رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 2,062
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ایا ایاتی که میگوید در قیامت کسی حرف نمی زند با ایاتی که پاسخ افراد را بیان کرده با ایاتی که میگوید فقط یک عده حرف می زنند،تناقض ندارد؟
در قيامت كه آن روز پنجاه هزار سال است #مواقف زيادي است موقفهاي فراوان است در بعضي از مواقف سؤال ميكنند فرمود: ﴿وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ﴾[4] اينها را بازداشت كنيد كه از آنها سؤال بكنيم در يك موقف خاص جا براي سؤال نيست آن طوري كه در سورهٴ «الرحمن» آمده است كه ﴿لاَ يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لاَ جَانٌّ﴾[5] در آن محدوده كسي زير سؤال نميرود، چرا؟ ﴿لاَ يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لاَ جَانٌّ﴾ براي اينكه ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيَماهُمْ﴾[6] تا حدودي سؤال شده، تا حدودي جواب داده شده، تا حدودي افراد باطنهايشان ظاهر شده، تا حدودي به صورت باطنشان مصوّر شدند اينكه فرمود: ﴿لاَ يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لاَ جَانٌّ﴾ براي اينكه جا براي سؤال نيست ما سؤال بكنيم كه چه؟ اين شخص با اين صورت در آمده حالا اگر كسي به صورت گرگ در آمده كسي بخواهد از او سؤال كند كه شما واقعاً خوي درندگي داشتيد خب الآن اين گرگ است ديگر. چرا ﴿لاَ يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لاَ جَانٌّ﴾ براي اينكه ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيَماهُمْ﴾ سيما يعني علامت، نه سيما يعني صورت منتها چون علامت در صورت است خيال ميكنند سيما به معني صورت است وسَمَه يعني علامت گذاشت موسوم يعني علامتدار، سِمِه بر وزن عِدِه يعني علامت و نشانه، نشانهٴ اينها در چهرهشان است حالا اگر كسي به صورت مور در آمده يا كسي به صورت گرگ در آمده يا به صورت كلب و خنزيز در آمده ديگر جا براي سؤال نيست كه پس اگر آن قبل بود ﴿وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْؤُولُونَ﴾ بعد وقتي تا حدودي اوضاع روشن شد و باطنها آشكار شد ميفرمايد: ﴿لاَ يُسْأَلُ عَن ذَنبِهِ إِنسٌ وَ لاَ جَانٌّ﴾ چرا؟ چون ﴿يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيَماهُمْ﴾.
بنابراين آن پنجاه هزار سال يا پنجاه هزار موقف هر موقف حكم خاص خودشان را دارند اما وقتي قيامت به پا شد مثل يك همايشها را ميبينيد يك سمينارهاي عمومي، همايشهاي عمومي موقع خواندن قرآن كسي حرف نميزند ديگر نطق قبل از دستور و مقالهخواني و سخنراني و اينها نيست فقط موقع خواندن قرآن است هيچ كسي حرف نميزند در صحنهٴ قيامت هم شبيه چنين حالتي است يك صحنهاي است يك لحظهاي است يك مقطعي است كه هيچ كس حق حرف ندارد ﴿لاَّ يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قَالَ صَوَاباً﴾[7] آن روز كسي ميخواهد اعلان برنامه بكند هر كسي كه نيست كه فقط از طرف بنيانگذار آن همايش اعلان برنامه ميكنند وگرنه اين نامه را به دست هر كسي نميدهند كه.
بعد وقتي نوبت سخنراني شد نوبت سؤال و جواب شد ميزگرد شد هر كسي حرف خودش را ميزند در جريان قيامت همين طور است شبيه اين طور است يعني در آن مقطع هيچ كس حق حرف ندارد ﴿لاَّ يَتَكَلَّمُونَ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمنُ وَ قَالَ صَوَاباً﴾ بعضيها مجازند از طرف ذات اقدس الهي كه اعلان برنامه بكنند وگرنه در مقاطع خاص از تكتك اينها سؤال ميشود ميفرمايد به اينكه ما از اينها كه ميخواهيم سؤال بكنيم ﴿الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَي أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُم﴾[8] ما دهنشان را مُهر ميكنيم. در جهنم كه رفتند زوزههايشان زياد است يكديگر را لعن ميكنند ﴿كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَعَنَتْ أُخْتَهَا﴾[10] بهشتيها هم كاملاً يكديگر را سلام ميكنند ﴿دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلاَمٌ﴾[11] يكديگر را سلام ميكنند هيچ سخن لغوي نيست ﴿إِلَّا قِيلاً سَلاَماً سَلاَماً﴾[12] از اين حرفها در بهشت زياد است از آن حرفهاي زشت هم در جهنم زياد است اما در صحنهٴ قيامت قبل از اينكه برنامههاي خاص اعلان بشود اعلان برنامه كردن و اينها به دستور ذات اقدس الهي در دست افراد خاص است.
در بعضي از مقاطع ميفرمايد به اينكه ﴿الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَي أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُم﴾[13] خب اينجا دهن بسته است در مقطع ديگر دارد ﴿تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ﴾[14] حالا مرحوم امينالاسلام و ديگر مفسران(رضوان الله عليهم) درصدد اين هستند كه چگونه يك جا دارد دهن بسته است يك جا دارد زبان شهادت ميدهد اگر اين مربوط به تعدّد موقف باشد كه مشكلي نيست در يك موقف دهن بسته است در يك موقف دهن را باز ميكنند اجازهٴ حرف زدن ميدهند ايشان به زحمت افتادند ديگران هم اينچنين كه بستن دهن منافات ندارد به شهادت دادن زبان، زبان را از دهن بيرون ميآورند در بيرون فضاي كام شهادت ميدهد خب البته اين ممكن است ولي با تكلّف همراه است ولي يك موقف هست كه ﴿تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ﴾ هست يك موقف است كه ﴿نَخْتِمُ عَلَي أَفْوَاهِهِمْ﴾ هست اين مواقف فرق ميكند
ايت اله جوادي املي تفسير سوره نحل
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.