logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:179937)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:142240)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:134005)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:96920)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ایا بنی اسراییل پس از غرق فرعونیان، به مصر برگشتند و در انجا حاکم شدند؟    قرآن به عقل، بهاي زيادي داده است. عقل حتی می‌تواند علیه خدا احتجاج کند    رب و معبود ما، بايد دوست‌داشتني و هميشگي باشد    ترجمه تدبر و فهم سوره نحل       آخرین رویداد تالار: فروش كتاب "باورها و رفتارهاي قرآني" با 50درصد تخفيف بمناسبت عيد سعيد مبعث      

توجه

Icon
Error

SAGHI Offline
#1 ارسال شده : 1392/10/03 12:02:57 ق.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 101

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
آيه27
وَلَوْ تَرَى‏ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى النَّارِ فَقَالُواْ يَلَيْتَنَا نُرَدُّ وَلاَ نُكَذِّبَ بََايَتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ‏
ترجمه
و اگر آنان را، آن هنگام كه بر لبه ‏ى آتش (دوزخ) نگه داشته شده‏ اند ببینى، پس مى ‏گویند:

اى كاش (بار دیگر به دنیا) بازگردانده شویم و آیات پروردگارمان را تكذیب نكنیم و از مؤمنان (واقعى) باشیم.

نکته ها

طبق آیات قرآن، آرزوى برگشت به دنیا، هم در لحظه ‏ى مرگ است، و هم در قبر و هم در قیامت،

«ربّ ارجعون لعلّى اعمل صالحاً» ، «ربّنا اخرجنا منها فان عُدنا فانّا ظالمون»
در آیه 23، مشركین شرك خود را انكار مى ‏كردند، ولى در این آیه، اعتراف و تقاضاى برگشت و جبران مى ‏كنند.

پيام ها
1- كفّار هنگام عرضه بر آتش، وحشت‏زده و ذلّت‏بار ناله مى ‏زنند. «اذ وقفوا على النّار فقالوا» مراحل و مواقف قیامت متعدّد است، در بعضى از مراحل گنهكاران ناله مى‏ زنند و در بعضى مواقف مهر سكوت بردهانشان مى ‏خورد.


2- تكذیب آیات الهى، موجب پشیمانى در آخرت است. «اذ وقفوا... فقالوا یا لیتنا»
3- تا فرصت دنیا باقى است ایمان آوریم، چون در آخرت مجال برگشت نیست. «یا لیتنا نردّ» از آرزوها و حسرت‏هاى كافران در قیامت، برگشت به دنیا و ایمان و اطاعت است. «و لا نكذّب... و نكون من المؤمنین»


آيه 28
بَلْ بَدَا لَهُمْ مَّا كَانُواْ يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ وَلَوْ رُدُّواْ لَعَادُواْ لِمَا نُهُواْ عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَذِبُونَ‏
ترجمه


(چنین نیست،) بلكه آنچه (از كفر و نفاق) قبلاً (در دنیا) پنهان مى‏ كردند، (در آن روز) برایشان آشكار شده و اگر آنان (طبق خواسته و آرزویشان) به دنیا بازگردانده شوند، بى ‏گمان باز هم به آنچه از آن نهى شده ‏اند بازمى ‏گردند. و آنان قطعاً دروغگویانند.


نکته ها
روز قیامت، روز آشكار شدن اسرار پنهانى مردم است و قرآن بارها به این حقیقت اشاره كرده است. از جمله: «وبدالهم سیّئات ما عملوا» ، «و بدالهم سیّئات ما كسبوا»


پيام ها
1- در قیامت، همه‏ ى اسرار و رازها كشف و نهان و درون انسان‏ها آشكار مى ‏شود. «بل بدالهم ما كانوا یخفون»
2- برگشتن از آخرت به دنیا، محال است. «و لو ردّوا»
3- بعضى هرگز امیدى به خوب شدن و اصلاحشان نیست و با فرصت دادن (كه خودشان خواستار آنند) باز هم همانند كه بودند. «لو ردّوا لعادوا»

(آرى انسان بارها در دنیا به هنگام برخورد با شداید و تلخى ‏ها، تصمیم‏هایى مى ‏گیرد، ولى چون به آسایش رسید، همه چیز را فراموش مى ‏كند).


4- وقتى دروغگویى خصلت انسان شد، در قیامت هم دروغ مى‏ گوید. «و انّهم لكاذبون» چنانكه در آیه 23 خواندیم كه مشركین در قیامت به دروغ قسم مى‏ خورند و مى‏ گویند: «واللَّه ربّنا ما كنّا مشركین»


تفسیر نور

ویرایش بوسیله کاربر 1392/10/03 09:36:44 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

admin Offline
#2 ارسال شده : 1392/10/03 09:33:12 ب.ظ
admin

رتبه: Administration

گروه ها: Administrators, Moderator, member
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 422

9 تشکر دریافتی در 9 ارسال

آيه
وَقَالُواْ إِنْ هِىَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْياَ وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ 29
وَلَوْ تَرَى‏ إِذْ وُقِفُواْ عَلَى‏ رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُواْ بَلَى‏ وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُواْ الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ‏30
ترجمه


و گفتند: جز زندگى دنیوى ما، هیچ زندگى دیگرى نیست و ما (پس از مرگ) برانگیحته نمى ‏شویم.
و اگرببینى آنگاه كه در برابر پروردگارشان بازداشته شده‏ اند، (خدا) مى ‏فرماید: آیا این (رستاخیز) حقّ نیست؟ مى‏گویند: بلى، به پروردگارمان سوگند (كه حقّ است). او مى ‏فرماید: پس به كیفر كفرورزى ‏ها و كفران‏هایتان، عذاب را بچشید.


نکته ها

در آیه 27 و 30، دو بار كلمه‏ ى «و لو ترى» تكرار شده است تا صحنه‏ هاى سخت قیامت را ترسیم و گامى براى هدایت مردم باشد.


طبق آیه ‏ى 30 خداوند با مجرم سخن مى‏گوید. ولى بعضى آیات، سخن گفتن خدارا با آنان نفى مى‏ كند. «لایكلّمهم اللَّه»، این مطلب یا اشاره به مواقف و صحنه ‏هاى مختلف در قیامت است، و یا آنكه مراد آن است كه خداوند با آنان كلام طیّب و دلشادكننده نمى ‏گوید.


در آیه ‏ى 22، خداوند كفّار را در برابر نفى توحید مؤاخذه نمود: «أین شركاؤكم» و در آیه 27 به خاطر تكذیب نبوّت مؤاخذه كرد: «لانكذّب بایات ربّنا» و در آیه 30 به سبب انكار قیامت مؤاخذه مى ‏كند. «ألیس هذا بالحقّ»


اسلام براى انسان‏ها چند نوع حیات را ترسیم مى‏كند:
1- حیات دنیا. «زهرة الحیاة الدّنیا» [290]
2- حیات برزخى. «من ورائهم برزخ الى یوم یبعثون» [291]
3- حیات معنوى و هدایت. «دعاكم لما یحییكم» [292]
4- حیات اجتماعى. «ولكم فى القصاص حیاة» [293]
5 - حیات طیبه (در سایه‏ى قلب آرام و قناعت). «فلنحیّینه حیاة طیّبة» [294]
290) طه، 131.
291) مؤمنون، 100.
292) انفال، 24.
293) بقره، 179.
294) نحل، 97.


پيام ها

1- مشركین، افرادى سطحى ‏نگر و مادّى هستند و محدوده‏ ى حیات را تنها در همین دنیا مى ‏بینند و منكر رستاخیزند. «اِن هى الاّ حیاتنا الدّنیا» (اگر در جاى دیگر قرآن مشركین بت را شفیع خود مى‏دانند: «هؤلاء شفعاؤنا» [295] مرادشان شفاعت در دنیاست. [296])


2- خداوند، پیامبرش را تسلیت و دلجویى مى‏دهد كه همه ‏ى لجاجت‏ها بى‏ پاسخ نخواهد ماند. «و لوترى‏»
3- مجرمان، همانند اسیران ذلیل، بازداشت و نگه‏داشته مى ‏شوند. «اذ وقفوا»
4- در قیامت قاضى و بازپرس در درجه ‏ى اوّل خود خداوند است. «قال ألیس هذا بالحقّ»
5 - اعترافات كفّار و مشركان در قیامت، سودى ندارد. «قالوا بلى‏... فذوقوا»
6- كفّار، در قیامت بارها سوگند یاد مى ‏كنند. «واللّه ربّنا ما كنّا مشركین - قالوا بلى‏ و ربّنا»
7- كیفرهاى قیامت، به خاطر مداومت در كفر و انكار معاد در دنیاست. «و مانحن بمبعوثین... فذوقوا العذاب بما كنتم تكفرون» از تفسیر نور
295) یونس، 18.
296) تفسیرالمیزان.
ali Offline
#3 ارسال شده : 1399/05/26 07:20:16 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 2,029

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
تدبر و فهم ايات سوره انعام

چرا اگر دوباره به دنيا برگردند، همان كارها را ميكنند؟

انعام:28

اما [چنين نيست كه واقعاً بيدار و مؤمن شده باشند] بلكه آنچه در گذشته پنهان مي‌كردند [يا به غفلت سپرده بودند] برايشان آشكار شده است [كه چاره‌اي جز اظهار پشيماني و ادعاي تغيير روش نمي‌بينند] و اگر [هم به دنيا] بازگردانده شوند، به همان كارهائي كه از آن نهي شده بودند برمي‌گردند و مسلماً دروغگويند 33 [ظاهر و باطن‌شان يكي نيست].


______________

33- شخصيتِ انسان را كارهائي كه در طول يك عمر با «اختيار» و انتخاب خود انجام مي‌دهد مي‌سازد و نيك و بد زندگي روزانة او شاكله‌اش را تشكيل مي‌دهد. درست است كه مصيبت‌ها و حوادث اضطراري بعضاً افراد مساعدي را متحوّل و بيدار مي‌سازد، ولي جرقه‌اي كه از ترس و طمع روشن شده باشد، فقط جلوي پاي را روشن مي‌كند و دير نمي‌پايد. شاهد مثالش تغيير روحيه‌اي است كه موقتاً در عيادت بيماري ناعلاج، عزيزي از دست رفته يا خوابيدن چند صباحي در بيمارستان به ما دست مي‌دهد؛ تحولي كه در بازگشت به همان اشتغالات به زودي فراموش مي‌گردد. اگر سر به سنگ خوردن براي عبرت كافي بود، همگان به راه مي‌آمدند!

از اپليكيشن قران حكيم
ali Offline
#4 ارسال شده : 1403/11/21 08:58:05 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 2,029

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
خلاصه تفسير ايت اله جوادي آملي از ايات 27-30 سوره انعام

ذات اقدس الهي براي تبيين اين مسئله كه سيئات در درجه اول اوايل امر براي انسان حال است بعد ملكه مي‌شود بعد آن قدر سخت است كه پرده روي درون و بيرون مي‌گذارد مي‌فرمايد تو پيغمبر(عليهُ آلاف و تحيه و الثناء) يا هر بيننده‌اي ديگر اگر در صحنه‌ي در قيامت حاضر باشيد و وضع كفار را ببينيد مي‌بينيد اينها وقتي كه به كنار جهنم رسيدند و از جريان جهنم آگاه شدند آرزويي دارند و اين آرزوي اينها عملي نخواهد شد ولي به فرض محال اگر آرزوي آنها عملي بشود به حال اينها سودي ندارد جريانش اين است كه فرمود: ‌﴿وَ لَوْ تَري إِذْ وُقِفُوا عَلَي النّارِ﴾ اگر تو پيغمبر يا هر بيننده‌اي ديگري ببينيد كه اينها موقوف علي النارند اين ﴿وُقِفُوا﴾ يا از آنجا‌ است که يعني باز‌داشت شده‌اند كه در سورهٴ «صافات» آمده است ﴿وَقِفُوهُمْ﴾ «قف» يعني بازداشت بكن نه يعني بايست آن« قِفي» كه به معني بايست است لازم است اما اين «قف» يعني بازداشت بكن اين متعدي است ﴿وَ قِفُوهُمْ﴾ كه ذات اقدس الهي ‌به فرشتگان عذاب دستور مي‌دهد كه كافران را متوقف كنند ﴿وَ قِفُوهُمْ﴾ چرا ﴿إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ﴾ الآن اينها زير سئوال‌اند اينها ﴿وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ﴾ قهراً اينها ﴿مَوْقُوفُونَ عِنْدَ رَبِّهِمْ﴾ ‌اند
يك وقوف به معناي واقف شدن و مطلع بودن است كه اينها آگاه مي‌شوند هم وقوف به معناي بازداشت درباره كافران صحيح است .به اينها اطلاع مي‌دهند يا اينها را باز‌داشت مي‌كنند ذات اقدس الهي به پيغمبر و هر كسي كه دراين مسير صحيح حركت مي‌كند مي‌فرمايد كه ﴿وَ لَوْ تَري إِذْ وُقِفُوا عَلَي النّارِ﴾ وقتي بازداشت شدند و واقف شدند كه آتش حق است آن‌گاه‌يك تمني دارند مي‌گويند ‌اي كاش ما برمي‌گشتيم به دنيا و آيات الهي را تكذيب نمي‌كرديم و جزء مؤمنين بوديم در دنيا هر آيه‌اي را كه مي‌ديدند تكذيب مي‌كردند برابر آنچه كه درهمين اوايل سورهٴ مباركهٴ « انعام» خوانديم يعني آيه چهار همين سوره كه گذشت كه ﴿وَ ما تَأْتيهِمْ مِنْ آيَةٍ مِنْ آياتِ رَبِّهِمْ إِلاّ كانُوا عَنْها مُعْرِضينَ﴾ برا‌ي اينكه اينها اصل را تکذيب كردند قهراّ به فرع ايمان نمي‌آوردند

﴿بَلْ بَدا لَهُمْ ما كانُوا يُخْفُونَ مِنْ قَبْلُ﴾ آنچه را كه اينها يا از خود مخفي مي‌كردند يا از ديگران مخفي مي‌كردند اشكار ميشود براساس ﴿تُبْلَي السَّرائِرُ﴾ و ﴿وَ لا يَكْتُمُونَ اللّهَ حَديثًا﴾ كه ﴿وَلَقَدْ كُنْتَ في غَفْلَةٍ مِنْ هذا فَكَشَفْنا عَنْكَ غِطاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَديدٌ﴾ بعد فرمود: ﴿لَوْ رُدُّوا﴾ به فرض محال اينها به دنيا برگردند ﴿لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ﴾ يعني «عادو الي ما نهوا عنه» ﴿وَ إِنَّهُمْ لَكاذِبُونَ﴾ اينها دروغ مي‌گويند كه مي‌گويند ﴿لا نُكَذِّبَ بِآياتِ رَبِّنا وَ نَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ﴾ اينها دروغ مي‌گويند براي اينكه اينها حرفشان اين است. آنجا بيايند مي‌گويند ﴿إِنْ هِيَ إِلاّ حَياتُنَا الدُّنْيا وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثينَ﴾ اين صحنه فراموششان مي‌شود مگر در صحنه ﴿أ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلي﴾ ﴿قالُوا بَلي﴾ نبود چرا حالا فراموش كردند خب آنجا كه قوي‌تر از اين نشئه است كه يا لااقل مثل اين آنجا هم نشئه شهود است ديگر.نشانه‌اش آن است كه يك عده‌اي گفتند: ﴿قالُوا بَلي﴾ واليوم منكراند آن تجربه قبلي اين هم خبر صادق مُصدَق ﴿وَ مَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللّهِ قيلاً﴾ فرمود: ﴿رُدُّوا لَعادُوا لِما نُهُوا عَنْهُ﴾.

﴿در قيامت آنچه را كه انسان با برهان اثبات مي‌كرد مشهود قلبي مي‌شود﴾
لذا خدا براي اثبات معاد در قيامت برهان اقامه نمي‌كند اشهاد مي‌كند فرمود: وَ لَوْ تَري إِذْ وُقِفُوا عَلَي ربهم خب اينها كه مي‌گويند انسان با مردن نابود مي‌شود معادي نيست قرآن براي اينها در دنيا برهان حصولي اقامه مي‌كند در آخرت كه جايي براي برهان نيست مي‌فرمايد اين هم جهنم. مي‌گفتند زندگي ما جز دنيا چيز ديگري نيست ﴿وَ ما نَحْنُ بِمَبْعُوثينَ﴾ بعث را و قيامت را انكار مي‌كردند دليلي هم اقامه نمي‌كردند استبعاد بود

کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2025, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.196 ثانیه ایجاد شد.