logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170835)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133507)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123470)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89899)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    ایا دعا به هم زدن نظام موجود هستی است؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

farhang Offline
#1 ارسال شده : 1397/04/06 11:28:50 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 926
Iran (Islamic Republic Of)

47 تشکر دریافتی در 28 ارسال
تفسير و تدبر سوره فجر:منظور از قسم هاي ابتداي سوره فجر و شفع و وتر چيست؟ درس سوره فجر چيست؟

سورة الفجر

فراز اول ایات(۱_۱۴)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم به نام خداوند بخشنده ی مهربان
وَالْفَجْرِ ﴿١﴾ سوگند به سپیده دم
وَلَیَالٍ عَشْرٍ ﴿٢﴾سوگند به شبهای دهگانه(دهه اول ذی الحجه، دهه اخر ماه رمضان ، دهه اول محرم)
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ ﴿٣﴾سوگند به زوج وفرد(مخلوقات وخدا، نماز شفع ووتر در نماز شب، حضرت علی ع وحضر ت فاطمه س وپیامبرص و....)
وَاللَّیْلِ إِذَا یَسْرِ﴿٤﴾سوگند به شب زمانی که سپری می شود

هَلْ فِی ذَلِکَ قَسَمٌ لِذِی حِجْرٍ ﴿٥﴾
ایا در این هست (جای) قسمی دیگر برای صاحبان خرد (باوجود این قسمها جای شکی برای خردمندان در پذیرفتن مطلب بیان شده نمی ماند )

أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِعَادٍ﴿٦﴾ایا ندیدی چگونه انجام داد پروردگارت با قوم عاد
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ ﴿٧﴾قوم عادی که صاحب ساختمانهای محکم بودند (ارم نام دیگر قوم عاد)

الَّتِی لَمْ یُخْلَقْ مِثْلُهَا فِی الْبِلادِ ﴿٨﴾که افریده نشده مانند ان در (بین) ان شهرها
وَثَمُودَ الَّذِینَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ ﴿٩﴾وقوم ثمود که می بریدند سنگهای بزرگ را در وادی(شهری بین مدینه وشام)
وَفِرْعَوْنَ ذِی الأوْتَادِ ﴿١٠﴾وفرعون صاحب میخها(برای عذاب از میخکوب کردن استفاده می کردند ،دارای قدرت، دارای اهرام ثلاثه مصر)

الَّذِینَ طَغَوْا فِی الْبِلادِ ﴿١١﴾ کسانی که طغیان می کردند در آن شهرها(سرزمینهای تحت قلمروشان)
فَأَکْثَرُوا فِیهَا الْفَسَادَ ﴿١٢﴾پس کسترش می دادند در ان فساد را
فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذَابٍ ﴿١٣﴾پس فروریخت بر ایشان پروردگارت تازیانه عذاب را

إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ ﴿١٤﴾همانا پروردگار تو هر آینه در کمبنگاه هست

:درب فراز اول: در کمین بودن خدا بر انسانهای طغیان گر و مستحق بودن انها برای عذاب امری قابل پذیرش برای خردمندان است

:فراز دوم ایات(۱۵_۲۰)

فَأَمَّا الإنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ ﴿١٥﴾
پس اما انسان زمانیکه مورد آزمایش قرار دهد اورا پروردگارش پس اکرام کند اورا و نعنت دهد اورا پس می گوید پروردگارم مرا گرامی داشته

وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَنِ ﴿١٦﴾
واما زمانیکه مورد آزمایش قرار دهد اورا پس تنگ گیرد بر او روزیش را پس می گوید پروردگارم خوار داشته مرا

کَلا بَل لا تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ ﴿١٧﴾چنین نیست بلکه گرامی نمی دارید یتیم را
وَلا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْکِینِ ﴿١٨﴾وترغیب نمی کنید بر اطعام کردن فقیر

وَتَأْکُلُونَ التُّرَاثَ أَکْلا لَمًّا ﴿١٩﴾ومیخورید مال ارث مانده را یک نوع خوردنی یکجا
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا ﴿٢٠﴾ودوست می دارید مال را یک نوع دوست داشتنی بسیار زباد

درب فراز دوم: مال وثروت حقیقت ارزشمندی وفقر حقیقت خواری نیست بلکه وسیله آزمایش است ویتیم نوازی .علاوه بر خود ترغیب فقیر نوازی در جامعه وعدم حب شدید و وابستگی به مال دنیا زمینه ساز عدم طغیان وخواری هست

فراز سوم ایات۲۱_۲۶

کَلا إِذَا دُکَّتِ الأرْضُ دَکًّا دَکًّا ﴿٢١﴾ چنین نیست زمانیکه کوبیده شود زمین یک نوع کوبیده شدنی شدید
وَجَاءَ رَبُّکَ وَالْمَلَکُ صَفًّا صَفًّا ﴿٢٢﴾وآمد (امر) پروردگارت وفرشتگان به حالت صف در صف

وَجِیءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ یَوْمَئِذٍ یَتَذَکَّرُ الإنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّکْرَى ﴿٢٣﴾
وآورده می شود جهنم، در چنین روزی متذکر می شود انسان وچگونه(مفید) باشد برایش این متذکر شدن

یَقُولُ یَا لَیْتَنِی قَدَّمْتُ لِحَیَاتِی ﴿٢٤﴾ می گوید ای کاش من پیش می فرستادم برای زندگیم
فَیَوْمَئِذٍ لا یُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ﴿٢٥﴾ پس در چنین روزی عذاب نمی کند عذاب کردن اورا(خدا) را هیچ کس ( هیچ کس به مانند خدا توانایی چنین عذاب کردنی را ندار)
وَلا یُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ ﴿٢٦﴾ودربندنمی کند دربند کردن اورا هیچ کس

:درب فراز سوم: دنیا دوستان وطغیان گران در دنیا تحلیل درستی از ثروت وفقر ندارند ولی در قیامت با مشاهده واقعیتها متذکر این پندار غلطشان می شوند ولی دیگر سودی ندارد وگرفتار شدیدی ترین وبی نظیرترین عذاب الهی می شوند

فراز چهارم ایات ۲۷_۳۰

یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ﴿٢٧﴾ای نفس آرامش یافته

ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً ﴿٢٨﴾ بازگرد به سوب پروردگارت درحالیکه راضی هستی (از خدا) ومورد رضایت(خدا) هستی
فَادْخُلِی فِی عِبَادِی ﴿٢٩﴾پس داخل شو در (بین) بندگان خاص من
وَادْخُلِی جَنَّتِی ﴿٣٠﴾وداخل شو بهشت(خاص) برین مرا

درب فرازچهارم:انسانهای خردمندبادرک درست از نعمتهای خدا در دنیا وآخرت به اطمینان رسیده اندواعمالشان مورد رضایت خداست لذا همراه بندگان شریف خدا وارد بهشت برین (خاص)می گردند


:درس سوره:
هشدار ؛خداوند در کمین طغیان گران است وعلی رغم قدرتهایشان در دنیا واخرت گرفتار عذاب الهی هستند وانسانهای خردمند با پذیرش ربوبیت خدا در دنیا واخرت تحت نعمتهای الهی هستند


ترجمه و تدبر آیات خانم انصاری

كلمات كليدي:والفجر شفع وتر نفس مطمئنه
سیدکاظم فرهنگ
به ناز Offline
#2 ارسال شده : 1397/04/07 03:03:48 ب.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
به نام خداوند بخشنده مهربان
وَالْفَجْرِ [1] سوگند به سپیده صبح
وَلَيَالٍ عَشْرٍ [2]وسوگندبه شبهای دهگانه
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ [3]وسوگندبه جفت وطاق
وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ [4]وسوگندبه شب چون روی به رفتن نهد
هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِذِي حِجْرٍ [5]
آيا خردمند را اين سوگندها كافى است؟

♻️ فراز اول، آیات( ۱ الی ۵)

🕊درب فراز:
توجه دادن خداوند به انسان خردمنددر مورد حقیقتی ارزشمند، با سوگند به آیات شب وروز
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ [6]آیا ندیده ای
كه پروردگار تو با قوم عاد چه كرد؟
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ [7] با ارم که ستونها داشت؟
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ [8]
و همانند آن در هيچ شهرى آفريده نشده بود.
وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ [9]
و قوم ثمود كه در آن وادى سنگ را مى‌بريدند،
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ [10]وقوم فرعون آن
آن دارنده ميخها،
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ [11] آنهت در بلاد
طغيان كردند،
فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ [12]ودر آنها به فساد
در افزودند.
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ [13]
و پروردگار تو تازيانه عذاب را بر سرشان فرود آورد.
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ [14]زیرا پروردگارت به کمینگاه است.

♻️فراز دوم، آیات ۶ الی ۱۴،
🕊درب فراز:
خداوند در کمین انسانهای ظالم و طغیانگر است ودر همین جهان هم آنها را به عذاب دچار میکند،
هرچند صاحب قدرت باشند.
فَأَمَّا الْإِنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ [15]
اما آدمى، چون پروردگارش بيازمايد و گرامى‌اش دارد و نعمتش دهد، مى‌گويد: پروردگار من مرا گرامى داشت.
وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ [16]
و چون بيازمايدش و رزق بر او تنگ گيرد، مى‌گويد: پروردگار من مرا خوار ساخت.
كَلَّا بَلْ لَا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ [17]نه چنان است.شما یتیم را گرامی نمی دارید.

وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ [18]
و يكديگر را به اطعام مسكين ترغيب نمى‌كنيد،
وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَمًّا [19]ومیراث را حریصانه می خورید
وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا [20]ومال را فراوان دوست دارید.

♻️فراز سوم، آیات ۱۵ الی ۲۰،
🕊درب فراز:
هشدار به انسان که ابتلاهای او به واسطه مال دوستی و دنیا پرستی و عدم رسیدگی به افراد یتیم و مسکین است.
كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا [21]آری،چون
زمين شكسته شود و شكسته شود،
وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا [22]وامر
پروردگار تو فرا رسد و فرشتگان صف در صف،
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى [23]ودر آن روز جهنم را
حاضر آرند، آدمى پند گيرد. و چه جاى پند گرفتن باشد؟
يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي [24] مى‌گويد: اى كاش زنده‌گشتن خويش را پيشاپيش چيزى مى‌فرستادم.
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ [25]
در آن روز كسى چون عذاب او عذاب نكند،
وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ [26]وهمانند زنجیر او به زنجير نكشد.

♻️فراز چهارم،آیات ۲۱ الی ۲۶،
🕊درب فراز:
هشدار مجدد به انسان در مورد حق بودن وقوع قیامت و حسابرسی خداوند از انسان و اینکه در آنروز،پشیمانی انسان سودی ندارد.
يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ [27]اب روح آرامش یافته
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً [28] خشنود و پسنديده به سوى پروردگارت باز گرد،
فَادْخُلِي فِي عِبَادِي [29]ودر زمره بندگان من داخل شو،
وَادْخُلِي جَنَّتِي [30]وبه بهشت من در آی

♻️فراز پنجم یا آخر،آیات ۲۷ الی ۳۰،
🕊درب فراز:
ای نفس اطمینان یافته به یاد خداوند که تو از او و او از تو خشنود است،در زمره بندگان من ودر بهشت من داخل شو.
به نظر میرسد این اوج مقامی است که بنده عبد خداوند میتواند به آن دست یابد.
📚درس سوره فجر:
[color=red]ای انسان طغیان و سرکشی تو و عدم رسیدگی به نیارمندان، که به واسطه مال پرستی است، عذاب الهی در دنیا وقیامت را بدنبال دارد.
و اما‌ سرانجام انسانهایی که به مقام خشنودی خود و رضایت خداوند از خود رسیده اند، ورود در گروه بندگان خاص خداوند است.

ترجمه:از تفسیر البرهان

خانم زهرا موبدی

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/07 03:18:35 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

به ناز Offline
#3 ارسال شده : 1397/04/12 11:12:26 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
بررسی معانی برخی لغات و عبارات سوره فجر


💠اﻭﺗﺎﺩ: ﻭﺗﺪ: ﻣﻴﺦ. ﺟﻤﻊ ﺁﻥ ﺍﻭﺗﺎﺩ ﺍﺳﺖ،

ﺁﻥ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺹ/ 12 ﻧﻴﺰ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﮔﻮﻳﻨﺪ ﻋﻠّﺖ ﺍﻳﻦ ﺗﺴﻤﻴﻪ ﺁﻥ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﭼﻮﻥ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﺷﻜﻨﺠﻪ ﻛﻨﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻬﺎﺭ ﻣﻴﺦ ﻣﻰ ﻛﺸﻴﺪ ﻭﻟﻰ ﻇﺎﻫﺮﺍ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻭﺗﺎﺩ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ، ﺳﺎﺯ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻭﺳﺎﺋﻞ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﻣﻴﺨﻬﺎﻳﻰ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺤﻜﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ (ﻗﺎﻣﻮﺱ ﻗﺮﺁﻥ).


💠ﻟﻔﻆ «ﻛﻠﺎ» ﺑﺎﺯ ﺭﺩﻉ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻓَﻴَﻘُﻮﻝُ ﺭَﺑﱢﻲ ﺃَﻛْﺮَﻣَﻦِ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺋﻂ ﺁﻣﺪﻥ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻛﻮﺑﻴﺪﻥ ﻭ ﺭﻳﺰ ﺭﻳﺰ ﺷﺪﻥ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ، ﺗﻜﺮﺍﺭ «ﺩﻛﺎ» ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﻛﻤﺎﻝ ﻛﻮﺑﻴﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺩﺍﺭﺩ «ﻛﺸﺎﻑ ﮔﻮﻳﺪ: «ﺩﻛﺎ ﺑﻌﺪ ﺩﻙ»
ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺁﻣﺪﻥ ﺧﺪﺍ، ﺁﻣﺪﻥ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍﺳﺖ «1»


📚نقل از تفسیر احسن الحدیث

فصب عليهم ربک سوط عذاب
کلمه صب در مورد آب ، به معناي ريختن آن است ، و اما در مورد شلاق عذاب ، کنايه است از عذاب پشت سرهم و شديد ، و نکره آوردن کلمه عذاب به منظور بزرگ جلوه دادن آن است
در آيه مورد بحث داستان عذاب کردن طاغيان و فساد انگيزان امتهاي گذشته را تعليل ميکند و ميفهماند که اگر آنان را عذاب کرد به خاطر اين است که او رب است ، و سنت او بر همين معنا جاري است ، و کلمه رب را به کاف خطاب اضافه نموده فرمود : پروردگار تو ايشان را عذاب کرد پس عذابش منحصر در امتهاي گذشته نيست ، بلکه در امت تو نيز جريان دارد ."

نقل از تفسیر المیزان

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/17 06:54:21 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#4 ارسال شده : 1397/04/12 11:27:37 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
بررسی نظرات مختلف در تفسیر و فهم قسمهای ابتدای سوره فجر:

1-"ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﺳﺖ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻳﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻋﺬﺍﺏ ﺧﺪﺍ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻭ ﺁﺧﺮﺕ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﻭ ﻓﻘﺮ ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺐ ﺧﺪﺍ ﺍﻣﺘﺤﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻗﺴﻤﺘﻰ ﺍﺯ ﻋﻘﻮﺑﺘﻬﺎﻯ ﺩﻧﻴﺎ ﻛﻪ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﻫﻞ ﻃﻐﻴﺎﻥ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.( 1- 5)
ﻭَ ﺍﻟْﻔَﺠْﺮِ، ﻭَ ﻟَﻴﺎﻝٍ ﻋَﺸْﺮٍ، ﻭَ ﺍﻟﺸﱠﻔْﻊِ ﻭَ ﺍﻟْﻮَﺗْﺮِ، ﻭَ ﺍﻟﻠﱠﻴْﻞِ ﺇِﺫﺍ ﻳَﺴْﺮِ، ﻫَﻞْ ﻓِﻲ ﺫﻟِﻚَ ﻗَﺴَﻢٌ ﻟِﺬِﻱ ﺣِﺠْﺮٍ

ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﺎﺕ، ﻗﺴﻤﻬﺎﻳﻰ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺗﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﻭﺍﻗﻊ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﺯﻣﺎﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﻫﺎﻯ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﻰ ﺭﺳﺎﻧﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﻭ ﺑﺪﻛﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ ﺷﻘﺎﻭﺕ ﻣﻰ ﺭﺳﻨﺪ ﻗﻴﺪ «ﻳﺴﺮ» ﺩﺭ ﻭَ ﺍﻟﻠﱠﻴْﻞِ ﺇِﺫﺍ ﻳَﺴْﺮِ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﻬﺎ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﮔﺬﺷﺖ ﺁﻧﺴﺖ ﻭ ﮔﺮﻧﻪ ﻗﻴﺪ «ﺭﻓﺘﻦ» ﺩﺭ ﺁﻥ ﻧﻤﻰ ﺁﻣﺪ.

ﺗﻮﺿﻴﺢ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﻓﺠﺮ، ﻟﻴﺎﻝ ﻋﺸﺮ ﻭ ﻟﻴﻞ، ﻫﻤﻪ ﺯﻣﺎﻧﻨﺪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﺣﺮﻛﺘﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﺷﻔﻊ ﻭ ﻭﺗﺮ، ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﺍﻧﻴﻢ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺕ ﺩﻭ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﻳﻜﻰ ﻣﺬﻛﺮ ﻭ ﻣﺆﻧﺚ (ﻧﺮ ﻭ ﻭ ﻣﺎﺩﻩ) ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻭ ﺣﻴﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﻧﺒﺎﺗﺎﺕ، ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺁﻧﻜﻪ ﻧﺮ ﻭ ﻣﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻥ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻮﻩ ﻫﺎ، ﺩﺭﻳﺎﻫﺎ، ﺯﻣﻴﻦ ﻭ ﺍﻣﺜﺎﻝ ﺁﻧﻬﺎ، ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ «ﺍﻟﺸﻔﻊ» ﻗﺴﻤﺖ ﺍﻭﻝ ﻭ ﺍﺯ «ﻭﺗﺮ» ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻭﻡ ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺗﻰ ﻛﻪ ﻧﺮ ﻭ ﻣﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩﺍﺗﻰ ﻛﻪ جفت بودن در ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻴﺴﺖ

ﻳﻌﻨﻰ: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻛﺎﺋﻨﺎﺕ.
ﺑﺪﻳﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﻫﻀﻢ ﻭ ﻓﻬﻢ ﺁﻳﻪ: ﻫَﻞْ ﻓِﻲ ﺫﻟِﻚَ ﻗَﺴَﻢٌ ﻟِﺬِﻱ ﺣِﺠْﺮٍ ﺁﺳﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ

ﻳﻌﻨﻰ: ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﻗﺴﻢ ﺑﻪ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ‌ﻫﺎ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺯﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻳﺎ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺑﺮﺍﻯ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﻗﺴﻢ ﻫﺴﺖ؟ ﺁﺭﻯ ﻛﻪ ﻗﺴﻢ ﻫﺴﺖ. ﻭ ﺍﻟﻠﱠﻪ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ ﻣﺎﻧﻌﻰ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﻣﻄﻠﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﻛﺎﻣﻞ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﺯﻳﺮﺍ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﻬﺎ ﻓﻘﻂ ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﻓﻬﻤﻴﺪﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﻘﺪﺍﺭﻯ ﻫﻢ ﺍﻫﻞ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻰ ﻓﻬﻤﻨﺪ"

ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺍﺣﺴﻦ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ، ﺝ 12، ﺹ: 213

2-
"قسم به سپيده دم (1) و به شبهاي دهگانه (2) و به جفت و تک (3) و به شب وقتي که سرآيد (4) آيا در اينها براي صاحب خرد قَسَمي هست؟ (5)

♻️ترجمه تفسیری

بسم الله الرحمن الرحيم
قسم به سپيده دم (1) و به شبهاي دهگانه ای که پرداختن به عبادات در آنها فضیلت زیاد دارد (2) و به جفت و تک و زندگی (3) و به شب وقتي که سرآيد (4) آيا در اينها براي خردمندان چیز مهمی که قابل قَسَم یاد کردن باشد، هست؟ (5)

قسمهای قرآنی ذکر تعدادی کلمه به عنوان نماد (سمبل) است که با هم ارتباط ارگانیک دارند و ترکیب آنها نتیجهای را افاده میکند که با لبّ مطلب پاراگراف هماهنگ است و از همینجا میتوان معنی آنها را دریافت.

💢خرد ورزان
از آیه 5 معلوم میشود که «خرد ورزان» در چهار آیه ابتدای پاراگراف چیزهایی فوق العاده مهم، که قابل قسم خوردن باشد میبینند.
ظاهراً باید عکس آن هم صحیح باشد یعنی اینکه اگر کسی قسم ها را درک کرد در طبقه بندی خرد ورزان قرار خواهد گرفت.


میتوانیم در جواب آیه 5 شکر کنیم که بله ای خداوندمتعال ما قسم ها را درک کردهایم و به مطالب وحی (قرآن) توجه خواهیم کرد و در آن ده شب مقدس به عبادات اهتمام بیشتری خواهیم نمود و به زندگی خانوادگی و اقتصادی خویش و پاک بودن آن اهمیت خواهیم داد و منتظر بهبود شرایط و برآمدن روزی خواهیم ماند که دوره حاکمیت رذیله مذکور به انتها برسد.

⚜ خلاصه اینکه این قسمها به یک دوره از زندگی انسان اشاره دارد که بین دو فجر است. (فجر آغاز وحی و فجر جا افتادن تعالیم وحی)


مقوله دوم که جفت و تک باشد اساس دنیای ریاضیات و دیجیتالی است و همچنین اساس مقوله زاد و ولد هم هست (اینها هم که مثبت است)
بنابراین قسم ها را میتوان اینطورهم گفت : طلوع صبح ، ده شب ، جفت و تک ، پایان یافتن شب.
یا میتوانیم اینطور بگوئیم: طلوع، عبادت، زندگی، طلوع بعدی.
بنابراین معنای قسمهای سوره فجر با توجه به درس و درب آن اینطور میشود که در ابتدا فجری هست، و در آخر هم فجری خواهد بود و مسیر رسیدن به فجر دوم قرینِ زندگیِ صحیح و زاد و ولد پسندیده و عبادت شایسته میباشد. ( اگر فجر اول را (مثلاً) طلوع اسلام بگیریم، فجر دوم طلوع رویکرد جدیدی از اسلام خواهد بود که آشکار کننده و کامل کننده محتوا و مزایای آن است)

یکنوع پاکی خام درشروع، و سپس یکنوع پاکی تکامل یافته در نهایت، که در ظرف زمان ودر مسیر عبادت و زندگی پسندیده حاصل میشود.

حالا اگر بخواهیم بین نکوهشِ مندرج در درس و این مفاهیم رابطه ای برقرار کنیم میتوان اینطور گفت: برای دور ماندن از نکوهش های مطرح شده می باید به زندگیی پسندیده، همراه با عبادات شایسته آراسته شد، که در آنصورت زندگیِ شایسته تری حاصل خواهد شد.


💢بعبارت دیگر خواهیم داشت:،
درب (یا خلاصه تفسیر پاراگراف) : اظهار اميدواري به خروج بشريت از رذيله فوق و پیداشِ اوضاع و احوالِ عاري از آن"

♻️تفسير اقاي گنجه اي

3-
در چهار آيه نخستين مقصود از قسم اين است كه "ان ربك لبالمرصاد" اكنون بايد ديد معنى اين قسمها چيست و تناسب ميان آنها با رقابت ربانى كدام است؟

«فجر» كلا شكافى وسيع است، و الف و لام جنس تمامى شكافهاى وسيع را در بر دارد، كه فجر فجور و گناهى وسيع، و چه فجر خير كه تنفس صبگاهى را پس از شكافى وسيع شب در بر دارد (81:17) و بالاخره تمامى فجرهاى خير و فجور شر را شامل است.

فجر شر شيطنت ها و فجر خير رسالت ها كه در قله فجر رسالت محمدى است كه تمامى تاريكيهاى جهل را شكافته و مكلفان را در تمامى انوار هدايت قرار داده، و فجر قيام جهان شمول مهدوى كه فجر كل قيام هاى ربانى است و فجر خلافت علوى كه بهترين خلافت هاست و نيز فجرهاى شبهاى دهگانه كه ده شب ذيحجه را در بعد عبادت، حج، و ده شب عاشورا كه مثل اعلاى فجر جهاد فى سيبل الله است و فجر رمضان كه شايد شب قدر كه فجر رسالت است در آنها باشد.

سپس شفع و وتر. شفع چيزى است كه با همانندى پيوند است كه تمامى موجودات را شامل است و وتر كه يكى و يگانه است ذات اقدس يگانه خداست.

سپس شفع هاى و وترهاى خلقى، كه يكى و يگانه در كمالش حضرت محمد(صلى الله عليه وآله)است كه هرگز نظيرى ندارد، شفعش سيزده معصوم محمدى(عليهم السلام) مى باشند

♻تفسیر فرقان

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/17 06:49:59 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#5 ارسال شده : 1397/04/18 06:52:54 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
نكات و درس سوره فجر چيست؟

بسم الله الرحمن الرحيم


🔸 درب پاراگراف اول : آیات (۱تا ۵)

سوگند که راه هدایت از ظلمت کفر وناسپاسی به روشنایی عبودیت وبندگی مشخص است ونشانه ایست برای خردمندان


🔸 درب پاراگراف دوم : آیات ۶ تا ۱۴

همواره در طول تاریخ صاحبان تمدنهایی که از امکانات مادی شان درجهت کفران ونه در راستای بندگی وهدایت استفاده کردند ،عاقبت به عذاب سخت دنیوی گرفتار شدند.

🔸 درب پاراگراف سوم : آیات ۱۵تا۲۰

شیفتگی نعمتهای مادی درهرزمان منجر به کفران میشود وباعث سرافکندگی انسان درامتحانات الهی (فراخی یا تنگی نعمت) خواهدشد.(تکرار تاریخ)


🔸 درب پاراگراف چهارم : آیات ۱۵تا ۲۶

کفران وناسپاسی در قیامت هم گریبان انسان را می گیرد اما دیگر راه گریزی نیست


🔸 درب پاراگراف پنجم : آیات ۲۷ تا ۳۰

بندگانی که از هدایت الهی بهره می برند،با درک حقیقت عبودیت با آرامش کامل درسلک بندگان خاص خدا گام نهاده وجایی جز بهشت برای آنها نیست.


📚درس سوره :

بشارت به مسلمانان ،که در سایه هدایت الهی می توانند به آرامش دنیوی واخروی دست یابندونگران قدرتهای استکباری نباشندچراکه افراد مستکبر ومال دوست ،هم دراین دنیا وهم در قیامت فرمان الهی (عذاب)را درمی یابند.


♻️♻️توضیحات:

درقسم های ابتدای سوره،به لیل هنگامی که حرکت می کند و فجر قسم یادشده(همینطور نام سوره )که می تواند تمثیلی از حرکت از ظلمت کفر به روشنایی هدایت باشد.

بنابراین لیل وفجر ولیال عشر ونیز شفع ووتر ، بیشتر دلالت بر زمانهای مقدسی میکند که می تواند در مسیر هدایت وبندگی انسان ، تاثیرگذارترباشد .مثل زمان سحر (حرکت لیل به فجر)وعبادت مخصوص وسفارش شده آن (نماز شب)وروزهایاشب های خاص .

پس از قسمها خداوند باذکر سرگذشت تمدنهای استکباری که در مسیر کفر وضلالت بودندوبه عذاب الهی گرفتارشدند، از حرکت دراین ظلمتها نهی فرموده، سپس با تعمیم آن به زمانهای دیگر وذکر عوامل بروز آن انسانهارا هشدار داده است

ودر پایان بابشارت حرکت در مسیر روشنایی وبندگی وپاداش آن ، آرامش وخشنودی ایشان وخودرا وعده داده است .

به این ترتیب ارتباط قسم ها با دیگر آیات سوره بصورت حرکت از ظلمت به روشنایی با بندگی کاملا مشخص می شود.

به عبارتی آیات پایانی سوره با تعبیرات جالب ودل انگیزی که حاوی لطف وصفا وآرامش است،دعوت مستقیم پروردگار از نفوسی که در پرتو ایمان به حالت اطمینان وآرامش رسیده اند ،دعوتی که آمیخته با رضایت طرفینی است ،رضایت عبد ومعبود و سپس درسلک خاصان درگاه جای گرفتن وبهشت برین،
نتیجه قسمهای سوره را روشن می سازد.

به این ترتیب خطاب کل آیات می تواند به پیامبر اکرم ص ویادر مقیاس وسیعتر به امت ایشان وپیشتازان آنها ،درجهت این باشد که نگران این جریانات استکباری وامکانات وقدرتهای آنها نباشند چراکه خداوند دردنیا وآخرت درکمین آنهاست وهدایتش بدون هیچ خللی گسترش می یابد.



خانم الهه سادات خدایی

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/23 08:48:57 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#6 ارسال شده : 1397/04/18 07:15:41 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
ارتباط فرازهاي مختلف سوره فجر بايكديگر چيست؟ برداشتي متفاوت از قسم هاي ابتداي سوره فجر و ارتباط آن با نفس مطمئنه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَالْفَجْرِ {1}سوگند به سپيده ‏دم
وَلَيَالٍ عَشْرٍ {2}و به شبهاى دهگانه
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ {3}و به جفت و تک
وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ {4}و به شب وقتى سپرى شود
هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ {5}آيا در آنها براى انسانهاي خودكنترل، سوگند(و مفهوم باارزشي) هست؟

✅نكات:

-لغت الفجر،در قران،در 4 سوره دیگر نیز بکاررفته که همگی به معنای صبحگاه بوده،ضمن اینکه یک مقطع خاص زمانی است دارای ارزش نیز میباشد:

قران الفجر،صلاه الفجر،سلام هی حتی مطلع الفجر،ونیز بقره 187 که به زمان مجاز خوردن و اشامیدن تا روشن شدن خط سپید فجر اشاره دارد.

-لیال عشر،را اگر صرفا بخواهیم در قران مصداق یابی کنیم،تنها به ایه 142 اعراف(وواعدنا موسی ثلاثین لیله و اتممناها بعشر فتم میقات ربه اربعین لیله) برمیخوریم که انرا ده شب اضافه شده بر ماموریت اولیه موسی در کوه طور معرفی کرده و طبق روایات،دهه اول ذیحجه و موسم حج و نماد عبادت فردی و مناسک اجتماعی است.

لذا هر دو قسم اول يعني فجر و ليال عشر،به نوعي با عبادت و نماز ملازمه دارد.


-در معنا و مصادیق والشفع و الوتر نیز نظرات ،متفاوت است .از انجا که سه قسم دیگر به مقاطع زمانی خاص اشاره دارد،انتظار میرود که الشفع و الوتر نیز مرتبط با زمان باشند.در این صورت میتوان روز هشتم و نهم(يا دهم و نهم) ذیحجه را که برخی مفسران مصداق این ایه دانسته اند،مناسب ترین فرضيه دانست.

براي روز نهم ذيحجه(عرفه)در سوره بقره چنين امده است:

لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّآلِّينَ ﴿۱۹۸﴾

ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ ﴿۱۹۹﴾

بر شما گناهى نيست كه [در سفر حج] از فضل پروردگارتان [روزى خويش] بجوييد پس چون از عرفات كوچ نموديد خدا را در مشعر الحرام ياد كنيد و يادش كنيد كه شما را كه پيشتر از بيراهان بوديد فرا راه آورد (۱۹۸)

پس از همان جا كه [انبوه] مردم روانه میشوند (به سوي سرزمين مني)شما نيز روانه شويد و از خداوند آمرزش خواهيد كه خدا آمرزنده مهربان است (۱۹۹)

در اين آيات بر ذكر خدا و استغفار،در روز نهم (عرفه)تاكيد شده است.

با این فرض،ایه 4نيز میتواند به اتمام شب دهم و طلوع سپیده دم عید قربان اشاره داشته باشد.و يا بطور مطلق به اتمام شب و طلوع فجري ديگر اشاره نمايد.


⚜اما آيا ارتباطي بين عيد قربان با مفاهيم سوره فجر وجود دارد؟


درسوره حج براي قرباني كردن درحج،آيات زير وجود دارد:

فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ﴿۳۶﴾
از آنها بخوريد و به تنگدست [سائل] و به بينوا[ى غير سائل] بخورانيد اين گونه آنها را براى شما رام كرديم اميد كه شكرگزار باشيد
لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ ﴿۳۷﴾

فولادوند: هرگز [نه] گوشتهاى آنها و نه خونهايشان به خدا نخواهد رسيد ولى [اين] تقواى شماست كه به او مى‏رسد اين گونه [خداوند] آنها را براى شما رام كرد تا خدا را به پاس آنكه شما را هدايت نموده به بزرگى ياد كنيد و نيكوكاران را مژده ده.

آيت الله جوادي املي در تفسير سوره بقره بر اين باور است كه:"قربانی يعني چيزي كه عبد را به مولا نزديك كند، هر عملی كه عبد را به مولا نزديك می‌كند و عامل قرب اوست قربانی خواهد بود؛ چه اينكه نماز_قربانی_نمازگذار است: «الصلاة قربان كل تقی» ، زكات قربانی زكات دهنده است چه اينكه در نهج‌البلاغه به اين صورت آمده است «إنّ الزكاة جعلت مع الصلاة قربانا لاهل الاسلام» اين مضمون در نهج البلاغه هست؛ هر عمل عبادی كه عبد را به مولا نزديك می‌كند قربانی اوست"

پس دو محور عمده در عيد قربان،اطعام سائلين و بي نوايان و نيز تقوا و نزديكي عبد به مولاست كه محور اولي بوضوح در آيه 18 سوره فجر و محور دوم تلويحا در آيات 2و3و 29 سوره فجر نيز حضور دارند.

-جواب 4 قسم مذكور،آيه 5 است كه بصورت استفهامي مطرح شده است.

حجر،به معناي منع است و عقل را هم از انرو كه انسان را از ناشايسته ها منع ميكند،حجر گفته اند.البته با توجه به مواردديگر كاربرد حجر و عقل و فكرو لب ،به نظر ميرسد در اينجا هم نبايد ذي حجر را به عاقلان و خردمندان ترجمه كرد بلكه به افراد خودكنترل و مسلط به بازداري نفس (باتقوا) تعبير كرد.


لذا عصاره اين فراز اينگونه خواهد شد:
🍃🌸عصاره فراز آیات 1-5: قطعا مواقع عبادت و رفتارهاي تقرب جويانه به رب،براي انسانهاي خودكنترل و باتقوا،ارزشمند وقابل استفاده است


أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِعَادٍ {6}مگر ندانستهاى كه پروردگارت با عاد چه كرد
إِرَمَ ذَاتِ الْعِمَادِ {7}با عمارات ستون دار ارم
الَّتِي لَمْ يُخْلَقْ مِثْلُهَا فِي الْبِلَادِ {8}كه مانندش در شهرها ساخته نشده بود

وَثَمُودَ الَّذِينَ جَابُوا الصَّخْرَ بِالْوَادِ {9}و با ثمود همانان كه در دره تخته سنگها را مى بريدند
وَفِرْعَوْنَ ذِي الْأَوْتَادِ {10}و با فرعون صاحب خرگاهها [و بناهاى بلند]
الَّذِينَ طَغَوْا فِي الْبِلَادِ {11}همانان كه در شهرها سر به طغيان برداشتند

فَأَكْثَرُوا فِيهَا الْفَسَادَ {12}و در آنها بسيار تبهكارى كردند
فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذَابٍ {13}[تا آنكه] پروردگارت بر سر آنان تازيانه عذاب را فرونواخت
إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ {14}زيرا پروردگار تو سخت در كمين است

🍃🌸عصاره فراز آیات 6-14: باتوجه به سابقه عذاب کاخ نشینان طغیانگر و فسادگستر ،خدا همواره در کمین اینگونه افراد است

✅نکات:
-در سوره غاشیه برای نخستین بار ،لفظ عذاب بکاررفت برای کسانی که از پیام رسول الله رومیگردانند و عامدانه تکذیب میکنند(فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ ) در سوره فجر به سه نمونه از اقوام گذشته که به عذاب شدیدی دچار شدند،اشاره شده است.

-در اين سوره براي نخستين بار از قوم عاد و فرعون اسم آورده شده است.پيش از اين، تنها در سوره شمس به قوم ثمود(كه طغيان كردند و از مسير تزكيه و فلاح خارج شدند)و سرنوشت انها اشاره شده بود:كذبت ثمود بطغويها

-در هرسه قومی که مثال اورده شده است،به قصرها و بناهای عظیم و خاص آنها که نمادی از فساد و طغیان و روحیه کاخ نشینی سران زر و زور است،اشاره شده است.لذا مصداق ایات فراتر از انسانهای معمولی است بلکه خطاب به قدرتها و سران زر و زور است.


فَأَمَّا الْإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلَاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ {15}
اما انسان هنگامى كه پروردگارش وى را مى آزمايد و عزيزش مى دارد و نعمت فراوان به او مى دهد مىگويد پروردگارم مرا گرامى داشته است

وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ {16}
و اما چون وى را مى آزمايد و روزى اش را بر او تنگ مى گرداند مى گويد پروردگارم مرا خوار كرده است

🍃🌸عصاره فراز آیات 15-16:پندار اشتباه انسان نسبت به گشایش یا تنگی نعمات خدا


نکات:
ارتباط این ایه با فراز قبل ،نشان دهنده این پندار غلط حاکم بر نوع انسانها و نیز سران زر و زور است که نعمتها و امکانات و تجهیزات مادی را نشانه ای از اکرام و تفضل خداوند به خود و محبوبیت در نزد خدا و باعث تفاخر و سروری نسبت به دیگران و ضعفا میدانند.
و بالعکس نیز تنگی روزی و عدم تمکن مالی را نشانه خواری و بی توجهی خدا نسبت به انها میدانند.حال آنكه هر دو حالت مذكور يعني دارايي و نداري،امتحاني از جانب خداوند است.


كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ {17}ولى نه (این پندارشما،غلط است)بلكه يتيم را نمى نوازيد

وَلَا تَحَاضُّونَ عَلَى طَعَامِ الْمِسْكِينِ {18}و بر خوراك[دادن] بينوا همديگر را بر نمى انگيزيد

وَتَأْكُلُونَ التُّرَاثَ أَكْلًا لَّمًّا {19}و ميراث [ضعيفان] را چپاولگرانه مى خوريد

وَتُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا {20}و مال را دوست داريد دوست داشتنى بسيار

🍃🌸عصاره فراز آیات 17-20:مال دوستی شدید شما موجب غفلت از امتحان الهي و چپاول اموال دیگران و مانع ازرسیدگی شما به ضعفای جامعه میشود.

كَلَّا إِذَا دُكَّتِ الْأَرْضُ دَكًّا دَكًّا {21}نه چنان است آنگاه كه زمين سخت در هم كوبيده شود
وَجَاء رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا {22}و [فرمان] پروردگارت و فرشته[ها] صف درصف آيند
وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى {23}
و جهنم را در آن روز [حاضر] آورند آن روز است كه انسان پند گيرد و[لى] كجا او را جاى پندگرفتن باشد

يَقُولُ يَا لَيْتَنِي قَدَّمْتُ لِحَيَاتِي {24}گويد كاش براى زندگانى خود [چيزى] پيش فرستاده بودم
فَيَوْمَئِذٍ لَّا يُعَذِّبُ عَذَابَهُ أَحَدٌ {25}پس در آن روز هيچ كس چون عذابكردن او عذاب نكند
وَلَا يُوثِقُ وَثَاقَهُ أَحَدٌ {26}و هيچ كس چون دربندكشيدن او دربند نكشد

🍃🌸عصاره فراز آیات 21-26:پشیمانی انسان های مذکور از رفتارو پندارشان در دنیا پس از مشاهده سختی عذاب قیامت


يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ {27}اى نفس مطمئنه (مهارشده و ارامش يافته)
ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً {28}خشنود و خداپسند به سوى پروردگارت بازگرد
فَادْخُلِي فِي عِبَادِي {29}و در ميان بندگان من درآى
وَادْخُلِي جَنَّتِي {30}و در بهشت من داخل شو

🍃🌸عصاره فرازآیات 27-30:سرنوشت رضایت بار انسانهایی که در دنیا عبد خدا بودند نه دنیا.


✅نكات:

-اين فراز در واقع با فراز ابتداي سوره مرتبط ومتناسب است.
يعني همان افراد ذي حجر و خودكنترل كه در دنيا بدنبال تقرب به معبود بودند، در آخرت نيز در زمره بندگان خدا ،از زندگي رضايت مندانه اي در بهشت برخوردارند.اين معنا با سوره شمس نيز تاييد ميشود.

در انجا بيان شد كه نفس هم قابليت تقوا و كنترل را دارد و هم قابليت فجور و طغيان(فالهمها فجورها و تقويها).كه حركت در مسير اول ،فلاح و در مسير ديگر،خسران است.(قدافلح من زكيها و قدخاب من دسيها)
هم چنين فرازهاي داخلي سوره نيز با هم مرتبط و متناسب هستند و همه انها بيان رفتار ،عقايد و سرنوشت افراد و اقوام طغيانگري است كه نميتوانند نفس و مال دوستي خود را كنترل كنند. و ميتوان همه آنها را در قالب يك فراز بزرگتر در آورد.

-ارتباط فرازهاي ابتدا وانتهاي سوره با فرازهاي مياني ،نشاندهنده ان است كه افراد عابد و با تقوا در دارايي و نداري، امتحان الهي را باور دارند و از زذايل ذكر شده در سوره بري هستند .حب دنيا را در خود مهار كرده و وظايف خود را در قبال همنوعان و بينوايان ،انجام ميدهند.

و اين همان هشدار شديدي است كه در سوره ماعون به عابدان و نمازگزاران بي توجه به هم نوعان داده شد.

📚درس سوره فجر:ازسرنوشت سخت و تاسف بار دنیوی و اخروی طاغیان مالدوستی که با چپاول اموال دیگران و عدم رسیدگی به ضعف ، فساد در جامعه را گسترش میدهند،عبرت گرفته ومسير خودسازي وبندگي خدا را در پيش گيريد.

اقای سید کاظم فرهنگ

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/23 09:20:06 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#7 ارسال شده : 1397/05/16 07:16:03 ب.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
تفسیر و تدبر در سوره #فجر

🌿🎋🍃🌿🎋🍃🌿🎋🍃🌿🎋

نکات سوره فجر به نقل از #تفسیر_نور


◀️نشانه خرد و عقل، عبرت گرفتن از تاریخ است. «لِذِی حِجْرٍ أَ لَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ»

◀️ قدرت بدون معنویّت، عاملی است برای بر هم زدن امنیّت. جٰابُوا الصَّخْرَ... ذِی الْأَوْتٰادِ.... طَغَوْا فِی الْبِلاٰدِ

◀️ تمدن و پیشرفت، اگر همراه با تقوا و صلاح نباشد عامل سقوط و هلاکت است. «فَصَبَّ عَلَیْهِمْ رَبُّکَ سَوْطَ عَذٰابٍ»

◀️مهلت‌ها شما را مغرور نکند که خدا در کمین است. «إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصٰادِ»

◀️آزمایش‌های الهی گوناگون است، گاهی با رفاه و ثروت انسان را آزمایش می‌کند و گاهی با تنگدستی و مشکلات. ولی انسان عجول که از آزمایش الهی و اهداف آن غافل است، دست به قضاوت‌ها و تحلیل‌ها و تفسیرهای غلط زده و از خداوند گلایه می‌کند.

◀️ آزمایش، وسیله تربیت و رشد انسان است. «الْإِنْسٰانُ إِذٰا مَا ابْتَلاٰهُ رَبُّهُ»

◀️ دریافت‌های انسان بر اساس لطف اوست نه استحقاق ما. پس گرفتار غرور و عجب نشده و از آزمایش غفلت نکنید. «فَأَکْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ»

◀️مهمتر از جسم یتیم روح اوست که باید گرامی داشته شود. «تُکْرِمُونَ» کمبودهای روحی را با احترام و محبت جبران کنید. (اولین انتظار یتیمان احترام به شخصیّت آنان است) «تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ»

◀️ در مورد کارهای خداوند، قضاوت نابجا نکنید. دلیل تنگی رزق را بی اعتنائی خداوند نپندازید، بلکه نتیجه عملکرد خودتان بدانید. «کَلاّٰ بَلْ لاٰ تُکْرِمُونَ الْیَتِیمَ»

◀️احسان به دیگران، در رزق و روزی انسان نقش مهمی دارد. «لاٰ تُکْرِمُونَ - فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ»

◀️بینوایان نباید گرسنه بمانند. با انفاق خود، با تشویق دیگران باید به آنان رسیدگی کرد. «تَحَاضُّونَ عَلیٰ طَعٰامِ الْمِسْکِینِ»

◀️ علاقه به مال فطری است، آنچه مذموم است، علاقه شدید است «حُبًّا جَمًّا»

◀️ممکن است برای کیفرهای خداوند در دنیا مشابهی باشد، امّا در آخرت عذاب الهی مشابه ندارد. «فَیَوْمَئِذٍ لاٰ یُعَذِّبُ عَذٰابَهُ أَحَدٌ»


🌿🎋🍃🌿🎋🍃🌿🎋🍃🌿🎋

ویرایش بوسیله کاربر 1397/05/17 03:51:34 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

admin Offline
#8 ارسال شده : 1397/08/26 09:00:25 ق.ظ
admin

رتبه: Administration

گروه ها: Administrators, Moderator, member
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 419

9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
اصل ارسال توسط : به ناز برو به اراسل نقل قول شده
ارتباط فرازهاي مختلف سوره فجر بايكديگر چيست؟ برداشتي متفاوت از قسم هاي ابتداي سوره فجر و ارتباط آن با نفس مطمئنه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان

وَالْفَجْرِ {1}سوگند به سپيده ‏دم
وَلَيَالٍ عَشْرٍ {2}و به شبهاى دهگانه
وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ {3}و به جفت و تک
وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ {4}و به شب وقتى سپرى شود
هَلْ فِي ذَلِكَ قَسَمٌ لِّذِي حِجْرٍ {5}آيا در آنها براى انسانهاي خودكنترل، سوگند(و مفهوم باارزشي) هست؟
اقای سید کاظم فرهنگ


سلام، آقای مهندس فرهنگ

عنایت داشته باشید که "لیال عشر" نکره است و "ذلک" مفرد.


چون تعبیر "لیال عشر" معرفه نیست پس نمیتواند اشاره به ده روز خاص یا مذکور در جایی یا معهود در قلان اذهان و مانند اینها باشد.

در عین حال، البته میتواند احتمالن به مثلن همان ده روز تتمه میقات (که کرد آنچه را کرد) و یا به چیزهای دیگری ایهام داشته باشد، ولی خود معنای اصلی باید نکره باشد. خب، پس "یک مجموعه ده روزه نامشخص" چه معنا و چه اهمیتی دارد؟؟

گویا اوایل سوره فجر مال حدود سالهای 2 و 3 بعثت است و اشاره به میقات جناب موسا و تعبیر "و اتتممناها بعشر" مربوط به حدود 7 یا 8 سال بعدش باشد.
در سنت یهودی گویا همان چهل روز مطرح است و تفصیلی در کار نیست. البته به جز اشاره کلی به "تأخیر موسا در بازگشت".

در باره مفرد بودن "ذلک" پرسش این است که مرجع این اشاره دقیقن چیست. گویا بیشتر همینگونه که شما هم آورده اید ترجمه میکنند. ولی متن آشکارا غیر این است.
عجیب نیست؟!


پاسخ:

با سلام و تشكر از شما

چند نكته لازم بذكر است:

1-"تنوین انواعی دارد كه یكی ازآنها برای تنكیر است. به عبارت دیگر تنوین از علائم اسم بودن كلمه است و به خودی خود نشانگر نكره بودن اسم نیست .میزان برای تشخیص اسم های نكره ،تنوین نیست.تنوین فقط نشانگر اسم بودن یك كلمه است . پس از شناخت معارف،اگر اسمی خارج از چار چوب كلمات معرفه بود ، نكره است.

نوع ديگر تنوين،تنوین تمكین تنوینی است كه به آخر اسماءمعرب منصرف ملحق میشود تا گویای این مطلب باشد كه این كلمه در اسم بودن از دیگر انواع اسم قوی تر است.
اين نوع تنوين،غالب تنوین ها را شامل می شود
الاسمُ المعربُ المنصرفُ الخالی من «ال» و «الاضافهِ» حقُّهُ التنوین التمکین"

لذا در قران سه شبي كه زكريا نتوانست سخن بگويد و هفت شب عذاب قوم عاد هم بصورت تنوين دار امده است.

2-درست است كه سوره فجر اوايل نزول است و سوره اعراف ،نيمه دوم مكه
اما روال قران معمولا اين گونه است كه در ابتدا يك مطلب و موضوع را باختصار اعلام ميكند سپس تفصيل ميدهد.

3-ذلك درست است كه مفرد است اما منحصرا به يك اسم اشاره نميكند.همانگونه كه در عرف و نيز قران،از اسامي اشاره استفاده ميشود،به انچه قبلا گفته شد هم اشاره دارد(نمونه معروف آن،بنابراين خودمون كه يعني طبق همه انچه تاحالا گفتيم)ودر اينجا يعني همه قسمهاي ذكر شده

يك نمونه قراني ان هم سوره قاف ايه 37 است كه عليرغم جمع بودن اقوام در ايه قبل،ذلك امده و به همه انها اشاره دارد.

سيدكاظم فرهنگ
سمیرا گودرزی Offline
#9 ارسال شده : 1400/09/04 06:57:45 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 114
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران




فجر:17
كَلَّا بَل لَّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ
هرگز [چنين نيست]، بلكه [اختلاف طبقات و فقر و فلاكت ناشي از اين است كه] شما يتيم را گرامي نمي‌داريد،17

__
17 - جسم يتيم نياز به تغذيه مادي، و روح و روانش نياز به احترام و اكرام و آغوش مهر و محبّت دارد. تكرار 23 بار واژة يتيم [مفرد و جمع و معرفه و نكره] در قرآن نشانة اهميت اين موضوع در آن مقطعِ تاريخي است. احسان به يتيمان، اطعام و انفاق به آنها مكرّر در قرآن توصيه شده است [انسان 8 (76:8) ، بلد 15 (90:15) ، بقره 83 (2:83) و 177 (2:177) و 215 (2:215) ، نساء 8 (4:8) و 36 (4:36) ، انفال 41 (8:41) ، حشر 7 (59:7) ]، البته اين جنبة مادّي موضوع است، اما از نظر مهرورزي، كرامت قائل شدن، پناه دادن و جنبه‌هاي عاطفي نيز قرآن سفارش‌هاي ديگري هم كرده است [فجر 17 (89:17) ، ضحي 9 (93:9) ، ماعون 2 (107:2) ، ضحي 6 (93:6) ].


    
┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

فجر:30
وَادْخُلِي جَنَّتِي
و به بهشت من درآي.27

__
27 - تكرار دو بار ضمير متكلّم وحده: بندگان من، و بهشت من، نهايت عنايت و لطف ربوبي را به بندگاني كه به قرب او نزديك شده و آرامش و راحت ابدي يافته‌اند نشان مي‌دهد. تاريخ بشري از اين «نفوس مطمئنه» كه در شب‌هاي ظلماني حاكميت ظالمان و در مصيبت و محنت و زير و رو شدن‌هاي روزگار خم به ابرو نياورده و در آغوش امنيت ايماني و اطمينان ياد خدا آرميدند، مصاديق ممتازي، از جمله امام حسين و ياران شهيدش، را نصب‌العين آيندگان كرده است، همانها كه مولوي در رجوع‌شان به ربّ و پاك ماندن و به نور حق و رضايت رسيدن‌شان آورده است:
ارجـعي بشنـو نـور آفتــاب
سوي اصل خويش بازآمد شتاب
نه ز گلخنها براو ننگي بماند
نـه ز گلشنهـا بـر او رنگي بمـاند
نورِديده، نور ديده بازگشت
ماند در سوداي او صحرا و دشت

📚تفسیر آقاے بازرگان

ـ
ali Offline
#10 ارسال شده : 1402/02/30 03:05:39 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
نكات تفسيري مهم سوره فجر از تفسير تسنيم

« و لیال عشر »

لیالی عشر خصیصه‌ای دارد که گفتند این به همان دهه ذی حجّه قابل تطبیق است دَه شب
. این دَه شب، گذشته از اینکه فضایل و برکات فراوانی در آن لیالی که از میقات إحرام بستند و وارد مکه شدند و از مکه که إحرام بستند وارد سرزمین عرفات می‌شوند، آنجا این خصوصیت‌های عبادی سرجایش محفوظ است اینها درست است این دهه ذی حجّه است؛ اما در جریان اربعین کلیمی آن دهه ذی حجّه خیلی اثر مؤثری دارد. حضرت کلیم الهی موسی(سلام الله علیه) که از اول ذی قعده مهمان الهی در طور شد و بعد دَه شب هم اضافه شد چهل شب شد،

﴿وَ الشَّفْعِ وَ الْوَتْرِ﴾
اين جمله با روز ترويه - هشتم ذى الحجه - و روز عرفه قابل انطباق هست، مخصوصا اين تطبيق در صورتى كه مراد از فجر و ليالى دهگانه فجر ذى الحجه و شبهاى دهه اول آن باشد مناسب تر است.
این هم می‌تواند به مسئله زوجیت و ریاضیات و عدد و نظم حرکت کند که چه چیزی باید شفع باشد چه چیزی باید وتر باشد؟اعضای بدن انسان چه چیزی باید شفع باشد چه چیزی باید وتر باشد؟
در جهان چه چیزی باید شفع باشد چه چیزی باید وتر باشد؟ حالا آن لیالی دَه‌گانه هم شب‌های وتر یعنی تَک آن یا فَرد آن یک اثری دارد، شب‌های زوج آن یک اثری دارد آن هم می‌تواند باشد.

و در جمله (و الليل اذا يسر) كلمه (يسر) مضارع از مصدر (سرى ) است، كه به معناى رفتن شب، و پشت كردن آن است، و كلمه (حجر) به معناى عقل است، پس در اين آيه به صبح، و شبهاى دهگانه و شفع و وتر و شب، وقتى پشت مى كند، سوگند ياد شده.

این قَسم‌ها را خدا قَسم سنگین می‌داند می‌گوید یک انسان عاقل به همین‌ها اکتفا می‌کند، می‌گوید همه اینها آیات الهی‌اند دقیق‌اند ریاضی‌اند، اولین و آخرین جمع بشوند نمی‌توانند شب بیاورند نمی‌توانند روز بیاورند ﴿هَلْ فی‏ ذلِکَ قَسَمٌ لِذی حِجْرٍ﴾ یعنی «ذی عقل»، عاقل می‌داند که این قَسم‌ها کافی است


﴿إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ»
اینکه فرمود با فرعون بودیم اینها را در دریا ریختم، با آل ثمود بودیم،فرمود ﴿إِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصادِ﴾؛ در کمین است، دور نیست از هیچ چیزی دور نیست «مَعَ کُلِّ شَیْ‏ءٍ»]است ﴿وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَریدِ﴾ است آن معیت قیومیه است که با همه «علی السواء» است؛ اما این معیتی است که چه وقت ـ خدای ناکرده ـ مؤمن می‌لغزد فوراً جبران ‌کند یا چه وقت قدرتمند یا زورمدار بخواهد گردن‌کشی کند که گردن او را بشکند، این یک معیت خاصه است

بعد فرمود: ﴿فَأَمَّا الْإِنْسانُ﴾ این انسان عادی ،این بینش او و گرایش او و دانش او همین است که اگر یک وقت وضع مالی او خوب بود در سلامت بود در رفاه بود در نعمت بود می‌گوید خدا مرا گرامی‌داشت مرا محترم کرد..
و اگر یک آزمایش بشود امتحان بشود به بیماری یا به فقر یا مشکلات دیگر می‌گوید خدا مرا اهانت کرد.
این معیار اهانت و اکرام را در ثروت می‌داند! در حالی که فرمود این چنین نیست

هم ثروت ابتلاء و امتحان است هم نداشتن. هم سلامت ابتلاء و امتحان است هم بیماری.

در هر دو حال ما داریم او را امتحان می‌کنیم. آنها که در بیمارستان هستند روی تخت هستند مبتلا به مرض‌اند کسانی که در منزل روی تخت سلامت آسایشی دارند سالم زندگی می‌کنند مبتلا به سلامت هستند

﴿کَلاَّ﴾ ما کسی را اهانت نکردیم ما امتحان کردیم.ما یک کلاس امتحان داریم به نام کلاس (ثروت)
، یک کلاس امتحان داریم به نام کلاس( فقر؛ ) گاهی آنها را اینجا می‌نشانیم گاهی اینها را آنجا می‌نشانیم
این طور نیست که اگر کسی غنی است همیشه آبا و أجدادش غنی باشند خیلی‌ها فقیرزاده هستند غنی‌ می‌شوند، خیلی‌ها غنی‌زاده‌اند فقیر می‌شوند خیلی فقیرزاده‌اند غنی می‌شوند؛ همین‌طور امتحان است

.فرمود ما امتحان می‌کنیم؛ ولی شما آن کار اساسی را نمی‌کنید. ﴿کَلاَّ بَلْ لا تُکْرِمُونَ الْیَتیمَ﴾؛ شما یتیم را گرامی نمی‌دارید.


﴿دَکًّا دَکًّا﴾ آنجا را می‌کوبیم آنجا را می‌کوبیم آنجا را می‌کوبیم ﴿صَفًّا صَفًّا﴾ فرشته‌ها آنجا صف می‌بندند اینجا صف می‌بندند؛ یعنی یک صف، در حالی که صفوف فراوانی است برای ملائکه اینها یک درجه نیستند،

حالا در چنین صحنه‌ای می‌خواهد جریان جهنم را ترسیم بکند؛ حالا افتادن در آن هیچ! خدا نکند هم ببینیم. آن وقتی که نعره می‌کشد مگر کسی می‌تواند تحمل بکند،

مسئله آوردن جهنم در قرآن مطرح است که جهنم را می‌آورند؛ معلوم می‌شود که جهنّم یک چیز منقولی است. فرمود وقتی که همه جا را کوبیدیم، فرشته‌ها هم همه اینها صف بستند جهنم را می‌آورند
فرمود وقتی که همه جا را کوبیدیم، یک؛ همه فرشته‌ها هم صف بستند، دو؛ دستور الهی می‌رسد که جهنم را بیاورید.
جهنم مثلثی است که سه ضلع دارد این اضلاع سه‌گانه را قرآن در سه بخش از آیات مشخص کرد که این اضلاع سه‌گانه جهنم عناصر محوری جهنم چه کسانی هستند؟ یک مواد اولیه را که سابقاً هیزم بود حالا یا بعد ذغال سنگ است یا نفت است یا گازوئیل است این مواد اولیه سوخت و سوز است این را می‌ریزند، بعد چیزی که آتش‌زنه است؛ حالا یا مواد «تی‌‌ان‌تی» که با آن این مواد آماده مشتعل می‌شود، این را می‌ریزند، این کوره مشتعل می‌شود، این دو؛ بعد آن چیزهایی که باید بریزند اینجا و آب بکنند یا داغ بکنند می‌ریزند، این سه. این کار کوره است. این کوره جهنم را ذات اقدس الهی مشخص کرد. فرمود هیزم آن خود ظالمین هستند آن اختلاسی است آن نجومی است، ما از جنگل هیزم نمی‌آوریم، این قاسطانی که در برابر حضرت امیر ایستادند اینها هستند

آن چیزی که این مواد را مشتعل می‌کند به آن می‌گویند: ﴿وَقُودُ النَّار﴾؛ «وقود» هم خود همین انسان‌ها هستند منتها آنکه سرقت جزئی دارد آن جزء حطب است، آنکه اختلاس و نجومی دارد او جزء وقود است.
سوم: بقیه انسان‌ها را در آتش می‌اندازند. پس هر سه انسان شد؛ یعنی آن مواد اولیه‌اش هم انسان شد، آن گازوییل هم انسان شد، آن بنزین هم انسان شد، آن «تی‌ان‌تی» هم انسان شد چیزی دیگر نیست. خود انسان هیزم است خود انسان وقود است، خود افراد دیگر هستند و باید تعذیب بشوند

دیگران این احتمال را دادند که اینکه فرمود: ﴿وَ جی‏ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ﴾؛ جهنم را می‌آورند یعنی جهنم بروز می‌کند وگرنه جهنم آوردنی نیست و آیه سوره «نازعات» را هم شاهد آوردند که در آن سوره وقتی از جریان جهنم یاد می‌کند ﴿فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْکُبْری ٭ یَوْمَ یَتَذَکَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعی‏ ٭ وَ بُرِّزَتِ الْجَحیمُ لِمَنْ یَری﴾[14]‏ جهنم دیده می‌شود. خواستند بگویند این ﴿وَ جی‏ءَ یَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ﴾ همان ﴿بُرِّزَتِ الْجَحیمُ لِمَنْ یَری﴾ است؛
ما باید خودمان را دریابیم که نسوزیم.

یا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ (27) ارْجِعی‏ إِلی‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً (28) فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی (29) وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی‏ (30)﴾.

بخش پایانی سوره مبارکه «فجر» درباره کسانی است که وارسته شدند از غیر خدا و وابسته شدند به خود خدا، نه به خود متّکی‌اند نه به غیر خدا.
این گونه از افراد کسانی‌اند که در عقاید و اخلاق و حقوق و اعمال برابر شریعت عمل کردند و از نظر اعتقادی غیر خدا را باور ندارند و چون می‌دانند ذات اقدس الهی ﴿بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ﴾است و رحمان مطلق است و ﴿بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیمٌ﴾است قلب آرامی دارند مطمئن می‌شوند.

فرمود: یا ﴿أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ٭ ارْجِعی‏ إِلی‏ رَبِّکِ﴾ در حالتی که هم مطمئنه هستی هم راضی هستی هم خدا از تو راضی است چون مرضی خدا هستی. آن وقت وارد بندگان خاص من شو: ﴿فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی﴾ نظیر اینکه آنجا فرمود: ﴿لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحینَ﴾. ﴿وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی﴾ که این «جنة اللّقاء» است که فوق جنت‌های دیگر است.

خدای سبحان که می‌فرماید: ﴿فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی ٭ وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی‏﴾ مثل اینکه در قسمت دیگر فرمود: ﴿لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِی الصَّالِحینَ﴾] ما اینها را در صالحین قرار می‌دهیم؛

از این به بعد که فرمود: ﴿ارْجِعی‏ إِلی‏ رَبِّکِ راضِیَةً مَرْضِیَّةً ٭ فَادْخُلی‏ فی‏ عِبادی﴾ بندگان خاص من، ﴿وَ ادْخُلی‏ جَنَّتی‏﴾؛ «جنة اللّقاء» همان است که در پایان سوره مبارکه «قمر» آمده که ﴿إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ ٭ فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ عِندَ مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ﴾«واو» عطف نیست، جدا نکرده دو چیز نگفته است؛ گفت اینها وارد بهشت می‌شوند؛ ﴿فِی مَقْعَدِ صِدْقٍ﴾ در جایی می‌نشینند که نزدیک ملیک مقتدر است.
بنابراین آن می‌شود «جنة اللّقاء» که برای خواص است، در موارد دیگری دارد که ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الأنْهَارُ﴾] این برای اوساط از اهل ایمان است.


«و الحمد لله رب العالمین

ویرایش بوسیله کاربر 1402/02/30 04:23:20 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.611 ثانیه ایجاد شد.