قرآن آمده، ناظر به نژاد و قوم خاصی نیست، بلکه منظور قائم بالعقل است 👈👈و اگر جامعه قائم بالعقل شد، #جامعه_عاقل نه بیراهه می رود و نه راه کسی راه می بندد. 🟢 قرآن به #عقل بهای زیادی داده و از مردم خواسته قائم به عقل و قوام بالعقل باشند.
🔻 اگر خداوند انبیا را نمی فرستاد مردم در قیامت، با عقلشان علیه خدا احتجاج میکردند که چرا رهبران الهی را نفرستادی که به ما دین را یاد بدهند؟ تو که می دانستی بعد مرگ ما اینجا می آییم، چرا راهنما نفرستادی؟ ♦♦ نکته این مطلب این است که #عقل حتی میتواند علیه خدا احتجاج کند، اما بعد از ارسال رسل دیگر بهانهای باقی نمی ماند، و عقل باید پیروی کند. اگر عقل از اسارت نفس درآمد، چشمه جوشان خواهد شد #عقل پروری را خود قرآن کریم به عهده گرفته و لذا اول سخن از عقل است و سپس سخن از قوم یعقلون است و پس از آن به جایی می رسد که علیه خدا احتجاج می کند، و این بها دادن به عقل است که انسان می تواند با آن علی الله احتجاج کند.
قرآن کریم عهده دار مطالبی است که هیچ علم و هیچ حکمتی عهده دار آن نیست. 📗 قرآن کریم شبهاتی را که در جوامع بشری مطرح است، یکی پس از دیگری ذکر می کند و سپس پاسخ می دهد. بسیاری از آیات قرآن پاسخ به شبهاتی هستند که مادیون مطرح کردند و آن #شبهات امروز نیز مطرح میشوند لذا ما باید به قرآن مسلط شویم تا بتوانیم آن شبهات را پاسخ دهیم.
🎙از سخنان ايت اله جوادي املي در سیزدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی
كلمات كليدي: عقل قران حجت
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 2,011
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
﴿ما ميخواهيم مردم فقيه بار بيايند﴾
مطلب مهم آن است كه فرمود: ﴿انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ اْلآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ﴾ فرمود ما نميخواهيم مردم مقلّد بار بيايند ما ميخواهيم مردم فقيه بار بيايند فقه هم گفتند اصطلاحاً آن علم مستدل است حالا چه دربارهٴ اصول دين چه دربارهٴ فروع دين گاهي ممكن است اصل فقه به معني درك عام باشد هر كسي هر مطلبي را كه دانست فقيه نيست فقيه آن است كه مطلبي را عالمانه و براساس دليل بداند
ذات اقدس الهي ميفرمايد كه ما اين براهين را اقامه ميكنيم با انواع گوناگون سخن ميگوييم به انواع گوناگون حرف ميزنيم تا مردم فقيه بشوند . گاهي از راه تجربه و نشانههاي حسي دليل اقامه ميكنيم كه به علوم تجربي و مانند آن برميگردد گاهي براساس مراحل حكمت و كلام برهان عقلي اقامه ميكنيم گاهي از راه وحي از راه اخبار به غيب مسائل غيبي را براي آنها تشريح ميكنيم كه اينها مانعة الخلو است كه جمع هر سه را يكجا هم شايد انواع گوناگون علوم و روشها را به كار ميبريم و تفهيم ميكنيم تا اينها فقيه بشوند ﴿انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ اْلآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ﴾
تفسير سوره انعام ايت الله جوادي املي
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,072 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
قران كريم به روش #عقلي حرف ميزند يا نه؟ بله به روش عقلي حرف ميزند منتها عقل را نبايد عطيه بشري دانست، عقل يك حجت الهي است، سرمايه الهي است، فطرت الهي است كه ذات اقدس الهي داده، خداي سبحان با همه مشركان و ملحدان و مخالفان دين استدلال ميكند خب، آنها را با برهان عقلي استدلال ميكند آنها كه هنوز نقل را نپذيرفتند، بايد مبادياش عقلي باشد، موادش عقلي باشد، صورتش عقلي باشد.
#عقل مستقل است در فهميدن نه در آفرينش، عقل عدل آفرين نيست حُسن آفرين نيست ، عقل فقط يك چراغ خوبي است، يك سراج منير است كه مي فهمد از چراغ كاري ساخته نيست، چراغ فقط نشان مي دهد نه اينكه بيافريند، ديگري خلق كرده است ذات اقدس الهي دو تا چراغ به ما داد يكي از درون يكي از بيرون، يكي از درون به نام عقل يكي از بيرون به نام نقل. اينكه در قيامت يك عده اي مي گويند ﴿لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ﴾ ناظر به همين است يعني ما متأسفانه نه گوش شنوا داشتيم كه از ادله نقلي كمك بگيريم نه به آن فطرتمان مراجعه كرديم كه از دليل عقلي استمداد كنيم.
عقل برهاني به منزلهٴ روايت است، عقل برهاني حوزه خودش را كاملاً مشخص ميداند، همان عقل ميگويد بسياري از چيزهاست كه من نميفهمم اين يك، و بايد بفهمم دو، و راهي جز وحي نيست سه، از اين جهت براهين فراواني اقامه ميكنند بر ضرورت وحي و نبوت و رسالت و امامت و امثال ذلك، اين حرفها را عقل اقامه ميكند آن وقت چگونه خودش در حوزهاي كه نميفهمد دخالت ميكند، در حوزهٴ تعبّديات ميگويد كارِ من نيست، من راهنما لازم دارم و راهنما هم جز انبياي الهي نخواهند بود، اين براهين نبوّت عام در كتابهاي عقلي همين است، اما آن حوزهاي كه به حُسن و قُبح بر ميگردد به عدل و ظلم بر ميگردد به خير و شر بر ميگردد همان طوري كه ما در حكمت نظري يعني آنجا كه بحث از بود و نبود است به يك بديهي ميرسيم و نظير بطلان دور، بطلان تسلسل، بطلان اجتماع نقيضين، بطلان اجتماع مثلين، بطلان اجتماع ضدين، از اين بديهيات، نظريها را حل ميكنيم در حكمت عملي مثل فقه، مثل اخلاق، مثل حقوق اينها وقتي به عدل و ظلم، به حُسن و قُبح، به خير و شر، به صدق و كذب، به اينها كه رسيديم آن مطالب پيچيده نظري حالا يا فقهي است، يا حقوقي است، يا اخلاقي است و مانند آن حل ميشود.
آنچه به بديهيات نرسد عقل هيچ دخالت نميكند ميشود وهم و خيال، بنابراين بسياري از مسائل اصول همين طور است بسياري از مسائل فقه همين طور است
در حوزه تعبّدي خود عقل ميفهمد كه نميفهمد و محتاج وحي است اين براهين را خود عقل اقامه ميكند، اما در حوزه اجتماع امر و نهي، اينجا كار، كار عقل است برائت عقلي كار، كار عقل است اشتغال يقيني، برائت يقيني ميخواهد اين كار، كار عقل است در اينگونه از موارد ما يك روايت معتبر نداريم كه، عقل ميگويد وقتي ذمّه شما مشغول شد مولا چيزي را از شما خواست مادامي كه شك داري نبايد به شك اعتنا بكني حتماً بايد بياوري، اين قاعده شك و تجاوز و فراغ و اينجا جايش نيست آنها جايش، جاي ديگر است، تا شك داري كه امتثال كردي يا نه بايد يقين به برائت پيدا كني، اين فتواي عقل است «وعليه الكفر». اينها نظير.. آن وقت براهين عقلي را ذات اقدس الهي دين تعبير كردهآيه مباركهٴ سورهٴ «روم» كه ميگويد اين دين است فرمود: ﴿فَأَقِمْ وَ جْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لاَ تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ﴾[20] اين فطريات را قرآن دين ميداند وگرنه سخن از قرآن و روايت كه نبود در آيه،
فرمود اگر من انبيا نميفرستادم، راهنما نميفرستادم، شريعت نميفرستادم خودِ من در قيامت زير سؤال ميرفتم، براي اينكه قيامتي هست، مردم كه نميپوسند از پوست به در ميآيند آن وقت در قيامت به من ميگويند تو كه ميدانستي ما بعد از مرگ به اين عالم عظيم ميآييم چرا راه معين نكردي؟ راهنما معين نكردي؟ دستور ندادي؟ من براي اينكه فردا زير سؤال نروم دين فرستادم انبيا فرستادم،﴿لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَي اللّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾ گرچه «بعد»، ظرف است مفهوم ندارد، ولي چون در مقام تهديد است مفهوم دارد يعني «بعد الرسل» هيچ حجتي براي مردم نيست، قبل از رسل هست خب.
پس اين حجيّت عقل است تا آنجا، آن قدر به عقل بها داد كه ميتواند مستقيماً با خدا گفتمان كند و ـ معاذ الله ـ او را زير سؤال ببرد، اگر وحي و نبوت نبود، عقل ميگويد من هزارها چيز را نميفهمم، فقط بديهيات و اوليات و اثبات مبدأ و گوشهاي از شريعت را ميفهمم و ميفهمم كه نميفهمم و در اين فهم به عدم فهم هم خودم را منزّه از اشتباه ميدانم، ميفهمم كه راهنما ميخواهم، خب چرا راهنما نفرستادي؟ من چه ميدانم برزخي يعني چه؟ بهشت يعني چه؟ اجمالاً ميدانم يك حساب و كتابي هست، عقل اين مقدار را ميفهمد، اگر عقل هدايت نشود و راهنمايي نشود آن چه ميداند نماز چيست؟ او چه ميداند... او اصل عبادت را ميفهمد كه بايد در برابر ذات اقدس الهي خاضع بود، اما آن خضوع بايد نماز باشد، بايد روزه باشد، حج باشد، حج احكامي دارند، عبادات ديگر احكامي دارد اينها را چه ميفهمد؟ آنهايي كه مشكل قيامت را حل ميكند همين فقه و رساله و اخلاق و حقوق است خطوط كلياش را بله ميفهمد، عدل چيز خوبي است ظلم چيز بدي است و مانند آن، اما حالا چطور نماز بخوانيم؟ چطور روزه بگيريم؟ چطور مكه برويم؟ چطور زكات بدهيم؟ چطور خمس بدهيم؟ اينها را كه نميفهمد اصل انفاق خوب است ميفهمد، اصل دستگيري به فقرا خوب است ميفهمد، كجا بايد نيّت بكند؟ نصاب چيست؟ سال چيست؟ اينها را كجا ميفهمد؟ خب.
ایت الله جوادی املی تفسیر ایات ابتدای سوره نحلویرایش بوسیله کاربر 1403/11/05 08:45:25 ب.ظ
| دلیل ویرایش: ویرایش |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.