logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170817)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133496)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123457)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89895)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    ایا دعا به هم زدن نظام موجود هستی است؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

ali Offline
#1 ارسال شده : 1399/08/25 10:39:27 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


بحثی درباره کلمه «قرآن» در قرآن کریم: ايا ريشه قران، «قرأ» است يا «قرن» ؟

عموما کلمه «قرآن» را از ماده «قرأ» دانسته‌اند- هرچند که به شافعی نسبت داده شده که وی اصل این کلمه را «قران» (بدون همزه) دانسته که از ماده «قرن» است؛ و برخی در این انتساب مناقشه کرده و این را موضع استاد شافعی در قرائت (به نام اسماعیل بن قسطنطین) دانسته‌اند (ر.ک: المعجم الإشتقاقي المؤصل لألفاظ القرآن الكريم، ص۱۷60)

هرچند با توجه به اینکه خود این کلمه در قرائت اهل مکه (ابن کثیر) که از قرائات سبعه متواتر از پیامبر است به صورت «قران» روایت شده است، نمی‌توان این دیدگاه را یکسره کنار گذاشت. البته اساسا برخی از اهل لغت مانند زمخشری بر این باورند که نه‌تنها ماده‌های «قرأ» و «قری» [یا «قرو»] بلکه دو ماده «قرن» و «قرش» نیز همگی در معنای «جمع» مشترکند (الفائق فی غریب الحدیث، ج‏3، ص83 ) هرچند در 31 کتاب لغت معروف از زمان خلیل تاکنون کسی یافت نشد که کلمه اصطلاحی «قرآن» (ولو با تلفظ «قران») را ذیل ماده «قرن» بحث کند .

اکنون بنا بر اینکه اصل این کلمه از ماده «قرأ» باشد درباره اینکه خود این کلمه به چه معناست:

خلیل آن را به معنای اسم مفعول (مقروء: خوانده شده) دانسته‌ است (كتاب العين، ج‏5، ص205 )؛
راغب با تاکید بر معنای «جمع شدن» آن را مصدر (مانند رجحان) معرفی کرده و آیات «إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ‏» (قيامة/17-18) را شاهد بر مدعای خود آورده و پس از اشاره به اینکه این کلمه در خصوص کتاب آسمانی پیامبر اکرم ص به عنوان اسم عَلَم درآمده، شبیه تورات برای حضرت موسی و انجیل برای حضرت عیسی؛ از برخی از اهل نظر نقل کرده که چه‌بسا وجه تسمیه قرآن کریم به این کلمه این باشد که جامع ثمرات همه کتب آسمانی و بلکه جامع همه علوم است؛ چنانکه خداوند خودش آن را «تَفْصِيلَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ» (يوسف/111) و «تِبْياناً لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ» (نحل/89) معرفی کرده است.

البته برخی گویی بین این دو قول جمع کرده و گفته‌اند که «قرآن» مصدر است در معنای مفعولی (معادل مقروء: خوانده شده) به کار رفته است، چنانکه در آیه «وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ» (رعد/31) ‌ظهور در این معنا دارد؛ و علاوه بر آن می‌تواند خودش اسم باشد برای چیزی که خوانده می‌شود شبیه «قربان» (در فارسی: قربانی) که به چیزی اطلاق می‌گردد که مایه تقرب قرار می‌گیرد. (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص428 )

مرحوم مصطفوی نیز کلمه «قرآن»‌ را مصدر می‌داند اما برخلاف راغب، بر معنای «قرائت» و خواندن تاکید دارد؛ و می‌گوید وجه تسمیه کتاب آسمانی پیامبر اکرم ص به قرآن این است که کتابی است که هم خداوند آن را قرائت کرده: «فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ‏» (قيامة/18) هم پیامبر: «وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى‏ مُكْثٍ» (اسراء/۱۰۶) و هم مردم: «فَاقْرَؤُا ما تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن» (مزمل/۲۰) و کتاب دیگری نیست که چنین خصوصیاتی داشته باشد (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص221 )

و اگر اشکال شود که این ویژگی برای تمام کتب آسمانی برقرار است، می‌توان پاسخ داد که احتمالا منظور ایشان در خصوص مردم، رواج قرائت قران در توده‌های مردم است (که در کتب آسمانی قبلی چنین رویه‌ای نبوده؛ و صرفا خواندن آن کتابها در میان علمای آن دین رایج بوده؛ از این روست که تحریف آنها ممکن می‌بوده است؛ برخلاف قرآن که از همان ابتدا تمام مردم اهتمام به قرائت روزانه و اصطلاحا ختم قرآن داشتند) و در خصوص قرائت توسط خداوند هم شاید پاسخ آن در گروی نکته‌ای باشد که در ادامه توضیح می‌دهند و آن این است که قرآن کریم تنها کتابی است که نه‌تنها تمام معانی آن بلکه تمام الفاظ آن نیز مستقیما از جانب خداوند است (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏9، ص222-224 ) و هیچکس دیگری حتی فرشته وحی در این زمینه دخالتی نداشته؛ ‌برخلاف اغلب وحی‌های آسمانی که صرفا معنا به پیامبر مربوطه القا می‌شده و لفظ آن به زبان قوم مربوطه از جانب خداوند نبوده است (چنانکه در احادیث آمده است که اصل وحی بر همه پیامبران به عربی نازل می‌شد و تنها در گوش نبی به زبان قومش ترجمه می‌شد (علل الشرائع، ج‏1، ص126 ؛ قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص278 )؛ و شاید به همین جهت است که قرآن کریم تنها کتاب آسمانی است که خود کتاب معجزه است و مورد تحدی واقع شده است.

با این اوصاف به نظر می‌رسد یکی فلسفه‌های وجه تسمیه این کتاب آسمانی به قرآن گفته‌اند بدین جهت است که تاکید کند که این سخن (حتی الفاظش) از خود پیامبر نیست، بلکه مطلبی است که او می‌خواند (چون فرق است بین انشاء یک سخن، که به خود متکلم منسوب می‌شود؛ و خواندن آن) [قرائت و خواندن تنها در جایی صدق می‌کند که مطلب از قبل آماده و مهیا شده باشد (كتاب العين، ج‏5، ص205 )]؛ ‌هرچند این وجه تسمیه علاوه بر این می‌تواند به خاطر کثرت خواندن شدن این کتاب باشد (مفاتيح الغيب، ج‏29، ص429 )، کثرت خواندنی حتی در نسبت با سایر کتاب‌های آسمانی؛ ‌چرا که هیچ کتاب آسمانی‌ای هم خواندنش برای عموم پیروانش این طور شایع نبوده است؛ و البته احتمالات دیگری هم می‌توان برشمرد.

كاربردها و معاني مختلف قرآن در قران

در مقام جمع‌بندی بین اقوال فوق در خصوص کلمه «قرآن» به نظر می‌رسد که وقتی سراغ کاربردهای قرآن می‌رویم وجهی برای اغلب اقوال فوق وجود دارد؛ در واقع، کلمه «قرآن» در حود قرآن کریم به وجوه مختلف استفاده شده است:

الف. گاهی مشخصا به عنوان اسم علم (اسم خاص) به کار رفته است؛ ‌یعنی همین وحی خاصی که به پیامبر اکرم ص نازل شد و اکنون به صورت یک کتاب در یک مصحف در دست ماست؛ که در این حالت کلمه «قرآن»:

الف.۱. گاه به کل آن اطلاق شده است؛ ‌مثلا:
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ (بقره/185)
وَ أُوحِيَ إِلَيَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَكُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ (انعام/19)
وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ (توبه/111)
ما أَنْزَلْنا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لِتَشْقى‏ (طه/2)
وَ قالَ الرَّسُولُ يا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً (فرقان/30)
الف.۲. گاه به هر قسمتی از آن، اطلاق شده است؛ ‌مثلا:
وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها (مائده/101)
وَ إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (اعراف/204)
فَإِذا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطانِ الرَّجيمِ (نحل/98)

ب. گاه از حیث وصف قرآنیت (یعنی مثلا اینکه یک متن خواندنی و خوانده شده بر پیامبرص است) مورد توجه قرار گرفته است؛ که این می‌تواند:
ب.۱. ناظر به همین قرآن باشد، اما نه به عنوان اسم خاص، بلکه حیث وصف قرآنیت آن؛ مثلا: «وَ ما عَلَّمْناهُ الشِّعْرَ وَ ما يَنْبَغي‏ لَهُ إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِكْرٌ وَ قُرْآنٌ مُبينٌ» (یس/69) «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَريمٌ» (واقعه/77) «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجيدٌ» (بروج/
ب.۲. از جهتِ مشابهت آن با همین قرآن موجود باشد؛ مانند:
قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا أَوْ بَدِّلْهُ (یونس/۱۵)
وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِيًّا لَقالُوا لَوْ لا فُصِّلَتْ آياتُهُ ءَ أَعْجَمِيٌّ وَ عَرَبِيٌّ (فصلت/۴۴)

ج. گاه از حیث معنای مصدری این کلمه (خواه در معنای جمع کردن باشد یا خواندن) مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلا:
إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ؛ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ (قیامة/۱۷-18)
كِتابٌ فُصِّلَتْ آياتُهُ قُرْآناً عَرَبِيًّا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ (فصلت/3)

د. گاه از حیث معنای مفعولی این کلمه (امر خوانده شده) مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلا:
«وَ لَوْ أَنَّ قُرْآناً سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبالُ» (رعد/31)

ه. گاه از حیث معنای لغوی آن (همین معانی مصدری یا مفعولی)، به نحوی که دلالتی بر قرآن اصطلاحی نداشته باشد مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلا:
أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلى‏ غَسَقِ اللَّيْلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كانَ مَشْهُوداً (اسراء/78)
لازم به ذکر است که از کلماتی که در معنای اصطلاحی قرآن به کار رفته کلمه «فرقان» است که تفاوت «قرآن» با «فرقان» - با اینکه هر دو از اسمهای این کتاب آسمانی‌اند – را در این دانسته‌اند که «قرآن» ناظر به جمع بودن مطالب در کنار هم است؛ اما «فرقان» ناظر به اینکه بین حق و باطل جدایی می‌افکند. (الفروق في اللغة، ص49 )

ماده «قرأ» و مشتقات آن ۸۸ بار در قرآن کریم به کار رفته است که از این تعداد ۷۰ بار آن کلمه «قرآن» (اعم از مواردی که در معنای اصطلاحی قرآن بوده یا نبوده) است.

نقل از سايت يك ايه يك روز استاد سوزنچي


كلمات كليدي: قرآن قرء خواندني
ali Offline
#2 ارسال شده : 1399/12/21 08:32:46 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
کلمه قرآن به چه معنایی است؟ ایا از قرائت کردن (قرء) گرفته شده یا جمع کردن (قري)؟



قرآن - مانند غُفران- مصدر است كه به عنوان اسم براي كتابي كه بر پيامبر نازل شده، قرار داده شده و اين اسم گذاري به اين دليل است كه خداوند، پيامبر(ص) و مردم آن را قرائت ميكنند. ضمناً كلمه قرآن از ماده قرائت گرفته شده و از ماده قري نيست و هيچ چيز غير از آن به قرائت در همه مراتبي كه برايش ذكر كرديم، با الفاظ و معاني اش، وصف نميشود و هيچ يك از ويژگيهاي مفهوم قرء - به معناي تجمّع- در قرآن نيست

التحقیق فی کلمات القران


کلمات کلیدی: قرآن قران قرأ قرئ خواندنی
ali Offline
#3 ارسال شده : 1399/12/21 08:37:59 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
واژه قرآن چه معنایی دارد؟

فصلت:3

كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

کتابي است که آياتش تفصيل يافته، خواندنيِ4 رواني است براي مردماني که مي‌دانند [=در جستجوي شناخت هستند].


______________

4- واژه قرآن در اصل مصدر است، به معني خواندن، از ريشه «قَرَءَ»، و به آنچه بر پيامبر مکرم اسلام(ص) نازل شده، به اعتبار آن که متني خواندني است، قرآن گفته مي‌شود [به سوره قيامه آيات 17 (75:17) و 18 نگاه کنيد].


از تفسير اقاي عبدالعلي بازرگان

ویرایش بوسیله کاربر 1400/01/14 07:54:46 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

ali Offline
#4 ارسال شده : 1399/12/23 08:35:00 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,741

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

قرآن: اين لفظ در اصل مصدر است بمعني خواندن. چنانكه در بعضي از آيات معناي مصدري مراد است مثل إِنَّ عَلَيْنٰا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذٰا قَرَأْنٰاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ قيامة: ۱۷- ۱۸. قرآن در اينجا مصدر است مثل فرقان و رجحان و هر دو ضمير راجع بوحي اند يعني در قرآن عجله نكن زيرا جمع كردن آنچه وحي ميكنيم و خواندن آن بر عهدۀ ماست … و چون آنرا خوانديم از خواندنش پيروي كن و بخوان.

سپس قرآن علم است بكتاب حاضر كه بر حضرت رسول صلّي اللّه عليه و آله نازل شده باعتبار آنكه خواندني است و آن مصدر از براي مفعول (مقروّ) است، قرآن كتابي است خواندني بايد آنرا خواند و در معانيش دقّت و تدبّر نمود بنظر نگارنده همان خواندن سبب تسميۀ اين كتاب عظيم باين نام است. چنانكه خود قرآن بخواندن آن كاملا اهميّت ميدهد وَ أَنْ أَتْلُوَا الْقُرْآنَ نمل: ۹۲. وَ رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا مزمّل: ۴. فَاقْرَؤُا مٰا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ مزمّل: ۲۰.

بعضي‌ها قرآن را در اصل بمعني جمع گرفته اند كه اصل قرء بمعني جمع است در اينصورت ميتوانند بگويند كه: آن مصدر از براي فاعل است قرآن يعني جامع حقائق و فرموده‌هاي الهي. ولي با ملاحظۀ آنچه گذشت معناي اول مقبولتر بلكه منحصر بفرد است. الميزان نيز آنرا اختيار كرده است.

اوصاف قرآن؛
خداوند در قرآن اوصافي براي قرآن ذكر ميكند كه مبيّن مقام شامخ اين كتاب الهي است و موقعيّت و عظمت آنرا بطور واضح متجلي ميسازد از قبيل:

۱- لٰا رَيْبَ فِيهِ هُديً لِلْمُتَّقِينَ بقره: ۲.
۲- هُديً لِلنّٰاسِ بقره: ۱۸۵.
۳- قُرْآنٍ مُبِينٍ حجر: ۱.
۴- وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ حجر: ۸۷.
۵- إِنَّ هٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ اسراء: ۹.
۶- شِفٰاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ اسراء: ۸۲.
۷- وَ الْقُرْآنِ الْحَكِيمِ يس: ۲.
۸- بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِيدٌ بروج: ۲۱.
۹- إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ واقعة: ۷۷.
۱۰- لٰا يَأْتِيهِ الْبٰاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ لٰا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ فصلت: ۴۲.
۱۱- إِنْ هُوَ إِلّٰا ذِكْرٌ لِلْعٰالَمِينَ تكوير: ۲۷.
۱۲ تِبْيٰاناً لِكُلِّ شَيْ ءٍ نحل: ۸۹.
۱۳- وَ إِنَّهُ لَكِتٰابٌ عَزِيزٌ فصلت: ۴۱
اينها نمونه اي از اوصاف حميدۀ قرآن مجيد است، با توجّه بآنها خواهيم ديد كه اين كتاب سبب سعادت هر دو جهان و رشحه اي از رحمت واسعۀ خدا بر بندگان است. مسلمانان بايد در فرا گرفتن و عمل بآن آنچه ميتوانند سعي كنند تا سعادت هر دو جهان يابند.

قاموس قرآن، ج ۵، ص: ۲۶۳

daneshjoo Offline
#5 ارسال شده : 1399/12/24 07:43:25 ق.ظ
daneshjoo

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Moderator
تاریخ عضویت: 1399/01/25
ارسالها: 60
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 38 بار
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
قرآن و کتاب
چهار کتابت داریم و متناسب با آن چهار قرائت خواهیم داشت
کتابت در الواح خارجی ،کتابت در جریان طبیعی ، کتابت در لوح نفس ، کتابت در لوح محفوظ


ثمّ إنّ الکتابة إمّا فی الألواح الخارجیّة کما فی- کتبت فی القرطاس.
و إمّا فی الألواح الطبیعیّة بحدوث جریانات و حوادث خارجیّة، سواء کانت فی موضوع شخصیّ أو فی عالم، کما فی تثبّت حالات الحیض فی متن الطهر.
و إمّا فی ألواح الأنفس، بما تنتقش فیها من الصفات و الأفکار.
و إمّا فی اللوح المحفوظ عند اللّه تعالی، یضبط فیه ما یقضی و یقدّر.
فالقراءة أیضا تتعلّق بهذه المکتوبات الأربعة:

فالأوّل- کما فی-. حَتّی تُنَزِّلَ عَلَیْنا کِتاباً نَقْرَؤُهُ- ١٧/ ٩٣
و الثانی- کما فی-. یَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَةَ قُرُوءٍ- ٢/ ٢٢٨
و الثالث- کما فی-. اقْرَأْ کِتابَکَ کَفی بِنَفْسِکَ الْیَوْمَ عَلَیْکَ حَسِیباً- ١٧/ ١٤
و الرابع- کما فی-. إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ- ٥٦/ ٧٧


قرائت خداوند - قرائت رسول و قرائت مردم

و القرآن مصدر جعل اسما للکتاب المنزل للنبیّ ص، و هذه التسمیة بلحاظ أنّه یقرأه اللّهُ و یقرأه الرسول و یقرأه الناس: و لیس شی‌ء غیره تکون له هذه الخصوصیّات الثلاثة:
أمّا قراءة اللّه عزّ و جلّ: فیقول تعالی-. فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ- ٧٥/ ١٨. بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَجِیدٌ فِی لَوْحٍ مَحْفُوظٍ- ٨٥/ ٢١ فالقرآن فی هذه المرتبة فی لوح محفوظ عند اللّه تعالی، و هو اللوح الظاهر فیه ما یقضی و یقدّر من الأحکام و الحقایق، و هو لوحة من علم اللّه المحیط یفسّرها القرآن و تتجلّی فیه، و القارئ لها هو اللّه عزّ و جلّ، و هو ینزل علی لوح قلب النبیّ الأکرم، و یأخذه بقلبه و یراه رؤیة شهود و حضور.

و أمّا قراءةُ النبیّ الأکرم: فیقول تعالی-. وَ أُوحِیَ إِلَیَّ هذَا الْقُرْآنُ لِأُنْذِرَکُمْ بِهِ وَ مَنْ بَلَغَ- ٦/ ١٩
. تِلْکَ آیاتُ الْقُرْآنِ وَ کِتابٍ مُبِینٍ- ٢٧/ ١. وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی مُکْثٍ- ١٧/ ١٠٦ فهذا القرآن المجید قد اوحی و نزل علی قلب النبیّ الأکرم و شاهده مشاهدة حضور ثمّ یؤمر بتلاوته و قراءته علی الناس، لیتوجّهوا الی وظائفهم الّتی تقدّر و تقضی من جانب اللّه تعالی، فالقرآن من اللّه تعالی نازل علی النبیّ (صلی الله علیه و آله) لیقرأه علی الناس.

و أمّا قراءة الناس: فیقول تعالی-. فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ- ٧٣/ ٢٠ فانّ القرآن قد نزل لهدایة الناس الی السعادة و الکمال و البرّ و الخیر فی الحیاة الدنیا و الآخرة، فواجب لهم أن یقرءوه و یتعلّموا منه ما یرشدهم الی فلاحهم و صلاحهم.
التحقیق فی کلمات القرآن الکریم - حسن مصطفوی
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.181 ثانیه ایجاد شد.