رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1391/01/10 ارسالها: 7
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
شب قدر يعني چه؟ ويژگيهاي شب قدر چيست؟
شبی آکنده از سلامت و برکت:
سَلَامٌ هِیَ حَتَّیٰ مَطلَعِ الفَجرِ:
(شب قدر شبی است که) آکنده از سلامت و خیر و برکت است تا طلوع صبح.
قدر/۵
شب قدر، شبی است آکنده از سلامت و خیر و رحمت؛ هم قرآن در آن نازل شده، هم عبادت و احیاء آن معادل هزار ماه است، هم خیرات و برکات الهی
در آن شب نازل می شود، هم رحمت خاصش شامل حال بندگان می گردد، و هم فرشتگان و روح در آن شب (بر قلب مبارک حضرت ولی عصر (عج)) نازل می گردند.
بنابراین شبی است سرتاسر سلامت، از آغاز تا پایان.
تفسیر نمونه/ج۲۷/ص۱۸۵کلمات کلیدی:قدر،سلام،شب،مقدرات ویرایش بوسیله کاربر 1395/09/14 08:47:07 ق.ظ
| دلیل ویرایش: key words
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 102
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
شب سرنوشتساز قال الصادق (عليه السلام) راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الى السنة. امام صادق (عليه السلام) فرمود: آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مىشود. وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8 برترى شب قدر قيل لابى عبد الله (عليه السلام) كيف تكون ليلة القدر خيرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فيها خير من العمل فى الف شهر ليس فيها ليلة القدر. از امام صادق (عليه السلام) سوال شد: چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟ حضرت فرمود: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است. وسائل الشيعه، ج 7 ص 256، ح 2 تقدير اعمال قال الصادق (عليه السلام) التقدير فى ليلة تسعة عشر و الابرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين. امام صادق (عليه السلام) فرمود: برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام مىگيرد و تصويب آن در شب بيست ويكم و تنفيذ آن در شب بيستسوم. وسائل الشيعه، ج 7 ص 259
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/12/24 ارسالها: 43 3 تشکر دریافتی در 2 ارسال
|
سه نظریه در باب شب قدر
شب قدر یکی از سه شب 19، 21و 23 ماه رمضان که شب 23 مهم تر است و حتی منابع اهل سنت مثل موطّا با ذکر حدیث لیله الجُهنی مطرح کرده اند اگر چه غالبا یکی از 4 شب از شب های دهه آخر ماه رمضان منطبق می دانند. که غالبا آن را نامشخص در بین شب ها می دانند اگر چه احتمال شب 23 را قوی تر می دانند برخی دیگر شب قدر را سه مرحله مرحله اول تقدیر در شب 19 و حکم در شب 21 و امضاء یا ابرام را در شب 23 می دانند.
اما نظرات کلی در باب حقیقت شب قدر
1-نظریه مشهور: که مدرک همه آنان برخی محدثین مانند علامه مجلسی و محدث قمی و دیگران می باشد، این که شب قدر مقدرات یک سال در آن مشخص می شود
2- نظریه دیگر این شب ها به جنبه های معنوی خودش اختصاص دهد و به اعمال خودش رسیدگی کند که در گذشته چه کرده و در آینده چه می خواهد بکند . شب قدر حساب ها روشن می شود نه سرنوشت افراد.
3-قدر به معنای منزلت است و آن شب ارزشمندی است که بهترین شرایط برای دعا و شب زنده داری و محاسبه نفس و شب رسیدن به سلامت و شب پربرکت و پرارزشی است که در قرآن این حدود آمده است. تعیین مقدرات باید معنائی داشته باشد که با استحباب و تاکید بر دعا در سایر شب های سال سازگار باشد و آن برنامه ریزی سال آینده است.
با توجه الجمع مهما امکن اولی من الطرح هر سه نظریه قابل جمع است که هم اختیار انسان در سال آینده نفی نشود و هم دعا و در خواست و تغییر با اراده آگاهانه منافات نداشته باشد. شبیه این آیه در سوره نحل هم وجود دارد ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده ...که هر امری به صورت محکم مشخص می شود که ناظر به مطالب کلی شب قدر است
در مورد جمع بين سه نظريه شب قدر اصل نظريه در مورد شب قدر ارزش شب قدر است و دعا و عبادت و خودسازى است و تقدير مساله فرعى مى باشد پس احتمالا تقدير آن است كه فرد با دعا و تقرب به خدا به هر اندازه كه تغيير كند سرنوشت جديدى براى خود رقم مى زند و اين همان تقديراتى باشد كه سال آينده برايش مقدر شده باشد |
حمید فغفور مغربی |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نظرات امام موسي صدر در خصوص شب قدر:
1-اوصاف شب قدر در قرآن كريم در سورۀ قدر وارد شده است: «إنّا اَنزَلناهُ فِي لَيلَةِ القَدر. وَ ما أَدراكَ ما لَيلَةُ القَدر. لَيلَهُ القَدرِ خَيرٌ مِن أَلفِ شَهرٍ. تَنَزَّلُ المَلائِكَهُ وَ الرُّوحُ فِيهَا بِإِذنِ رَبِّهِم مِن كُلِّ أَمرٍ. سَلامٌ هِيَ حَتَّي مَطلَعِ الفَجر.»[1]
اين اوصاف براي بزرگداشت شب قدر نازل شده است. «شب قدر از هزار ماه بهتر است.» اين معني شب قدر و وصف آن است. اما عظمت اين شب: «در آن شب فرشتگان و روح به فرمان پروردگارشان براي انجام دادن کارها نازل ميشوند. آن شب تا طلوع بامداد همه سلام و درود است.» قرآن شب قدر را به اين صورت بسيار شگفت و زيبا وصف ميكند. از اين سوره مشخص ميشود كه شب قدر شب نزول قرآن است.
چرا شب قدر به اين نام خوانده شده است؟ يک معناي قدر قيمت و ارزش است. چه چيز راستتر و درستتر و ارزشمندتر از قرآن كريم است تا شب نزول آن «ليلة القدر» ناميده شود؟ شبي گرانبها و عزيز.
معناي ديگر قدر اندازهگيري و مشخص کردن و اثبات يك امر و طبقهبندي و ترتيب امور است. اين معنا از آيات ابتدايي سورۀ مباركۀ دخان دربارۀ مفهوم شب قدر استنباط ميشود: «بِسمِاللهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم. حم. وَ الكِتابِ المُبِين. إِنّا أَنزَلناهُ فِي لَيلَةٍ مُبارَكَةٍ.»[2] يعني ما قرآن را در شب مباركي كه شب قدر است فرو فرستاديم.
سپس، قرآن اين شب را چنين وصف ميكند: «إِنّا كُنّا مُنذِرِين.»[3] يعني زماني كه ما قرآن را در اين شب نازل كرديم، در صدد بيم دادن مردم بوديم. قرآن در حقيقت بيانگر همۀ امور است؛ اموري كه از جانب پروردگار نازل شده است و در جايگاه انذار و بيم دادن به بشر است. ابتداي سورۀ دخان به صورت آشكار بيان ميكند و دلالت دارد كه شب قدر بهواسطۀ نزول قرآن، مبارك شده است. سورۀ قدر نيز در نگاه نخست بيانگر همين حقيقت است.
آنچه بهطور قطع از قرآن كريم استفاده ميشود و قدر متقین از آن است، اينكه شب قدر شب نزول قرآن است. پس آنچه قطعاً از قرآن كريم استنباط ميشود، اين است كه شبِ قدر شبِ نزول قرآن است.
چرا اين شب شب بزرگي است؟ چون بشر از قرآن كريم بيشتر از هر چيز يا هر كتاب و يا هر تقدير ديگري بهره برده و سعادتمند شده است. بنابراين، شب قدر شب نزول قرآن و تفصيل و شرح همهچيز است، يعني به اصطلاح ما، شب قانون اساسي است.نزديك به تواتر است، دلالت دارد كه شب قدر در امت پيامبر ادامه دارد و بقاي قرآن به استمرار اين شب بستگي دارد. با توجه به اينكه قرآن بر پيامبر قبلاً نازل شده، پس معناي استمرار و بقاي شب قدر چيست؟ معناي بزرگداشت شب قدر اين است كه ما خاطرۀ اين شب را زنده نگه داريم. اين يكي از معاني است كه شب قدر صرفاً بزرگداشت خاطرهاي باشد
2-ما در قرآن ميخوانيم: «كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِن قَبلِكُم.»[5] سپس، در آيه بعد ميفرمايد: «أَيّاماً مَعدُوداتٍ.»[6] آية بعدي ميفرمايد: «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ القُرآنُ هَديً لِلّناسِ وَ بَيِّناتٍ مِن الهُدي وَ الفُرقانِ.»[7] اين قسمت شاهد سخن ماست: آيا ارتباطي ميان روزه و ماه رمضان وجود دارد؟ آيا ارتباطي ميان روزه و نزول قرآن در ماه رمضان وجود دارد؟ اگر اين سخنانْ سخنانِ پروردگار نبود، اينگونه به تفصيل و با دقت دربارۀ آن گفتوگو نميكرديم.
بين روزهاي كه سبب تقواست و، سپس، زمان آن را مشخص ميكند: «شَهرُ رَمَضانَ الَّذيِ أُنزِلَ فِيهِ القُرآنُ هُديً لِلّناسِ وَ بَیِّناتٍ مِن الهُدي وَ الفُرقان.» ماه رمضان، ماه نزول قرآن، زمان روشنگري و هدايت است و، همچنين، وقت روزه است. به نظر بنده بين اين دو مفهوم پيوند برقرار است. روزه فوايد بسیاری دارد، همانگونه كه سبب قدرت و ايستادگي انسان و ترك هوا و هوس و امثال اينها ميشود. فايدۀ مهم ديگري نيز دارد و آن ارتقاي انسان و رشد عقل او و تربيت و تهذيب انسان و نزديكي او به خداوند و ملکوت و معنويت است. هر اندازه كه انسان علاقة خويش را به امور روزمرۀ زميني كم يا محدود كند، به همان اندازه به پروردگار خود نزديك ميشود.
بنابراين، ما با روزه گرفتن ميخواهيم وابستگي خويش را به نيازها و تمايلهاي زميني كمتر كنيم و هر قدر كه وابستگي خود را كم و يا محدود كنيم و ملاكمان را رضای خدا قرار دهيم، به همان قدر اعتلا پيدا ميكنيم و به خدا تقرب ميجوييم. قرآن كريم تأكيد دارد كه ارتباطي قوي در زمينه هدايت و روشنگري، ميان روزه و قرآن و نزول آن وجود دارد. ميان ادراك معاني قرآن و آمادگي نفس براي درك مفاهيم آن از يك طرف، و روزه از طرف ديگر، پيوند وجود دارد؛ ارتباطي محكم و قطعي. اين نكتۀ دوم است.
3-ما در ماه رمضان آمادگي مييابيم تا قرآن و آموزههاي آن را بپذيريم، خاصه اينكه قرآن كلام پيامبر نيست، بلكه وحي الهي است: «وَ ما يَنطِقُ عَن الهَوي. إن هُوَ الّا وَحيٌ يُوحي. عَلَّمَهُ شَديدُ القُوي.»[8] پيامبر از خود چيزي نميگويد. او سخنان خداوند را منتقل ميكند؛
در اين شب، ما، امت محمد، از اين مفاهيم الهام ميگيريم و ما، امت محمد، با بزرگداشت هرسالۀ شب قدر معاني آن را در مييابيم، تا شب قدر در زندگي ما، شب نزول قرآن بر قلب ما و جا گرفتن تعاليم قرآن در نفْس ما باشد، و تا قرآن و معاني آن سبب پويايي تن و روان ما باشد. اين معني وراي مفهوم ارتباط با گذشته است. بنابراين، شب قدر و نزول قرآن به اين معنا كه ذكر كردم، استمرار دارد
4-معناي ديگر نيز هست كه معني شب قدر را که در ذهن ماست، توجيـه ميكنـد؛ اينکه شب قدر شب سرنوشت و مشخص شدن وضعيت عمر انسانها و روزي ايشان است. در اين شب خوشبختي و بدبختي انسانها مشخص ميشود. در منطق قرآن خوشبختي و بدبختي به دست انسان است و انسان مقهور و مجبور نيست. ابتدا همگي اين مبنا را بپذيريم. به عقيدۀ بنده منطق قرآن اين نيست كه انسان مجبور باشد. قرآن ميگويد كه تو اي انسان، خود سعادت و شقاوت خود را يا به شکل فردي و يا به شکل گروهي معين ميكني. ماه رمضان فرصتي براي پاكسازي نفْس است. در اين ماه ميتوانيم بر هواي نفْس خويش غلبه و آن را پاك كنيم. زمانيكه بر هواي نفْس خود مسلط شويم و آن را تزكيه كنيم، آنگاه ميتوانيم سرنوشت خويش را تعيين كنيم. سرنوشتي كه خداوند براي ما ميخواهد و ما آن را خوشبختي ميناميم.
مثالي ميزنم: روز امتحان ميبينيم دانشآموزي قبول يا مردود ميشود. در حقيقت، روز امتحان قبولي و مردودي وي مشخص ميشود، اما موفقيت و شکست وي منحصر به زمان امتحان نيست، بلكه شامل همۀ سال ميشود. اگر درس بخواند، موفق است، درغير اينصورت، مردود ميشود. اگر در طول سال درس بخواند، موفقيت خود را تضمين ميكند، وگرنه مردود است. قهرماني كه ميخواهد در مسابقۀ كشتي يا مشتزني شركت كند، تلاش و تمرين ميكند. اگر اين شخص با جديت تلاش كند، روز مسابقه فقط موفقيت او آشكار ميشود.
روزه راهي براي تقوا و تزكيۀ نفْس است. كسي كه نفْس خويش را پاك كرد، رستگار شده است. بنابراين سرنوشت آيندۀ انسان در ماه رمضان تعيين ميشود و اين حاصل تلاش و روزه و جهاد و تمرين اوست. البته، اگر روزة وي روزة كامل باشد، نه اينكه چون روزۀ افرادي باشد كه دربارۀ ايشان گفته شده: «رُبَّ صائِمٍ لَيسَ لَهُ مِن صِيامِهِ إلا الجُوعُ وَ العَطَشُ.» (بسيار روزهداراني كه از روزه جز گرسنگي و تشنگي بهره ندارند.)
5-در آيات مربوط به ماه رمضان معناي سومي نيز ميتوان استنباط کرد: «كُتِبَ عَلَيكُمُ الصِّيامُ كَما كُتِبَ عَلَي الَّذينَ مِن قَبلِكُم لَعَلَكُم تَتَقُون.» آيه چهارم بعد از اين آيه اين است: «وَ إذا سأَلَکَ عِبادِي عَنَّي فَإِنّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعوَةَ الدّاعِ إذا دَعان.»[26] آيا ذكر مسئلۀ دعا و استجابت آن ضمن آيات روزه تصادفي است؟ گمان نميكنم چنين باشد. قرآن بيانگر همهچيز است. تقدم و تأخر و زياده و نقصان در آيات قرآن، هر كدام، نتيجه و اثر و حكمتي دارد.
سخن پيامبر نيز بر اين مطلب دلالت دارد. ايشان ميفرمايند: رمضان ماه دعا و استجابت آن و ماه آمرزش است؛ ماهي است كه توبه در آن پذيرفته ميشود و حسابها تصفيه ميشود. بدون شك، انسان روزهدار كه در اين ماه به عبادت مشغول است، ميتواند به خداوند نزديك شود و از خداوند بخواهد كه امور وي را اصلاح كند. ما ميتوانيم شب قدر را اينگونه تفسير كنيم: شبي كه انسان با دعا و نزديكي به خداوند ميتواند سعادت و شقاوت خويش را رقم زند. خداوند ميفرمايد: «من نزديكم و به دعاي کسي که مرا بخواند پاسخ ميدهم.»[27] خداوند به صراحت وعده ميدهد كه دعا را در اين شب و در اين ماه مبارك اجابت ميكند.برگرفته از سايت امام موسي صدر لينك سايت
|
|
|
|
رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1394/07/15 ارسالها: 4 مکان: کهگیلویه
|
شب قدر مخفی است و کسی به جز خدا و ملایک و کسی که خدا بخواهد از آن خبر ندارد.
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 807
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در خصوص شب قدر و سوره قدر چنین گفته است:
وجه تسميه شب قدر، تقدير و احكام يك سال در شب قدر، يكى از شب هاى رمضان است و هر سال تكرار مى شود
در سوره قدرآن شبى كه قرآن نازل شده را شب قدر ناميده، و ظاهرا مراد از قدر تقدير و اندازه گيرى است، پس شب قدر شب اندازه گيرى است، خداى تعالى در آن شب حوادث يك سال را يعنى از آن شب تا شب قدر سال آينده را تقدير مى كند، زندگى، مرگ، رزق، سعادت، شقاوت و چيرهايى ديگر از اين قبيل را مقدر مى سازد،
آيه سوره دخان هم كه در وصف شب قدر است بر اين معنا دلالت دارد: (فيها يفرق كل امر حكيم امرا من عندنا انا كنا مرسلين رحمة من ربك ) چون (فرق )، به معناى جدا سازى و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است، و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعه اى كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازه گيرى مشخص سازند.
و از اين استفاده مى شود كه شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالى كه قرآن در آن شبش نازل شد نيست، بلكه با تكرر سنوات، آن شب هم مكرر مى شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمرى شب قدرى هست، كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد اندازه گيرى و مقدر مى شود.
براى اينكه اين فرض امكان دارد كه در يكى از شبهاى قدر چهارده قرن گذشته قرآن يكپارچه نازل شده باشد، ولى اين فرض معنا ندارد كه در آن شب حوادث تمامى قرون گذشته و آينده تعيين گر دد.
علاوه بر اين، كلمه (يفرق ) به خاطر اينكه فعل مضارع است استمرار را مى رساند، در سوره مورد بحث هم كه فرموده : (شب قدر از هزار ماه بهتر است ) و نيز فرموده : (ملائكه در آن شب نازل مى شوند) مؤيد اين معنا است.
پس وجهى براى تفسير زير نيست كه بعضى كرده و گفته اند: شب قدر در تمام دهر فقط يك شب بود، و آن شبى بود كه قرآن در آن نازل گرديد و ديگر تكرار نمى شود.
و همچنين تفسير ديگرى كه بعضى كرده و گفته اند: تا رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) زنده بود شب قدر در هر سال تكرار مى شد، و بعد از رحلت آن جناب خدا شب قدر را هم از بين برد. و نيز سخن آن مفسر ديگر كه گفته : شب قدر تنها يك شب معين در تمام سال است نه در ماه رمضان. و نيز سخن آن مفسر ديگر كه گفته : شب قدر شبى است در تمام سال، ولى در هر سال يك شب نامعلومى است، در سال بعثت در ماه رمضان بوده در سال هاى ديگر در ماههاى ديگر، مثلا شعبان يا ذى القعده واقع مى شود، هيچ يك از اين اقوال درست نيست.
بعضى ديگر گفته اند: كلمه (قدر) به معناى منزلت است، و اگر شب نزول قرآن را شب قدر خوانده به خاطر اهتمامى بوده كه به مقام و منزلت آن شب داشته، و يا عنايتى كه به عبادت متعبدين در آن شب داشته.
بعضى ديگر گفته اند: كلمه (قدر) به معناى ضيق و تنگى است، و شب قدر را بدان جهت قدر خوانده اند كه زمين با نزول ملائكه تنگ مى گردد. و اين دو وجه به طورى كه ملاحظه مى كنيد چنگى به دل نمى زند.
پس حاصل آيات مورد بحث به طورى كه ملاحظه كرديد اين شد كه شب قدر بعينه يكى از شبهاى ماه مبارك رمضان از هر سال است، و در هر سال در آن شب همه امور احكام مى شود، البته منظورمان (احكام ) از جهت اندازه گيرى است،
خواهيد گفت پس هيچ امرى از آن صورت كه در شب قدر تقدير شده باشد در جاى خودش با هيچ عاملى دگرگون نمى شود؟ در پاسخ مى گوييم : نه، هيچ منافاتى ندارد كه در شب قدر مقدر بشود ولى در ظرف تحققش طورى ديگر محقق شود، چون كيفيت موجود شدن مقدر، امرى است، و دگرگونى در تقدير، امرى ديگر است همچنان كه هيچ منافاتى ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معين شده باشد، ولى مشيت الهى آن را تغيير دهد، همچنان كه در قرآن كريم آمده : (يمحوا اللّه ما يشاء و يثبت و عنده ام الكتاب ).
آنچه همه روايات مختلفى كه از ائمه اهل بيت (عليهم السلم) وارد شده در آن اتفاق دارند اين است كه : شب قدر تا روز قيامت باقى است، و همه ساله تكرار مى شود، و نيز ليله القدر شبى از شبهاى رمضان، و نيز يكى از سه شب نوزده و بيست و يك و بيست و سه است.
|
|
|
|
رتبه: Newbie
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1396/03/24 ارسالها: 6
|
💠یازده نکته تفسیری درباره ی تفسیر سوره قدر از مرحوم استاد آیت الله صالحی نجف آبادی(ره)
🍃1-قدر به معنی شرف وفضیلت است نه به معنی سرنوشت انسان ها در این شب . البته می تواند قابل جمع هم باشد. یعنی در عین حال که به معنی شرف و فضیلت است می تواند شبی باشد که در آن، آدمی با توبه از خطاهای گذشته و تصميم بر انجام اعمال صالح، سرنوشت خود را نیز رقم بزند و در نتیجه مشمول رحمت پروردگار خویش واقع شود و مورد قضا وقدری شود که جزء سنّت های الهی است.
🍂2- شرف و فضیلت شب قدر به علت نزول قرآن، حاصل شده است. بنابر این شرف آن بالعرض است نه بالذات.
🍃3- الف شهر ( هزار ماه) ، کنایه از کثرت است که 83 سال و اندی می شود، یعنی یک عمر.
🍂4-در آن شب ، نزول قرآن شروع شده است نه اینکه همه ی قرآن یکباره در آن شب نازل شده باشد.
🍃5-تکرار شب قدر به معنای تکرار سالگرد نزول قرآن می باشد نه اینکه لزوما در آن شب امور تکوینی مقدّر شود . درست مانند سالگرد مبعث و یا سالگرد انقلاب اسلامی در روز 22 بهمن.
🍂6- الف شهر گفته ، و نگفته الف لیله یا الف اسبوع یا الف سنه... وآن هم به جهت رعایت وزن و سجع آیات سوره است که همگی با ردیف حرف "ر "ختم شده است . و این هم حاکی از توجه قرآن به فصاحت و بلاغت و زیبا نگاری است.
🍃7- کلمه روح در این سوره به معنی وحی و نبوت است نه به معنی فرشته یا جبرئیل "وکذلک اوحینا الیک روحاً من امرنا ماکنتَ تدری ما الکتابُ و لا الایمانُ و لکن جعلناه نوراً... "( شوری52. )
🍂8-کلمه تَنَزّلُ... در اینجا لزوماً مفهوم استمراری ندارد بلکه بیان حکایت از گذشته است . مثل اینکه اکنون پس از گذشت سال ها بگوییم : در روز 22 بهمن مردم به خیابان ها می ریزند، کلانتری ها را اشغال میکنند ، و انقلاب را به پیروزی می رسانند... که افعال می ریزند ، می کنند، می رسانند ، دراین مقام ، بیان حال از گذشته است نه استمرار حال و آینده.
🍃9-تعبیر به "من کل امر" به جای امره یا امرنا برای رعایت وزن و سجع و تناسب آیات است.
🍂10- امر در اینجا معنی شیء نیست بلکه به معنی فرمان و دستور است. نه به معنی من کل شیء و من کل حادثه.
🍃11-هدف سوره قدر، جلوه دادن نعمت و عظمت دین و فیض معنوی و الهی در شب نزول قرآن بر رسول گرامی اسلام است که با نزول قرآن در آن شب ، درهای رحمت و نعمت الهی به روی مردم گشوده شد و نور وحی ، سیاهیِ ظلمتِ جهل و نادانی را شکافت وتباهی ها را از بین برد.
✅بنابر این نزول این سوره یک نوع تسلّی و آرامش برای قلب پاک پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. یعنی ای پیامبر، تو این گونه با نزول قرآن کریم دراین شب مشمول عنایات ویژه الهی شدی و درهای رحمت ومعنویت به رویت گشوده شد.
🍁ضمناً تمام روایاتی که در کتاب اصول کافی در باره شب قدر نقل گردیده همه از جهت سند ضعیف و غیر قابل استناد می باشند .
✳️به نقل از استاد محمد علی کوشاویرایش بوسیله کاربر 1396/03/23 10:23:34 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ایا شب قدر در هر سال تکرار میشود یا فقط یک شب قدر بوده است؟
إِنَّا أَنزَلْنَهُ فى لَيْلَةٍ مُّبَرَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ
مراد از ((ليله مباركه اى كه قرآن در آن نازل شده (( شب قدر است ، چون از آيه شريفه ((انا انزلناه فى ليله القدر(( اين طور استفاده مى شود.
● مقصود از نزول كتاب در ((شبى مبارك ((
و منظور ((از مبارك بودن آن شب (( اين است كه ظرفيت خير كثيرى را داشت ، چون بركت به معناى ((خير كثير است ((، و قرآن خير كثيرى است كه در آن شب نازل گشت ، و رحمت واسعه اى است كه دامنه اش همه خلق را گرفت ، همچنان كه خودش فرموده : ((و ما ادراك ما ليله القدر ليله القدر خير من الف شهر((.
از ظاهر لفظ آيه چنين برمى آيد كه شب مزبور يكى از شب هايى است كه در روى زمين دور مى زند، و از ظاهر جمله ((فيها يفرق كل امر حكيم (( با در نظر داشتن اينكه صيغه مضارع (يفرق ) استمرار را مى رساند، فهميده مى شود كه شب مزبور همواره در روى كره زمين تكرار مى شود. و از ظاهر جمله ((شهر رمضان الذى انزل فيه القرآن (( چنين برمى آيد كه مادامى كه ماه رمضان در كره زمين تكرار مى شود، آن شب نيز تكرار مى شود، پس نتيجه مى گيريم كه شب مزبور همه ساله تكرار مى شود، و در هر سال قمرى در ماه رمضان همان سال يك بار تكرار مى گردد.
فِيهَا يُفْرَقُ كلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ
ضمير در ((فيها(( به ((ليله (( برمى گردد. و فرق - كه ماده اصلى ((يفرق (( است به معناى جدا كردن چيزى از چيز ديگر است ، به طورى كه از يكديگر متمايز شوند. و در مقابل اين معنا كلمه احكام قرار دارد. پس امر حكيم عبارت است از امرى كه الفاظش از يكديگر متمايز نباشد، و احوال و خصوصياتش متعين نباشد، همچنان كه آيه ((و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم (( نيز به اين معنا اشاره دارد.
● مراد از جدا شدن هر امر حكيم در شب قدر (فيها يفرق كل امر حكيم )
بنابراين ، امور به حسب قضاى الهى داراى دو مرحله اند، يكى اجمال و ابهام ، و ديگر مرحله تفصيل . ((شب قدر(( هم بطورى كه از آيه ((فيها يفرق كل امر حكيم (( برمى آيد، شبى است كه امور از مرحله احكام و ابهام به مرحله فرق و تفصيل بيرون مى آيند. و از جمله امور يكى هم قرآن كريم است ، كه در شب قدر از مرحله احكام درآمده ، و نازل مى شود، (يعنى در خور فهم بشر مى گردد).
ترجمه تفسير الميزان جلد 18 : سوره دخان
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
مقاله ای با عنوان تفسير سوره قدراز استاد عبدالعلی بازرگان
در شب قدر، خدا هم معلمان و کتابها و امکانات فهم بیشتری در دسترس فهم ما قرار می دهد و هم نیروهای درونی ما آمادهتر می شود ، البته اگر خودمان را آماده بهرهگیری از آن امکانات کرده باشیم. چون هوش و نیروی معنوی بشر در این ماه فزونی مییابد و میتواند خود را بسازد و آن روح خدایی را که در درون دارد تقویت کند. قرآن درباره حضرت عیسی(ع) میگوید: وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ(۲۴) ما او را با نیروی مقدسي نيرومند ساختیم. یا میگوید اگر شما در راه اِعتلای کلمه توحید ثابت قدم باشید روحتان، آن روح درونی و خداییتان، تقویت خواهد شد. قرآن این مسئله را بسیار تأکیدکرده است که انسان میتواند استعدادهای معنوی خود را پیوسته بالاتر ببرد و کمال ببخشد.
اما فرود آمدن فرشتگان و روح برای چیست؟ در آن شب، تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ. مِّن كُلِّ أَمْرٍ یعنی از هر امري، از هر موضوعي. درست مثل همان مدرسه که معلم فيزيك ميآيد، شيمي ميآيد، رياضيات ميآيد، تاريخ ميآيد، جغرافيا ميآيد، ادبيات ميآيد، و هر سال از نو این امر تکرار می گردد. اما مدرسه و مکتب خدا بینهایت است. پس، در هر موضوع و زمینهای که انسان بخواهد در آنها رشد کند به او تعلیم داده میشود. میگویند به عدد خلایق به سوی خدا راه وجود دارد. پس، در هر زمینهی معنوی در شب قدر امکان هضم و جذب و فهم حقایق وجود دارد. حقایق در حدّ درک و فهم تو نازل میشود و در اختیار تو قرار میگیرد؛ اما بِإِذْنِ رَبِّهِم. به اذن پرورگار. ولی نه اینکه خدا به معنی متداول اجازه دهد. «اذن» یعنی همان قوانین خدا. اگر تو آمادگیاش را داشته باشی، همان به منزله اذن دادن پروردگار به تو است.
در جایی میفرماید اگر زمین مستعد باشد و آب و خاک و نور خورشید و هوا باشد، به اذن خدا گیاه در آن میروید. اگر تو زمین وجودت را آلوده نکرده باشی و آمادگی آن را از بین نبرده باشی، به اذن خدا سرسبز خواهد شد. پس، «اذن خدا» یعنی قوانین الهی.
در جای دیگر میگوید که اگر شما ده نفر صابر و مصمم در راه دین باشید ، بر صد نفر به اذن خدا غلبه میکنید. یعنی انسانهای دارای تقوا و صبر، روحیه و ارادهشان از دیگران قویتر می شود. به اذن خدا، یعنی تو خود آدم دیگری خواهی شد. کلمهی «اذن» در قرآن بسیار تکرار شده است. بنابراین، آن اتفاقی که در شب قدر میافتد، یک تصادف نیست، در همان چهارچوب نظامات الهی است که چنان الهاماتی امکان مییابد.
سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ. اين «سلام» درواقع همان «سلامت» است. میدانیم که قرآن بهشت را «دارالسّلام» گفته است. اسم دين ما هم «اسلام» است که با «سلام» و «تسليم» از یک ریشه است. «اسلام» يعني خودت را به سلامت برسانی؛ با اسلام است که انسان روح خود را با سلامت و «سلم» و آشتی آشنا میسازد. یا: ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ. (۲۵) سراسر قرآن همه سخن از سلم و سلامت است. ميگويد پيامبران آمدهاند تا شما را به وادی سلامت «دار السلام» رهنمون شوند. پس، در شب قدر تا مطلع فجر، هیچ ناسالم و خطا و اشتباهی امکان وقوع ندارد. تا طلوع فجر همه سراسر سلم و سلامت است.
اینها کلیاتی بود که خدمتتان توضیح دادم و خلاصهای بود از مطالب سورهی «قدر» که البته میدانم پیچیده و مشکل است. اول هم عرض کردم وقتی خداوند به پیامبر خود میفرماید: مَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ، پس دیگر تكليف ما روشن است.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
ازنظر شهید بهشتی؛ شب قدر شب حسابرسی یا تعیین سرنوشت؟
آرا و افکار شهید بهشتی در باب شب قدر یکی از مهمترین اندیشهورزیهای ایشان در حوزه مطالعات دینی و قرآنی تلقی میشود؛ شهید بهشتی در تفسیر و تأویل شب قدر از روش تحلیل محتوا بهره جسته و محور تفسیر خود را قرآن قرار داده است.
برای اثبات این نوع فهم، شهید بهشتی آیههای دیگری از سوره های «دخان» و «نحل» را وارد بحث خود میکند، چرا که معتقد است در غیر اینصورت فهم معنای شب قدر ابتر خواهد ماند؛ امری که به ظن شهید بهشتی همواره از سوی اسلامشناسان و علمای اسلامی بهدور مانده است.
از منظر قرآن کریم و روایات نمیتوانیم بفهمیم که شب قدر، شبی است که «مقدرات اشخاص و مردم» معین میشود. در تفسیر آیه سوره دخان «در این شب هر امری به صورت محکم مشخص میشود و به صورت قاطع معین میگردد» نیز بیان میکند که آیه به این معنی نیست که مقدرات اشخاص و مردم برای یک سال تعیین شود، بلکه آن تفسیر و تعبیری که ما میتوانیم برای این مطلب بکنیم؛ این است که آدمی در دوره زندگی یکسالهاش خوب است یک شب، دو شب، سه شب را به جنبههای معنوی خودش و به رسیدگی به اعمال خود اختصاص بدهد. نه تنها یک مؤسسه اقتصادی در روزهای آخر سال یا اول سال نو باید کارهای جاریاش را کم بکند و به حساب سال بپردازد، بلکه یک انسان هم خوب است در سال یک یا دو شب، سه شب کارهای عادی را کم بکند و به حساب خودش بپردازد.
«اگر من چند شب را به این اختصاص دادم که به حساب خود برسم و ببینم چه کار خیری کردهام و بعد از گناهی که کردهام از خدا طلب مغفرت و آمرزش کنم، توبه کنم، برگردم و خواه ناخواه تصمیم بگیرم نسبت به سال آینده و نسبت به آیندهام بهتر شوم و دیگر این گناهان را مرتکب نشوم، این دو، سه شب تأثیر بهسزایی در تعیین سرنوشت و رفتار و مقدرات یکساله من خواهد داشت. این مفهومِ معقولِ دلچسبی است که من برای شب قدر برای خود دارم؛ حال خواهران و برادران آن را میپسندند یا نه، نمی دانم». (شب قدر، بهشتی، ۱۳۸۶: ۱۴-۲۰)
در واقع می توان گفت شهید بهشتی معتقد است، از نظر قرآن شب قدر، شبی پرمنزلت و گرانبهاست؛ چرا که در این شب حضرت رسول اکرم(ص) مبعوث شدند و قرآن در آن شب نازل شده است، نه آنکه سرنوشت انسانها در آن برای یک سال تعیین شود، و اگر بخواهیم آیه سوره دخان را در تفسیر شب قدر دخیل کنیم، باید این طور مطرح شود که انسان میتواند از این روز با ارزش و گرانبها استفاده کند و به حساب و کتاب اعمال خود در گذشته بپردازد و خود را برای سال دیگر با عهد و پیمانی که با پروردگار میبندد آماده کند.
در واقع هر چند انسان میتواند در روزهای دیگر نیز این عمل را انجام بدهد، اما به خاطر اینکه قول خود را در یک روز با ارزش میگذارد، تأثیرپذیری آن بیشتر و فراموش پذیریاش کمتر است و در پایبندی به عهد و قرارش استوارتر است.
🖋رحمت مهدوی، کارشناس ارشد علوم سیاسی
منبع:بهشتی، محمد، شب قدر، ۱۳۸۶، نشر بقعه، تهران
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
جهت مطالعه نظرات مختلف در نزول تدریجی یا دفعی قران: چه چیزی در شب قدر نازل شده است؟
لینک زیر را مشاهده نمایید
ایا قران دوبار نازل شده است؟ ایا نزول دفعی و مجمل داشته است؟
جهت مطالعه تدبر و تفسیر سوره قدر به لینک زیر مراجعه نمایید
در شب قدر چه اتفاقی میفتد؟ تدبر در ایات سوره قدر
ویرایش بوسیله کاربر 1399/01/31 12:02:13 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
شب قدر در دو سوره دخان و قدر اشاره شده است:
آیات ابتدای سوره دخان چنین است: : حم {1}وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ {2} إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ {3} فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ {4} أَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ {5} حم سوگند به كتاب روشنگر {2} [كه] ما آن را در شبى فرخنده نازل كرديم [زيرا] كه ما هشداردهنده بوديم {3}در آن [شب] هر امرمحکم وقطعی ، تفکیک مىيابد {4} [اين] كارى است [كه] از جانب ما [صورت مىگيرد] ما فرستنده [رسولان] بوديم {5} در ایه سوم هم ضمیر ه وجود دارد که اگر به کتاب مبین برگردد، از نزول کتاب مبین در شبی پربرکت خبر میدهد.
اما دو سئوال 1- آیا لزوما شب مبارک، همان شب قدر است و شب مبارک دیگری مد نظر نیست؟ 2- آیا کتاب مبین، همان قران است؟
-در پاسخ به سئوال نخست، باید گفت اگر ایات 4 و5 نبودند، نمیشد شب مبارک سوره دخان را بر شب قدر حمل کرد اما با توجه به بیان جداسازی و تنظیم امور رانده شده از جانب خداوند که مشابه ایه 4 سوره قدر است، میتوان انطباق لیله مبارکه را بر لیله القدر موجه دانست.
-در خصوص پرسش دوم یعنی کتاب مبین، این ترکیب در قران بر دو مدلول انطباق دارد اول همین قرآن در دسترس مردم است که در ایاتی مثل تلک ایات القران و کتاب مبین(نمل) تلک ایات الکتاب المبین(قصص یوسف شعرا) و حم والکتاب المبین انا جعلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون و انه فی ام الکتاب لدینا (سوره فصلت) بیان شده است. دوم کتاب هستی یا ام الکتاب که همه چیز در آن ثبت است و نزد خداوند است:وما من غایبه فی السماء و الارض الا فی کتاب مبین (نمل75) ولارطب و لا یابس الا فی کتاب مبین (انعام 59). با توجه به اینکه کتاب هستی نزد خداست و بر کسی هم نازل نشده است، لذا کتاب مبین در ایه 2 سوره دخان، همان قران موجود است و در ادامه اشاره خواهیم کرد که منظور از نزول قران، آغاز نزول قران است.
پس مجموع آیات 2-5 سوره دخان اولا بیانگر نزول قران در شبی مبارک است که در آن شب همه فرمانهای خداوند تفکیک و تنظیم و تقدیر میشود. ثانیا با توجه به اینکه غرض این فراز از ایات سوره دخان در ایه سه (انا انزلناه فی لیله مبارکه) یعنی جواب قسم مطرح شده است و میخواهد نزول قران را در شبی مبارک با هدف تعظیم قران بیان کند لذا بیانگر ارزش و برکت ذاتی آن شب، قبل از نزول قرآن است که علت برکت ان هم تفریق و تنظیم و تقدیر امور در ان شب است. مشابه سوره قدر که با اشاره کوتاه به نزول قران در شب قدر ، غالب محتوای سوره در بیان فضایل شب قدر است و نزول ملایکه و روح هم بعنوان عامل خیر بودن این شب نسبت به هزار ماه معرفی شده است .
ثالثا با توجه به ارزش ذاتی شب قدر و استفاده از فعل مضارع یفرق در ایه 4( مشابه فعل مضارع تنزل در سوره قدر) استمرار شب قدر و نه یکبار بودن آن و انحصار به شب نزول قران، فهمیده میشود.
-در آیه 185 سوره بقره بیان شده است که قران در ماه رمضان نازل شده است (شهر رمضان الذی انزل فیه القران ) از انجا که در قران، لفظ قران بر همین کتاب خواندنی عربی موجود در دست مردم دلالت دارد ( کتاب فصلت ایاته قرانا عربیا(سوره فصلت) اوحی الی هذا القران لانذرکم به و من بلغ (انعام)،تلک ایات القران و کتب مبین (نحل) انا انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون(یوسف)) و نه بر کتابی مرموز و مجمل در لوح محفوظ یا قلب پیامبر یا سایر مکانهای غیر مشهود _که برخی مفسران ذکر کرده اند_ و از آنجا که این قران هم در طول 23 سال بعثت پیامبر و در ماههای مختلف سال بتدریج نازل شده است، لذا این ایه همانند آیه سوره دخان بر اغاز نزول قرآن در ماه رمضان دلالت دارد.
در نزول ملایکه و روح از آسمان به زمین،چه اتفاقی رخ میدهد؟ "کل امر" شامل چیست؟
-ملائکه در قران بعنوان فرستادگان و ماموران خداوند معرفی شده اند. -در سوره اسراء، روح، امری از جانب خدا معرفی شده است که با توجه به سایر ایات مرتبط(از جمله: یلقی الروح من امره علی من یشاء من عباده ، وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا،فارسلنا الیها روحنا ) روح، مامور و مجرای تحقق اوامر خاص الهی است. ودر نزول به همراه ملائک، روح نقشی مشابه اتاق فرمان یا سیستم کنترل و مدیریت فرشتگان را داراست.
-کاربرد توام ملایکه و روح در سوره های قران چنین است: یوم یقوم الروح و الملائکه صفا ،سوره نبا، ینزل الملائکه بالروح من امره علی من یشاء من عباده ان انذروا، نحل تعرج الملائکه و الروح الیه فی یوم کان مقداره خمسین الف سنه،معارج تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل #امر ،سوره قدر
در آیه 5 سوره سجده، خدا به تدبیر امور و شئون خلقت از اسمان تا زمین اشاره میکند: یدبر الامر من السماء الی الارض ثم یعرج الیه فی یوم کان مقداره الف سنه مما تعدون که در مقایسه با آیات سوره قدر و معارج میتوان گفت نزول روح و ملائکه به زمین در شب قدر، در راستای تدبیر و پشت سرهم چیدن امور آفرینش توسط خداوند است که تا روز قیامت استمرار دارد. در آیه اخر سوره طلاق نیز فرموده الله الذی خلق سبع سماوات و من الارض مثلهن یتنزل الامر بینهن لتعلموا ان الله علی کل شی قدیر. در اینجا نیز نزول امر آسمانها و زمین از مظاهر قدرت خداوند دانسته شده که با توجه به ایات قبلی، این نزول امر توسط فرشتگان و روح انجام میشود.
- در شب قدری که نزول قران اغاز شده است، چه اتفاقی افتاده است؟
با توجه به توضیحات قبلی در خصوص نزول ملائکه و روح برای تحقق اوامر و تدابیر مختلف الهی ،و نیز جمله وکذلک اوحینا الیک روحا من امرنا در سوره شوری خطاب به پیامبر اسلام ص، و نیز آیاتی که به محافظت آسمانها از استراق سمع شیاطیان و جنیان بعداز بعثت پیامبر خاتم و نزول اخرین کتاب اسمانی اشاره دارد (ازجمله آیات 8 و9 سوره جن) می توان دریافت که نزول مستمر ، بموقع و مراقبت شده آیات قرآن به پیامبر اسلام در طول 23 سال مستلزم تمهید مقدمات و ایجاد مکانیزمی مطمئن بین آسمان و زمین بوده است که این کار در شب قدر توسط فرشتگان و روح باذن خداوند انجام شده است. ایات ابتدای سوره صافات به این مکانیزم و تقسیم کار فرشتگان،اشاره کوتاهی دارد. سوگند به صف بستگان ( فرشتگان وحی رسان)كه صفى [با شكوه] بستهاند {1}پس دفع كنندگانِ (شیاطین ) دفع کردنی {2}پس تلاوتكنندگانِ ذکر (وحی){3}كه قطعا معبود شما يگانه است {4}
ویرایش بوسیله کاربر 1399/02/26 12:58:53 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ایا شب قدر استمرار دارد یا یک شب بوده است؟
در آیه ی چهارم سوره دخان می فرماید: «فیها یُفْرَقُ كُلُّ اَمْرٍ حَكیمٍ» در این شب جدا می شود (تعبیر «جدایی» دارد) هر امر حكیمی. نتیجه ی تدبرهای مفسرین درباره ی این آیه مختلف بوده است.
بعضی گفته اند مقصود این است كه چون در این شب- و در واقع در یكی از این شبهای لیلةالقدر- قرآن نازل شد و به وسیله ی قرآن كریم دستورها و احكام بیان شد و به طور كلی بیان كردن یك چیز یعنی واضح كردن و روشن كردن و تفصیل دادن آن و در واقع بیرون آوردن آن از حد اجمال و ابهام به مرحله ی تفصیل و روشنی، پس «در این شب جدا می شود هر امر حكیمی» .
مقصود از این «امر» یعنی دستورهای الهی، معارف الهی: این چیزهایی كه به وسیله ی قرآن بیان شده است در این شب تفصیل داده شد. ولی البته این نظر، نظر صحیحی نیست. این نظرها نظر #مفسرین است به حسب تدبری كه در آیات كرده اند.
و بعضی مفسرین دیگر كه این نظر را رد كرده اند- و درست هم رد كرده اند- گفته اند آیه می فرماید در این شب جدا می شود، تفصیل داده می شود (نه شد) . اگر مقصود همان نزول قرآن و بیان احكام و معارف به وسیله ی قرآن باشد، همین طور كه فرمود: «اِنّا اَنْزَلْناهُ فی لَیْلَةٍ مُبارَكَةٍ» ما در شب پر بركتی قرآن را فرود آوردیم، بعد هم باید بفرماید: «و در آن شب كه قرآن فرود آمد هر امر حكیمی به وسیله ی قرآن بیان شد» همین طور كه در مورد نزول قرآن معنی ندارد گفته شود:
«در هر شب #قدر قرآن #نازل می شود» ؛ قرآن در یك شب قدر نازل شد. پس اگر مقصود از «فیها یُفْرَقُ كُلُّ اَمْرٍ حَكیمٍ» تفصیل معارف و احكام به وسیله ی قرآن باشد، باید گفته می شد كه «در آن شب بیان شد» یعنی به صیغه ی ماضی گفته می شد: «فیها فُرِقَ كُلُّ اَمْرٍ حَكیمٍ» در صورتی كه به صیغه ی مضارع گفته شده است و این از نظر علمای ادب روشن است كه فعل مضارع دلالت بر استمرار می كند، یعنی [دلالت می كند بر] یك امر جاری و دائمی كه پیوستگی دارد و همیشه هست، نه یك امری كه در گذشته بود و قطع شد؛ یك امری كه وجود دارد.
بنابراین این آیه می خواهد بفرماید كه در شب قدر چنین چیزی وجود دارد؛ و خود این آیه دلیل بر این است كه لیلةالقدر همیشه هست، یعنی لیلةالقدر مخصوص به یك شب نیست آن طور كه بعضی اهل تسنن گفته اند كه لیلةالقدر اختصاص داشت به زمان پیغمبر و با فوت رسول اكرم لیلةالقدر منتفی شد.
معلوم می شود كه چنین چیزی نیست، چون وقتی كه می گوید در این شب به طور استمرار همیشه جریان این است، دلیل بر این است كه خود لیلةالقدر هم برای همیشه باقی است نه اینكه از بین رفته است؛ و بعلاوه معنی ندارد كه لیلةالقدر از میان برود، تا زمان پیغمبر هر سال لیلةالقدر وجود داشته باشد و بعد از پیغمبر لیلةالقدر از بین برود.
مثل این است كه بگوییم بعد از پیغمبر ماه رمضان رفت. ماه رمضان، دیگر زمان پیغمبر و غیر زمان پیغمبر ندارد. لیلةالقدر شبی از شبهای ماه رمضان است و همین طور كه ماه رمضان، بودن و نبودنش به بودن و نبودن پیغمبر نیست لیلةالقدر هم این گونه است
تفسیر سوره دخان قسمت اول از جلد پنجم کتاب #آشنایی_باقرآن شهید مطهری
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
"لَیلَةُ القَدرِ"
دقت کن! "لیل"، شب است. "لیله" هم شب است. اما در جهانِ سالکان، معنایِ وجودی این دو یکسان نیست. چه "لیل"، مذکر است و "لیله" مؤنث. و تمام داستان از همینجا آغاز می شود. در سوره ی قدر، "لیله" را بکار می بَرَد. مؤنث را. و این شبی است که آبستن حوادث شگرف است. چه تمام اتفاقات در وجود او می افتد. در "لیل"، که مذکر است، داستان، پوشندگی است. به تاریکی رفتن است، "وَ اللَّیلِ اِذا یَغشَی" ( قسم به شب آنگاه که می پوشاند). اما در "لیله"، داستان نزول نور است، حکایت حیات و بالندگی است. در "لیل"، سکون و به خواب رفتن است، در "لیله"، بیداری و احیاء است.
و این "لیله" است که از هزار ماه بهتر است، چرا که "قدر"، مضاف الیه او شده است. از این منظر، "لیله" اشاره به نیروی مؤنث کل است. آن نفس پاکِ پذیرا. همانکه قدرت پرورش دهندگی را به وفور در خود دارد. همان وجودی که مهبط ملائکه و روح است. وجودی که "کل امر"، در جهان او به وقوع می پیوندد و انسان های کامل از وجود اوست که به منصه ظهور می رسند.
"لیله" اشاره به وجه هستی ساز وجود است، هر شبی نیست. نمی تواند باشد، زیرا یکی است، فرد است. "لیله"، تسلیم محض است. جز این باشد، نزولی در کار نیست. خیر و برکت کجا فرود آیند؟!
ای دوست، وجودت را با تسلیم محض، برای نزول بهترین ها آماده کن. در این چند روز باقیمانده، با مراقبه ای جانانه بیدار باش. اَحیاء را اِحیاء کن. شب زندگان را دریاب. و بدان آنچه در عالَم کبیر اتفاق افتد، در عالَم صغیر نیز که تو باشی، اتفاق خواهد افتاد.
"لیله" خود را آماده کن و امسال از او خواست خودش را بخواه. دست از خواست خود بر دار، تا او هر آنچه که خود صلاح می داند بر تو فرود آرد. جز صلاحش چیزی مخواه. در دعاهایت دستور نده، چون گذشته آرزوهایت را لیست نکن. بلکه تمام وجودت را تسلیم وار در اختیارش بگذار.
یکبار هم که شده حرف گوش کن و در برابرش یک پذیرش تام باش. چون "لیله" باش، آرام و پذیرا. و نترس، زیرا آن، "سلام" است تا طلوع سپیده دم. و هشیار باش وقتی قرآن می فرماید که؛ خداوند بین آدمی و قلبش است، وقتی می فرماید؛ "اِنَّ مَعِیَ رَبّی"، پس دریاب که این عظمت ها از کجا به کجا نازل می شود و مرکزش کجاست. قدر این لیله ات را بدان.
مسعود ریاعی
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,036 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
از لغت قدر که مصدر یا اسم مصدر و معناى اصلى آن به اندازه در آوردن یا اندازه است، همینقدر معلوم میشود که در آن شب حدود و مقدراتى مشخص و مقدر گردیده. و چون ظروف زمان و مکان خود هیچ عنوان مشخصى جز از جهت رابطه با حوادث انسانى یا طبیعى ندارند، لیلةالقدر باید راجع و مربوط به یک حادثة روحى و انسانى باشد.
از بیانات و اشارات آیات سورة قدر و این روایات معلوم میشود که از همان زمان که نوع آدمى مستعد فراگرفتن شریعت و قوانین گردید و به رشد و بلوغ رسیده و پیمبران و گیرندگان وحى و الهام در میان مردم برانگیخته شدند، لیلةالقدری داشتند که اصول معارف و شریعت در آن مقدر گردیده، بعد از رویدادهایی در خلق و حیات و بعد از آنکه انسان راقى و مستعد را تاریکى اوهام و غرایز فرا میگیرد و دچار خاموشى و سکون میگردد، عنایت پروردگار اشخاص نیرومند و اندیشندهاى را مىپروراند که برتر از انگیزهها و آثار نفسانى و زمان خود باشند و آنگاه که این گزیدگان به کمال استعداد و قدرت روحى برسند، در شب هنگامى که تقدیر نموده، روحشان درخشان و تسلیم و منجذب میشود و قواى نفسانى و حواس ظاهرشان یکسره بسته و خاموش میگردد. در آن شب آرام و دیجور، از آفاق دور و از مقام والاى بیتالمعمور آیات خداوند تجلّى مینماید و اصول معارف و شریعت بهصورت کلمات مشهود و مسموع بر آنها نازل میشود تا پس از آن بر افکار و نفوس انسان خفته پرتو افکند و از جایش برانگیزد و زندگیش را سامان دهد .
با این بیان، منشأ لیلةالقدر، از یک سو آن تاریکى همه جانبة نفوس بشر و سکون مطلق قواى طبیعت و حواس و ادراکات نازلة انسان عالى، و از سوى دیگر درخشندگى و انجذاب و تسلیم کامل چنین روحى در برابر امر و ارادة خاص پروردگار است.
«لَیلَةُالقَدرِخَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»: تکرار و اظهار لیلةالقدر در این آیات، عظمت قدر و مقام والاى آن را میرساند. صفت تفضیلى خیر، اشعار به آثار نیک و برکات آن دارد. الف شهر، براى تکثیر است و در این تعبیر که مطلق آمده اشارهای به مورد و زمان خاص نیست. و تطبیق آن در بعضى روایات به حکومت هزار ماهة بنى امیه، با آنکه جز شرّ و فساد براى مسلمانان نداشت، براى تسلّى خاطر رسول اکرم (ص) یا نشان دادن نمونهاى از اجتماع منحط و بى قید و بند و تقدیر و تدبیر، و حکام بوزینه صفت و بازیگر با دین و مقدرات خلق است.
آنچه از لیلةالقدر دانستنی است و همه باید بدانند همین است که 👈آثار و برکات یک شب قدر بیش و بهتر از هزار ماه است که مردمى در این مدت بدون تقدیر و لیلةالقدر به سربرند، هم چنانکه ملّتهاى فاقد برنامة منظم و مقدر (اندازهگیرى شده) و رهبرى فکرى، ماهها و سالها به دور خود میگردند و به جایى نمیرسند و راهى به سوى ترقى و کمال به رویشان باز نمیشود و در این میان، دیننمایان بوزینه صفت، عقول و مقدرات آنها را به بازى میگیرند. و همچنانکه راهیابى و نتایج و خیرات یک الهام و برق ذهنى، بیش از سالها سیر در تاریکى و با عصاى دیگران است.
انسان و اجتماع هرچه متحرکتر و مترقیتر و بیشتر داراى استقلال و خاصیت تحول باشد، تأثیرش در تغییر تقدیر خود و دیگران نافذتر است. زیرا قدرت نفوذ در تقدیر و تغییر آن، به مقیاس قدرت تعقل و اختیار و تحول و وسعت میدان عمل و آثار آن است. و اگر چنین افراد مختار و مستقل، داراى اهداف و نظامات مشترک باشند، صورت اجتماعى متحرک و متحولى پدید مىآورند که منشأ تقدیر پیوستة فرد در اجتماع و اجتماع در فرد میگردد.
قرآن با نشان دادن هدفهاى عالى و باقى انسانى و ایمان به آنها نیرومندترین حرکت را در افکار پدید مىآورد و استقلال و آزادى عقل و اختیار را تأمین مینماید و با احکام و نظامات کامل و ابدى که آورده و اجراى آن را به عهدة ایمان و و جدان انسانى واگذار نموده و همه را مسئول قرار داده، سرنوشت افراد و اجتماع را محکم به هم پیوسته است و میخواهد که همه را در تحت نظارت و ولایت پروردگار و نمایندة او درآورد.
برترین و شایستهترین فصول زندگى براى تعیین تقدیر و رسیدگى به پروندة امت اسلامى آنگاه است که با فرمان روزة اجتماعى و تحدید شهوات و آزادى روح، آمادگى تحول عمیقى براى عموم مسلمانان پیش مىآید و آفاق نظرها باز و وسیع و دلها پاک و روشن میگردد و با تذکر دائم و احیای شبها و خواندن آیات قرآن و تفکر در آنها، حقایق آیات وحى بر نفوسشان پرتو مىافکند و همى نازل و نازلتر میشود تا باطن زمین به آسمان مىپیوندد و جزئى از منظومههاى تدبیرى عالم میگردد
تفسیر سوره قدر- مرحوم ایت اله طالقانی
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
گزيده اي از تفسير سوره قدر: محمد جواد مغنيه در تفسير كاشف
مفسّران اختلاف كردهاند كه آيا قرآن يكمرتبه نازل شد و يا به تدريج؟ حق آن است كه قرآن بتدريج نازل گشت و معناى آيه: «أَنْزَلْنٰاهُ فِي لَيْلَةِ اَلْقَدْرِ» آن است كه آغاز نزول در اين شب بوده است. در اينباره در تفسير آيۀ 106 از سورۀ اسراء، در جلد پنجم، بخش «آيا قرآن به تدريج نازل شد؟»
تَنَزَّلُ اَلْمَلاٰئِكَةُ وَ اَلرُّوحُ فِيهٰا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ. دربارۀ اين آيه، تفسيرها و ديدگاههاى فراوانى است. ما در آغاز، معانى واژگان آن را بيان مىكنيم، سپس خلاصۀ معناى آيه را. «تنزّل»، نياز به تفسير ندارد، ليكن خداوند بيان نفرموده كه فرشتگانش در شب قدر در كجا فرود مىآيند؟ آيا در همين زمين ما فرود مىآيند، يا در ديگر افلاك و يا در هرجايى كه لازم باشد؟ «الرّوح»: مراد جبرئيل است. ضمير «فيها» به شب قدر برمىگردد. «بإذن ربّهم»: برطبق فرمان پروردگارشان. «من كلّ أمر»: «من» سببيه است: به سبب. «كلّ امر»: عام است و هر چيزى را در آسمانها و زمين در برمىگيرد. خلاصۀ معناى آيه: خداوند در شب قدر به فرشتگان دستور مىدهد كه به هرجايى، به خاطر هر كارى فرود آيند. اگر كسى بپرسد: مقصود از «به خاطر هر كارى» چيست؟ آيا ادارۀ اشيا و تعيين سرنوشت آنهاست، يا معاينه و شمارش آنها و يا چيزى ديگر؟ در پاسخ مىگوييم: خدا داناتر است. شيخ محمّد عبده مىگويد: «مراد آن است كه نخستين دورۀ پيامبر صلّى اللّه عليه و آله با حضور فرشتگان در شب قدر بوده است!...».اين نظريه از ظاهر لفظ بسيار دور است.
ضمير «هى» به شب قدر برمىگردد. ليكن آيا «سلام تا بامداد» در تمامى شبهاى قدر است و بدىها و آفتها در هيچكدام از شبهاى قدر به وقوع نمىپيوندد و يا اينكه تنها در همان شبى است كه قرآن در اين شب بر قلب پيامبر صلّى اللّه عليه و آله نازل شد؟ از بيان مفسّران برمىآيد كه اين جمله عموميّت دارد [و تمامى شبهاى قدر را دربر مىگيرد]، ليكن شيخ محمّد عبده قائل به خصوصيت است و مىگويد: «شب نزول قرآن بر پيامبر صلّى اللّه عليه و آله از هر بدى و آزارى، در سلامت بوده است. خداوند در اين شب، گرفتارىها را از پيامبرش برطرف كرد و راه هدايت را براى او گشود و به آنچه انتظارش را مىكشيد دستيافت.
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.