رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 114 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() مکان: تهران
|
💢🔻تقلید کورکورانه از نیاکان ممنوع
💠🔆 وَ إِذا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا ما أَنْزَلَ اللَّهُ قالُوا بَلْ نَتَّبِعُ ما أَلْفَيْنا عَلَيْهِ آباءَنا أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا يَعْقِلُونَ شَيْئاً وَ لا يَهْتَدُونَ"170/بقره"
🌱 وهنگامى كه به آنها (مشركان) گفته شود: آنچه را خدا نازل كرده است پيروى كنيد، گويند: بلكه ما از آنچه پدرانِ خود را بر آن يافتيم پيروى مىنماييم. آيا (از آنان پيروى مىكنند) هرچند پدرانشان چيزى نمىفهميدند و هدايت نيافته بودند؟
🔷💮در اینجا اشاره به منطق سست مشرکان در مساءله تحریم بى دلیل غذاهاى حلال ، و یا بت پرستى ، کرده ، مى گوید: ((هنگامى که به آنها گفته شود از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید مى گویند ما از آنچه پدران و نیاکان خود را بر آن یافتیم پیروى مى کنیم )) (و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ماالفینا علیه آباءنا).
🔷💮قرآن بلافاصله این منطق خرافى و تقلید کورکورانه از نیاکان را با این عبارت کوتاه و رسا محکوم مى کند: ((آیا نه این است که پدران آنها چیزى نمى فهمیدند و هدایت نیافتند))؟! (اولو کان آباؤ هم لا یعقلون شیئا و لایهتدون ). یعنى اگر نیاکان آنها دانشمندان صاحبنظر و افراد هدایت یافته اى بودند جاى این بود که از آنها تبعیت شود، اما با اینکه مى دانند آنها مردمى نادان و بى سواد و موهوم پرست بودند پیروى آنها چه معنى دارد؟ آیا مصداق تقلید جاهل از جاهل نیست ؟!
🔷💮مسئله قومیت و تعصبهاى قومى آنجا که به نیاکان مربوط مى شود از روز نخست در میان مشرکان عموما، و در میان غیر آنها غالبا وجود داشته است و تا امروز همچنان ادامه دارد. ولى خداپرست با ایمان این منطق را رد مى کند و قرآن مجید در موارد بسیارى پیروى و تعصب کورکورانه از نیاکان را شدیدا مذمت کرده است و این منطق را که انسان چشم و گوش بسته از پدران خود پیروى کند کاملا مردود مى شناسد.
🔷💮اصولا پیروى از پیشینیان اگر به اینصورت باشد که انسان عقل و فکر خود را دربست در اختیار آنها بگذارد این کار نتیجه اى جز عقبگرد و ارتجاع نخواهد داشت ، چرا که معمولا نسلهاى بعد از نسلهاى پیشین با تجربه تر و آگاهترند. ولى متاءسفانه این طرز فکر جاهلى هنوز در میان بسیارى از افراد و ملتها حکومت مى کند که نیاکان خود را همچون بت مى پرستند، یک مشت آداب و سنن خرافى را به عنوان اینکه آثار پیشینیان است بدون چون و چرامى پذیرند، و لفافه هاى فریبنده اى همچون حفظ ملیت و اسناد تاریخى یک ملت بر آن مى پوشانند. این طرز فکر یکى از عوامل بسیار مؤ ثر انتقال خرافات از نسلى به نسل دیگر است .
🔷💮البته هیچ مانعى ندارد که نسلهاى آینده آداب و سنن گذشتگان را مورد تحلیل و بررسى قرار دهند، آنچه با عقل و منطق سازگار است با نهایت احترام حفظ کنند و آنچه خرافه و موهوم و بى اساس است دور بریزند، چه کارى از این بهتر؟ و این گونه نقادى در آداب و سنن پیشین شایسته نام حفظ اصالت ملى و تاریخى است ، اما تسلیم همه جانبه و کورکورانه در برابر آنها چیزى جز خرافه پرستى و ارتجاع و حماقت نیست .
🔷💮قابل توجه اینکه درباره نیاکان آنها در آیه فوق مى خوانیم : آنها نه چیزى مى فهمیدند، و نه هدایت یافته بودند یعنى از دو کس مى توان پیروى کرد: کسى که خود داراى علم و عقل و دانشى باشد، و کسى که اگر خودش دانشمند نیست هدایت دانشمندى را پذیرفته است .اما پیشینیان آنها نه خود مردى آگاه بودند، و نه رهبر و هدایت کننده اى آگاه داشتند، و مى دانیم تقلیدى که خلق را بر باد مى دهد همین تقلید نادان از نادان است که ((اى دو صد لعنت بر این تقلید باد))!.
📚تفسیر نمونه┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ كلمات كليدي: تقليد نياكان اجداد رسوم ویرایش بوسیله کاربر 1400/04/21 09:36:28 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 638 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️تصديق يا تكذيب؛ همراهي يا مخالفت بايد آگاهانه باشد نه مقلدانه
🔷كسی كه مقلّدانه حركت می كند، تصدیق و تكذیب او و اثبات و نفی او، تابع اثبات و نفی نیاكان اوست. این دو اصل را قرآن كریم از این گروه نقل می كند که هر جا می خواستند بگویند این مطلب حق است می گفتند: ﴿إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلی أُمَّةٍ﴾ و هر جا می خواستند بگویند این مطلب ناحق است می گفتند: ﴿ما سَمِعْنا بِهذا فی آبائِنَا الْأَوَّلینَ﴾.
🔷اما دین گفته: ﴿أَ وَ لَوْ كانَ آباؤُهُمْ لا یعْلَمُونَ شَیئاً﴾؛ شما قبول و نكول را به دست افراد غیر عاقل دادید، آنها خودشان راه نیفتادند، عقل و فكر ندارند، چرا به دست آنها می دهید؟!
🔷این از بهترین راه های قرآن كریم است که فرمود انسان اگر بخواهد رأی مثبت بدهد، الاّ و لابد باید_یقین_داشته باشد یا حداقل طمأنینه و اگر بخواهد رأی منفی بدهد، الاّ ولابد باید یقین داشته باشد یا طمأنینه؛ هم ﴿لا تَقْفُ ما لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ﴾ است و هم ﴿بَلْ كَذَّبُوا بِما لَمْ یحیطُوا بِعِلْمِهِ﴾ است. فرمود بالأخره می خواهی رأی بدهی, چیزی را اثبات كنی چیزی را نفی كنی, چیزی را تصدیق كنی چیزی را تكذیب كنی، اینچنین نباشد كه در تصدیق و تكذیبت رها باشی که اسلامی حرف بزنی و جاهلی فكر كنی!
🔷اگر كسی برهان نداشت ولی سر تكان داد، امضا كرد و قیام و قعود داشت، این فرد اسلامی حرف زد و جاهلی فكر كرد، او در قیامت با جاهلیت محشور می شود، برای اینكه برای تصدیق و تكذیب معیاری نداشت. تا صد درصد برای شما ثابت نشد یا طمأنینه حاصل نشد تكذیب نكنید و نیز تا صد درصد برای تان ثابت نشد یا طمأنینه حاصل نشد تصدیق نكنید، آن گاه انسان در استخر_علم شنا می كند. این می شود دین؛ از این شیرین تر؟! از این زیباتر؟! این كتاب را انسان بالای سر می گذارد!
🔷بالأخره انسان یا تكذیب می كند یا تصدیق و یا قبول می كند یا نكول, فرمود هر دو باید_عالمانه_باشد. انسان یا تابع است یا متبوع؛ اگر متبوع بود, مرجع بود, استاد بود, رهبر بود, مسئول بود، باید عالمانه باشد و همچنین اگر تابع بود باید عالمانه باشد.
📚آیت الله جوادی آملی
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.