logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:176992)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140059)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:130841)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95112)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    قمار، پليد و شيطاني است. از ان اجتناب كنيد    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    معجزه كمتر شناخته شده پيامبر رحمت : قراردادها             

توجه

Icon
Error

سمیرا گودرزی Offline
#1 ارسال شده : 1400/04/21 07:37:33 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 112
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران

💢🔻تقلید کورکورانه از نیاکان ممنوع

💠🔆 وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ"‌170/بقره"

🌱 وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مى‌نماييم. آيا (از آنان پيروى مى‌كنند) هرچند پدرانشان چيزى نمى‌فهميدند و هدايت نيافته بودند؟

🔷💮در اینجا اشاره به منطق سست مشرکان در مساءله تحریم بى دلیل غذاهاى حلال ، و یا بت پرستى ، کرده ، مى گوید: ((هنگامى که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید مى گویند ما از آنچه پدران و نیاکان خود را بر آن یافتیم پیروى مى کنیم )) (و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ماالفینا علیه آباءنا).

🔷💮قرآن بلافاصله این منطق خرافى و تقلید کورکورانه از نیاکان را با این عبارت کوتاه و رسا محکوم مى کند: ((آیا نه این است که پدران آنها چیزى نمى فهمیدند و هدایت نیافتند))؟! (اولو کان آباؤ هم لا یعقلون شیئا و لایهتدون ).
یعنى اگر نیاکان آنها دانشمندان صاحبنظر و افراد هدایت یافته اى بودند جاى این بود که از آنها تبعیت شود، اما با اینکه مى دانند آنها مردمى نادان و بى سواد و موهوم پرست بودند پیروى آنها چه معنى دارد؟ آیا مصداق تقلید جاهل از جاهل نیست ؟!

🔷💮مسئله قومیت و تعصبهاى قومى آنجا که به نیاکان مربوط مى شود از روز نخست در میان مشرکان عموما، و در میان غیر آنها غالبا وجود داشته است و تا امروز همچنان ادامه دارد.
ولى خداپرست با ایمان این منطق را رد مى کند و قرآن مجید در موارد بسیارى پیروى و تعصب کورکورانه از نیاکان را شدیدا مذمت کرده است و این منطق را که انسان چشم و گوش ‍ بسته از پدران خود پیروى کند کاملا مردود مى شناسد.

🔷💮اصولا پیروى از پیشینیان اگر به اینصورت باشد که انسان عقل و فکر خود را دربست در اختیار آنها بگذارد این کار نتیجه اى جز عقبگرد و ارتجاع نخواهد داشت ، چرا که معمولا نسلهاى بعد از نسلهاى پیشین با تجربه تر و آگاهترند.
ولى متاءسفانه این طرز فکر جاهلى هنوز در میان بسیارى از افراد و ملتها حکومت مى کند که نیاکان خود را همچون بت مى پرستند، یک مشت آداب و سنن خرافى را به عنوان اینکه آثار پیشینیان است بدون چون و چرامى پذیرند، و لفافه هاى فریبنده اى همچون حفظ ملیت و اسناد تاریخى یک ملت بر آن مى پوشانند.
این طرز فکر یکى از عوامل بسیار مؤ ثر انتقال خرافات از نسلى به نسل دیگر است .

🔷💮البته هیچ مانعى ندارد که نسلهاى آینده آداب و سنن گذشتگان را مورد تحلیل و بررسى قرار دهند، آنچه با عقل و منطق سازگار است با نهایت احترام حفظ کنند و آنچه خرافه و موهوم و بى اساس است دور بریزند، چه کارى از این بهتر؟ و این گونه نقادى در آداب و سنن پیشین شایسته نام حفظ اصالت ملى و تاریخى است ، اما تسلیم همه جانبه و کورکورانه در برابر آنها چیزى جز خرافه پرستى و ارتجاع و حماقت نیست .

🔷💮قابل توجه اینکه درباره نیاکان آنها در آیه فوق مى خوانیم : آنها نه چیزى مى فهمیدند، و نه هدایت یافته بودند یعنى از دو کس مى توان پیروى کرد: کسى که خود داراى علم و عقل و دانشى باشد، و کسى که اگر خودش دانشمند نیست هدایت دانشمندى را پذیرفته است .اما پیشینیان آنها نه خود مردى آگاه بودند، و نه رهبر و هدایت کننده اى آگاه داشتند، و مى دانیم تقلیدى که خلق را بر باد مى دهد همین تقلید نادان از نادان است که ((اى دو صد لعنت بر این تقلید باد))!.

📚تفسیر نمونه


┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

كلمات كليدي: تقليد نياكان اجداد رسوم علما

ویرایش بوسیله کاربر 1403/08/29 12:26:59 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

Azam.pormaye Offline
#2 ارسال شده : 1401/09/22 07:47:23 ق.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال


❇️تصديق يا تكذيب؛ همراهي يا مخالفت بايد آگاهانه باشد نه مقلدانه

🔷كسی كه مقلّدانه حركت می ‌كند، تصدیق و تكذیب او و اثبات و نفی او، تابع اثبات و نفی نیاكان اوست. این دو اصل را قرآن كریم از این گروه نقل می ‌كند که هر جا می ‌خواستند بگویند این مطلب حق است می ‌گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی‏ أُمَّةٍ﴾ و هر جا می‌ خواستند بگویند این مطلب ناحق است می ‌گفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا فی‏ آبائِنَا الْأَوَّلینَ﴾.

🔷اما دین گفته: ﴿أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا یعْلَمُونَ شَیئاً﴾؛ شما قبول و نكول را به دست افراد غیر عاقل دادید، آنها خودشان راه نیفتادند، عقل و فكر ندارند، چرا به دست آنها می ‌دهید؟!

🔷این از بهترین راه ‌های قرآن كریم است که فرمود انسان اگر بخواهد رأی مثبت بدهد، الاّ و لابد باید_یقین_داشته باشد یا حداقل طمأنینه و اگر بخواهد رأی منفی بدهد، الاّ ولابد باید یقین داشته باشد یا طمأنینه؛ هم ﴿لا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾ است و هم ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ یحیطُوا  بِعِلْمِهِ﴾ است. فرمود بالأخره می ‌خواهی رأی بدهی, چیزی را اثبات كنی چیزی را نفی كنی, چیزی را تصدیق كنی چیزی را تكذیب كنی، این‌چنین نباشد كه در تصدیق و تكذیبت رها باشی که اسلامی حرف بزنی و جاهلی فكر كنی!

🔷اگر كسی برهان نداشت ولی سر تكان داد، امضا كرد و قیام و قعود داشت، این فرد اسلامی حرف زد و جاهلی فكر كرد، او در قیامت با جاهلیت محشور می ‌شود، برای اینكه برای تصدیق و تكذیب معیاری نداشت. تا صد درصد برای شما ثابت نشد یا طمأنینه حاصل نشد تكذیب نكنید و نیز تا صد درصد برای تان ثابت نشد یا طمأنینه حاصل نشد تصدیق نكنید، آن گاه انسان در استخر_علم شنا می ‌كند. این می ‌شود دین؛ از این شیرین ‌تر؟! از این زیباتر؟! این كتاب را انسان بالای سر می ‌گذارد!

🔷بالأخره انسان یا تكذیب می ‌كند یا تصدیق و یا قبول می ‌كند یا نكول, فرمود هر دو باید_عالمانه_باشد. انسان یا تابع است یا متبوع؛ اگر متبوع بود, مرجع بود, استاد بود, رهبر بود, مسئول بود، باید عالمانه باشد و همچنین اگر تابع بود باید عالمانه باشد.

📚آیت الله جوادی آملی

farhang Offline
#3 ارسال شده : 1402/08/12 10:20:29 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,036
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال


مشكل اساسی مشرکان زمان پیامبر در معرفت‌شناسي اين بود كه محقّقين آنها تكوين را با تشريع مغالطه كرده بودند و جاهل‌هاي اينها كه گرفتار تقليد بودند قبول و نكول اينها محوري داشت و آن حرف‌هاي نياكانشان بود؛
هر حرف‌هايي را كه نياكانشان زده بودند اينها مي‌گفتند حق است و اگر چيزي آنها نگفته بودند اينها مي‌گفتند حق نيست؛ در اثبات و قبول مي‌گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلي‌ أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلي‌ آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ﴾
در نكول و نفي مي‌گفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا في‌ آبائِنَا الْأَوَّلينَ﴾؛ چون آنها نگفتند، پس نيست و چون آنها گفتند, پس حق است. اين كسي كه مقلّدانه حركت مي‌كند تصديق و تكذيب او, اثبات و نفي او تابع اثبات و نفي نياكان اوست؛

اما دين آمده گفته: ﴿أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْلَمُونَ شَيْئاً﴾ شما قبول و نكول را به دست افراد غير عاقل داديد، آنها خودشان راه نيفتادند، عقل و فكر ندارند چرا به دست آنها مي‌دهيد؟!

اين از بهترين راه‌هاي قرآن كريم است که فرمود انسان دو سيم خاردار دارد و دو طرف او بسته است؛ بخواهد رأي مثبت بدهد، الاّ ولابد بايد يقين داشته باشد يا حداقل طمأنينه و بخواهد رأي منفي بدهد الاّ ولابد بايد يقين داشته باشد يا طمأنينه, هم ﴿لا تَقْفُ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾ است, هم ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ يُحيطُوا بِعِلْمِهِ﴾ تا صد درصد يا طمأنينه حاصل نشد تكذيب نكنيد, تا صد درصد يا طمأنينه حاصل نشد تصديق نكنيد؛ در استخر علم انسان شنا مي‌كند که اين مي‌شود دين، از اين شيرين‌تر؟! از اين زيباتر؟!

می گويد شما در استخر علم شنا كن، در منزل خودت يك استخر علم داشته باشي و در علم شنا كن! بالأخره انسان يا تكذيب مي‌كند يا تصديق و يا قبول مي‌كند يا نكول, هر دو فرمود بايد عالمانه باشد. انسان يا تابع است يا متبوع, اگر متبوع بود, مرجع بود, استاد بود, رهبر بود, مسئول بود بايد عالمانه باشد و همچنين تابع بود بايد عالمانه باشد.

تفسیر تسنیم سوره صاد
سیدکاظم فرهنگ
farhang Offline
#4 ارسال شده : 1403/02/28 06:30:55 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,036
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
5 طایفه از ایات درباره جامعه محققانه ،تایید و تکذیب عالمانه

انبيا(عليهم السلام) مخصوصاً وجود مبارك پيغمبر(عليهم الصلاة و عليهم السلام) كه آمدند براي اينكه جامعه را جامعه ی علمي كنند (وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ)
#جامعه_علمي در تصديق و تكذيبشان محقّقانه و عالمانه‌اند تا چيزي براي اينها روشن نشد تصديق نمي‌كنند تا چيزي براي آنها شفاف نشد تكذيب نمي‌كنند چه امام باشد چه مأموم, چه رئيس باشد چه مرئوس, چه استاد باشد چه شاگرد همگان موظّف‌اند در فضاي علمي زندگي كنند

پنج طايفه آيات را بايد الآن داشته باشيم, طايفه اُوليٰ مي‌گويد جامعه بايد جامعه ی علمي باشد اگر بخواهد متمدّنانه زندگي كند و اگر نه كه زندگي‌اش هَمَج است همان بيان نوراني امام صادق كه فرمود: «فإن عَدِموا كانوا هَمَجا» هَمج بودن نظير همين پشه‌هايي كه به دنبال باد حركت مي‌كنند پس طايفه ی اُوليٰ اين است كه نظام يك ملّت اسلامي نظام علمي است,
طايفهی دوم و سوم مربوط به تصديق و تكذيب است براي اينكه ما بالأخره يا چيزي را قبول داريم يا چيزي را نكول در هر دو بخش بايد محقّقانه باشد.
طايفهی چهارم و پنجم دربارهی اين است كه ما اگر اماميم بايد محقّقانه امام باشيم, مأموميم بايد محقّقانه مأموم باشيم, مرجعيم بايد محقّقانه مرجع باشيم, مقلّد و راجعيم بايد محقّقانه راجع و مقلّد باشيم حالا اين پنج طايفه آيات را در اين بخش و بخشهاي ديگر قرآن كريم ملاحظه مي‌فرماييد.

طايفهی اُوليٰ عبارت از همان آيه ی (لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ) است كه آيهی 36 سوره ی مباركه ی «اسراء» بود يعني «لا تَتْبَع» بدون علم به دنبال هيچ چيزي نرو اين به يك شخص خاص خطاب نمي‌كند هر مسلماني در هر شرايطي كه باشد در هر عصر و مصر بايد محقّقانه زندگي بكند چرا؟ چون (إِنَّ الْسَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤادَ كُلُّ أُوْلئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْؤُولاً) چون در قيامت انسان اگر بي‌تحقيق گوش به حرف كسي داد اين سمع مسئول است, بي‌تحقيق حرفي را زد زبان مسئول است, بي‌تحقيق مطلبي را پذيرفت فؤاد مسئول است (لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ) اين طايفه ی اُوليٰ
طایفه دوم و سوم
در سورهی مباركهی «يونس» آنجا فرمود اگر چيزي را خواستيد رد كنيد تصوّر صحيح كنيد تصديق كامل داشته باشيم تكذيبتان محقّقانه باشد بعد رد كنيد آن را .
در سورهی مباركهی «يونس» آيه ی 39 به اين صورت فرمود, : (بَلْ كَذَّبُوا بِمَا لَمْ يُحِيطُوا بِعِلْمِهِ) وقتي از كفّار و تبهكاران نكوهش به عمل مي‌آيد مي‌فرمايد اينها چيزي را كه برايشان روشن نشد تكذيب مي‌كنند تكذيب ايشان بي‌جهت است چون تكذيب بي‌جهت است مذمّت كردند
در بخش تصديق هم در سورهی مباركهی «اعراف» آيهی 169 به اين صورت است فرمود: (أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَن لاَيَقُولُوا عَلَي اللّهِ إِلَّا الْحَقَّ) خدا تعهّد گرفته كه در مسائل جهان‌بيني, ديني, اعتقادي و زندگي شما كه به دين برمي‌گردد بايد محقّقانه تصديق بكنيد تا براي شما چيزي روشن نشد باور نكنيد حرف نزنيد ننويسيد, گفتارتان, رفتارتان, كردارتان بايد محقّقانه باشد در بخش اثبات, پس در بخش اثبات تحقيق و پژوهش, در بخش نفي تحقيق و پژوهش جامع اين دو طايفه همان آيه سوره ی مباركه ی اسراء است كه (لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ) اين سه طايفه از آيات قرآن كريم

اما وقتي كه ريزتر شد, اجتماعي‌تر شد به پرورش و آموزه‌هاي پرورشي نزديك‌تر شد بازگو مي‌كند مي‌فرمايد اگر تابعي بالأخره بايد محقّقانه تابع باشي, مَتبوعي بايد محقّقانه متبوع باشي
در آيات سوره ی «حج» فرمود: (وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ) چه در اصول دين چه در فروع دين, چه در اخلاقيّات اسلامي, چه اقتصادي اسلامي, چه سياست اسلامي, چه اجتماعيّات اسلامي, چه حقوق اسلامي بالأخره اين بدون تحقيق حرف مي‌زند (وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ) يعني «فيما يرجع إلي الله» چه در اصول چه در فروع (بِغَيْرِ عِلْمٍ) اين مقلّدِ بي‌تحقيق, مأمومِ بي‌تحقيق, امّتِ بي‌تحقيق, تابعِ بي‌تحقيق است به دليل اينكه فرمود: (وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ) وقتي خودش محقّق نبود به دنبال هر شيطنت متمرّدي حركت مي‌كند هر كسي او را به هر سَمت بخواهد برود مي‌رود.اين چون بي‌تحقيق دارد حركت مي‌كند يك خلأ فكري و علمي دارد هر شيطاني با شيطنت متمرّدانه ی خود او را به دنبال خود مي‌كشاند لذا اين مي‌شود (يَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ) اين براي مقلّدِ بي‌تحقيق, پيرو بي‌تحقيق.

در آيات همين سورهی مباركهی «حج» آيه ی هشت اين است (وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلاَ هُديً وَلاَ كِتَابٍ مُنِيرٍ ٭ ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ) برخي بي‌تحقيق سرشان را خم مي‌كنند عدّه‌اي را بي‌جا به دنبال خود مي‌كشانند اينها مي‌شوند مُضِلّ بي‌تحقيق آنها مي‌شوند ضالّ بي‌تحقيق
بنابراين براي اينكه ما نه تابعِ غير محقّق داشته باشيم نه متبوع غير محقّق، فضاي جامعه بايد فضاي علمي باشد اين هم طايفه ی پنجم.
درست است كه تحقيقِ علمي مقدور همه نيست ولي آن حدّ لازمِ تحقيق, نصاب تحقيق مقدور همه هست كه انسان در تقليد, در پيروي محقّق باشد

پس طايفه ی اُوليٰ آن خطوط كلي را به عنوان قانون اساسي ترسيم مي‌كند كه (لاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ) طايفه ی دوم و سوم راجع به تصديق و تكذيب است كه هيچ كس حق ندارد چه در نوشت, چه در گفتن, چه در رفتار تصديق بكند بي‌تحقيق و تكذيب بكند بي‌تحقيق.

طايفه ی چهارم و پنجم اين است كه كسي حق ندارد مرجع باشد بي‌تحقيق, كسي حق ندارد راجع و مقلّد باشد بي‌تحقيق قهراً فضاي جامعه ی اسلامي فضاي معطّر و عطرآگين تحقيق و علم خواهد بود

ایت اله جوادی املی- تفسیر سوره حج
سیدکاظم فرهنگ
farhang Offline
#5 ارسال شده : 1403/07/12 10:21:28 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,036
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
🟩 #فرهنگ_دین یعنی فرهنگ #علمی: هم تصدیقت محققانه باشد هم تکذیبت از روی برهان باشد

👈"مشرکان عصر پیامبر در هر دو جهت تابع گذشته‌ها بودند به #تقليد_كور گرفتار بودند
اينها اگر مي‌خواستند چيزي را بپذيرند باور كنند مي‌گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَي أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَي آثَارِهِم مُهْتَدُونَ﴾، ﴿مُقْتَدُونَ﴾ و مانند آن،
اگر مي‌خواستند چيزي را رد كنند مي‌گفتند گذشتگان ما كه اين را نداشتند. اين مي‌شود معيار تصديق و تكذيب، معرفت‌شناسي اينها اين‌طور بود.
❌❌آخر، معيار حق و باطل، گفت و نگفت پدرانتان نيست

✳لزوم محقّقانه بودن تصديق و تكذيب آراء در اسلام

دين آمده كلّ اين بساط را عوض كرده
فرمود اگر مي‌خواهي قبول كني بايد جزم علمي داشته باشي،
بخواهي نكول كني بايد جزم علمي داشته باشي

خدا غريق رحمت كند مرحوم كليني را اين در همان جلد اول كافي اين روايت نوراني را از وجود مبارك امام #صادق(سلام الله عليه) نقل كرده كه وجود مبارك حضرت فرمود:
⭕ «إنّ الله قد خصَّ عباده بآيتين من كتابه»
فرمود بندگان مؤمن را از نظر معرفت‌شناسي خداي سبحان با دو آيه اختصاص داده خصيصه‌اي برايشان ذكر كرده
اگر بخواهند رأي مثبت بدهند بايد محقّقانه باشد
بخواهند رأي منفي بدهند بايد #محققانه باشد
اگر هم نمي‌دانند كه خب #ساكت‌اند.

✳مسئول بودن انسان در قبال #تصديق و #تكذيب بدون برهان

فرمود مي‌خواهي تكذيب كني محقّقانه باش برهان داشته باش
مي‌خواهي تصديق كني محقّقانه باش برهان داشته باش
بدون برهان، تصديق كردي مسئولي،
بدون برهان تكذيب كردي مسئولي
آن وقت اين مي‌شود #دين،
#فرهنگ_دين يعني #فرهنگ_علمي،

انسان روي پايه علم ايستاده است
وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) خيلي كار كرده
كلّ #نظام_جاهلي را عوض كرده
هم زير آن عقايد باطل آب بست
هم #معرفت‌شناسي اينها را اصلاح كرد."

🎙ایت اله جوادی املی تفسیر سوره لقمان

سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.271 ثانیه ایجاد شد.