رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 102
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
سوره یاسین رحمت خداعهدی که با خدا بسته ایم
أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یَا بَنى ءَادَمَ أَن لَّا تَعْبُدُواْ الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَكمُْ عَدُوٌّ مُّبِینٌ(60) وَ أَنِ اعْبُدُونىِ هَاذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ(61- یس)
اى فرزندان آدم! آیا با شما عهد نبستم كه شیطان را بندگى نكنید كه او براى شما دشمن آشكارى است؟ و گفتم كه مرا بندگى كنید كه این، راه مستقیم است.
روی صحبت این آیه با مجرمین است که با توبیخ آنها را به یاد عهدی می اندازد که به آن بی توجهی کردند و در دام دشمنی معروف به نام شیطان افتاده و از راه مستقیم خارج شدند.
علت این که خداوند مجرمین را به عنوان بنى آدم خطاب كرده این است كه دشمنى شیطان با این عده که باعث انحراف و هلاکت اینها شد روی غرض خاصى نسبت به آنها نبوده؛ بلكه به این دلیل بوده كه آنها فرزندان آدم بودند. و این دشمنى در روز اول آن جا بروز كرد كه مامور به سجده بر آدم شد و زیر بار نرفت و استكبار كرد. نتیجهاش هم این شد كه از درگاه خدا رانده شد و از آن روز با فرزندان آدم(ع) نیز دشمن گردید و همه را تهدید كرد.(1)
متن عهدنامه را هم در آیه بازگو کرده است: شیطان را عبادت و پرستش و اطاعت نكنند و تنها خداوند متعال را پرستش و عبادت کنند. منظور از «عبادت كردن و پرستیدن شیطان»، اطاعت و پیروی از وسوسه های اوست.
اما اینکه ما کی و کجا این عهد را با خدا بستیم مفسران نظرات گوناگون داده اند که به نظر می رسد این عهد همان عهدی است که در عالم فطرت بین انسان و خدای او منعقد شد و اگر روی آن را با غبار غفلت و معصیت نپوشانده باشد هر لحظه که به آن توجه کند به یاد آن عهد می افتد.(2)
خلاصه اینکه منشأ انحراف و تباهی ما بی توجهی به آن عهدی است که با خدا بسته ایم و نتیجه این بی توجهی هم چیزی نیست جز افتادن در دام شیطانی که بر تباه کردن ما قسم یاد کرده است.(3)
روزی که دست حرف می زند و پا شهادت می دهد
الْیَوْمَ نخَْتِمُ عَلىَ أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكلَِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَ تَشهَْدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كاَنُواْ یَكْسِبُونَ(65- یس)
امروز بر دهانهایشان مُهر سکوت می زنیم و دستهایشان با ما سخن مىگویند و پاهایشان به اعمالى كه همواره مرتكب مىشدند، گواهى مى دهند.
براساس این آیه،دست و پای مجرمین به آن گناهانی كه با آن انجام داده اند شهادت مىدهند؛ مثلا دستها به آن گناهانى شهادت مىدهد كه صاحب دست به وسیله آن مرتكب شده؛ مانند سیلىهایى كه به ناحق به مردم زده، اموالى كه به ناحق تصرف كرده، نوشته هایی كه به ناحق نوشته و امثال آن و پاها نیز به آن گناهانى شهادت مىدهند كه صاحبشان با آنها انجام داده؛ مانند قدمهایى كه به سوى مجلس گناه و برای انجام معصیت، خیانت، ظلم، فتنهانگیزى و امثال آن برداشته است.(4)
ازهمین جا روشن مىگردد كه هر عضوى به عمل مخصوص به خود شهادت مىدهد و نام دست و پا در آیه شریفه از باب ذكر نمونه است و گرنه چشم و گوش و زبان و هر عضو دیگر نیز به كارهایى كه به وسیله آنها انجام شده،شهادت مىدهند.(5)
زنده و مرده در فرهنگ قرآن
لِّیُنذِرَ مَن كاَنَ حَیًّا وَ یحَِقَّ الْقَوْلُ عَلىَ الْكَافِرِینَ(70- یس)
قرآن برای آن است تا كسانى را كه زنده اند هشدار دهد و فرمان عذاب بر كافران محقق و ثابت شود.
از تقابلی که در این آیه بین «حیّ؛ زنده» و «کافر» وجود دارد معلوم می شود که این عبارت در واقع این بوده است که برای رعایت صنایع ادبی به این شکل درآمده است آن عبارت این بوده: قرآن مومن را چون زنده است از نافرمانی و عذاب الهی هشدار می دهد ولی برای کافر که مرده است اثری ندارد و عذاب در انتظار اوست.
این همان حیات و مرگ معنوى است كه از مرگ و حیات ظاهرى به مراتب برتر و فراتر است و آثار آن گستردهتر و وسیعتر. این حیات و زندگى مختص انسانی است که به معنى «نفس كشیدن» و «غذا خوردن» و «راه رفتن» نیست؛ زیرا اینها اموری اند که در همه حیوانات یافت می شوند.
حیات انسانى شكوفا شدن گلهاى عقل و خرد و ملكات برجسته در روح انسان و تقوى و ایثار و فداكارى و تسلط بر نفس و فضیلت و اخلاق است، و قرآن پرورش دهنده این حیات در وجود انسانهاست.(6)
نتیجه اینکه در فرهنگ قرآن مومن زنده است و کافر مرده؛ مومن حق را می بیند و می شنود و در قلب و اندیشه او اثر کرده و در عمل او ظاهر می شود اما کافر و کسی که منکر دین است چون مرده است؛ کر است و کور است و قلب و اندیشه اش هیچ تاثیری از قرآن و کلام حق نمی پذیرد.(7)
سوره صاد فراموشی قیامت را ساده نگیرید!
إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن سَبِیلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدُ بِمَا نَسُواْ یَوْمَ الحِْسَابِ(26- ص)
بىتردید كسانى كه از راه خدا منحرف مىشوند، چون روز حساب را فراموش كردهاند، عذابى سخت دارند.
در این فراز، قرآن کریم به این حقیقت اشاره مىكند كه گمراهى از مسیر حق ناشی از فراموشى قیامت است و نتیجهاش عذاب شدید الهى است.
بر اساس این آیه فراموشى روز قیامت سرچشمه گمراهی ها است و هر گمراهى، آمیخته با این فراموشكارى است. این اصل، تاثیر تربیتى توجه به معاد را در زندگى انسانها روشن مىسازد.
روایاتى كه در این زمینه در منابع اسلامى وارد شده بسیار قابل دقت است. از جمله حدیث معروفى است كه هم از پیغمبر گرامى اسلام صلی الله علیه و آله و هم از امیرالمؤمنین على علیه السلام نقل شده كه فرمودند:
«اى مردم! وحشتناكترین چیزى كه از ناحیه آن بر شما مىترسم دو چیز است: پیروى از هوای نفس و آرزوهاى دور و دراز است؛ اما پیروى از خواهش نفس، شما را از حق باز مى دارد و آرزوهاى دور و دراز قیامت را از یاد شما می برد.»(8)
دو دلیل عقلی بر وقوع قیامت
وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَ الْأَرْضَ وَ مَا بَیْنهَُمَا بَاطِلًا ذَالِكَ ظَنُّ الَّذِینَ كَفَرُواْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ كَفَرُواْ مِنَ النَّارِ(27) أَمْ نجَْعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ عَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ كاَلْمُفْسِدِینَ فىِ الْأَرْضِ أَمْ نجَْعَلُ الْمُتَّقِینَ كاَلْفُجَّارِ(28- ص)
و ما آسمان و زمین و آنچه را كه میان آنهاست، بیهوده نیافریده ایم؛ این پندار كافران است. پس واى بر آنان كه منکر آتش دوزخند. آیا كسانى كه ایمان آورده و كارهاى شایسته انجام دادهاند مانند مفسدان در زمین قرار مى دهیم یا پرهیزكاران را چون بدكاران؟!
قیامت زمین
در این آیات دو دلیل بر وجود و یا ضرورت وجود قیامت اقامه شده است:
یکی اینکه اگر قیامتی نباشد وجود این جهان مادی باطل و بیهوده خواهد بود چون هدفی برای بودنش وجود نخواهد داشت. اینکه موجوداتی خلق شوند و از آسمان و زمین این عالم استفاده کنند و بعد هم هیچ به هیچ این نظام یک نظام بی هدفی خواهد بود که ساحت قدس الهی از چنین بیهوده کاری و عمل لغوی مبراست.(9)
دیگر اینکه اگر قیامتی نباشد و محکمه عدل و پاداش و عقابی برپا نشود آنگاه کسی که در این دنیا بد بود و بد عمل کرد فرقی با آنکه خوب بود و خوب عمل کرد تفاوتی نخواهد داشت و این از نظر وجدان پذیرفته شدنی نیست.
برای اینکه این دو اشکال جدی پیش نیاید عقل حکم می کند که باید پس از این عالم عالمی باشد که هم هدف این دنیا در آن محقق شود و هم تفاوت بین متقی و فاجر روشن شود.(10)
آنچه که ابلیس را ملعون ابدی کرد
قَالَ یَا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَىَّ أَسْتَكْبرَْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِینَ(75) قَالَ أَنَا خَیرٌْ مِّنْهُ خَلَقْتَنىِ مِن نَّارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِن طِینٍ(76)
قَالَ فَاخْرُجْ مِنهَْا فَإِنَّكَ رَجِیمٌ(77) وَ إِنَّ عَلَیْكَ لَعْنَتىِ إِلىَ یَوْمِ الدِّینِ(78- ص)
خداوند متعال فرمود: اى ابلیس! چه چیز مانع شد بر مخلوقى كه من آفریدم سجده نكنی؟ تكبر ورزیدى، یا بالاتر از آن بودى كه فرمان سجود به تو داده شود؟ ابلیس [گزینه اول را انتخاب کرد و] گفت: من از او (آدم) بهترم، چرا كه مرا از آتش آفریدهاى و او را از گل.
خداوند به او فرمود: از صفوف ملائكه، از آسمان برین، بیرون رو كه تو رانده درگاه منى و مسلما لعنت من بر تو تا روز قیامت ادامه خواهد یافت.
سه درس آموزنده و مهمی که در این گفتگو نهفته است
1. در پاسخ ابلیس اشارهاى است به اینكه از نظر ابلیس اوامر الهى به خودی خود لازم الاجرا نیستند؛ بلکه فرامین الهی وقتى لازم الاطاعة هستند كه حق باشند و چون امرش به سجده كردن، حق نبود پس اطاعتش هم واجب نبود. برگشت این حرف به این است كه ابلیس اطلاق مالكیت خدا و حكمت او را قبول نداشته و این همان اصل و ریشهاى است كه تمامى گناهان و عصیانها از آن سرچشمه مىگیرد؛ چون معصیت وقتى سرمى زند كه صاحبش با انکار ربوبیت خدا و با این توجیه که ارتکاب معصیت بهتر از ترک آن است، از حکم الهی سرپیچی کند.(11)
2. این مجازات سنگین برای ابلیس تنها برای ترک یک سجده نبود؛ آنچه باعث این سقوط و لعنت ابدی ابلیس شد استکبار او بود. استکباری که با اظهار نظر و استدلال در برابر امر الهی وجودش ثابت شد. اگر استدلال ابلیس را تحلیل کنیم سر از كفر عجیبى در مىآورد او با این سخن خود در حقیقت به خدا گفت که برخی از دستورات تو اساس و پایه درستی ندارد (انکار حکمت الهی) و نیز برخی از دستورات تو کاملا نادرست است معاذالله جاهلانه است (انکار علم الهی) و من بهتر از می فهمم.
3. کسی که عالمانه و از روی عمد مرتکب معصیت می شود در حقیقت همان راهی را رفته است که ابلیس رفته. یعنی به خدا می گوید تو گفته ای نکن ولی نظر من این است که انجام این کار اشکالی ندارد و بعد مرتکب می شود. پی نوشت:(1) المیزان ج17 ص102 (2) برای اطلاع بیشتر به کتاب فطرت در قرآن آیت الله جوادی آملی رجوع کنید. (3) قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِیَنَّهُمْ أَجْمَعینَ (82- ص) (4) المیزان ج17 ص103 (5) مانند آیه 36 سوره اسراء (6) ر.ک به نمونه ج18 ص441-442 (7) آیه 179 سوره اعراف (8) نهج البلاغه خطبه 42 (9) آیه 38 سوره دخان (10) ر.ک به المیزان ج17 ص 196 به بعد (11) ر.ک به المیزان ج17 ص225-226 کلمات کلیدی:ابلیس قیامت زنده مرده ویرایش بوسیله کاربر 1394/04/17 03:03:32 ب.ظ
| دلیل ویرایش: key words
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات و پیام های مهم جزء بیست و سوم قران مجید
به نام خدا
جزء بیست و سوم قرآن از ایه 28 تا انتهای سوره یاسین،سوره های صافات و صاد و 31 آیه ابتدای سوره زمر را شامل میشود.
در سور های صافات و صاد به داستان تعدادی از انبیا و موفقیت آنها در امتحانات الهی و نیز وعده نصرت الهی اشاره شده است.
بشارتی مهم در انتهای سوره صافات:
وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۷۱﴾ وعده قطعي ما براي بندگان مرسل ما از قبل مسلم شده.
إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿۱۷۲﴾ انصاریان: كه آنها ياري ميشوند.
وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۱۷۳﴾ و سپاه ماست كه ايشان پيروزند
آیه ای مهم در سوره صاد: قران برای تدبر همه مردم نازل شده است.
«ﮐِﺘﺎﺏٌ ﺃَﻧْﺰَﻟْﻨﺎﻩُ ﺇِﻟَﯿْﮏَ ﻣُﺒﺎﺭَﮎٌ ﻟِﯿَﺪَّﺑَّﺮُﻭﺍ ﺁﯾﺎﺗِﻪِ ﻭَﻟِﯿَﺘَﺬَﮐَّﺮَ ﺃُﻭﻟُﻮﺍﺍﻟْﺄَﻟْﺒﺎﺏِ» [ ﺹ / 29 ] ؛
ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺎﺑﺮﮐﺘﯽﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ( ﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ) ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﺗﺎ ( ﻣﺮﺩﻡ ) ﺩﺭ ﺁﯾﺎﺕ ﺁﻥ ﺗﺪﺑّﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺗﺬﮐّﺮ ﺍﺳﺖ
تفسیر مجمع البیان :مى توان با مراجعه آگاهانه و عادلانه به سوى قرآن، پيام و محتواى آن را دريافت و عمل كرد و اين پندار كه بدون حضور پيامبر و تفسير آن حضرت نمى توان تفسير قرآن را دريافت، پندارى بى اساس است؛ چرا كه قرآن مردم را به تفكر و تدبر در آيات خويش فرا مى خواند.
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان:قران کریم،کتابی است که فهم عادی به درک آن، دسترسی دارد
🔷آیات خدا، برای #تدبّر است، برای کنکاش و خِرَدورزی است. 👈اگر صوابی هست که هست، در همین تدبّر نهفته است. این فرمان خداست که باید در آن تدبّر کرد، خِرَدورزی نمود. اجازه تدبّر صادر شده است. نترس و در هر فرصتی به عمق معنا برو. چون میوه ای پوسته ها را کنار بزن و مغز را در یاب. ببین برایت چه گوهری نهان کرده اند. اینجا سخن از "اُولُوا الاَلباب" است، و "اُولُوا الاَلباب" همان مغز خوران اند. آنها کسانی اند که آگاهی های لازم و کاربردی متناسب با عصر و نسل شان را از آن استخراج می کنند. همه قرآن را نوش کن. بگذار لایتناهی آن، حوزه ی وجودی ات را وسعت بخشد، آگاهی ات را عمیق کند و ظرفیتت را بالا بَرَد. تنها اینگونه است که زندگی ات باز می شود و اوج می گیرد و جهانی می گردد. بر گرفته از مجموعه نکات قرآنی، مسعود ریاعی
جهت مطالعه بیشتر در این خصوص به لینک زیر مراجعه نمایید:کلیک کنیدویرایش بوسیله کاربر 1403/01/15 11:05:26 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
بنام خدا
1-خداوند در سوره صافات به بیان داستان خواب حضرت ابراهیم و اماده شدن او برای قربانی اسماعیل اشاره کرده است.
خداوند هم او را از این کار باز میدارد و میفرماید او را با ذبحی عظیم فدیه گرفتیم
منظور از ذبح عظيم چيست؟ايا همان قوچ است؟
جهت مطالعه نظرات مختلف،كليك كنيد
http://quranpuyan.com/ya...r-z-dhbH-Zym-chyst.aspx
2-در سوره صاد ایات 41-44 به طور خلاصه به داستان حضرت ایوب اشاره شده است.
ماجراي سوگند ايوب و زدن همسرش چه بوده است؟
جهت مطالعه نظرات مختلف،به لينك زير مراجعه نماييد
http://quranpuyan.com/ya...wdh-st--tfsyr-yt-41-44-
swrh-Sd.aspx
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات کلیدی و پیام های مهم جزء بیست و سه قران کریم
جزء 23 ادامه سوره یاسین، سوره های صافات و صاد و ۳۱ آیه ابتدای سوره زمر را شامل میشود.
تحقق وعده های هلاکت و نصرت الهی
سوره صافات ، دو سیاق اصلی و متقابل مفهومی دارد که حدود 130 آیه از سوره را شامل میشود. عصاره سیاق آیات 11-74 سوره صافات :كافران و منکران توحید بجاي پندپذيري از آيات وحي، از روی تکبر، تمسخر،انكار و اتهام زني ميكنند و بر آيين گمراه اجداد خود باقي مانده اند که همه انها اعم از رهبران و پيروان، عذاب جهنمی خواهند داشت . اما بندگان مخلص خدا که پیام رسولان را تصدیق کردند ،در بهشت كاميابند. عصاره سیاق آیات 82-148:بیان نمونه و داستانهایی از نصرت و یاری خداوند در حق رسولانش که بندگانی محسن و مومن بودند. انها و پیروانشان را از اندوه نجات داد. برمخالفان غلبه داد. دعایشان را اجابت کرد و نامی نیک از انها برجای گذاشت. مخالفان انها هم دردوزخ خواهند بود.
و سوره با این بشارت الهی خاتمه می یابد: وَلَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنَا لِعِبَادِنَا الْمُرْسَلِينَ ﴿۱۷۱﴾ وعده قطعي ما براي بندگان مرسل ما از قبل مسلم شده. إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ﴿۱۷۲﴾كه آنها ياري ميشوند. وَإِنَّ جُنْدَنَا لَهُمُ الْغَالِبُونَ ﴿۱۷۳﴾ و سپاه ماست كه ايشان پيروزند
قرآن کتابی است بابرکت برای تدبر همه مردم «ﮐِﺘﺎﺏٌ ﺃَﻧْﺰَﻟْﻨﺎﻩُ ﺇِﻟَﯿْﮏَ ﻣُﺒﺎﺭَﮎٌ ﻟِﯿَﺪَّﺑَّﺮُﻭﺍ ﺁﯾﺎﺗِﻪِ ﻭَﻟِﯿَﺘَﺬَﮐَّﺮَ ﺃُﻭﻟُﻮﺍﺍﻟْﺄَﻟْﺒﺎﺏِ» [ ﺹ / ۲۹ ]
ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺘﺎﺏ ﺑﺎﺑﺮﮐﺘﯽﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺗﻮ ( ﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ) ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﺗﺎ ( ﻣﺮﺩﻡ ) ﺩﺭ ﺁﯾﺎﺕ ﺁﻥ ﺗﺪﺑّﺮ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪﺍﻥ ﺗﺬﮐّﺮ ﺍﺳﺖ.
"يكي ديگر از حُجُب كه مانع از استفاده از اين صحيفة نورانيه است، اعتقاد به آن است كه جز آن كه مفسّرين نوشته و يا فهميده¬اند، كسي را حق استفاده از قرآن شريف نيست، و تفكر و تدبّر در آيات شريفه را با تفسير به رأي - كه ممنوع است - اشتباه نموده¬اند و به واسطة اين رأي فاسد و عقيدة باطله، قرآن شريف را از جميع فنون استفاده عاري نموده، و آن را به كلّي مهجور نموده¬اند.
اين كه استفادۀ ما از اين كتاب بزرگ بسيار كم است، براى همين است كه يا به آن نظر تعليم و تعلم نداريم- چنانچه غالباً اين طوريم- فقط قرائت قرآن مىكنيم براى ثواب و اجر، و لهذا جز به جهت تجويد آن اعتنائى نداريم. مىخواهيم قرآن را صحيح بخوانيم كه ثواب به ما عنايت شود، و در همين حد واقف مىشويم و به همين امر قناعت مىكنيم؛ و لهذا چهل سال قرآن شريف را مىخوانيم و به هيچ وجه از آن استفاده اى حاصل نشود جز اجر و ثواب قرائت. راه استفاده از اين كتاب شريف را، كه تنها كتاب سلوك الى اللَّه و يكتا كتاب تهذيب نفوس و آداب و سنن الهيّه است بايد به روى مردم مفتوح نمود." امام خمینی ره
محور اصلی و مشترک داستان داود، سلیمان و ایوب در سوره صاد چیست؟
كلمات و مفاهيم مشترك در سه ماجراي فوق بشرح زير هستند: صفات اواب و عبد و فعل وهبنا در هرسه داستان مشترك است. در هر سه داستان یک مورد از ابتلائات آنها که دچار لغزش شدند،ذکر شده است. سليمان و داود در اوج گشايش و قدرت و ايوب در اوج بيماري و تنگنا. اما هر سه با حفظ ارتباط و توكل خود به خدا مسیر بندگی را طی كردند لذا خدا هم ضمن راهنمايي و هدايت انها حتي در خطاها و ترديدهايشان، توبه و توجه انها را پذيرفت و مجددا به انها عطاهايي نمود.
ارتباط داستان این سه نبی با سایر آیات سوره صاد و پیامبر اسلام چیست؟
در فراز اول به انکار معاد و یکتاپرستی توسط کافران و اتهام زنی و مخالفت انها به پیامبر بیان شد. در ابتدای فراز دوم خداوند پیامبر را به صبر در برابر گفته های انها و نیز تامل در ماجرای داود امر کرد.در ماجرای این سه پیامبر،بندگی و اواب بودن انها، مورد ابتلا واقع شدن انها و توجه بسیار انها به خدا حتی در خطاها و نیز لطف و عطای خدا به انها مشترک بود.میتوان گفت خداوند میخواهد پیامبر اسلام را هم با ذکر این مثالها تایید و تقویت نموده تا با صبر در مسیر رسالت و آزار مخالفان، ارتباط و توکل خود بر خداوند را مستحکم تر نموده و از وقوع خطاهای ناخواسته احتمالی نیز نگران نباشد چرا که مادامیکه در مسیر بندگی است و رو بسوی خدا دارد،خداوند او را هدایت و حمایت و مورد تفضل قرار میدهد.پیش از این در سوره قلم هم خداوند با دستور صبر بر حکم خدا مبنی بر استدراج و مهلت دهی به مخالفان،پیامبر را از تکرار تجربه حضرت یونس برحذر داشته بود.
نکته:در این فرازها به چگونگی استغفار و انابه داود و سلیمان در برابر اشتتباه و خطایشان اشاره شد اما در ایات بعد یعنی 71-85 به واکنش شیطان و اصرار او بر اشتباهش اشاره میشود که نشاندهنده دو نوع برخورد متضاد(مطلوب و مذموم) در برابر اشتباهات است:برخورد خدامحور و خودمحور
شنیدن سخن ها و تبعیت از بهترین انها: ویژگی هدایت شدگان
در آیه ۱۸ سوره زمر خداوند هدایت شدگان را با ویژگی پیروی از بهترین قول معرفی میکند 💠الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ ۚ أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّـهُ ۖ وَأُولَـٰئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
کسانی که 🔹به سخن گوش فرامىدهند🔹و بهترين آن را پيروى مىكنند🔹 اينانند كه خدايشان راه نموده🔹 و اينانند همان خردمندان . "ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﺁﻥ ﻗﻮﻟﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺁﺩﻣﻰ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ﺑﻪ ﺣﻖ ﺑﺮﺳﺎﻧﺪ، ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺧﻴﺮﺧﻮﺍﻫﺎﻧﻪ ﺗﺮ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺯﻳﺒﺎ، ﻫﺮ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ، ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺯﻳﺒﺎ ﻣﺘﻤﺎﻳﻞ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﺍﮔﺮ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﺪ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺯﻳﺒﺎﺗﺮ ﻣﻰ ﮔﺮﺍﻳﺪ. ﭘﺲ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺁﻳﻪ ﺷﺮﻳﻔﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ" ﭘﻴﺮﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻗﻮﻟﻨﺪ" ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ که ﺑﻪ ﻓﻄﺮﺕ ﺧﻮﺩ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻭﺍﻗﻊ ﺭﺍ ﻃﺎﻟﺒﻨﺪ. ﭘﺲ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺍﻣﺮﺷﺎﻥ ﺩﺍﺋﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﻴﻦ ﺣﻖ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ، ﺑﻴﻦ ﺭﺷﺪ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ، ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺣﻖ ﻭ ﺭﺷﺪ ﺭﺍ ﻣﺘﺎﺑﻌﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﻃﻞ ﻭ ﮔﻤﺮﺍﻫﻰ ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﻨﺪ." تفسیر المیزان "
ﺁﻳﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻛﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﭘﻴﺮﻭﻯ ﻛﻨﺪ، ﻗﻮﻝ ﺍﺣﺴﻦ، ﻗﻮﻟﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺭﺍﻩ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﺑﺪﻫﺪ ﻭ ﺍﺭﺷﺎﺩ ﻛﻨﺪ." تفسیر احسن الحدیث
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
نكات مهم و كليدي هر جزء قران
از سال گذشته، هر روز فايل صوتي كوتاهي توسط اقاي سيدكاظم فرهنگ از نكات مهم هر جزء يا محتواي كلي سوره هاي آن جزء در كانال قران پويان و گروه تقرب ارسال ميشود.
با توجه به استقبال كاربران عزيز
لينك دانلود اين فايلها در سايت نيز ارسال ميشود
https://quranpuyan.com/f...20tadabor%20farhang.mp3
جزئ 23 قران قابل فهم و تدبر برای همه
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 112 مکان: تهران
|
✴️ آگاهی خداوند از قلبهاے کفران کننده نعمت یا شڪرگزار
💠🔆 إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ عَنْکُمْ وَ لا یَرْضی لِعِبادِهِ الْکُفْرَ وَ إِنْ تَشْکُرُوا یَرْضَهُ لَکُمْ وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری ثُمَّ إِلی رَبِّکُمْ مَرْجِعُکُمْ فَیُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ«7/زمر»
🌱 اگر کفران کنید،پس(بدانید)خداوند از شما بی نیاز است و برای بندگانش کفران را نمی پسندد.و اگر شکرگزار باشید آن را برای شما می پسندد و هیچ گناهکاری بار(گناه)دیگری را بر نمی دارد، سپس بازگشت شما به سوی پروردگارتان است، پس شما را به آن چه عمل می کردید خبر خواهد داد،همانا او به آن چه در سینه هاست بس آگاه است.
🔸✨ در این آیه سخن از وظیفه ی انسان در شکرگزاری از این نعمت هاست.
🔸✨ مراد از کفر در این آیه،کفران نعمت است،به دلیل آن که در مقابل آن،از تشکّر سخن به میان آمده است.
🔸✨ خداوند ما را بیش از خودمان دوست دارد،او کفران و ناسپاسی را برای ما نمی پسندد ولی ما برای خود می پسندیم.
🔸✨چون در آیه مطرح شده که هر کس مسئول کار خویش است و محل رسیدگی به امور قیامت است،آیه با جمله ی «إِنَّهُ عَلِیمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» پایان پذیرفت تا بگوید:داورِ آن روز همه ی چیزها را می داند.
💬پیام ها
🔹🌟 فرمان عبادت،نشانه ی نیاز خداوند به ما نیست. «إِنْ تَکْفُرُوا فَإِنَّ اللّهَ غَنِیٌّ» (همان گونه که دستور خانه سازی رو به خورشید،نشانه ی نیاز خورشید به ما نیست.خداوند نه تنها به ما،بلکه به هیچ چیزی نیاز ندارد.
🔹🌟کفر و انحراف خود را به مشیّت و اراده ی الهی نسبت ندهید.
🔹🌟 خداوند منحرفان را نیز بنده ی خود می داند. «لِعِبادِهِ الْکُفْرَ»
🔹🌟شکر،کلید رضایت خداست.
🔹🌟در شیوه ی دعوت،گام به گام پیش رویم.
🔹🌟خداوند عادل است و هر کس جزای کار خودش را می بیند.
🔹🌟هر کس مسئول کار خویش است و نمی توان گناه کسی را به دوش دیگری انداخت. «وَ لا تَزِرُ وازِرَهٌ وِزْرَ أُخْری»
🔹🌟در تهدید کسانی که گناهشان قطعی نیست ،راه عفو را باز گذارید.
🌟خداوند نیّت ها و انگیزه های اعمال را می داند.
📚تفسیر نور
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, students, member تاریخ عضویت: 1397/09/13 ارسالها: 168 مکان: Qom
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
💮💢لزوم هجرت برای حفظ تقوا و احسان
💮🔶قُلْ يا عِبادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هذِهِ الدُّنْيا حَسَنَةٌ وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ «10»زمر
🔹بگو: «اى بندگان من كه ايمان آوردهايد! از پروردگارتان پروا كنيد. براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردهاند نيكى است، و زمين خدا بزرگ است، (پس اگر در منطقهاى براى حفظ ايمان و تقوا و كار نيك در فشاريد، هجرت نماييد). همانا صابران پاداش خود را بى حساب به طور كامل دريافت مىدارند.
،💮👈 در اینجا خطوط اصلی برنامههای بندگان راستین و مخلص را ضمن «هفت دستور» که در طی چند آیه آمده و هر آیه با خطاب «قل» شروع میشود بیان شده است.
1⃣نخست از تقوا شروع میکند و به پیامبر صلّی اللّه علیه و اله دستور میدهد: «بگو: ای بندگان
من که ایمان آوردهاید! از (مخالفت پروردگارتان بپرهیزید» (قُلْ یا عِبادِ الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّکُمْ).
💮آری! تقوا که همان خویشتن داری در برابر گناه، و احساس مسؤولیت و تعهد در پیشگاه حق است نخستین برنامه بندگان مؤمن خدا و معیار شخصیت و کرامت انسان در پیشگاه پروردگار است.
2⃣در دومین دستور به مسأله «احسان و نیکوکاری» در این دنیا که دار عمل است پرداخته، و از طریق بیان نتیجه احسان، مردم را به آن تشویق و تحریص میکند، میفرماید: «برای کسانی که در این دنیا نیکی کردهاند پاداش نیکی است» (لِلَّذِینَ أَحْسَنُوا فِی هذِهِ الدُّنْیا حَسَنَةٌ).
🔶آری! نیکوکاری بطور مطلق در این دنیا در گفتار، در عمل، در طرز اندیشه و تفکر نسبت به دوستان، و نسبت به بیگانگان، نتیجهاش برخورداری از پاداش عظیم در هر دو جهان است که نیکی جز نتیجه نیک نخواهد داشت.
💮در حقیقت تقوا یک عامل بازدارنده است، و احسان یک عامل حرکت آفرین که مجموعا «ترک گناه» و «انجام فرائض و مستحبات» را شامل میشود.
3⃣سومین دستور تشویق به «هجرت» از مراکز شرک و کفر و آلوده به گناه است میگوید: «و زمین خداوند وسیع است» اگر تحت فشار سران کفر بودید مهاجرت کنید (وَ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةٌ).
👈که در حقیقت پاسخی است به بهانه جویان سست ارادهای که میگفتند: ما در سرزمین مکه به خاطر سیطره حکومت مشرکان قادر به انجام وظایف الهی خود نیستیم، قرآن میگوید: سرزمین خدا محدود به مکه نیست، مکه نشد مدینه، دنیا پهناور است، به جای دیگر نقل مکان کنید.
💮👈این به خوبی نشان میدهد که فشار و خفقان محیط در آنجا که امکان هجرت وجود دارد به هیچ وجه در پیشگاه خدا عذر نیست.
📚تفسیر نمونهویرایش بوسیله کاربر 1402/01/24 05:43:16 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اينفوگرافي نكات كليدي جزء بيست و سه قرآن
جهت مشاهده تصوير با نام كاربري خود وارد شويد
و يا لينك زير را كليك كنيدhttps://www.instagram.co...source=ig_web_copy_link
ali تصاویر زیر را ارسال کرده است: 23جزو.jpg (163kb) تعداد دانلود 0 بار.شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
❇️نشانه #احیای_فرد و #جامعه
💠وَ آيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْناها وَ أَخْرَجْنا مِنْها حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ «33 یس» و زمين مرده كه ما آن را زنده كرديم و دانهاى از آن خارج ساختيم كه از آن مىخورند، براى آنان نشانهاى است (بر امكان معاد).
💠وَ جَعَلْنا فِيها جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَ أَعْنابٍ وَ فَجَّرْنا فِيها مِنَ الْعُيُونِ «34یس» و در آن، باغهايى از درختان خرما و انگور قرار داديم و در آن چشمهها شكافته و روان ساختيم.
💠لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَ ما عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَ فَلا يَشْكُرُونَ «35یس» تا از ميوهى آن و آن چهدستانشان به عمل آورده است، بخورند، پس چرا سپاسگزارى نمىكنند؟
🔹خداوند درآیه 33 فرموده:زمین مرده را زنده کردیم و از آن دانه ای خارج کردیم که از آن میخورند.
🔹در ایه 34و35 هم ادامه میدهد که در زمین،باغهایی قراردادیم،چشمه هایی در ان جاری ساختیم تا از ثمره اش بخورند.
👌 یعنی ثمر دادن و خروجی داشتن قابل استفاده برای سایر موجودات ،بعنوان ویژگی زمینِ زنده و احیا شده ،بیان شده است.
👌 پس ماهم واقعا زنده باشیم،یعنی تولیدات،بروندادهاو خدمات و ثمره هایی داشته باشیم که دیگران ،از آن بهره مند شوند.
🔹نكته قابل تامل ديگر، مشابهت کلمه احیای زمین در ایه فوق ،با شبهای قدر است كه انها را هم احيا ناميده اند.
👈 یعنی اینکه،شبهای قدر هم فرصتی است برای زنده شدن و احیای خود که نتیجه آن در مثمرثمر بودن برای دیگران ، باید متجلی گردد.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,949
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
✅ افت وحشت از #حرفنو حتي در ميان علما ما سَمِعْنا بِهذا فِي الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلاَّ اخْتِلاقٌ ما این (گفته) را در (این) آیین اخیر (که میان مردم متداول است،) نشنیدهایم. این فقط دروغبافی ست؛ص - ۷ 🔷ترس از مسائل تازه و نوظهور در طول تاريخ يكی از علل اصرار اقوام گمراه بر انحرافات خود و عدم تسليم در برابر دعوت پيامبران الهی بوده است، آنها از هر چيز تازهای وحشت داشتند، و به همين جهت به آئين انبيا با بدبينی فوق العاده مینگريستند، هنوز آثار اين تفكر جاهلی در اقوام زيادی وجود دارد، در حالی كه نه دعوت پيامبران به سوی توحيد مطلب تازهای بود، و نه اگر چيز تازهای باشد دليل بر بطلان آن میشود، بايد تابع منطق بود، و #تسليم_حق، هر جا كه باشد و از هر كه باشد. عجب اينكه وحشت از نوآوری گاه مع الاسف دامن بعضی از دانشمندان را نيز میگيرد و در برابر نظرات علمی تازه علم مخالفت برمیدارند، و" إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ" میگويند! اما اين سخن به آن معنی نيست كه هر مطلب تازهای را به خاطر تازه بودنش مورد استقبال قرار دهيم، هر چند بیپايه و بیاساس باشد. 👌اعتدال اسلامی ايجاب میكند كه نه آن" افراط" در كار باشد و نه اين" تفريط". 📚تفسیر نمونه
دين خالص چيست؟ بيان مصاديقي از دين ناخالص
إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ {2}أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ زمر 3 ما [اين] كتاب را به حق به سوى تو فرود آورديم پس خدا را عبادت كن در حالیكه دین (وعبادت)[خود] را براى او خالص كننده اى{2} آگاه باشيد آيين خالص تنها از آن خداست 🔶سوره زمر، سوره #دين_خالص است. عبارت " دین الخالص" فقط در اين سوره بكار رفته ضمن انكه عبارات مخلصا له الدین، مخلصا له دینی، مخلصین له الدین هم در اين سوره بارها تكرار شده است. ♦در سوره زمر 5 حالت یا مصداق از #عبادت_غیر_خالصانه نکوهش شده است: 1- کسانیکه غیرخدا را برای تقرب به الله می پرستند و برای الله فرزند و نایب قایل میشوند 2- انسان هایی که خدا را فقط در سختی ها میخوانند و در هنگام خوشی و نعمت او را فراموش کرده، شریکانی برای خدا می تراشند. 3- مومنانی که طاغوت را میپرستند 4- کسانیکه شفعای من دون الله اتخاذ کرده اند. از ذکر غیر خدا شاد میشوند. از یاد خدا به تنهایی منزجرند. 5- کسانیکه نعمتها را منسوب به علم و قدرت خود میدانند. 💠💠درس سوره زمر:دعوت به عبادت #خالصانه الله و بیان مصادیقی از پرستش مشرکانه که سرنوشتی خسارت بار و جهنمی دارند در حالیکه شاکران پرواکننده و نیکو رفتار در بهشت خواهند بود. این تفاوت در هدایت و ضلالت و سرنوشت، تابع عملکرد انسانهاست. ای پیامبر به بندگانم بگو از #فرصت_توبه استفاده کنید و دست از تکذیب و تکبر و کفر بردارید.چرا که خدا در قیامت بین شما داوری خواهد کرد.
✒سیدکاظم فرهنگ
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.