رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
تدبر و فهم سوره سبا: نكات تفسيري سوره سبا
سرّ دعوت الهی به تفکر انفرادی در مسائل علمی : چرا در ايه 34 فرموده تقوموا لله مثني و فرادي
قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ ﴿۴۶﴾بگو من فقط به شما يك اندرز مى دهم كه دو دو و به تنهايى براى خدا به پا خيزيد سپس بينديشيد كه رفيق شما هيچ گونه ديوانگى ندارد او شما را از عذاب سختى كه در پيش است جز هشداردهنده اى [بيش] نيست (۴۶)
و معناى آيه اين است كه : به ايشان بگو: من شما را به موعظتى وصيت مى كنم ، و آن اين است كه بى سر و صدا، و جدا جدا، براى خاطر خدا، قيام كنيد، و در گوشه اى به فكر فرو رويد، چون در تنهايى فكر، بهتر كار مى كند، در چنين حالى درباره امر من كه در طول عمرم در بين شما زندگى كردم ، نيك بينديشيد، و به ياد آوريد كه : جز راى محكم و سديد، فكر صائب و بلند، صداقت و امانت ، از من نديديد، آن وقت خواهيد فهميد كه : من مبتلا به جنون نيستم ، و من جز بيم رسانى كه قوم خود را از عذاب شديدى كه در پيش رو دارند هشدار مى دهد، چيز ديگرى نيستم ، و غرض ديگرى ندارم ، و خواهيد فهميد كه من خير خواه شمايم ، نه خائن به شما
تفسیر المیزان
در مسائل اجتماعي سخن از ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً﴾[1] است كه كار است ولي در مسائل علمي يك نفر حداكثر دو نفر چون آن جمعيت و آن بلوا و آن آراي فراوان، يك بيان نوراني حضرت امير دارد كه آنها را امضا نميكند فرمود: «إِذَا ازْدَحَمَ الْجَوَابُ خَفِيَ الصَّوَابُ»[2] اين از بيانات نوراني حضرت است در نهجالبلاغه. فرمود وقتي يك مطلب مورد سؤال باشد آراي گوناگوني ارائه شود جوابهاي متعدّدي گفته شود آنچه صواب است مخفي ميماند; لذا انسان براي اينكه متفكّرانه و خوب نتيجه بگيرد اگر متفكّر باشد, يا تنها خودش فكر بكند يا با كسي كه صاحبنظر است دوتايي فكر كنند در مسائل اجتماعي چه نماز جمعه, چه نماز جماعت, چه حج و مانند آن سخن از ﴿وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعاً﴾ است اما در مسائل علمي, پژوهشي, تحقيق, انسان اوّل تنها يا با همفكرش بحث بكند آنوقت نتيجه اين بحث را ممكن است در همايشي ارائه كند ﴿قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ﴾ آن يك كلمه و اصل اين است كه ﴿أَن تَقُومُوا لِلَّهِ﴾ يا ﴿مَثْنَي﴾ دو به دو, يا ﴿فُرَادَي﴾ يك به يك
تفسیر تسنیم
تبيين پايداري حقيقت انسان با معناي فوت و وفات
وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِنْ مَكَانٍ قَرِيبٍ ﴿۵۱﴾و اى كاش مى ديدى هنگامى را كه [كافران] وحشتزده اند [آنجا كه راه] گريزى نمانده است و از جايى نزديك گرفتار آمده اند (۵۱)
﴿وَلَوْ تَرَي إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْتَ﴾ ما در عالَم فوت نداريم هر چه داريم وفات داريم نه فوت در «فوت» تاء جزء كلمه است يعني از بين رفتن, در «وفات» تاء زايد است جزء كلمه نيست اصلش وفيٰ است اگر اخذ تام باشد چيزي از بين نرود ميگويند توفّي كرده, استيفا كرده فلان شخص حقّ خودش را استيفا كرده يا در فلان سخن, مستوفا بيان كرده يا در فلان مقاله مستوفا بيان كرده وفيٰ, توفّي, استيفا, همه اخذ تام را نشان ميدهد كه هيچ چيزي را فرو نميگذارد و چيزي از بين نميرود انسان وفات ميكند نه فوت, اين تاء در وفات جزء كلمه نيست ﴿اللَّهُ يَتَوَفَّي الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا﴾[8] شما متوفّا ميشويد خدا متوفّي ميشود چيزي از شما گُم نميشود تمامحقيقت شما را خدا توفّي ميكند استيفا ميكند فوتي در كار نيست.
نزديكي خدا به انسان در اخذ روح و بيان مراتب چهارگانه آن در الميزان
﴿وَأُخِذُوا مِن مَكَانٍ قَرِيبٍ﴾ اين يكي از لطايف الميزان همين بخش است اين سه, چهار سطر الميزان خيلي قوي است كه ايشان شماره كرده آياتي را كه مربوط به نزديك بودن خداي سبحان است فرمود از جاي نزديكي گرفته ميشويد خب گيرنده خداست روحتان را بخواهد قبض بكند او قبض ميكند
مراتب چهارگانه قُرب را بيان كرده فرمود خدا در بعضي از آيات خودش را قريب معرفي كرده ﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ﴾[9] كه قريب است, نزديك است. درباره محتضر در سوره مباركه «واقعه» فرمود وقتي محتضر حالش به آن آخرين بخش رسيد شما نگاه ميكنيد ولي ﴿نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلكِن لاَ تُبْصِرُونَ﴾[10] شما كه كنار بستر او هستيد به او نزديك هستيد ما به اين محتضر از شما نزديكتريم ولي شما نميبينيد اين دو مرحله,
آن ﴿نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ﴾ مرحله سوم است كه ما نه تنها از شما به شخص نزديكتريم بلكه از رگِ حيات او, به او نزديكتريم اين سه مرتبه,
مرتبه چهارم آن است كه ما از خود شخص به خود شخص نزديكتريم كه ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ﴾[11] اين آيه سوره «أنفال»كه قبلاً گذشت اين آيهاي نيست كه قابل فهم باشد براي اوساط از اهل ايمان چه برسد به ضعاف آنها, خدا بين ما و خود ما فاصله است اين حيلوله صفتِ فعل اوست نه صفت ذات او
صعوبت فهم معناي حيلولت خدا بين انسان و قلب او
﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ﴾ قلب ما همان حقيقت ماست, هويّت ماست, ما چيزي جداي از قلب نداريم منظور از قلب اين قسمتي كه در چپ بدن قرار دارد و پالايش خون به عهده اوست اين نيست اين در حيوان هم هست, مؤمن هم هست, كافر هم هست, درباره كفار كه گفته ميشود: ﴿فِي قُلُوبِهِم مَرَضٌ﴾[12] اين قلب را نميگويند اينها نوار قلب ميگيرند عكس ميگيرند ميبينند قلب, قلب سالم است اما آن مرض چيز ديگر است آن قلب چيز ديگر است فرمود بين انسان و قلب او; يعني بين انسان و حقيقتِ او خدا فاصله است اين در ذهن نميآيد. پرسش: چه اشكال دارد بگوييم حقيقت انسان همان قلب اوست. پاسخ: بسيار خوب, اما بين انسان و همان حقيقت, فيض و قدرت خدا حائل است ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ﴾.
روشن شدن نهايت قرب الهي در هنگام كمين با معناي چهارم قرب اگر اين است, پس چيزي از خدا به ما نزديكتر نيست حتي خود ما; لذا او قريب و نزديك است بالقول المطلق و آنچه در سوره مباركه فجر آمده است ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾[13] مرصاد يعني كمين, خدا در كمين است و شيطان هم در كمين ﴿لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ﴾[14] من سرِ راه كمين ميزنم, شيطان كمين ميزند كه بگيرد و ذات اقدس الهي در كمين است كه دستگيري كند ﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ﴾ اما براي عده ديگر هم ممكن است فوراً آنها را زمينگير كند فرمود اگر پروردگار رصد ميكند در كمين است با اين مراحل چهارگانه قُرب مخصوصاً با مرتبه چهارم معلوم ميشود كه در رصد بودن او و در كمين بودن او در نهايت قُرب است
تفسیر تسنیم ايت اله جوادي املي
[4] . سوره «سبأ», آيه 47. [5] . سوره «سبأ», آيات 3 ـ 5. [6] . سوره ص, آيه 27. [7] . سوره دخان, آيه 39. [8] . سوره زمر, آيه 42. [9] . سوره بقره, آيه 186. [10] . سوره واقعه, آيه 85. [11] . (سوره انفال, آيه 24) الميزان, ج16, ص390. [12] . سوره بقره, آيه 10. [13] . سوره فجر, آيه 14. [14] . سوره اعراف, آيه 16ویرایش بوسیله کاربر 1399/09/07 10:22:10 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|