رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 421
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِيقَاتًا ﴿۱۷﴾
خرمشاهی: بى گمان روز داورى، هنگامى معين است
يَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْوَاجًا ﴿۱۸﴾
فولادوند: روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه بياييد
وَفُتِحَتِ السَّمَاء فَكَانَتْ أَبْوَابًا ﴿۱۹﴾
مکارم: و آسمان گشوده ميشود، و به صورت درهاي متعددي در ميآيد
وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا ﴿۲۰﴾
فولادوند: و كوهها را روان كنند و [چون] سرابى گردند
إِنَّ جَهَنَّمَ كَانَتْ مِرْصَادًا ﴿۲۱﴾
خرمشاهی: بى گمان جهنم كمينگاهى است
لِلْطَّاغِينَ مَآبًا ﴿۲۲﴾
خرمشاهی: و بازگشتگاه سركشان است
لَابِثِينَ فِيهَا أَحْقَابًا ﴿۲۳﴾
فولادوند: روزگارى دراز در آن درنگ كنند
لَّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا ﴿۲۴﴾
فولادوند: در آنجا نه خنكى چشند و نه شربتى
إِلَّا حَمِيمًا وَغَسَّاقًا ﴿۲۵﴾
خرمشاهی: مگر آب جوش و چركابه
جَزَاء وِفَاقًا ﴿۲۶﴾
فولادوند: كيفرى مناسب [با جرم آنها]
إِنَّهُمْ كَانُوا لَا يَرْجُونَ حِسَابًا ﴿۲۷﴾
مکارم: چرا كه اميدي به حساب نداشتند.
وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا كِذَّابًا ﴿۲۸﴾
فولادوند: و آيات ما را سخت تكذيب مى كردند
وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ كِتَابًا ﴿۲۹﴾
فولادوند: و حال آنكه هر چيزى را برشمرده [به صورت] كتابى در آورده ايم
فَذُوقُوا فَلَن نَّزِيدَكُمْ إِلَّا عَذَابًا ﴿۳۰﴾
فولادوند: پس بچشيد كه جز عذاب هرگز [چيزى] بر شما نمى افزاييم
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
بنام خدا
این ایات سه محور اصلی دارند:
1-توصیفی از قیامت:یوم الفصل،میقات،نفخه صور،گشوده شدن اسمانها و روان شدن کوهها
2-توصیفی از جهنم و عذابهای طولانی ان
3-توصیفی از جهنمیان که چرا جهنمی شدند و مناسب این مجازات.
به نظر من این قسمت برای مخاطب تعیین کننده تر است.میتواند خود رابا این شاخصها بسنجد که ایا جهنمی است یا خیر؟
خصوصیات این افراد بشرح زیر است
به حساب وقیامت هیچ امیدی نداشتند(حتی صحبت از ایمان به معاد هم نشده )
ایات ونشانه های خدا را بشدت تکذیب میکردند
خداراشکر که ما جزو این افراد نیستیم.این ایات از جمله ایاتی است که امید و رجای ما را به رحمت الهی اضافه میکند. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
با سلام.
يك نكته در تكميل توضيحات بالا اضافه كنم:
اين افراد كه در ايات 28 و27 توصيف انها ذكر شده(به حساب اميد ندارند و زياد تكذيب ميكنند)،در ايه 22
با عنوان طاغين معرفي شده اند. |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 112 مکان: تهران
|
لِلطَّاغِينَ مَآباً: كسانى كه طغيان (سركشى) تا آنجا خوى ثانوى و وصف عنوانيشان شده كه كششى به سوى حق و خير ندارند، مجذوب جهنم ميباشند، چنان كه نفس طاغى (سركش مستبدّ)، هم بر هدايت و جدان و عقل و ايمان و قوانين آنها سركش است و هم
فرود ميآيد و هزاران روان را برميگيرد و به زمين پرت ميكند تا در زمين متجسد شوند، پس اگر اينبار اعمال صالح انجام داد با نيكان و راستگويان صعود ميكند و اگر در گمراهى خود باقى ماند، دوباره در «دوراك» افكنده شود و نه هزار سال در آن بماند. جهنم و بهشت مصريان قديم و آدابى كه درباره آنها داشتند مانند معتقدات بودائيان بوده است، به تناسخ نيز معتقد بودند- بدين ترتيب كه چون گناهكاران مدتى در جهنم و عذاب ميمانند از آن خارج ميگردند و به جسم حيوانات سپس بصورت انسان در مى آيند. يونانيان گرچه به جهنم و عذاب اخروى عقيده داشتند ولى تصورات وسيعى نبود آنچه از گفتههاى همر (شاعر) و افلاطون (فيلسوف) برميآيد اينست كه جهنم، عالمى مانند دنيا ميباشد. (ولى افلاطون در كتاب جمهوريت- مدينه فاضله- كه از زبان استادش سقراط در آن بحث كرده است، تصوير مفصلى از انحاء عذاب ارواح و جهنم دارد). چون روميان قديم عقايد خود را از اديان و عقايد مختلف گرفته بودند، به انواع عذابها و جهنم عقيده داشتند ... ژاپنيها عذاب را منحصر به تناسخ و حلول ارواح گناهكاران به بدن روباه مىپنداشتند. يهوديان نخستين، توجه و عقيدهاى به جهنم نداشتند و بعدها مورد توجه آنان واقع شده است. (در تورات نيز صراحتى درباره جهنم و عذاب اخروى ديده نميشود). مسيحيان جهنم را سراى ابدى گناهكاران ميدانند، اكثر سران مسيحيت عقيده خلود در جهنم را مطابق با گفتههاى اناجيل ميدانند. ولى «اوريجين» كشيش معتقد بوده كه ماندن جهنميان در جهنم ابدى نيست و بالآخره آتش فرو مىنشيند و جهنميان نجات مىيابند». اين خلاصهاى از عقايد ملل و اديان مختلف درباره عقيده به جهنم نقل از دائرة المعارف فريد و جدى است. با استقصاى در عقايد و مذاهب ملل و اقوام، از قديم اصل توجه به جهنم و عذاب اخروى بصور مختلف مشهود است، بنا بر اين اين عقيده پيش از استناد به اديان و مذاهب معروف، مانند عقيده به مبدء و بقاء، مستند به درك و شعور فطرى بشرى بوده است. در كتب مشهور دينى و آسمانى پيش از قرآن شرح و تفصيلى درباره جهنم و چگونگى عذاب اخروى ديده نميشود در تورات از جهنم بلكه از عالم حشر نامى برده نشده است، در اناجيل مشهور نزد مسيحيان در چند مورد فقط نامى از جهنم برده شده است از جمله موارد زير: [«و من نيز ترا ميگويم كه تويى پطرس و برين صخره كليساى خود را بنا ميكنم و ابواب جهنم بر آن استيلا نخواهد يافت» فقره 18 باب 16 انجيل متى. بر حقوق و حدود خلق، شخصيّت عقلى و و جدان او در زندان نفس طاغيش گرفتار است و دچار تجزيه و احتراق ناشى از آن و شعلههاى شهوات و خشم خود ميباشد، و چون روزنههاى درونش بر روى تابش هدايت بسته شده و كششى بسوى آيات حق و هدايت در وى نيست، جهنم محيط طبيعى و عادى (مآب) او گرديده است، اين انسان جهنمى، آن چنان كه در دنيا با جاذبه سنخيّت پيوسته به محيط جهنم، ظلم، ظلمت و طغيان كشيده ميشد و حشرش با طاغيان هم سنخ خود و گريزان از شنيدن و ديدن آيات حق و محيط عدل و خير بود، در آخرت نيز بسوى جهنم و با جهنميانست «1».
پرتوی از قرانِ ایت الله طالقانی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,034 47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات مهم تفسیرس سوره نبا از ایات 20-30 از تفسیر تسنیم
فرمود که اینها کاملاً میدانند، یک مقدارش را که ما قبلاً گفتیم یک مقدار الآن برهان اقامه میکنند، برای اصل معاد. خصوصیات معاد را که جزئی است آن وقت که نفخ صور شده همهتان میآیید چگونه میشود این اوضاع؟ این سلسله جبال را که رواسی است اوتاد است میخ است زمین را میخکوب میکند که زمین روی گسلهای زلزله نلرزد، همینها کمکم مثل عِهن منفوش میشوند مثل پنبه زده شده یعنی حجیم هستند اما وزین نیستند. این پنبه را که ندّافی کردند زدند برای اینکه لحاف درست کنند، این حجم دارد ولی وزنش بسیار کم است میشود «عِهن»، «عِهن» یعنی پنبه ندّافی شده. اول مثل عِهن منفوش میشود بعد مثل هباء منثور میشود بعد مثل ذرات ریز میشود ﴿وَ بُسَّتِ الْجِبالُ بَسًّا﴾میشود نسف میشود، بعد ﴿فَکانَتْ سَراباً﴾، عمده این است. ﴿لابِثِینَ فِیها اَحْقابا))احقاب یعنی .اما احقاب یعنی جمع «حَقب یا حَقَب» هشت الی هشتاد سال. فرمود اینها سالیان متمادی آنجا میمانند ﴿لابِثینَ فیها اَحْقاباً ٭ لا یَذُوقُونَ فیها بَرْداً وَ لا شَراباً﴾ هر چه هست تلخی و شوری و عذاب و اینهاست، یک آب خنکی نوشابهای چیزی نصیب آنها نخواهد شد ﴿اِلاَّ حَمیماً وَ غَسَّاقاً﴾ داغ آب داغ آب چرک. اینکه گفتند غیبت نکنید مردار است، این آنجا ظهور میکند بعد به این جمله رسید ﴿جَزاءً وِفاقاً ٭ اِنَّهُمْ کانُوا لا یَرْجُونَ حِساباً ٭ وَ کَذَّبُوا بِآیاتِنا کِذَّاباً ٭ وَ کُلَّ شَیْءٍ اَحْصَیْناهُ﴾ همه چیز حساب ریاضی ما حساب کنیم
﴿جَزاءً وِفاقاً﴾ یعنی بیشتر از عمل نیست، حالا کمتر از عمل جواب میدهند، گاهی تخفیف است گاهی عفو است. اینکه فرمود ﴿جَزاءً وِفاقاً﴾ حدّش به نفی اکثر است نه نفی اقل، مسئله عفو است تخفیف است و مانند آن. ولی درباره کارهای خیر عشر امثال است و بیش از امثال است هفتصد برابر است هزار برابر است و مانند آن. یک آیه در قرآن به عنوان ﴿جَزاءً وِفاقاً﴾ است که در همین سوره است و مخصوص عمل بد است، عمل خوب ﴿جَزاءً وِفاقاً﴾ نیست عشر امثال است و مانند آن. ﴿فَذُوقُوا فَلَنْ نَزیدَکُمْ اِلاَّ عَذاباً﴾
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.