logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:188710)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:155517)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:150363)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:105609)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ضرورت عقلگرايي در فقه و حوزه هاي علميه ، جايگاه عقل در فقه فعلي چگونه است؟    مراحل مقدر خداوند براي تنبه و هدايت‌پذيري انسانها    حق مساكين و مستمندان جامعه: به انها احسان كنيد همانند خويشان و والدين    هیچ جرم و گناهى بقدر تعدى به حقوق مردم، جامعه را فاسد نمى‌سازد             

توجه

Icon
Error

ارسال پاسخ
از طرف:
پیغام:

حداكثر تعداد كاراكتر مجاز در هر ارسال‌:32767000
ذخیم کج خط دار   برجسته نقل قول برای مشخص سازی فرم کلی زبانی را انتخاب کنید وارد کردن عکس ایجاد لینک   فهرست نامرتب فهرست مرتب   در سمت چپ در وسط در سمت راست   تگهای بی بی کد بیشتر بررسی املاء کلمات
رنگ فونت اندازه فونت
انتخابها:
  • فایلی به این ارسال الصاق شود؟
تصویر امنیتی
حروف نمایش داده شده در عکس را وارد کنید همه مواردی که در تصویر است را وارد کنید
  پیش نمایش ارسال انصراف

10 ارسال آخر با ترتیب برعکس
ali ارسال شده: 1404/08/13 02:52:31 ب.ظ
 
دو نوع اختلاف و مذمت يك نوع آن در قرآن كريم

چيزى كه هست يك نوع از اختلاف ، اختلافى است كه در عالم انسانى چاره اى از آن نيست ، و آن اختلاف طبايع است كه منتهى به اختلاف بنيه ها مى گردد. آرى تركيبات بدنى در افراد اختلاف دارد و اين اختلاف در تركيبات بدنى باعث اختلاف در استعدادهاى بدنى و روحى مى شود، و با ضميمه شدن اختلاف محيطها و آب و هواها اختلاف سليقه ها و سنن و آداب و مقاصد و اعمال نوعى و شخصى در مجتمعات انسانى پديد مى آيد، و در علم الاجتماع و مباحثش ثابت شده كه اگر اين اختلافات نمى بود بشر حتى يك چشم بر هم زدن قادر به زندگى نبود.

و خداى تعالى هم در قرآن كريم اين اختلاف را به خود نسبت داده و فرموده : ((نحن قسمنا بينهم معيشتهم فى الحيوه الدنيا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات ليتخذ بعضهم بعضا سخريا)) و در هيچ جاى از كلام خود آن را مذمّت ننموده ،
مگر در آن مواردى كه اين اختلاف آميخته با هواى نفس و بر خلاف هدايت عقل باشد، مانند اختلاف در دين ، چون خداى سبحان دين را يك مساءله فطرى دانسته و فرموده : بشر مفطور بر معرفت و توحيد خداست . و نيز درباره نفس انسان فرموده : تقواو فجور نفس را به نفس هر كسى الهام كرده . و نيز فرموده : دين حنيف از فطرياتى است كه بشر بر آن خلق شده ، و در خلق خدا تبديلى نيست .

و به همين جهت در موارد بسيارى از كلام مجيدش اختلاف در دين را به ظلم و طغيان اختلاف كنندگان نسبت داده ، از آن جمله فرموده : ((فما اختلفوا الا من بعد ما جاءهم العلم بغيا بينهم )).
و در آيه زير هر دو اختلاف را ذكر كرده و فرموده : ((كان الناس امة واحدة فبعث اللّه النبيّين مبشرين و منذرين و انزل معهم الكتاب بالحق ليحكم بين الناس فيما اختلفوا فيه )) اين همان اختلاف اول است كه اختلاف در امور مادّى و زندگى مادى است . ((و ما اختلف فيه )) اين آن اختلاف دومى يعنى اختلاف در امر دين است ((الا الذين اوتوه من بعد ما جاءتهم البيّنات بغيا بينهم فهدى الله الذين آمنوا لما اختلفوا فيه من الحق باذنه )).
آن اختلافى كه خداوند در آيه مورد بحث يعنى در جمله ((و لو شاء ربك لجعل النّاس امة واحدة )) منظور دارد، همان اختلافى است كه در آيات قبل بيان داشته بود و آن اختلاف در امر دين بود كه مردم دو طايفه شدند اندكى اهل نجات و بيشتر ستمكاران و اهل هلاكت .

رحمت الهى غايت خلقت انسان مى باشد (و لذلك خلقهم )نه اختلاف

اين نكته عايد گرديد كه اسم اشاره ((و لذلك خلقهم )) اشاره است به رحمتى كه جمله ((الا من رحم ربك )) بر آن دلالت دارد، و اگر كلمه رحمت مونّث لفظى است منافات ندارد كه اسم اشاره به آن مذكر آورده شود، زيرا در مصدر ((رحمت )) هر دو صورت جايز است ، به شهادت اينكه مى بينيم در آيه ((ان رحمه اللّه قريب من المحسنين )) قريب را كه وصف رحمت است مذكر آورده . علاوه ، اگر ما اشاره ((لذلك )) را اشاره به رحمت ندانيم ، لابد بايد بگوييم اشاره به اختلاف است ، و حال آنكه گفتيم كه اختلاف مزبور ناشى از بغى و ظلم ايشان و موجب تفرق ايشان از حق و پوشاندن حق و نمودارى باطل است ، و چنين اختلافى چگونه مى تواند غايت خلقت و منظور خداى تعالى از آفرينش انسانها باشد. آرى ، معنا ندارد بگوييم خداوند سبحان عالم انسانى را ايجاد كرد تا ظلم و ستم را زنده و حق را باطل كنند و بعد او به اين جرم هلاكشان كند و سپس آنها را در آتش خالد بسوزاند، قرآن كريم با تمام بياناتش چنين احتمالى را رد مى كند.

جمله ((الا من رحم ربك )) استثناء جمله ((و لا يزالون مختلفين )) است ، يعنى مردم بعضى با بعضى ديگر در امر حق تا ابد اختلاف مى كنند مگر كسانى كه خداوند به آنان رحم كرده كه آنها در امر حق اختلاف نكرده و متفرّق نمى شوند. و بطوريكه از آيه ((فهدى اللّه الذين آمنوا لما اختلفوا فيه من الحق باذنه استفاده مى شود، منظور از رحمت ، هدايت الهى است

تفسير المیزان
farhang ارسال شده: 1403/08/11 11:08:51 ق.ظ
 

اختلاف ممدوح
اختلافهاي محمود و ممدوح در نظام آفرينش هست در جوامع انساني هست و خداي سبحان همين اختلاف را دليل بر آيت و نشانهٴ الاهي قرار داد فرمود ﴿و في الارض قطعٌ متجاوراتٌ﴾ در سورهٴ مباركهٴ رعد فرمود در يك زميني چند قطعه مجاور هم‌اند آبشان يكي ،خاكشان يكي، باغبان يكي، هوا يكي آفتاب يكي ،مهتاب يكي، نور شبانه ستاره‌ها يكي، اما ميوه‌هاي رنگارنگ برگهاي رنگارنگ گلهاي رنگارنگ بوهاي رنگارنگ پيدا مي‌شوند ﴿و نفضل بعضها علي بعض في الاكل﴾
اين پيداست كه يك مبدأ ماهري اينها را به صورتهاي گوناگون درمي‌آورد و اين اختلاف، اختلافِ ممدوح است و محمود . اختلاف معادن و الوان آنها اين‌طور است خود اختلاف انسانها ﴿و اختلاف السنتكم و الوانكم﴾ كه انسانها شبيه هم نيستند و رنگهاي آنها شبيه نيست و صداهاي آنها شبيه نيست هر كسي شناسنامه طبيعي خود را به همراه دارد اين اختلاف چهره اختلاف آهنگ براي شناسايي افراد است بنابراين اينها را خداي سبحان به عنوان رحمت و به عنوان آيت ذكر مي‌كند كه ﴿واختلاف السنتكم و الوانكم﴾

﴿مذموم‌بودن اختلاف بعد از علم و جايگاه معرفت‌شناسي در تشخيص حق﴾

مي‌ماند يك اختلاف مذموم چون اختلاف در دين است آن هم بعد العلم است وگرنه اختلاف در دين قبل العلم اين مذموم نيست مثل دو صاحب‌نظر كه مباحثه مي‌كنند تا معلوم بشود حق با چه كسي است
﴿دعوت اسلام به تبادل نظر و پرهيز از اختلاف بعد از علم﴾
فرمود ما آن اختلافي كه ممدوح بود آنكه سر جايش محفوظ است اختلاف نظر بين صاحب‌نظران يك اختلاف محمودي است كه ما هم امضا كرديم و هم شما را به آن دعوت كرديم

اين بيان نوراني حضرت امير (سلام الله عليه) كه فرمود شما با هم تضارب آرا داشته باشيد «اضربوا بعض الرأي ببعض يتولد منه الصواب» همين است اين تضارب آرا از همين جاست اين بيان نوراني حضرت امير (سلام الله عليه) است در غرر و درر فرمود شما اين آرا را به هم بزنيد با هم هماهنگ كنيد به همايش بياوريد به چالش بياوريد تا آن صواب و حق در قبآل‌خطا و باطل جرقه بزند .
اين است كه مباحثه كردن گفتگو كردن گفتمان داشتن مذاكره كردن مناظره كردن در سطوح علمي چيز خوبي است اما حالا كه معلوم شد حق با كيست از آن به بعد ﴿و ما اختلف فيه الا الذين اوتو من بعد ماجاءتهمْ البينات بغياً بينهم﴾ اين اختلاف بعد العلم كه اختلاف ظلم است و خانمان‌سوز او را اينجا ذكر مي‌كند كه اختلاف در دين است يك، آن هم اختلاف بعد العلم است نه قبل العلم دو،
اين اختلاف بعد العلم كه يك عده به سمت باطل مي‌كشند نحله درست مي‌كنند يك عده به سمت حق گرايش پيدا مي‌كنند ملت انبيا را حفظ مي‌كنند اين محصول همان ﴿فمنهم شقيٌ و سعيدٌ﴾ است كه قبلاً گفته شد قبلاً فرمودند كه مردم دو گروه‌اند ﴿فمنهم شقيٌ و سعيد﴾ آنهايي كه بعد العلم نحله آفريدند خب شقيٌ ،آنهايي كه بعد العلم ملت انبيا را حفظ كردند سعيدٌ اين به دنبآل‌همان است

فرمود ﴿و لو شاء ربك لجعل الناس امة واحدة﴾
در برابر يك عده مصلح‌اند يك عده مفسد اين قرينه سابق قرينه لاحق ﴿ولا يزالون مختلفين﴾ اين است كه ﴿الا من رحم ربك﴾ اين ﴿الا من رحم ربك﴾ معلوم مي‌شود كه اين اختلاف، اختلافِ در دين است .وگرنه اختلاف نظر اختلاف در راي اختلاف در سليقه و صنعت و اينها كه چيز خوبي است يا مقدمه كمال است يا اصلاً لازم است اين‌چنين باشد افراد استعدادهاي مختلف حرفه‌هاي مختلف پيشه‌هاي مختلف تا نظام شكل بگيرد

ایت الله جوادی املی تفسیر سوره هود

کلمات کلیدی: اختلاف نظر علم مختلف انسان
سیدکاظم فرهنگ

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2025, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.115 ثانیه ایجاد شد.