|
در ادامه تحقیقات من از معنی کلمه رقبه که آن را به نادرستی گردن و برده تعریف کرده اند به این نتیجه رسیدم که از لحاظ گرامری این به کلماتی همچون "أُولَٰئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ" در آیه 42 عبس نزدیک هست، لذا رقبه به معنای رقب کننده ای است، همچون موسی در آیه فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ ، یعنی مراقب اوضاعی باشد - از نظر من بدهکاری که انتظار دارد طلبکارش پیدا شده و پولش را درخواست کند یک رقبه هست و یا احتمالا مادری که فرزند مریضی دارد و انتظار دارد خبر بدی به او برسد، پس تحریر رقبه یعنی اینگونه افراد را از این وضعیت ها آزاد کنیم- چیزی بنام برده در قرآن وجود ندارد، عباد در آیات 24 سوره نساء همان خدمتکاران مطیع شما هستند، قرآن در تمامی آیات انفس را از اموال جدا می کند پس کسی نمی تواند ادعا کند که یک نفس/انسان جزواموال وی می باشد زیرا چنین تعریفی در قرآن از اموال داده نشده است و قرآن هیچگاه نفس را بخشی از مال نمی داند - همانطور که نمی شود یک سنگ را به داخل لیوان آبی انداخت و ادعا کرد که همه اش آب است.
گناهی که فرعون کرد این بود که فرزندان بنی اسرائیل را به زور به عبدیت خود درآورد، نگاه کنید به آیه 26 سوره شعرا ، موسی به او می گوید "عبدت بنی اسرائیل" یعنی آنها را به زور به عبدیت خود در آورده ای و مطیع خود کرده ای و الله به ما می گوید که او آیات را تفصیل می کند تا راه مجرمین شناخته شود- "وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلِتَسْتَبِينَ سَبِيلُ الْمُجْرِمِينَ"
عده ای ممکن است به آیه 178 سوره بقره اشاره کنند ولی آن آیه می گوید اگر حر قاتل باشد حر را مجازات کنید، اگر عبد قاتل باشد عبد را مجازات کنید و ...
|
|
اصل ارسال توسط : Guest  پیش شرط های ازدواج با زنان آیه ۱۰ سوره ممتحنه ۱. امتحان آنان ۲. پس دادن خرج آنها پس احتمالا وقتی خداوند در آیه ۲۸ سوره نساء می فرمایند که خداوند می خواهد بر شما سبک کند منظور این است که با اینکه این شرایط بصورت کامل بجا نیامده است ولی اگر کسی در مشقت هست می تواند با استثنایی به نام ملک یمین با این زنان ازدواج کند … خرج آنها را بعدا به شوهران سابق پس داد .
باید تایید کنم که پذیرش و قبول اسلام همچنان از شروط اصلی ازدواج با این زنان است و همچنین کلمه نکاح به معنی ازدواج می باشد ، مراجعه کنید به آیه ۴۹ سوره احزاب که نکاح(ازدواج) انجام گرفته بدون تماس فیزیکی قرآن بسیار دقیق و سنجیده است در انتخاب و استفاده از کلمات. نکته ی بسیار حائز اهمیت که این زنان تحت سرپرستی مستقیم زنان و مردان مومن بودند و معشیت آنها توسط این افراد تامین می شد ( روم آیه ۲۸ و نحل آیه ۷۱) و با مومنین در خانه ها ی آنها زندگی می کردند ( نور ۵۸) خداوند معمولا برای مومنین ملک یمین آنهارا نام می برد یعنی این زنان بطور مستقیم به آنان وابسته بودند وگرنه چه لزومی دارد که در آیه ۱۰ سوره ممتحنه به مومنین مراجعه کنند اگر خودشان قادر به تامین مخارج خویش باشند؟ والسلام … من دیگر حرفی در این رابطه ندارم … امیدوارم که دوستان هرکس در قرآن تدبر می کند همه جوانب را در نظر بگیرد تا مبادا اشتباهی صورت بگیرد … اگر من نکته ای از قلم انداخته ام شما ایرادات را اصلاح کنید خداوند می فرمایند به موسی که “ وأمر قومك يأخذوا بأحسنها” ما باید همه تلاشمان را بکنیم تا مبادا در فهم قرآن اشتباهی صورت بگیرد … مواردی همچون کنیز و دوست دختر و دوست پسر و …. ناشی از سهوی خواندن قرآن است.
|
|
پیش شرط های ازدواج با زنان آیه ۱۰ سوره ممتحنه ۱. امتحان آنان ۲. پس دادن خرج آنها پس احتمالا وقتی خداوند در آیه ۲۸ سوره نساء می فرمایند که الله می خواهد بر شما سبک کند منظور این است که با اینکه این شرایط بصورت کامل بجا نیامده است ولی اگر کسی در مشقت هست می تواند ، با استثنایی به نام ملک یمین با این زنان ازدواج کند …. ولی در ادامه خداوند می گوید اگر صبر کنید برای شما بهتر است - سوالی که باید بپرسیم این است که آیا قرار است این زنان تا همیشه در این وضعیت بمانند ؟ اگر چنین باشد دیگر صبر کردن چه معنایی دارد و خداوند در آیه 33 سوره نور اشاره می کند که عده ای اراده به تحصن خواهند داشت و اگر تحصن شامل حال آنان شود در این صورت نکاح (ازدواج) در زمره همسران قرار خواهد گرفت و نه ملک یمین
باید تایید کنم که ایمان از شروط ازدواج (نکاح) با این زنان است همانند ازواج رسمی و محصنات بودن - کلمه نکاح به معنی ازدواج می باشد ، مراجعه کنید به آیه ۴۹ سوره احزاب که نکاح(ازدواج) انجام گرفته بدون تماس فیزیکی، قرآن بسیار دقیق و سنجیده است در انتخاب و استفاده از کلمات. من همچنان به دنبال معنی دقیق کلمه تحصن در آیه 33 سوره نور هستم که چگونه تحصن شامل این زنان می شد چراکه خداوند می فرماید "ان اردن تحصنا" ... و جواب فقط با مطالعه و تفکر در قرآن بدست می آید و لاغیر - باید اضافه کنم که منظور از کتاب در آیه 33 سوره نور بازخرید برده از کسی نیست - "الکتاب" در آیه 49 کهف ، در روز قیامت همه اعمال مارا ثبت کرده است لذا الکتاب چیزی است که تراکنش های شمارا ثبت می کند و الله در آیه 282 سوره بقره برای نوشتن قرض می فرماید " فَلْيَكْتُبْ" یعنی بدهی را بنویسید پس منظور در اینجا هم همین می باشد
"...وَالَّذِينَ يَبْتَغُونَ الْكِتَابَ مِمَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ فَكَاتِبُوهُمْ إِنْ عَلِمْتُمْ فِيهِمْ خَيْرًا ۖ وَآتُوهُم مِّن مَّالِ اللَّهِ الَّذِي آتَاكُمْ ۚ وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَمَن يُكْرِههُّنَّ فَإِنَّ اللَّهَ مِن بَعْدِ إِكْرَاهِهِنَّ غَفُورٌ رَّحِيمٌ" نور 33
کسانی که خواهان الکتاب هستند (برای مثال می خواهند پولی از شما قرض بگیرند) فکاتبوهم (یعنی به آنها قرض بدهید) یا هر مسئله دیگری که لازم است بین دو طرف ثبت شود و خداوند می گوید از مالی هم که خدا به شما داده به آنها بدهید این تحلیل با آیه 71 سوره نحل همسو است که خداوند می گوید چرا از رزقی که خدا داده به آنها نمی دهید - قسمت بعدی آیه می گوید:
وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ إِنْ أَرَدْنَ تَحَصُّنًا لِّتَبْتَغُوا عَرَضَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا
احتمالا بعضی از خانواده های مسلمان راضی به دادن خرج بیشتر این زنان نبوده اند و خواسته اند آنهارا هرچه سریعتر شوهر دهند و خداوند می گوید بخاطر مال دنیا آنهارا مجبور به بغا نکنید ( رفتار های غیر اخلاقی با مردان و سایر موارد) تا سریعتر شوهر پیدا کنند - این زنان چون تحت سرپرستی بیگانگان بوده اند تحصن یا همان حصار را نداشته اند و دسترسی به آنها راحت تر بوده است - دیگر موارد را هم عرض کردم قبلا که بعضی از آنها احتمالا در ایمان خویش صادق نبوده اند و همچنین مسئله ازدواج های سابق آنها در آیه 60 سوره ممتحنه
چون این مسئله گره خورده است به برده داری باید تایید کنم که قرآن حتی اجازه گرفتن یک گوسفند از دیگری را هم به کسی نمی دهد چه ماند به اینکه اشخاص را برده خویش کنیم(ص 23) - وقتی فرعون به دنبال بنی اسرائیل می رود تا آنهارا برده خویش کند خداوند از کلمه "بغی" برای کارش استفاده می کند و ما می دانیم که بغی ناحق حرام است
"...فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا ۖ"
لذا برای فهم برده داری باید بیشتر روی کلمات بغی و مستضعفین تمرکز کنیم که به احتمال بالا برده داری در این دو دسته قرار خواهند گرفت کلمه رقبه از ریشه ر ق ب به معنی رقب کننده ای است یعنی "کسی که حواس جمع است و تحت نظر می گیرد" لذا تحریر رقبه یعنی شخص را از آنچه که باعث رقب کردنش کرده رها کنیم اصلا این کلمه ربطی به گردن و یا عنق ندارد ... این کلمه از ریشه رقیب و یترقب می باشد
در قرآن عباد کسی بودن از روی اختیار است بغیر از آیه 22 سوره شعرا که موسی به فرعون می گوید "عبدت بنی اسرائیل" یعنی آنهارا به زور به عبودیت خویش در آورده ای و احتملا "عبدا مملوکا" در آیه 75 سوره نحل - توجه کنید به آیه زیر
"مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِي مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَٰكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ"
کونوا عبادا لی یعنی عباد من بشوید اینجا این اشخاص اختیار کامل دارند که عباد کسی بشوند و زورگویی وجود ندارد
ما سالها طول می کشد تا از "لهو الحدیث" کتب های روایت خلاص شویم و با مطالعه دقیق قرآن به حقیقت برسیم - امیدوارم اگر کسی خطایی در نوشته های من پیدا کرد آنرا اصلاح کند در آینده الله را شاهد می گیرم که من فقط به دنبال اصلاح هستم و امیدوارم که اگر خطایی نادانسته کرده باشم اصلاح شوم ... تدبر در قرآن همین است که شما آنقدر مطالعه کنید تا شروع به فهم آن کنید نه اینکه قرآن را با صوت بخوانیم "والذين إذا ذكروا بآيات ربهم لم يخروا عليها صما وعميانا"
"والسلام علی من اتبع الھدی" طه 47
سلام فقط برکسانی است که پیرو کتاب خداوند هستند نه قصه های هزار و یک شب شیعه و سنی
|
|
ملک یمین همان زنان شوهردار در آیه 10 از سوره ممتحنه هستند که به سمت مسلمانان هجرت کرده و تحت سرپرستی خانواده های مسلمین بودند و آنها موظف به تامین هزینه پوشاک ، خوراک و مسکن این زنان و فرزندان احتمالی آنان بودند، و این زنان در خانه های مسلمین و با آنها زندگی می کردند (نور 58) و همچنین در صورت امتحان و مشخص شدن با ایمانی آنها می توان با آنها نکاح(ازدواج) نمود. خداوند در آیه 24 سوره نساء می فرمایند :
"و نکاح با زنان شوهردار بر شما حرام شد جز آنچه که دست راست شما صاحب شد..."
لذا این زن شوهرداری است که دست راست شما آن را صاحب می شود و می توانید با وی نکاح کنید و در تمامی قرآن شما فقط در آیه 10 از سوره ممتحنه زنی را می بینید که شوهر کافر خویش را رها کرده و تحت سرپرستی شما قرار می گیرد و همچنین در تمامی قرآن شما فقط در آیه 10 سوره ممتحنه زن شوهرداری را پیدا می کنید که می توان با وی نکاح کرد.
این زنان اسیران جنگی نیستند چرا که طبق حکم الله در آیه 4 از سوره محمد اسیر یا باید آزاد شوداز روی منت و یا با گرفتن فدیه ... فلذا داستان سرایی های حمله به قبایل و اسیر گرفتن زنان و کشتن اسیر و غیره شایعات و توهمات عموم است . و در آیه 8 سوره انسان خداوند می گوید اسیر را بخاطر او طعام دهیم همچون مسکین و یتیم ... در آیه 70 سوره انفال خداوند به پیامبر می گوید که به اسرا بگوید اگر خیری در آنها ببیند بهتر از آنچه که از آنها گرفته به آنها می دهد. لذا بدرفتاری با اسرا از کلام خداوند بدور است
خداوند به صراحت بیان می کنددر آیه 25 سوره نساء که باید با ملک یمین ازدواج (نکاح) نمود و همچنین در آیه 33 سوره نور خداوند مجددا تاکید می کند که اگر کسی نکاح(ازدواج) برایش فراهم نیست فقط و فقط باید تعفف پیشه کند، ازدواج موقت و صیغه و کنیز و دوست دختر و دوست پسر و ... را منحرفین سرهم کرده اند و دین خداوآیات خدا را به بهای ناچیزی فروخته اند.
"اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چون زنان با ايمان مهاجر، نزد شما آيند آنان را بيازماييد. خدا به ايمان آنان داناتر است. پس اگر آنان را باايمان تشخيص داديد، ديگر ايشان را به سوى كافران بازنگردانيد: نه آن زنان بر ايشان حلالند و نه آن [مردان] بر اين زنان حلال. و هر چه خرج [اين زنان] كردهاند به [شوهران] آنها بدهيد، و بر شما گناهى نيست كه -در صورتى كه مَهرشان را به آنان بدهيد- با ايشان ازدواج كنيد، و به پيوندهاى قبلى كافران متمسك نشويد [و پايبند نباشيد ]و آنچه را شما [براى زنان مرتد و فرارى خود كه به كفار پناهنده شدهاند] خرج كردهايد، [از كافران] مطالبه كنيد، و آنها هم بايد آنچه را خرج كردهاند [از شما] مطالبه كنند. اين حكم خداست [كه] ميان شما داورى مىكند، و خدا داناى حكيم است." ممتحنه 10
خداوند در آیه 50 سوره احزاب به پیامبر می گویید مما آفاء الله علیک ... و دقیقا منظور همین آیه است چرا که خداوند این زنان(ممتحنه 10) را از شوهران کفار بر پیامبر برگردانده است. (فی ء) اگر در جاهایی از ضمیر مذکر برای آنها استفاده می شود بدین خاطر است که بعضی از ایشان فرزندانی با خود خواهند داشت.
در آیه 10 از سوره ممتحنه خداوند می فرمایند آنچه که شوهران پیشین این زنان خرجشان کرده اند به آنها پس بدهید ولی در آیه 25 سوره نساء خداوند می گوید که ملک یمین برای کسی است که ترس از مشقت دارد و آیه 28 سوره نساء که خداوند میخواهد بارتان را سبک کند من را به این فکر می اندازد که به شاید این تخفیف همان پس دادن خرج این زنان به شوهران سابق باشد، یعنی شاید بعدا خرج را بدهید...
بنظر من محدود کردن نکاح این زنان فقط به کسانیکه در مشقت بسر می برند از سو استفاده از این زنان و ازدواج های ناخواسته جلوگیری می نمود تا وقتی که بتوانند در زمره محصنات قرار گیرد و بخوبی تصمیم گیری کنند( توجه کنید به نور 33 که خداوند می گوید اگر اراده به تحصن دارند زیرا ملک یمین تحت سرپرستی دیگران است) شما زنی را تصور کنید که تمام خانواده و قبیله خود را رها کرده و در خانه غریبه ای زندگی می کند چنین شخصی به هرچیزی و هرکسی راضی خواهد شد زیرا تحت فشار است و در مضیقه و همچنین محدود کردن این ازدواج ها از اتفاقات ناخواسته از جانب زن جلوگیری می کرد( پیدا شدن سر و کله شوهر سابق و یا خانواده ی زن) تا وقتی که گذر زمان همه چیز را شفاف می نمود.
|
|
سپاس فراوان از توضیحات ارزشمند شما
|
|
ملک یمین به چه معناست ؟ اکثر علما معتقدند ملکت ایمان یعنی اسیر جنگی بخاطر دلالت کلمه افاء و فیء که میگویند اشاره به غنایم و اسیر دارد در آیه ۵۰ احزاب و ۷ حشر. و مخالفان میگویند فیء اشاره به غنایم بدون درگیری دارد و وقتی جنگ صورت نگیرد ، قطعن اسیری هم وجود نخواهد داشت ... چند نکته : ۱.ملکت ایمانکم : یعنی مالک شده است پیمان هایتان . ۲_ملک یمین به معنای اسیرجنگی یا کنیز یا برده حاصل از خرید یا هدیه یا اسیر جنگی نبوده ، بلکه به معنای کسی است که با او پیمان علنی بسته شده است برای رابطه عاطفی یا جنسی از طرف مرد یا زن ، ۳.یعنی شبیه رابطه ازدواج است ، به بیان دیگر دوست پسر و دوست دختر شدن علنی ، یعنی رابطه جنسی که نه مصداق ازدواج باشد و نه زنا یا دوستی پنهانی ،... ۴_ و هر فردی نمیتواند همزمان هم زوج داشته باشد و هم ملک یمین ، چون خدا گفته یا زوج یا ملک یمین ، نگفته زوج و ملک یمین .... فقط در مورد پیامبرص گفته زوج و ملک یمین در آیه ۵۰ احزاب که یک استثناست ... نویسنده، سخنران : عبدالله قمی ، از کارشناسان شبکه ماهواره ای کلمه ،
زمان فیلم : ۱:۳۷ دقیقه 👇👇👇 https://youtu.be/hwPMUMSi2Ys?si=04xl_JjlAwcojAEs
|
|
اينها كه زير دست شما هستند اينها را ميگويند مِلك يمين خب خانه هم ملك آدم است فرش هم ملك آدم است خداي سبحان كه از خانه و فرش به ملك يمين تعبير نميكند ميفرمايد اينكه به عنوان بنده است در دست شماست، در دست شماست يعني امانت است دست شماست شما در هيچ جاي قرآن ديديد كه خداي سبحان بفرمايد خانهاي كه ساختيد فرشي كه تهيه كرديد زميني كه خريديد مِلك يمين است خب همه چيز به دست ماست فرمود اينكه كارگر منزل شماست مِلك يمين است در دست شماست مواظب باشيد اين ﴿مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ﴾ است و خود حضرت قبل از اينكه بساط بردهداري را برچيند با فرهنگ بردهداري را برچيد همه ميگفتند عَبيد و اِماء، عَبيد و اِماء وجود مبارك حضرت قبل از نبوّت اصلاً اين واژهها را به كار نميبرد ميفرمود فَتا و فتاة. اين كنيزها را ميفرمود فتاة، غلامها را ميفرمود فتا. پيامبر هم از راه فرهنگ جلو آمد هم قرآني با مردم زندگي كرد فرمود اين در دست شماست ﴿مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ﴾ و اين خب همه ي اموال در مِلك يمين ماست در دست ماست اما از آنها قرآن كريم به ملك يمين ياد نميكند
در جريان مِلك يمين كه اسلام بساطش بر آزادي بود مستحضريد بيش از پنجاه كتاب به نام مبارك كتاب فقه مطرح است هيچ كدام از آنها كتاب الرِق نيست ما در اسلام كتاب العِتق داريم نه كتاب الرّق اين عِتق براي آن است كه دستور آزادي ميدهند اما الآن هم اگر جنگي بشود كفار حمله بكنند و مسلمانها پيروز بشوند وليّ مسلمين ميتواند برده بگيرد, اما اين برده گرفتن در اسلام در حقيقت مثل آن است كه انسان اين حيوانات را بگيرد در باغ وحش تربيت كند بعد رها كند الآن اينها واقعاً حيواناند يعني اينها كه نه اصول انساني دارند نه اصول اسلامي دارند الآن شما ببينيد شصت سال است زن و بچه مردم را در اردوگاههاي فلسطين آواره كردند خب اگر اينها گيرِ حكومت اسلامي بشوند چاره نيست مگر اينكه اينها را برده كنند يك جايي تربيت كنند بعد آزاد كنند نميشود اينها را فرمود يا استرقاق يا مَن و فداء وليّ مسلمين حالا ميداند اينها را ميتواند آزاد كند يا نه, اگر يك كِلاب هِراشي گير كسي آمد اين را بند كند بعد تربيت كند بعد رها كند فرمود: «إمّا مَنّا و إمّا فداءً»:
استرقاق در صورتي است كه اگر اينها را رها بكنيد همين وضع را ميبينيد شما ميبينيد كسي به عنوان خليفه ي مسلمين به عنوان خادم حرمين لشگركشي ميكند از راه دور ميآيد مسجد شيعهها را قرآني كه خودش چاپ ميكند ميسوزاند شما چطور ميخواهيد اين را تربيت كنيد مگر اينكه چند روزي به عنوان برده داشته باشي آدم بكني رها بكني اينچنين نيست كه بردگي نظير خَمرخوري يا نظير زِنا ذاتاً حرام باشد اين با آزاديِ بشر سازگار است اما اينها ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾
تفسير تسنيم ايت اله جوادي املي
|
|
جمله « وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ» (آنچه به ملک يمين گرفتهايد- در جنگ به دست آوردهايد) جمعاً 15 بار در قرآن تکرار شده است که به شرح مرحوم طالقاني (در تفسير پرتوي از قرآن ذيل آيه 3 سوره نساء) «جمله وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ با فعل ماضي آمده، نه وصف کنوني: مملوککم، و نه فعل استمراري: تملک ايمانكم، و خبر از گذشته را ميرساند که از سنن و باقيمانده جاهليت بوده... با آنکه به بردگي گرفتن اسيران جنگي، روش همه جايي و همگاني بود و گاهي مصلحت، در سراسر جنگهاي پيروزمندانه اسلام آن روز، از مشرکان مغلوب کسي به بردگي گرفته نشد. (در جنگهاي) بدر، فتح مکه، و حنين، در حدود شش هزار زن و کودک اسير شدند. مهاجر و انصار به پيروي از رسول خدا(ص) همه اسيران خود را که جزء غنائمشان بود، آزاد کردند... تا سال دهم هجرت و رسول خدا، در هر جا که توحيد پايه ميگرفت، بردگي و تبعيض از ميان ميرفت... تا پس از گسترش فتوحات و خلافت، که ناخلفهايي به چهره اسلام درآمدند که از درون مشرک و از مرتجعان جاهليت بودند، تبعيضهاي قومي و نژادي و آزادي از مسلمانان و موحدان سلب شد و قصور خلفا و وابستگان آنان از غلامان و کنيزان پر گرديد» (ج 4 ص 70 تا 72).
تفسير بازرگان
|
|
اصل ارسال توسط : Guest  به نام پروردگار دوستان گرامی که طالب حقیقت باشند خوب می دانند ...
اگر واقعا به دنبال اصلاح اشتباهات دیگران هستیم نباید این تعابیر بسیار زشت و ناپسند را درباره آن ها به کار ببریم. بلکه هر گفت و گویی نیاز به استدلال و منطق داره. با استفاده از این عبارات زشت نه تنها نمی تونید از عقیده تون در مقابل دیگران دفاع کنید بلکه باعث کینه و نفرت در جامعه می شوید. لطفا این رویه رو تغییر بدهید.
|
|
به نام پروردگار دوستان گرامی که طالب حقیقت باشند خوب می دانند هرگز از قرنها پیش تا کنون کسی از اعراب کنیز را ملکت ایمانکم نمی خواند لیکن این انحراف از حس انحراف جنسی که عموما بشر با آن درگیر است بوجود آمده تا به انحراف سنی و شیعه اجازه تایید زنا و فساد در قالب شرع را بدهد و تایید کنندگان این خطا بنا بر فرموده پروردگار(خود می دانند که چه می کنند) چه از فرقه حقیر عالمان دینی باشند چه از مقلدین (بوزینه های تقلید کننده)که در کلامن پروردگار به زیبایی تعبیر شده با سپاس از توضیح درست شما که قطعا ملکت ایمانکم به معنای صاحبان تعهد می باشد نه کنیز بحث با فاسق دلیل بر نابخردی است لذا همچون آیات روح بخش الهی فقط وظیفه گفتن حق است نه بحث با فاسق و پیرو فسق.
|