بـسـم اللّه الرّحـمـن الرّحـيـم
ق و القـران المـجـيـد (1)
ق. به قرآن مجيد سوگند.
🔸 درب پاراگراف اول : آیه ۱
به قرآن مجید سوگند ، که سخنش وپیام آورش (بر وجود رستاخیز ) حق است.
بـل عـجبوا ان جاءهم منذر منهم فقال الكافرون هذا شى ء عجيب (2)
ءاذا متنا وكنا ترابا ذلك رجـع بـعـيـد (3)
قـد عـلمـنـا مـا تـنـقـص الارض مـنـهـم و عـنـدنـا كـتـاب حـفـيـظ (4)
بـل كـذبوا بالحق لما جاءهم فهم فى امر مريج (5)
تو را ما فرستاديم ليكن كفار تعجب كردند كه از جنس خودشان كسى به عنوان بيمرسان از ناحيه خدا آيد، لذا كفار گفتند اين چيز عجيبى است (2).
آيا وقتى مرديم و خاك شديم ؟ اين برگشتن بعيدى است (3).
بـا ايـنـكـه مـا مـى دانـيم كه زمين از ايشان چه مقدار كم مى كند و نزد ما كتابى است كه (از خطر اشتباه و يا حوادث ) محفوظ است (4).
بـلكـه ايـنـان با حق دشمنى دارند و آن را هر چه باشد تكذيب مى كنند پس ايشان در امرى حيرت آورند (با اينكه حق را تشخيص مى دهند باز انكار مى كنند) (5).
🔸 درب پاراگراف دوم : (آیات ۲ تا ۵
چگونه کفار بازگشت بسوی پروردگار را تکذیب می کنند ، درحالیکه خداوند قادراست جسم ازبین رفته شان را بطورکامل برای حضور در پیشگاهش باز گرداند؟( چراکه درلوح محفوظ ،اطلاعات انسانها ثبت شده است )
افلم ينظروا الى السماء فوقهم كيف بنيناها و زينها و ما لها من فروج (6)
و الارض مددناها و القينا فيها رواسى و انبتنا فيها من كـل زوج بـهـيـج (7)
تبصره و ذكرى لكل عبد منيب (8)
و نزلنا من السماء ماء مبركا فانبتنا به جنات و حب الحصيد (9)
و النخل باسقات لها طلع نضيد (10)
رزقا للعباد و احيينا به بـلده ميتا كذلك الخروج (11)
مـگر تاكنون سر بلند نكرده و به آسمان بالاى سر خود نگاهى نينداخته اند كه چگونه آن را بنا كرديم و آن را با ستارگان زينت داديم (6).
و مـگـر زمـيـن زيـر پـاى خـود را نديدند كه گسترده اش كرديم و كوههاى ريشه دار در آن جايگزين كرديم و در آن از هر صنف گياه مسرت انگيز رويانديم (7).
تا مايه بصيرت و تذكر هر بنده اى باشد كه دائما به سوى ما توبه مى آورد (8).
و از آسمان، آبى پر بركت نازل كرديم و به دنبالش باغها و دانه هاى درو كردنى رويانديم (9).
درختان خرماى بلند با ميوه هاى روى هم چيده (10).
تـا رزق بـندگان باشد، همچنان كه با آن آب پر بركت شهرى مرده را زنده كرديم زنده كردن انسانها نيز اين طور است (11).
🔸 درب پاراگراف سوم : آیات ( ۶ تا ۱۱)
توجه به نظام آفرینش ووجود آسمانها وزمین ورویش گیاهان (با ریزش باران بر زمین مرده )،انسانها را بر نعمتهای بیشمارالهی وحیات مجددش واقف می ساز
كذبت قبلهم قوم نوح و اصحاب الرس و ثمود (12)
و عاد و فـرعـون و اخـوان لوط (13)
و اصـحـاب الايـكـه و قـوم تـبـع كل كذب الرسل فحق وعيد (14)
افـعـيـيـنـا بالخلق الاول بل هم فى لبس من خلق جديد (15)
قبل از اين كفار، قوم نوح و اصحاب رس و ثمود تكذيب كردند (12).
و همچنين عاد و فرعون و مردم لوط (13).
و اصـحـاب الايكه و قوم تبع كه همه آنان رسولان را تكذيب كردند و تهديد خدا در باره شان محقق شد (14).
مـگر ما از آفريدن بار نخست عالم خسته شديم ؟ نه همه اين حرفها را مى دانند ولى نسبت به خلقت جديد در قيامت شك دارند (15).
🔸 درب پاراگراف چهارم : آیات ( ۱۲ تا ۱۵)
اقوام گذشته نیز با تکذیب پیامبرشان ، قیامت را انکار کردند وعذاب الهی بر ایشان محقق گردید
و لقد خلقنا الانسان و نعلم ما تـوسـوس به نفسه و نحن اقرب اليه من حبل الوريد (16)
اذ يتلقى المتلقيان عن اليمين و عـن الشـمـال قـعـيـد (17)
مـا يـلفـظ من قول الا لديه رقيب عتيد (18)
و جاءت سكره الموت بـالحـق ذلك مـا كـنـت مـنـه تـحـيـد (19)
با اينكه ما انسان را آفريديم و مى دانيم چه چيزهايى را دلش وسوسه مى كند و ما از رگ گـردن بـه او نـزديكتريم (16). (كافى است به ياد آرى اين معنا را كه ) دو ماءمور ما در طرف راست و چپ او نشسته اعمال او را مى گيرند (17).
هيچ سخنى در فضاى دهان نمى آورد مگر آنكه در همانجا مراقبى آماده است (18).
و سـكـرات مـرگ كه قضاء حتمى خدا است مى آيد و به انسان گفته مى شود اين همان بود كه براى فرار از آن حيله مى كردى (19).
🔸 درب پاراگراف پنجم : آیات( ۱۶ تا ۱۹)
خالق قادرانسان که بر زوایای وجودی مخلوقش کاملا آگاه است وبر وی مراقبینی گماشته است ،بالاخره وی را باز می گیردوبازخواست می کند!.
و نـفخ فى الصور ذلك يوم الوعيد (20)
و جاءت كـل نـفس معها سائق و شهيد (21)
لقد كنت فى غفله من هذا فكشفنا عنك غطاءك فبصرك اليوم حـديـد (22)
و قـال قـريـنـه هـذا مـا لدى عـتـيـد (23)
و چـون در صـور دمـيـده مـى شـود بـه او مى گويند اين است آن روزى كه بدان تهديد مى شدى (20).
و هر فرد كه به عرصه قيامت مى آيد يك نفر از پشت سر او را مى راند و يك نفر هم گواه با او است (21).
بـه او گـفـتـه مى شود اين وضع كه مى بينى در دنيا هم بود اما تو از آن در پرده اى از غفلت بودى ما امروز پرده ات را كنار زديم اينك ديدگانت امروز تيزبين شده است (22).
فرشته موكل بر او مى گويد اينك نامه عمل او نزد من حاضر است (23).
🔸 درب پاراگراف ششم : آیات (۲۰ تا ۲۳)
وانسان ،بادمیده شدن در صور ، حضور در پیشگاه خالق ، ووجود فرشتگان حرکت دهنده وشاهد خود را بسان آنچه که در دنیا بوده ولی درک نکرده بود ،در می یابد
القـيـا فـى جـهـنـم كـل كـفـار عـنـيـد (24)
مـنـاع للخـيـر مـعـتـد مـريـب (25)
الذى جـعـل مـع اللّه الهـا اخـر فـالقـيـاه فـى العـذاب الشـديـد (26)
(به آن دو خطاب مى رسد) به دوزخ اندازيد هر كافر معاند را (24).
و هر مناع خير و متجاوز و هر كس كه مردم را در راه هدايت متحير مى كرد (25).
هـمـانـى كـه بـا خـدا، خـدايـى ديـگـر گـرفـتـه پـس داخل عذاب شديد بيافكنيدش (26).
🔸 درب پاراگراف هفتم : آیات (۲۴ تا ۲۶)
درآنروز کافران سرکش ، وممانعت کنندگان از خیر وظالمان وکسانی که درراه خدا شک وتردید ایجاد میکنند وشریکانی بروی قائلند،در دوزخ افکنده می شوند
قـال قـريـنـه ربـنـا مـا اطـغـيـتـه و لكـن كـان فـى ضـلال بـعـيـد (27)
قـال لا تـخـتـصـمـوا لدى و قـد قـدمـت اليـكـم بـالوعـيـد (28)
مـا يـبـدل القـول لدى و مـا انـا بـظـلام للعـبـيـد (29)
يـوم نـقول لجهنم هل امتلات و تقول هل من مزيد (30)
قرين او (شيطان ) مى گويد پروردگارا من او را به طغيان وا نداشتم و ليكن او خودش در ضـلالتـى بعيد بود (27). (خطاب مى رسد) نزد من مخاصمه مكنيد كه من قبلا همه شما را هشدار داده بودم (28).
نزد من هيچ سخنى تبديل نمى پذيرند و من نسبت به بندگان، ستمكار نيستم (و اين عذاب مولود عمل خود آنان است ) (29).
روزى كه به دوزخ مى گوييم آيا پر شدى و مى گويد آيا باز هم هست (30).
🔸 درب پاراگراف هشتم : آیات (۲۷ تا ۳۰)
در آنروز کافران ناباورانه ،قضای حتمی الهی ( نتیجه اعمالشان )را درک می کنند وحتی شیطان هم مسئولیت اعمالشان را به خودشان واگذار می کند.
و ازلفت الجنه للمتقين غير بعيد (31)
هذا ما تـوعـدون لكل اواب حفيظ (32)
من خشى الرّحمن بالغيب و جاء بقلب منيب (33)
ادخلوها بسلام ذلك يـوم الخـلود (34)
لهم ما يشاؤ ن فيها و لدينا مزيد (35)
روزى كه بهشت را به نزديك متقين مى آورند به فاصله اى كه دور نباشد (31).
ايـن اسـت آنـچـه وعـده اش را به شما و به هر توبه كارى كه احكام او را حفظ مى كند داده (32).
به هر كسى كه به غيب از خداى رحمان بترسد و با قلبى بيايد كه همواره به سوى خدا مراجعه مى كرده (33).
او را به سلامت داخل بهشت كنيد امروز روز جاودانه است (34).
و ايـشـان نـه تنها هر چه بخواهند در اختيار دارند بلكه چيزهايى در اختيارشان خواهد بود كه از حيطه خواستشان بيرون است (35).
🔸 درب پاراگراف نهم : آیات( ۳۱ تا ۳۵)
در آنروز متقین ، توبه کنندگان ،حافظان احکام الهی و خاشعان دربرابر پروردگار به بهشت با نعمتهای بیشمارش ورودخواهند کرد.
و كم اهلكنا قبلهم من قرن هم اشد منهم بطشا فنقبوا فى البلاد هل من محيص (36)
ان فى ذلك لذكرى لمن كان له قلب او القى السمع و هو شهيد (37)
و لقد خلقنا السموات و الارض و ما بينهما فى ستة ايام و ما مسنا من لغوب (38)
و چـه بـسـيـار از امت ها كه قبل از اينان هلاك كرديم با اينكه از اينان نيرومندتر بودند و به داعى فرار از نيستى در بلاد ديگر رخنه مى كردند (36).
بـه درسـتـى كه در اين معنا تذكرى است براى هر كس كه فهم داشته و گوش فرا دهد و حاضر باشد (37).
و چـگـونـه تـذكـر نباشد با اينكه ما آسمانها و زمين و آنچه را بين آن دو است در شش روز بيافريديم و دچار خستگى هم نشديم (38).
🔸 درب پاراگراف دهم : آیات( ۳۶ تا ۳۸)
براستی که دقت در سرنوشت امتهای گذشته وآفرینش مقتدرانه خلقت ، جای تذکر برای پندپذیران وصاحب دلان است.
فـاصـبـر عـلى مـا يـقـولون و سـبـح بـحـمـد ربـك قـبـل طـلوع الشـمـس و قبل الغروب (39)
و من اليل فسبحه و ادبار السجود (40)
و استمع يوم يناد المناد من مكان قـريـب (41)
يـوم يسمعون الصيحه بالحق ذلك يوم الخروج (42)
انا نحن نحيى و نميت و الينا المصير (43)
يوم تشقق الارض عنهم سراعا ذلك حشر علينا يسير (44)
نحن اعلم بما يقولون و ما انت عليهم بجبار فذكر بالقران من يخاف وعيد (45)
پس در برابر آنچه مى گويند خويشتن دارى كن و به حمد پروردگار خود تسبيح گوى، هم قبل از طلوع خورشيد و هم قبل از غروب (39).
و پاره اى از شب را، و به دنبال سجده ات او را تسبيح گوى (40).
و بگوش باش روزى كه منادى از مكانى نزديك ندا برمى آورد (41).
روزى كـه هـمه آن صيحه را كه قضائش حتمى است مى شنوند كه روز خروج از قبرها است (42).
به درستى اين ماييم كه زنده مى كنيم و مى ميرانيم و بازگشت به سوى ما است (43).
بازگشت در روزى كه زمين به زودى از روى آنان مى شكافد و آن حشرى است كه براى ما آسان است (44).
مـا بـه آنچه مى گويند داناييم و تو نمى توانى مردم را به آنچه مى خواهى مجبور كنى پس تنها با قرآن كسانى را تذكر بده كه از تهديد خدا بيمناكند (45).
🔸 درب پاراگراف یازدهم : آیات( ۳۹ تا ۴۵)
ای پیامبر دربرابر لجاجتهای کافران آرام باش که وعده ما بر بازگشت آدمیان ،حتمی ونزدیک است .
پس تسبیح گوی پروردگارت باش و سخن حق (قرآن ) را تنها بر حق پذیران تلاوت کن .
🔰 درس سوره :
هشدار به انسانها ، در پذیرش سخن خداوند ( قرآن) وانذار پیامبرش در برپایی قطعی روز رستاخیز وحضور در پیشگاه عدل الهی جهت دریافت نتیجه ایمان وتکذیب ونیز عبرت از سرنوشت گذشتگانی که در تکذیب خود اصرار ورزیدند.
خانم الهه سادات خدایی
ویرایش بوسیله کاربر 1397/10/29 03:59:04 ب.ظ
| دلیل ویرایش: مشخص نشده است