رتبه: Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/07/06 ارسالها: 27
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
قرآن کریم، با همه ی کتاب های آسمانی دیگر، در جهاتی هم چون آسمانی بودن، نور و رحمت و هدایتگری مشترک است؛ چنان که خود می گوید: «... قدجائکم من الله نور و کتاب مبین یهدی به الله من اتّبع رضوانه سبل السلام و ...» [المائده / 15 و 16]: به راستی از ناحیه ی خدا، نوری و کتابی روشنگر آمده است. خداوند به وسیله آن هر که را در پی خشنودی او باشد، به راه های سلامت هدایت می کند.
و درباره ی تورات می فرماید: «انا انزلنا التوریه فیها هدی و نور...» [المائده / 44]: ما تورات را نازل کردیم که در آن هدایت و نوری است...
و درباره ی انجیل نیز فرموده است: «و آتیناه الانجیل فیه هدی و نور...» [المائده / 46]: و به او (عیسی بن مریم) انجیل را دادیم که در آن هدایت و نوری است.
پس هر سه کتاب آسمانی- قرآن، انجیل و تورات- از ناحیه ی خداوند، کتاب نور و هدایتند. اما در این میان، قرآن کریم ویژگی هایی دارد که آن را از سایر کتاب های الهی ممتاز می کند. مهم ترین این ویژگی ها سه امر است:
اول : جهانی و جاودانه بودن قرآن کریم[الاعراف / 158 ، الانعام / 19 و...]
قُلِ اللّهِ شَهِيدٌ بِيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ
دوم : معجزه بودن آن[العنکبوت / 51 و ...]
وَقَالُوا لَوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ ﴿۵۰﴾
فولادوند: و گفتند چرا بر او از جانب پروردگارش نشانه هايى [معجزه آسا] نازل نشده است بگو آن نشانه ها پيش خداست و من تنها هشداردهنده اى آشكارم
أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۱﴾
فولادوند: آيا براى ايشان بس نيست كه اين كتاب را كه بر آنان خوانده مى شود بر تو فرو فرستاديم در حقيقت در اين [كار] براى مردمى كه ايمان دارند رحمت و يادآورى است
سوم : محفوظ بودن آن به حفظ الهی و با وعده ی خدای رحمان[الحجر / 9].
إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۹﴾
فولادوند: بى ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود
ویژگی اعجاز از شاخصه های بزرگ قرآن کریم است. توضیح این که : کتاب های پیشین به عنوان سند نبوت پیامبران مطرح نبوده اند و پیامبران الهی برای اثبات رسالت خود بر دلیل دیگری تکیه داشته اند.
رسالت حضرت موسی بن عمران(ع) درآغاز با دو «آیت» و «برهان» رسمی از ناحیه ی پروردگار قرین گردید که بعدها هفت آیت دیگر بر آن ها افزوده گشت[الاسراء / 101].
و حضرت عیسی بن مریم(ع) به روح القدس مؤیّد گردید[البقره / 87] و اعلام کرد که: «من با اذن خدای رحمان نابینای مادرزاد و بیماری پیسی را شفا می بخشم؛ و مردگان را زنده می گردانم؛ و ... [آل عمران / 49].
در این میان، پیامبر اسلام(ص) وضعی ویژه داشت. او از آغاز رسالت، قسمت به قسمت کتاب الهی را بر مردم عرضه داشت و هنگامی که مانند پیامبران پیشین با انبوه مخالفان مواجه گشت، همین کتاب را به عنوان آیت و برهان رسالت خویش معرفی فرمود. مخالفان نمی پذیرفتند و نشانه ای شبیه معجزات انبیای پیشین طلب می کردند و می گفتند: «فلیأتنا بایهٍ کما ارسل الاوّلون» [الانبیاء / 5].
در برابر خواسته ی مخالفان، قرآن کریم بر این نکته پای فشرد که سند رسمی رسالت پیامبر اکرم(ص)، همانا قرآن کریم است و این نشانه تا بدان حد روشنگر است که اگر همه ی جن و انس توانمندی های خود را متمرکز کنند، هرگز توان ارائه ی همانندی برای آن را ندارند[الاسراء / 88].
به این ویژگی قرآن کریم، همه ی مسلمانان اعتقاد و اعتراف دارند تا بدان جا که مفسران و دانشمندان علوم قرآنی، در این راستا دقت های بسیاری نموده و در اعجاز قرآن داد سخن سر داده اند و جهات متعددی از اعجاز این کتاب آسمانی را بر شمرده اند.
از میان جهات اعجاز، اهل نظر به نکته ای توجه داشته و آن را در عداد اعجاز دانسته اند و آن «سبک تنظیم و شیوه ی ارائه مطالب» در قرآن کریم است. سبک قرآن در بیان مطالب، کاملاً استثنایی است و با هر نوشتار و گفتار دیگری، تفاوتی چشمگیر دارد؛ تا بدان جا که راه را برای هر نوع تقلید و همانند آوری بر روی همگان می بندد.
در توضیح این سخن باید گفت: اندیشمندان و دانشوران و به طور کلی نویسندگان و گویندگان، در هر علم و فنی، مطالب خود را طبقه بندی می کنند، مسائل علمی را با دسته بندی مشخصی نظم می بخشند، و هر مطلبی را در فصل مخصوص خود جای می دهند. از این رو، در نوشتارهای بشری، هنگامی که از مباحث فکری سخن می رود، از حقوق و قوانین چیزی در آن ها مشاهده نمی شود مگر به صورت نادر و استثنایی آن گاه که از اخلاق و شیوه های رفتاری گفت وگو می شود، از مباحث کلامی سخنی به میان نمی آید. در باب تعلیم و تربیت، از نجوم بحث نمی شود و در مقوله ی ریاضیات، از آداب زندگی سخنی دیده نمی شود؛ بدان سان که گویا این علوم با یک دیگر بیگانه اند. همین امر در بخش های متفاوت یک رشته ی علمی نیز مشاهده می شود.
قرآن کریم از این سبک و سیاق پیروی نکرده است. نه تنها مطالب خود را آمیخته با یک دیگر ارائه می دهد، بلکه در عین حال، مبحث ویژه ای را دنبال می کند. این آمیختگی قرآن در حالتی است که هم از جاذبه و طراوت آن هرگز نمی کاهد، و هم خود جلوه ای ویژه بر این متن آسمانی می بخشد. در حالی که اگر هر ادیب توانمندی بخواهد این شیوه را تقلید کند، هرگز نمی تواند دستاوردی دلنشین و زیبا ارائه دهد. نوشتارش حالتی نازیبا و احیاناً خنده آور به خود خواهد گرفت.
اما قرآن کریم با همه ی آمیختگی، از چنان شیوایی و رسایی برخوردار است که خواننده را مفتون جلوه های پیاپی خویش می گرداند؛ آن سان که فرصت نگرشی کافی بر یک جلوه را نمی یابد. هنوز به جلوه ای از مفاهیم خیره نشده که تجلی بعدی تمرکز او را بر هم می زند و بلافاصله، سومین و چهارمین جلوه او را اسیر خود می گرداند، تا آن جا که اگر به تأمل بپردازد، عنان اندیشه را از کف می دهد و در برابر عظمت این متن آسمانی سر تسلیم فرود می آورد.منبع: کلیک کنیدکلمات کلیدی:قرآن معجزه انجیل تورات ویرایش بوسیله کاربر 1396/01/20 09:53:05 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدمحسن میرباقری |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,950
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
بنام خدا
در سوره مائده ،خداوند قرآن را تصدیق کننده کتابهای قبلی و مهیمن بر انها خوانده است.
وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ عَمَّا جَاءكَ مِنَ الْحَقِّ
لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَآ آتَاكُم فَاسْتَبِقُوا الخَيْرَاتِ إِلَى الله مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ ﴿۴۸﴾
فولادوند: و ما اين كتاب [=قرآن] را به حق به سوى تو فرو فرستاديم در حالى كه تصديق كننده كتابهاى پيشين و حاكم بر آنهاست پس ميان آنان بر وفق آنچه خدا نازل كرده حكم كن و از هواهايشان [با دور شدن] از حقى كه به سوى تو آمده پيروى مكن
براى هر يك از شما [امتها] شريعت و راه روشنى قرار داده ايم و اگر خدا مى خواست شما را يك امت قرار مى داد ولى [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بيازمايد پس در كارهاى نيك بر يكديگر سبقت گيريد بازگشت [همه] شما به سوى خداست آنگاه در باره آنچه در آن اختلاف مى كرديد آگاهتان خواهد كرد
در تفسیر المیزان در تفسیر مهیمن این گونه آمده است:
"كلمه (مهيمن ) از ماده (هيمنه ) گرفته شده و به طورى كه از موارد استعمال آن بر مى آيد معناى هيمنه چيزى بر چيز ديگر اين است كه آن شى ء مهيمن بر آن شى ء ديگر تسلط داشته باشد، البته هر تسلطى را هيمنه نمى گويند، بلكه هيمنه تسلط در حفظ و مراقبت آن شى ء و تسلط در انواع تصرف در آن است ،
و حال قرآن كه خداى تعالى در اين آيه در مقام توصيف آن است نسبت به ساير كتب آسمانى همين حال است ، چون خداى تعالى در جاى ديگر قرآن فرموده كه قرآن (تبيان كل شى ء بيانگر هر چيزى مى باشد) است ، آرى قرآن از كتب آسمانى آنچه كه جنبه زير بنا و ريشه دارد و قابل تغيير نيست گرفته و آنچه از فروع كه قابل نسخ بوده و مى بايد نسخ شود نسخ كرده ، چون اگر نسخ نمى كرد آن احكام احكامى بود كه در مرور زمان دست تحول ، خود به خود آنرا از بين مى برد و به شكلى كه متناسب با حال بشر و كمك كار او در صراط ترقى و تكامل باشد در مى آورد،
لذا مى بينيم كه خداى تعالى در وصف قرآن مى فرمايد: (ان هذا القرآن يهدى للتى هى اقوم )، و نيز فرموده : (ما ننسخ من آية او ننسها نات بخير منها او مثلها)، و نيز فرموده : (الذين يتبعون الرسول النبى الامى الذى يجدونه مكتوبا عندهم فى التورية و الانجيل ، يامرهم بالمعروف و ينهيهم عن المنكر، و يحل لهم الطيبات و يحرم عليهم الخبائث ، و يضع عنهم اصرهم و الاغلال التى كانت عليهم ، فالذين آمنوا به و عزروه و نصروه و اتبعوا النور الذى انزل معه ، اولئك هم المفلحون ).
پس جمله مورد بحث كه مى فرمايد: (و مهيمنا عليه ) متمم جمله قبل است كه مى فرمايد: (و مصدقا لما بين يديه من الكتاب ) متممى است كه آن را توضيح هم مى دهد، چون اگر اين جمله نبود ممكن بود كسى توهم كند كه لازمه تصديق تورات و انجيل اين است كه قرآن احكام و شرايع آن دو را نيز تصديق كرده باشد، به اين معنا كه حكم كرده باشد به اينكه شرايع تورات و انجيل هم اكنون نيز باقى است ، و قرآن هيچ تغيير و تبديلى در آن نداده ،
تصديق تورات و انجيل با اعتقاد به منسوخ گشتن و تكميل آنها با قرآن منافات ندارد
و همينكه فرمود: قرآن در عين اينكه تورات و انجيل را تصديق دارد، مهيمن بر آن دو نيز هست ، ديگر جاى اين توهم باقى نمى ماند، و مى فهماند كه تصديق قرآن به اين معنا است كه قرآن قبول دارد كه اين دو كتاب از ناحيه خدا نازل شده ، و خداى تعالى مى تواند هر گونه تصرفى در آنها بنمايد، پارهاى احكام آن دو را نسخ ، و پاره اى ديگر را تكميل كند، همچنانكه جمله بعدى كه در ذيل آيه است به اين نكته اشاره نموده و مى فرمايد: (و لو شاء الله لجعلكم امة واحدة ، و لكن ليبلوكم فيما آتاكم ).
بنابراين معناى جمله : (مصدقا لما بين يديه ) اين است كه قرآن قبول دارد كه تورات و انجيل و معارف و احكامش از ناحيه خدا نازل شده بود و مناسب با حال انسانهاى قبل از اين بود، پس منافات ندارد كه در عين اينكه از ناحيه خدا بوده امروز نسخ و تكميل شود، چيزى از آنها حذف و چيز ديگرى اضافه شود، همانطور كه مسيح (عليه السلام ) و يا انجيل مسيح (عليه السلام ) مصدق تورات بود، و در عين حال بعضى از محرمات تورات را حذف نموده ، آنها را حلال كرد و قرآن كريم اين معنا را از آن جناب حكايت نموده كه فرمود: (و مصدقا لما بين يديه من التورية و لا حل لكم بعض الذى حرم عليكم ).
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
به نام خدا ☀️قرآن تصدیق کننده ی تورات و انجیل☀️
آیه ۴۱سوره بقره اشاره به این موضوع دارد.
🔰🔰🔰 وَآمِنُوا بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ
الهی قمشهای :ﺑﻪ ﻗﺮﺁﻧﻰ ﻛﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩم ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﻛﻪ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﻭ ﺍﻭّﻝ ﻛﺎﻓﺮ ﺑﻪ ﺁﻥ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ، ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻯ ﺍﻧﺪﻙ ﻧﻔﺮﻭﺷﻴﺪ، ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﻗﻬﺮ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ.(41)
✅✅✅✅ این آیه به چند ﺑﺨﺶ ﺍﺯ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻳﻬﻮﺩ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ.
1⃣ﻧﺨﺴﺖ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:" ﺑﻪ ﺁﻳﺎﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎم ﺹ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻭﺭﻳﺪ، ﺁﻳﺎﺗﻰ ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻫﻨﮓ ﺑﺎ ﺍﻭﺻﺎﻓﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ🔰
(ﻭَ ﺁﻣِﻨُﻮﺍ ﺑِﻤﺎ ﺃَﻧْﺰَﻟْﺖُ ﻣُﺼَﺪِّﻗﺎً ﻟِﻤﺎ ﻣَﻌَﻜُﻢْ).
✅ﻗﺮﺁﻥ ﻣﺼﺪﻕ ﻛﺘﺎﺑﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﺰﺩ ﺧﻮﺩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻰ ﺑﺸﺎﺭﺍﺗﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺑﺎ ﭼﻨﻴﻦ ﺍﻭﺻﺎﻑ ﻇﻬﻮﺭ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻴﺶ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺍﻳﻦ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎ ﺍﺳﺖ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﻛﻪ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻴﺪ ﺻﻔﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﻭ ﻭﻳﮋﮔﻴﻬﺎﻯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﻣﻨﻄﺒﻖ ﺑﺮ ﺑﺸﺎﺭﺍﺗﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﺘﺐ ﺷﻤﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﻫﻤﺎﻫﻨﮕﻰ ﻫﻤﻪ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺩﺍﺭﺩ ﭼﺮﺍ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻧﻤﻰ ﺁﻭﺭﻳﺪ؟!.
2⃣ ﺳﭙﺲ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ:" ﺷﻤﺎ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺴﻰ ﻧﺒﺎﺷﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﻛﻔﺮ ﻣﻰ ﻭﺭﺯﻳﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﺪ"🔰🔰
(ﻭَ ﻟﺎ ﺗَﻜُﻮﻧُﻮﺍ ﺃَﻭَّﻝَ ﻛﺎﻓِﺮٍ ﺑِﻪِ).
✅ﻳﻌﻨﻰ ﺍﮔﺮ ﻣﺸﺮﻛﺎﻥ ﻭ ﺑﺖ ﭘﺮﺳﺘﺎﻥ ﻋﺮﺏ، ﻛﺎﻓﺮ ﺷﻮﻧﺪ ﺯﻳﺎﺩ ﻋﺠﻴﺐ ﻧﻴﺴﺖ ﻋﺠﻴﺐ ﻛﻔﺮ ﻭ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﻬﻢ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭘﻴﺸﮕﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻣﺨﺎﻟﻔﺎﻥ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺎ ﺍﻃﻠﺎﻋﺘﺮﻳﺪ، ﻭ ﺍﻫﻞ ﻛﺘﺎﺑﻴﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻛﺘﺐ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺷﻤﺎ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺑﺸﺎﺭﺍﺕ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﻇﻬﻮﺭ ﭼﻨﻴﻦ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺩﻟﻴﻞ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻇﻬﻮﺭﺵ، ﺷﻤﺎ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻣﻨﺎﺩﻳﺎﻥ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻳﺪ، ﭼﻪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻇﻬﻮﺭ ﺑﺠﺎﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺷﺪﻳﺪ؟
3⃣ ﺩﺭ ﺳﻮﻣﻴﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ
" ﺷﻤﺎ ﺁﻳﺎﺕ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻯ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﻧﻔﺮﻭﺷﻴﺪ" ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻣﻴﻬﻤﺎﻧﻰ ﺳﺎﻟﻴﺎﻧﻪ ﻣﻌﺎﻭﺿﻪ ﻧﻜﻨﻴﺪ 🔰🔰🔰
(ﻭَ ﻟﺎ ﺗَﺸْﺘَﺮُﻭﺍ ﺑِﺁﻳﺎﺗِﻰ ﺛَﻤَﻨﺎً ﻗَﻠِﻴﻠًﺎ)
✅ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻚ ﺁﻳﺎﺕ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﻴﭻ ﺑﻬﺎﻳﻰ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻣﻌﺎﻭﺿﻪ ﻛﺮﺩ، ﭼﻪ ﻛﻢ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺴﻴﺎﺭ، ﻭﻟﻰ ﺍﻳﻦ ﺟﻤﻠﻪ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﻥ ﻫﻤﺘﻰ ﺍﻳﻦ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﺯ ﻳﻬﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺍﻧﺪﻛﻰ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﻰ ﻣﻰ ﺳﭙﺮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﺯ ﻣﺒﺸﺮﺍﻥ ﻗﻴﺎم ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺍﺳﻠﺎم ﺹ ﻭ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺍﻭ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻓﻊ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻄﺮ ﺩﻳﺪﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺑﺸﺎﺭﺗﻬﺎ ﺭﺍ ﺍﻧﻜﺎﺭ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺁﻳﺎﺕ ﺗﻮﺭﺍﺕ ﺭﺍ ﺗﺤﺮﻳﻒ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺻﻮﺭﺕ ﺁﺷﻨﺎﻳﻰ ﻣﺮﺩم ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ، ﻛﺎﺥ ﺭﻳﺎﺳﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺮﻭ ﻣﻰ ﺭﻳﺨﺖ.
4⃣ ﺩﺭ ﭼﻬﺎﺭﻣﻴﻦ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ🔰🔰🔰🔰
" (ﻭَ ﺇِﻳَّﺎﻯَ ﻓَﺎﺗَّﻘُﻮﻥِ)
✅ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺭﻭﺯﻯ ﺷﻤﺎ ﻗﻄﻊ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻧﺘﺮﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﺟﻤﻌﻰ ﺍﺯ ﻣﺘﻌﺼﺒﺎﻥ ﻳﻬﻮﺩ ﺑﺮ ﺿﺪ ﺷﻤﺎ ﺳﺮﺍﻥ ﻗﻴﺎم ﻛﻨﻨﺪ، ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻳﻌﻨﻰ ﺍﺯ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻣﻦ ﺑﺘﺮﺳﻴﺪ.
"تفسیر نمونه
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.