رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
جهاد و جنگ در قران و اسلام- انواع جهاد در قران- اسلام چه جنگهايي را مجاز ميداند؟
به نام خدا
در ايات زيادي از قران به تشويق مسلمانان براي شركت در جهاد به عنوان امري واجب پرداخته شده است.
لذا مناسب است كه انواع جهاد و شرايط وجوب يا جواز هر كدام را بررسي كنيم:
بيشترين آيات قرآن در خصوص جهاد،راجع به جهاد دفاعي و مقابله به مثل است.
الف-آيات مربوط به تشويق انتقام از ظالم و مقابله مثل كه هم كاركرد فردي دارند و هم كاركرد اجتماعي
وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ ﴿۳۹﴾ شوری
فولادوند: و كسانى كه چون ستم بر ايشان رسد يارى مى جويند [و به انتقام بر مى خيزند]
اِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيرًا وَانتَصَرُوا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿۲۲۷﴾ شعرا
خرمشاهی: مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند و خداوند را بسيار ياد مى كنند، و پس از آنكه ستم ديده اند انتقامشان را گرفته اند، و كسانى كه ستم كرده اند زودا كه بدانند كه به چه بازگشتگاهى راه خواهند برد
فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾بقره
پس هر که بر شما تعدّی کرد، شما هم به مثل آن بر او تعدّی کنید، و از خدا پروا نمایید، و بدانید که خدا با پروا پیشگان است.
كلمات كليدي: جنگ جهاد تعدي مقابله به مثل دفاع
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ب-آيات وجوب جنگ با دشمن متجاوز (جهاد دفاعي)
خداوند در سوره های مدنی جنگ با مشرکان مکه را مجاز وواجب اعلام کرد .در توصیف انها و تعلیل این حکم موارد زیر بیان شده است:کسانی که آغاز گر جنگ علیه ما هستند،اقدام به اخراج مسلمانان از خانه و دیار خود کرده اند،صد عن سبیل الله و جلوگیری از ورود به مسجدالحرام كرده و هدفشان برگرداندن شما از دینتان است.
اين آيات را باهم مرور ميكنيم:
1-ايات 190تا 195 سوره بقره
وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُواْ إِنَّ اللّهَ لاَ يُحِبِّ الْمُعْتَدِينَ {190}بقره
و در راه خدا با كسانى كه با شما مى جنگند بجنگيد ولى از اندازه درنگذريد زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمى دارد {190}
وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ
فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِينَ {191}
و هر كجا بر ايشان دست يافتيد آنان را بكشيد و همان گونه كه شما را بيرون راندند آنان را بيرون برانيد [چرا كه] فتنه [=شرك] از قتل بدتر است
[با اين همه] در كنار مسجد الحرام با آنان جنگ مكنيد مگر آنكه با شما در آن جا به جنگ درآيند پس اگر با شما جنگيدند آنان را بكشيد كه كيفر كافران چنين است {191}
فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {192} و اگر بازايستادند البته خدا آمرزنده مهربان است {192}
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِينَ {193}
با آنان بجنگيد تا ديگر فتنه اى نباشد و دين مخصوص خدا شود پس اگر دست برداشتند تجاوز جز بر ستمكاران روا نيست {193}
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُواْ عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ {194}
اين ماه حرام در برابر آن ماه حرام است و [هتك] حرمتها قصاص دارد پس هر كس بر شما تعدى كرد همان گونه كه بر شما تعدى كرده بر او تعدى كنيد و از خدا پروا بداريد و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است {194
2-آيات 216-217 سوره بقره
كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ {216}
بر شما كارزار واجب شده است در حالى كه براى شما ناگوار است و بسا چيزى را خوش نمى داريد و آن براى شما خوب است و بسا چيزى را دوست مى داريد و آن براى شما بد است و خدا مى داند و شما نمى دانيد {216}
يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللّهِ
وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُوْلَـئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ {217}
از تو در باره ماهى كه كارزار در آن حرام است مى پرسند بگو كارزار در آن گناهى بزرگ و باز داشتن از راه خدا و كفر ورزيدن به او و باز داشتن از مسجدالحرام [=حج] و بيرون راندن اهل آن از آنجا نزد خدا [گناهى] بزرگتر و فتنه [=شرك] از كشتار بزرگتر است و آنان پيوسته با شما مى جنگند تا اگر بتوانند شما را از دينتان برگردانند و كسانى از شما كه از دين خود برگردند و در حال كفر بميرند آنان كردارهايشان در دنيا و آخرت تباه مىشود و ايشان اهل آتشند و در آن ماندگار خواهند بود {217}
3-در سوره حج آيات 38-40
إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ ﴿۳۸﴾
قطعا خداوند از كسانى كه ايمان آورده اند دفاع مى كند زيرا خدا هيچ خيانتكار ناسپاسى را دوست ندارد
أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ﴿۳۹﴾
به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا كه مورد ظلم قرار گرفته اند و البته خدا بر پيروزى آنان سخت تواناست
نکته قابل توجه،این است که خداوند علاوه بر اجازه قتال،بر نصرت و یاری مظلومین نیز بشارت داده است.هم در آیه 39 و هم در آیه 40
الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ ﴿۴۰﴾
همان كسانى كه بناحق از خانه هايشان بيرون رانده شدند [آنها گناهى نداشتند] جز اينكه مى گفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضى از مردم را با بعض ديگر دفع نمى كرد صومعه ها و كليساها و كنيسه ها و مساجدى كه نام خدا در آنها بسيار برده مى شود سخت ويران مى شد و قطعا خدا به كسى كه [دين] او را يارى مى كند يارى مى دهد چرا كه خدا سخت نيرومند شكست ناپذير است.
در ادامه سوره حج و در آیه 60 نیز خدا ضمن اجازه مقابله به مثل ،وعده نصرت را بیان نموده است.
ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۶۰﴾
آرى چنين است و هر كس نظير آنچه بر او عقوبت رفته است دست به عقوبت زند سپس مورد ستم قرار گيرد قطعا خدا او را يارى خواهد كرد چرا كه خدا بخشايشگر و آمرزنده است (۶۰)
4-آيات 34 تا 40 سوره انفال و آيات 4و 32 سوره محمد
اين آيات قبل و بعد از وقوع جنگ بدر ،اولين جنگ مسلمانان با مشركين مكه نازل شده و توصيفات بكاررفته حاكي از ان است كه عليرغم برخي اقوال كه جنگ بدر را جنگ ابتدايي ميدانند،اين جنگ نيزدر واكنش به ازار و اعمال مشركين مكه عليه مسلمانان و نيز سرقت اموال مهاجرين و اعزام اين اموال در قالب كاروان تجاري بوقوع پيوست)
فَإِذا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا
ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ {4}
پس چون با كسانى كه كفر ورزيده اند برخورد كنيد (در صحنه نبرد)گردنها[يشان] را بزنيد تا چون آنان را [در كشتار] از پاى درآورديد پس [اسيران را] استوار در بند كشيد
سپس يا [بر آنان] منت نهيد [و آزادشان كنيد] و يا فديه [و عوض از ايشان بگيريد] تا در جنگ اسلحه بر زمين گذاشته شود اين است [دستور خدا] و اگر خدا مى خواست از ايشان انتقام مى كشيد ولى [فرمان پيكار داد] تا برخى از شما را به وسيله برخى [ديگر] بيازمايد و كسانى كه در راه خدا كشته شده اند هرگز كارهايشان را ضايع نمى كند {4 محمد
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَشَاقُّوا الرَّسُولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الهُدَى لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَسَيُحْبِطُ أَعْمَالَهُمْ {32} كسانى كه كافر شدند و [مردم را] از راه خدا باز داشتند و پس از آنكه راه هدايت بر آنان آشكار شد با پيامبر [خدا] در افتادند هرگز به خدا گزندى نمى رسانند و به زودى [خدا] كرده هايشان را تباه خواهد كرد {32}محمد
وَمَا لَهُمْ أَلاَّ يُعَذِّبَهُمُ اللّهُ وَهُمْ يَصُدُّونَ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَمَا كَانُواْ أَوْلِيَاءهُ إِنْ أَوْلِيَآؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ {34}انفال
چرا خدا [در آخرت] عذابشان نكند با اينكه آنان [مردم را] از [زيارت] مسجدالحرام باز مى دارند در حالى كه ايشان سرپرست آن نباشند چرا كه سرپرست آن جز پرهيزگاران نيستند ولى بيشترشان نمى دانند {34}
إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ {36}
بى گمان كسانى كه كفر ورزيدند اموال خود را خرج مى كنند تا [مردم را] از راه خدا بازدارند پس به زودى [همه] آن را خرج مى كنند و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت سپس مغلوب مىشوند و كسانى كه كفر ورزيدند به سوى دوزخ گردآورده خواهند شد {36}
لِيَمِيزَ اللّهُ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَيَجْعَلَ الْخَبِيثَ بَعْضَهُ عَلَىَ بَعْضٍ فَيَرْكُمَهُ جَمِيعاً فَيَجْعَلَهُ فِي جَهَنَّمَ أُوْلَـئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ {37} تا خدا ناپاك را از پاك جدا كند و ناپاكها را روى يكديگر نهد و همه را متراكم كند آنگاه در جهنم قرار دهد اينان همان زيانكارانند {37}
قُل لِلَّذِينَ كَفَرُواْ إِن يَنتَهُواْ يُغَفَرْ لَهُم مَّا قَدْ سَلَفَ وَإِنْ يَعُودُواْ فَقَدْ مَضَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينِ {38}
به كسانى كه كفر ورزيده اند بگو اگر بازايستند آنچه گذشته است برايشان آمرزيده مىشود و اگر بازگردند به يقين سنت [خدا در مورد] پيشينيان گذشت {38}
وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ {39}
و با آنان بجنگيد تا فتنه اى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر [از كفر] بازايستند قطعا خدا به آنچه انجام مى دهند بيناست {39}
وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ {40} و اگر روى برتافتند پس بدانيد كه خدا سرور شماست چه نيكو سرور و چه نيكو ياورى است {40}
ویرایش بوسیله کاربر 1396/05/31 09:27:31 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ج- آيات جهاد با متحدين دشمنان مسلمانان درجنگ و خيانت عليه ما و نيز مشركان پيمان شكن
در سوره توبه كه از اخرين سوره هاي دوران حيات پيامبر اسلام در مدينه و بعد از فتح مكه است،خداوند
فرصتي را به مشركان پيمان شكن و پشتيباني كننده از دشمنان مسلمانان ميدهد و پس از اتمام اين فرصت،جنگ و قتال با آنان را مجاز اعلام ميكند:
إِلاَّ الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُواْ عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّواْ إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ {4}
مگر آن مشركانى كه با آنان پيمان بسته ايد و چيزى از [تعهدات خود نسبت به] شما فروگذار نكرده و كسى را بر ضد شما پشتيبانى ننموده اند پس پيمان اينان را تا [پايان] مدتشان تمام كنيد چرا كه خدا پرهيزگاران را دوست دارد {4}
فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {5}
پس چون ماههاى حرام سپرى شد مشركان را هر كجا يافتيد بكشيد و آنان را دستگير كنيد و به محاصره درآوريد و در هر كمينگاهى به كمين آنان بنشينيد پس اگر توبه كردند و نماز برپا داشتند و زكات دادند راه برايشان گشاده گردانيد زيرا خدا آمرزنده مهربان است {5}
وَإِن نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ {12}توبه
و اگر سوگندهاى خود را پس از پيمان خويش شكستند و شما را در دينتان طعن زدند پس با پيشوايان كفر بجنگيد چرا كه آنان را هيچ پيمانى نيست باشد كه [از پيمانشكنى] باز ايستند {12}
أَلاَ تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُواْ أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّواْ بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَؤُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤُمِنِينَ {13}
چرا با گروهى كه سوگندهاى خود را شكستند و بر آن شدند كه فرستاده [خدا] را بيرون كنند و آنان بودند كه نخستين بار [جنگ را] با شما آغاز كردند نمى جنگيد آيا از آنان مىترسيد با اينكه اگر مؤمنيد خدا سزاوارتر است كه از او بترسيد {13}
قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ {14}
با آنان بجنگيد خدا آنان را به دستشما عذاب و رسوايشان مىكند و شما را بر ايشان پيروزى مى بخشد و دلهاى گروه مؤمنان را خنك مى گرداند {14}
وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۳۶﴾
همگى با مشركان بجنگيد چنانكه آنان همگى با شما مى جنگند و بدانيد كه خدا با پرهيزگاران است
ویرایش بوسیله کاربر 1396/05/31 09:33:28 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
د-آیات وجوب جنگ با منافقان:
توصیف رفتار منافقان:1-با دشمنان شما متحد هستند و دوست دارند که شما هم کافر شوید، استثنا:مگراینکه به قومی وصل باشند که شما با انها میثاق دارید یا قصد جنگ با شما و نیز قوم خودشان را ندارند(بی طرف هستند)
در واقع منافقین هم مانند سایر دشمنان اگر قصد جنگ و مقابله داشتند،جهاد با انان واجب میشود در غیر این صورت مشمول جنگ وقتال نیستند.
2-منافقینی که داخل شهر شایعه پراکنی و ازار میرسانند.به مومنان،
سوره نسا : فَمَا لَكُمْ فِي الْمُنَافِقِينَ فِئَتَيْنِ وَاللّهُ أَرْكَسَهُم بِمَا كَسَبُواْ أَتُرِيدُونَ أَن تَهْدُواْ مَنْ أَضَلَّ اللّهُ وَمَن يُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلاً {88}نسا
شما را چه شده است كه در باره منافقان دو دسته شده ايد با اينكه خدا آنان را به [سزاى] آنچه انجام داده اند سرنگون كرده است آيا مىخواهيد كسى را كه خدا در گمراهى اش وانهاده است به راه آوريد و حال آنكه هر كه را خدا در گمراهى اش وانهد هرگز راهى براى [هدايت] او نخواهى يافت {88}
وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُواْ فَتَكُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِيَاء حَتَّىَ يُهَاجِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلاَ نَصِيرًا {89}
همان گونه كه خودشان كافر شده اند آرزو دارند [كه شما نيز] كافر شويد تا با هم برابر باشيد پس زنهار از ميان ايشان براى خود دوستانى اختيار مكنيد تا آنكه در راه خدا هجرت كنند پس اگر روى برتافتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان و از ايشان يار و ياورى براى خود مگيريد {89}
إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلَىَ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُم مِّيثَاقٌ أَوْ جَآؤُوكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَن يُقَاتِلُونَكُمْ أَوْ يُقَاتِلُواْ قَوْمَهُمْ وَلَوْ شَاء اللّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقَاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقَاتِلُوكُمْ وَأَلْقَوْاْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَمَا جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً {90}
مگر كسانى كه با گروهى كه ميان شما و ميان آنان پيمانى است پيوند داشته باشند يا نزد شما بيايند در حالى كه سينه آنان از جنگيدن با شما يا جنگيدن با قوم خود به تنگ آمده باشد و اگر خدا مى خواست قطعا آنان را بر شما چيره مى كرد و حتما با شما مىجنگيدند پس اگر از شما كناره گيرى كردند و با شما نجنگيدند و با شما طرح صلح افكندند [ديگر] خدا براى شما راهى [براى تجاوز] بر آنان قرار نداده است {90}
سَتَجِدُونَ آخَرِينَ يُرِيدُونَ أَن يَأْمَنُوكُمْ وَيَأْمَنُواْ قَوْمَهُمْ كُلَّ مَا رُدُّوَاْ إِلَى الْفِتْنِةِ أُرْكِسُواْ فِيِهَا فَإِن لَّمْ يَعْتَزِلُوكُمْ وَيُلْقُواْ إِلَيْكُمُ السَّلَمَ وَيَكُفُّوَاْ أَيْدِيَهُمْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثِقِفْتُمُوهُمْ وَأُوْلَـئِكُمْ جَعَلْنَا لَكُمْ عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا {91}
به زودى گروهى ديگر را خواهيد يافت كه مى خواهند از شما آسوده خاطر و از قوم خود [نيز] ايمن باشند هر بار كه به فتنه بازگردانده شوند سر در آن فرو مى برند پس اگر از شما كناره گيرى نكردند و به شما پيشنهاد صلح نكردند و از شما دست برنداشتند هر كجا آنان را يافتيد به اسارت بگيريد و بكشيدشان آنانند كه ما براى شما عليه ايشان تسلطى آشكار قرار داده ايم {91}
سوره احزاب
لَئِن لَّمْ يَنتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا {60}
اگر منافقان و كسانى كه در دلهايشان مرضى هست و شايعه افكنان در مدينه [از كارشان] باز نايستند تو را سخت بر آنان مسلط مى كنيم تا جز [مدتى] اندك در همسايگى تو نپايند {60}
مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا {61} از رحمتخدا دور گرديده و هر كجا يافته شوند گرفته و سخت كشته خواهند شد {61}
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
د-آیات وجوب جهاد و قتال با اهل کتابی که همان صفات دشمن معاند را دارا باشند
قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ
حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ {29}توبه
با كسانى از اهل كتاب كه به خدا و روز بازپسين ايمان نمىآورند و آنچه را خدا و فرستاده اش حرام گردانيدهاند حرام نمى دارند و متدين به دين حق نمىگردند كارزار كنيد تا با [كمال] خوارى به دستخود جزيه دهند {29}
يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ {32}
مىخواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند ولى خداوند نمىگذارد تا نور خود را كامل كند هر چند كافران را خوش نيايد
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ {34}
اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده {34}ویرایش بوسیله کاربر 1396/05/29 09:43:50 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
جهاد در قرآن-آيا در قرآن جهاد ابتدايي يا جنگ براي صدور اسلام داريم؟
جمع بندي آيات جهاد در قرآن :
بررسي مجموع آيات قران در قسمتهاي قبل در خصوص جهاد و قتال حاكي ازآن است كه كليه آيات قرآن در خصوص جهاد،پيرامون جهاد دفاعي و مقابله با تحركات و تعارضات و توطئه هايي است كه دشمنان آغاز كرده اند.در يك مورد از انها نيز جهاد براي كمك و ياري مسلمانان و خويشان ناتواني كه بخاطر دين خود تحت ظلم و ستم قرار گرفته و خواهان خروج از اين وضعيت هستند واجب شمرده شده است.
بطور خلاصه اين ايات در پنج دسته زير قابل تفكيك است:
الف-آيات مربوط به تشويق انتقام از ظالم و مقابله مثل كه هم كاركرد فردي دارند و هم كاركرد اجتماعي ب-آيات وجوب جنگ با دشمن متجاوز
خداوند در سوره های مدنی جنگ با مشرکان مکه را مجاز و واجب اعلام کرد .در توصیف انها و تعلیل این حکم موارد زیر بیان شده است:کسانی که آغاز گر جنگ علیه شما هستند،اقدام به اخراج مسلمانان از خانه و دیار خود کرده اند،به شما ظلم كرده اند.صد عن سبیل الله و جلوگیری از ورود به مسجدالحرام كرده و هدفشان برگرداندن شما از دینتان است.با شما سرجنگ دارند .
ج- آيات جهاد با متحدين دشمنان درجنگ و خيانت عليه شما و نيز دشمنان پيمان شكن
كه برهمين اساس جهاد با منافقان و يهوديان نيز پس از طي مراحلي و مشمول شدن انها در يكي از دوبند بالا،واجب گرديد.
د-منافقینی که داخل شهر شایعه پراکنی كرده و به مومنان ازار میرسانند.
ه-آيه جهاد براي رهايي مسلمانان تحت ستم كه خواستار خروج از تسلط دولت و قوم خود هستند.(البته با شرايط ان،از جمله اينكه مجبور به نقض پيمان هاي خود نشويم)
آيات فوق همگي دلالت بر انحصار وجوب جنگ وجهاد در قران به منظور دفاع و رفع تعرض و تجاوز و توطئه دشمنان است و آنچه كه اصطلاحا جهاد ابتدايي يا جهاد براي صدور اسلام خوانده ميشود،فاقد مجوز يا تصريحي در قران كريم ميباشد.
ايات جهاد نيز منطبق بر معيار كلي دوستي و دشمني ذكر شده در آيات 8و 9 سوره ممتحنه است كه جز با كساني كه با دين شما مي جنگند و به شما ظلم ميكنند يا از دشمنان شماپشتيباني مي كنند ،با ساير اقوام و افراد به نيكي و عدالت رفتار كنيد.
لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ {8}
[اما] خدا شما را از كسانى كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكردهاند باز نمىدارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد زيرا خدا دادگران را دوست مىدارد {8}
إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ {9}
فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مى دارد كه در [كار] دين با شما جنگ كرده و شما را از خانههايتان بيرون رانده و در بيرون راندنتان يكديگر را پشتيباني كرده اند و هر كس آنان را به دوستى گيرد آنان همان ستمگرانند {9 |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
مرحوم ايت اله صادقي تهراني در تفسير فرقان ذيل ايه 194 سوره بقره چنين گفته است:
"به طور مختصر بايد گفت جهاد اسلامى چيزى جز دفاع از نواميس ايمان و عقيده، عقل، جان، مال و آبرو نيست، يعنى جهاد براى احياى جوّ دينى و ... و يا جلوگيرى از نابودى اينهاست.
بنابراين اسلام دين خون و شمشير نيست، لكن ضعف و حقارت را هم جايز نمى داند و براى دفاع ابتدا مجادلة احسن و سپس ساير مراحل را مقرر فرموده است"
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
جنگ يا صلح با منافقان در قرآن
در خصوص چگونگي مقابله با منافقان،تفسير نور در آيه 89 سوره نساء بر اين باور است كه:
"وش برخورد با اهل نفاق، مراتبی دارد. اینگونه احکام شدید که در آیه آمده، مربوط به منافقانی است که با مشرکان در توطئهها همکاری میکردند. منافقان کارشکن و توطئه گر، باید اعدام و سرکوب شوند"
همچنين در آيه 91 سوره نسا نيز تاييد نموده است كه:
"برخورد شدید و سرکوبگرانه، با منافقانی است که حرکتهای براندازی علیه نظام اسلامی میدارند. لَمْ یَعْتَزِلُوکُمْ... یَکُفُّوا أَیْدِیَهُمْ "
|
|
|
|
رتبه: Guest
گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 809
17 تشکر دریافتی در 16 ارسال
|
1. در سوره های قبل از توبه و حتی در اوایل سوره توبه چنان سخن گفته شده است که در نگاه اول، استنباط می شود، تمام جنگ ها دفاعی بوده اند.
تنها در سوره توبه اظهار شده است، با اهل کتاب به این سبب که به خدا و آخرت ایمان ندارند و به محرمات پایبند نیستند، جنگ کنید:
قاتِلُوا الَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدينُونَ دينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْکتابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ (29)
البته در سوره نمل هم از تصرف مملکت سبأ به دست حضرت سلیمان به جهت خورشیدپرستی آنان سخن رفته و تصرف مملکت سبأ به دست ایشان مورد تأیید قرآن قرار گرفته است:
ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ (37) منتها نظر به غلبه آیاتی که پیامبر(ص) را فقط مبلغ می شمارد و اکراه در دین ناروا دانسته می شود، توانسته ذهن برخی را به این اندیشه سوق دهد که جهاد ابتدایی یعنی جهاد برای تحمیل دین در اسلام نیست.
2. اما نظر به این که قرآن به تنهایی برای گزارش احکام اسلام کافی نیست. سیره پیامبر(ص) و صحابه در حکم متن آموزه های دینی و مفسر آیات مجمل قرآن محسوب می گردد
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,038 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
سلام و تشكر مجدد
1-من مايلم همچنان بحث را روي بند يك متمركز كنيم تا شايد حداقل در زمينه قران،به نظر مشتركي برسيم آنگاه به ساير بندها و منابع رجوع كنيم.
2-همان طور كه در پست قبلي بيان شد،صد عن سبيل الله يكي از مصاديقي است كه قران،جهاد را مجاز وواجب ميداند و به نظر من اين جهاد ،هم چنان دفاعي است نه تهاجمي يا ابتدايي
در ايات سوره توبه نيز كه اشاره فرموديد بعد از آيه 29 به توصيفاتي ديگر از آن يهوديان ادامه ميدهد و انها راهم دشمن معاند و مصداق صد عن سبيل الله معرفي ميكند.لذا جهاد صرفا بخاطر يهودي بودن آنها نيست.
يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ {32}
مىخواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند ولى خداوند نمىگذارد تا نور خود را كامل كند هر چند كافران را خوش نيايد
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلاَ يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ {34}
اى كسانى كه ايمان آوردهايد بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده {34}
3-در مورد داستان سليمان،من فعلا نظر قطعي ندارم اما نكات زير قابل تامل است: اولا سليمان قبل از هر اقدامي به ان ملكه نامه نوشته (كه از محتواي كامل ان بي اطلاعيم)
ثانيا سليمان ،پس از واكنش ان ملكه و فرستادن هدايا،پاسخي مبني بر تهديد به لشكر كشي ميدهد لذا اينكه صرفا بخاطر تغيير عقيده انها،اين تصميم را گرفته باشد ،قابل اثبات نيست.ايا در ان زمان ،بقيه اقوام همه موحد بودند و اين قوم ،باقي مانده بودند كه سليمان با انها ميخواسته بجنگد؟در غير اين صورت،چرا سراغ بقيه اقوام نرفته و فقط اين قوم ،مورد تهديد قرار گرفته است؟
ثالثا با فرض پذيرش ابتدايي بودن جهاد سليمان صرفا بخاطر تغيير عقيده انها،اين يك مورد در مقابل موارد زياد ديگر قران و خطابها به پيامبر اسلام، نمي تواند مبناي عمل قرار بگيرد ضمن انكه نمي تواند هم نفي شود و بايد چاره اي جست.
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
تفسير نمونه در ايه 37 سوره نمل توضيحات زير را درخصوص تهديد حضرت سليمان به جنگ با ملكه سبا ارايه نموده است:
"با توجه به آنچه در آیات قبل خواندیم، که سلیمان(علیه السلام) دو چیز از آنها خواسته بود «ترک برترى جوئى» و «تسلیم در برابر حق» و پاسخ ندادن آنها به این دو امر و توسل به ارسال هدیه، دلیل بر امتناع آنها از پذیرش حق و ترک استعلاء بود، به این دلیل، آنها را تهدید به فشار نظامى مى کند.
هر گاه «ملکه سبأ» و اطرافیان او، تقاضاى دلیل و مدرک، یا معجزه و مانند آن کرده بودند، به آنها حق مى داد که: بیشتر تحقیق کنند، اما فرستادن هدیه، ظاهرش این بود که آنها در مقام انکارند.
این را نیز مى دانیم: مهمترین خبر ناگوارى که «هدهد» به سلیمان(علیه السلام) درباره این قوم و جمعیت داد، این بود که: آنها آفتاب پرستند، و خداوند بزرگ را که بر غیب و شهود آسمان و زمین سلطه دارد، رها کرده، در برابر مخلوقى به خاک مى افتند.
سلیمان(علیه السلام) از این مسأله ناراحت شد، و مى دانیم: بت پرستى چیزى نیست که آئین هاى الهى در برابر آن سکوت کنند، و یا بت پرستان را به عنوان یک اقلیت مذهبى تحمل نمایند، بلکه در صورت لزوم، با توسل به زور بتکده ها را ویران و آئین شرک و بت پرستى را برمى چینند.
از توضیحاتى که در بالا دادیم روشن مى شود: تهدید سلیمان(علیه السلام) با اصل اساسى «لا اِکْراهَ فِى الدِّیْن» تضادى ندارد که: بت پرستى دین نیست، بلکه یک خرافه و انحراف است.
باز در این بخش از داستان سلیمان(علیه السلام) درس هاى قابل ملاحظه اى است که در لابلاى تعبیرات پر معنى آیات نهفته است:
الف: هدف از لشکر کشى، کشتار انسان ها نیست، بلکه، هدف آن است: دشمن خود را در موضع ضعیفى بداند و قدرت مقابله در خود نبیند (جُنُودٌ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها).
این تعبیر، نظیر همان چیزى است که به مسلمانان دستور داده شده که «آن چنان نیرو فراهم سازید که دشمن را بترسانید» (وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّة وَ مِنْ رِباطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللّهِ).(3)
ب: سلیمان مخالفان خود را تهدید به قتل نمى کند، بلکه تهدید به بیرون راندن از کاخ ها و قصرها با ذلت و خوارى مى کند، و این قابل توجه است.
ج: سلیمان مخالفان خود را غافلگیر نمى سازد، بلکه قبلاً با صراحت آنها را در جریان حمله خویش مى گذارد."
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/04 ارسالها: 134
5 تشکر دریافتی در 4 ارسال
|
جهاد ابتدایی در قران
محمد عزه دَرْوزَه در التفسیر الحدیث که تفسیر قران به ترتیب نزول سوره هاست،ایات سوره توبه را مصداق جهاد ابتدایی نمی داند.
" آیه پنجم سوره توبه را بسیاری سند مشروعیت جهاد ابتدایی بر ضد تمام مشرکان تلقی کردهاند، مگر اینکه ایمان آورند. غافل از اینکه اصل اولی در قرآن این است که کسی مجبور به ایمان نشود (بقره/۲۵۶)، با حکمت و موعظه حسنه و جدال نیکوتر، دعوت به اسلام عملی گردد (نحل/۱۲۵)، و مؤمنان با نامسلمانانی که آهنگ جنگ ندارند و برای آواره کردن مسلمانان دسیسهای نداشتهاند، باید رفتارعادلانه و نیکوکارانه داشته باشند (ممتحنه/۸). این اصول با جهاد ابتدایی ناسازگار است و از طرفی سیاق آیه مورد بحث اختصاص دارد به مشرکان پیمانشکن. پس مشروعیت جنگ اختصاص به این دسته ازمشرکان دارد و جهاد ابتدایی در کار نیست.
از نظر دروزه این اشتباه در مورد آیه(قَاتِلُوا الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلا بِالْیَوْمِ الآخِرِ وَلا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّى یُعْطُوا الْجِزْیَهَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ)(توبه/۲۹) نیزتکرار شده است که عدهای از آن، جهاد تهاجمی یا ابتدایی بر ضد مطلق اهل کتاب را فهمیدهاند،
بدون توجه به این مطلب که این آیه و پنج آیه متصل بدان، نگاه به جنگ تبوک دارد که در اثر اقدامات خصمانه مسیحیانِ منطقه تبوک و مناطق مجاور آن ـ که در قلمرو قدرت روم قرار داشتند ـ بر ضد اسلام و مسلمین، مشروعیت آن جهاد از نظر پیامبر به عنوان دفع تجاوز و مفسده آنها قطعی مینمود. به همین دلیل جنگ تبوک اتفاق افتاد و مجدداً پیش از ارتحال آن حضرت، لشکری را بدین منظور با فرماندهی اسامه بسیج نمود. البته چنین جهادی با چنین هدفگیری، اختصاص به مسیحیت ندارد و شامل یهودیان نیز میشود، ولی موقع نزول این آیات، فقط در مورد مسیحیان زمینه آن فراهم شد. "
برگرفته از مقاله نگرشی بر التفسیر الحدیث نوشته سید ابراهیم سجادی
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
جهاد در اديان ديگر: آيا تورات و انجيل، دستور به جهاد و دفاع ندارند؟
«216» كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ جهاد بر شما مقرّر شد، در حالى كه براى شما ناخوشايند است و چه بسا چيزى را ناخوش داريد، در حالى كه خير شما در آن است و چه بسا چيزى را دوست داريد، در حالى كه ضرر و شرّ شما در آن است. و خداوند (صلاح شما را) مىداند و شما نمىدانيد.
نکته ها
اكراه از جنگ، يا به خاطر روحيّهى رفاهطلبى است ويا به جهت انسان دوستى و رحم به ديگران ويا بخاطر عدم توازن قوا و برترى دشمن است.
قرآن مىفرمايد: شما آثار و نتايج جهاد را نمىدانيد و فقط به زيانهاى مادّى و ظاهرى آن توجّه مىكنيد، در حالى كه خداوند از اسرار و آثار امروز وفرداى كارها در ابعاد مختلفش آگاه است.
جهاد در اديان ديگر برخلاف تبليغاتى كه دنيا براى صلح و عليه خشونت دارد، مسئله جهاد در راه دين، در تمام اديان آسمانى بوده و يك ضرورت حتمى است.
در تورات مىخوانيم:
ساكنان شهر را بدم شمشير بكش و اموالشان را جمع نماى. «1»
همگى ايشان را هلاك ساز و ترحّم منما. «2»
چون براى مقاتله بيرون روى و دشمن را زياد بينى، نترس. «3»
برادر و دوست و همسايه خود را بكشد تا كفّاره گوسالهپرستى باشد. «4»
موسى جمعيّتى را به سوى جنگ حركت داد و مقاتله مهمّى صورت گرفت. «5»
در انجيل متى آمده است:
گمان مبريد كه آمدهام تا سلامتى بر زمين بگذارم، نيامدهام تا سلامتى بگذارم، بلكه شمشير را. «6»
هركه جان خود را دريابد (و به جنگ نيايد) آنرا هلاك سازد و هركه جان خود را به خاطر من هلاك كرد آنرا خواهد يافت. «7»
در انجيل لوقا مىخوانيم:
دشمنان را كه نخواستند من بر ايشان حكمرانى كنم، در اينجا حاضر ساخته، پيش من به قتل رسانيد. «1»
هركس شمشير ندارد، جامه خود را فروخته آنرا بخرد. «2»
در قرآن نيز در سورههاى آل عمران، «3» مائده «4» و بقره «5» از وجود جنگ و جهاد در اديان گذشته، سخن به ميان آمده است.
«1». تورات، سِفر تثنيه، باب 13، جمله 15. «2». تورات، سفر تثنيه، باب 7، جمله 3. «3». تورات، سِفر تثنيه، باب 20، جمله 1. «4». تورات، سِفر خروج، جمله 26. «5». تورات، سِفر اعداد، باب 31، جمله 34. «6». انجيل متى، باب 10، جمله 7. «7». انجيل متى، باب 10، جمله 39.
تفسير نور جلد 1 - صفحه 336
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
اصل ارسال توسط : Guest
البته در سوره نمل هم از تصرف مملکت سبأ به دست حضرت سلیمان به جهت خورشیدپرستی آنان سخن رفته و تصرف مملکت سبأ به دست ایشان مورد تأیید قرآن قرار گرفته است:
ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُمْ بِجُنُودٍ لا قِبَلَ لَهُمْ بِها وَ لَنُخْرِجَنَّهُمْ مِنْها أَذِلَّةً وَ هُمْ صاغِرُونَ (37)
ايا حضرت سليمان لشگر كشي نظامي به سبا كرد؟ تفسير متفاوت اقاي عبدالعلي بازرگان
نمل:37 ارْجِعْ إِلَيْهِمْ فَلَنَأْتِيَنَّهُم بِجُنُودٍ لَّا قِبَلَ لَهُم بِهَا وَلَنُخْرِجَنَّهُم مِّنْهَا أَذِلَّةً وَهُمْ صَاغِرُونَ نزد آنها بازگرد [و بگو] که من بيترديد با سپاهی به سراغشان خواهم آمد که در برابر آن توان رويارويي ندارند 47 و البته آنان را با خواری و به حال زبونی از آن [سرزمين] بيرون خواهم راند. 48
__________ 47- «برترين قدرت: اسلحه علم و ارتش عالمان». چنين موضع جنگ طلبانه و خشن از ناحيه پيامبری که نامش از سلم و سلامت گرفته شده، بسيار غيرمنتظره ميآيد، اما در دنباله داستان معلوم ميشود سليمان به جای لشکرکشی و تهاجم نظامي، از علم و دانش خود و دولتمردانش استفاده کرده، در نمايش باشکوهی از برتری علمی و تکنولوژیک، ملکه سبا را مسحور و شيفته و تسليم قلبی به ربّالعامين کرد. اين است آن لشگری [از دانشمندان] که گفته بود، شما توان مقابله با آن را نداريد. مگر در دنيای امروز پيشرفتهترين کشورها در دانش و تكنولوژي، برترين قدرتهای سياسی و نظامی جهان نيستند؟
48- اين همان سخن ملکة سبا ست که در آية 34 آمده، اما سليمان بدون جنگ و خونریزی آنان را از قله غرور و تکبّر و عرش عظيم به پايين آورد.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,960
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ماهیت جهاد در اسلام دفاع است. شهید مطهری
چهار ردیف آیات در قران در خصوص جنگ و صلح ذکر کردیم یک ردیف آیاتی بود که بصورت مطلق میگوید بجنگید که اگر ما بودیم و این آیات و آیات دیگری نبود ممکن بود بگوئیم اسلام دین جنگ است . ردیف دوم آیاتی بود که جنگیدن با دیگران را مقید میکرد به قیدی مانند اینکه آنها با شما در حال جنگ باشند ، یا این که آنها یک تودهای از مردم مسلمان یا غیر مسلمان را در زیر مهمیز خودشان قرار داده و آزادی آنها و حقوق آنها را پایمال کردهاند .
قاعده حمل مطلق بر مقید در محاورات عرفی که اگر مطلق و مقیدی داشته باشیم یعنی یک دستور را در یک جا مطلق ذکر کرده باشد و در جای دیگر مقید ذکر کرده باشد از نظر دستور عرفی در علم اصول میگویند مطلق را باید حمل بر مقید کرد . این آیات بصورت مطلق است ، آیات دیگری داریم که آن آیات بصورت مقید ذکر میکند یعنی این جور میگوید : ای مسلمانان با این کافران بجنگید بدلیل اینکه این کافران بشما تجاوز میکنند ، چون اینها با شما در حال جنگ هستند ، پس شما حتما با اینها بجنگید . پس معلوم میشود آنجا هم که میگوید : « ایها النبی جاهد الکفار و المنافقین » . یعنی این کفار و منافقین که با شما در حال جنگ هستند اگر شما بجنگید آنها با شما میجنگند پس با آنها بجنگید
ردیف سوم آیاتی بود که صریحا میگفت دعوت اسلامی اجباری نیست . پیغمبر اکرم خیلی مایل بود مردم مؤمن بشوند . قرآن میگوید ، زور در مورد ایمان معنی ندارد . اگر زور صحیح بود خدا خودش باراده تکوینی خودش میتوانست همه مردم را مؤمن کند اما ایمان یک امریست که باید مردم انتخاب بکنند پس بهمان دلیل که خود خدا با اراده تکوینی و اجباری مردم را مؤمن نکرده است و مردم را مختار و آزاد گذاشته است تو هم ای پیغمبر مردمرا باید آزاد بگذاری هر که دلش بخواهد ایمان بیاورد و هر که دلش میخواهد ایمان نیاورد . این آیات باز نظر اسلام را درباره جهاد روشن میکند که هدف اسلام از جهاد آن نیست که برخی مغرضین گفتهاند که هدف اسلام اجباری است که هر کس کافر است باید شمشیر بالای سرش گرفت که یا اسلام اختیار کن یا کشته میشوی
دستور اسلام در موضوع جنگها اگر در بعضی آیات مطلق است در بعضی دیگر مقید است ، و روی قاعده مسلم عرفی و اصولی مطلق را باید حمل بر مقید کرد . یک سلسله آیات ما در قرآن داریم که در آن آیات تصریح میکند که دین باید با دعوت درست بشود نه با اجبار ، اینهم باز مؤید این مطلب است که اسلام نظریهاش این نیست که بزور بمردم بگوید یا باید مسلمان بشوی و اگر نه کشته میشوی . این آیات هم بشکل دیگری مفهوم آن آیات مطلق را باصطلاح روشن میکند .
ردیف چهارم آیاتی بود که اسلام در آن آیات طرفداری خودش را از صلح صریحا اعلام میدارد .
کتاب : جهاد نویسنده : مطهری، مرتضی جلد : 1 صفحه : 38
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.