رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 101
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها یکی از پنج نور پاکی است که آیات فراوانی درباره آنها نازل شده و یا در تفسیر قرآن، به آنها تأویل میشود.
در این زمینه ما فقط به چند آیه مشهور اشاره می کنم:
1- سوره کوثر «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ * إِنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْكَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انحَرْ * إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَر؛[کوثر/1تا 3] به نام خداوند بخشنده مهربان * ما به تو كوثر [خیر و بركت فراوان] عطا كردیم! * پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن! * (و بدان) دشمن تو قطعاً بریدهنسل و بىعقب است.»
این سوره حضرت فاطمه (س) را کوثر معرفی می کند. 2- آیه تطهیر اهل بیت علیهم السلام
«إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً؛[احزاب/33] اى اهل بیت، خدا مى خواهد پلیدى را از شما دور كند و شما را پاك دارد»
حضرت علىّ علیه السّلام به جماعتی فرمود: اى مردم، آیا تصدیق مىكنید كه خداوند پس از نزول آیه: «إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً»
من و فاطمه و دو پسرم حسن و حسین را جمع نموده و بر ما كسا و شمدى فدكى كشیده و فرمود: «بار خدایا! اینان اهل بیت و گوشت تن منند، آزار و ناراحتى و زحمت اینان موجب زحمت و آزار و اذیّت من است، پس رجس و آلودگى را از وجود اینان زائل نموده و آنان را تطهیر فرماى!»،
امّ سلمه با شنیدن این كلمات نزدیك كساء آمده و عرض كرد: من نیز [از اهل كساء مى باشم]؟ فرمود: تو بر خیرى، ولى این آیه فقط در شأن من و برادرم علىّ و دخترم فاطمه و دو فرزندم، و نه تن دیگر از فرزندان حسین نازل شده است، و كسى را در آن اشتراكى نیست. جماعت با شنیدن این سخن یكپارچه گفتند: گواهى مى دهیم كه امّ سلمه این مطلب را براى ما نقل نموده[1]
3-آیه مودت و اهل بیت علیهم السلام
«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى؛[شوری/23] بگو: بر این رسالت مزدى از شما، جز دوست داشتن خویشاوندان، نمى خواهم.»
ابن عباس می گوید: « وقتی این آیه نازل شد، به رسول خدا عرض کردم این کسانی که مودت و محبت آنها واجب شده کیستند؟ » رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: « علی و فاطمه و حسن و حسین » (تفسیر نور الثقلین، ج4، ص: 572)
4- سوره انسان در این سوره داستان انفاق خانواده حضرت علی (ع) بیان شده و قرآن از این عمل تجلیل کرده است: «وَ یُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلىَ حُبِّهِ مِسْكِینًا وَ یَتِیمًا وَ أَسِیرًا * إِنمَّا نُطْعِمُكمُْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِیدُ مِنكمُْ جَزَاءً وَ لَا شُكُورًا؛[انسان/9-8]
و غذاى (خود) را با اینكه به آن علاقه (و نیاز) دارند، به «مسكین» و «یتیم» و «اسیر» مى دهند! * (و مى گویند ما شما را بخاطر خدا اطعام مى كنیم، و هیچ پاداش و سپاسى از شما نمى خواهیم!»
در این سوره مبارکه، خداوند برای اهل بیت، نعمتها و رحمتها و بهشتهایی را وعده میدهد که نه گوشی شنیده و نه چشمی دیده است. از لطایف این سوره این است که انواع نعمتهای بهشتی در آن بیان شده ولی برای رعایت حرمت فاطمه علیهاسلام از نعمت حورالعین سخنی به میان نیامده است. 5- آیه مباهله
«فَمَنْ حَاجَّكَ فیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبینَ؛[آل عمران/61]
از آن پس كه به آگاهى رسیدهاى، هر كس كه درباره او با تو مجادله كند، بگو: بیایید تا حاضر آوریم، ما فرزندان خود را و شما فرزندان خود را، ما زنان خود را و شما زنان خود را، ما برادران خود را و شما برادران خود را. آن گاه دعا و تضرع كنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان بفرستیم.»
شکی نیست که مصداق مباهله کنندگان مسلمان، پنج تن بودند. و اسقف نجران با دیدن پنج تن (علیهم السلام) گفت:«ای گروه نصاری، من افرادی را می بینم که اگر از خدا بخواهند کوهی را از جا بکند، خدا آن را میکند. با اینها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و تا روز قیامت یک نصرانی روی زمین باقی نخواهد ماند.»[2]و ... . [1]. الإحتجاج على أهل اللجاج، ج1، ص: 148. [2]. الطرائف فی معرفة مذاهب الطوائف، ج1، ص: 42. مرجع : سایت پایگاه شهر سوال ویرایش بوسیله کاربر 1396/01/19 01:56:17 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,982
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
با تبریک میلاد حضرت زهرا به کاربران عزیز
نکاتی از تفسیر نمونه راجع به سوره کوثر را با هم مرور می کنیم:
ما به تو خیر فراوان دادیم
روى سخن در تمام این سوره، به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) است و یکى از اهداف مهم سوره، تسلّى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناک و زخم زبان هاى مکرر دشمنان است.
نخست مى فرماید: «ما به تو کوثر عطا کردیم» (إِنّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ).
«کوثر» وصف است که از «کثرت» گرفته شده، و به معنى خیر و برکت فراوان است، و به افراد «سخاوتمند» نیز «کوثر» گفته مى شود.
در این که: منظور از «کوثر» در اینجا چیست؟ در روایتى آمده است: «وقتى این سوره نازل شد، پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟
گفت: نهرى است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبه هائى از درّ و یاقوت است»....(1)
در حدیث دیگرى، از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «کوثر نهرى است در بهشت که خداوند آن را به پیغمبرش در عوض فرزندش (عبداللّه که در حیات او از دنیا رفت) به او عطا فرمود».
بعضى نیز گفته اند: منظور همان «حوض کوثر» است که تعلق به پیامبر(صلى الله علیه وآله)دارد و مؤمنان به هنگام ورود در بهشت، از آن سیراب مى شوند.(2)
بعضى آن را به «نبوت» تفسیر کرده.
بعضى دیگر به قرآن.
بعضى به کثرت اصحاب و یاران.
بعضى به کثرت فرزندان و ذریه، که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهراء(علیها السلام) به وجود آمدند، و آن قدر فزونى یافتند، که از شماره بیرونند، و تا دامنه قیامت یادآور وجود پیغمبر اکرمند.
بعضى نیز آن را به «شفاعت» تفسیر کرده و حدیثى از امام صادق(علیه السلام) در این زمینه نقل نموده اند(3)
تا آنجا که «فخر رازى» پانزده قول در تفسیر «کوثر» ذکر کرده است، ولى ظاهر این است: غالب اینها بیان مصداق هاى روشنى از این مفهوم وسیع و گسترده است، زیرا چنان که گفتیم، «کوثر» به معنى «خیر کثیر و نعمت فراوان» است، و مى دانیم خداوند بزرگ، نعمت هاى فراوان بسیارى به پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله)ارزانى داشته، که هر یک از آنچه در بالا گفته شد، یکى از مصداق هاى روشن آن است، و مصداق هاى بسیار دیگرى نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقى براى آیه ذکر شود
بسیارى از بزرگان علماى شیعه، یکى از روشن ترین مصداق هاى آن را وجود مبارک «فاطمه زهراء»(علیها السلام) دانسته اند; چرا که شأن نزول آیه مى گوید: آنها پیغمبر اکرم (صلى الله علیه وآله) را متهم مى کردند که بلا عقب است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مى گوید: «ما به تو کوثر دادیم».
از این تعبیر، استنباط مى شود: این «خیر کثیر» همان فاطمه زهراء(علیها السلام)است; زیرا نسل و ذریه پیامبر(صلى الله علیه وآله) به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت، نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى پیغمبر بودند، بلکه آئین او و تمام ارزش هاى اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت(علیهم السلام) که آنها حساب مخصوص به خود دارند،
بلکه هزاران، هزار از فرزندان فاطمه(علیها السلام) در سراسر جهان پخش شدند، که در میان آنها علماى بزرگ، نویسندگان، فقهاء، محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند، که با ایثار و فداکارى در حفظ آئین اسلام کوشیدند
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/11/17 ارسالها: 221
6 تشکر دریافتی در 5 ارسال
|
به نام خدا
فاطمه دخت گرامی پیامبر اکرم در بستر اسلام و قرآن بزرگ شد و در فضای عطرآگین وحی و نبوت پرورش یافت. رسول خدا بیش از هر جای دیگر به خانه فاطمه رفت و آمد داشت. حتی در یک مرحله به مدت چهل روز هر روز صبح می رفت و بعد از سلام آیه تطهیر را تلاوت می فرمود. وقتی خداوند کلماتی را به حضرت ابراهیم یاد می دهد که او را امتحان کند و یا به حضرت آدم که او توبه کند، یکی از آن کلمات نام فاطمه بود.
به حدی ایشان در ارزش دارند که اذیت او موجب اذیت پیامبر و خداوند است. بعد از ازدواج با علی دریایی عمیق می شوند که لؤلؤ آنها حسنین است و همه با هم اهل بیت پیامبر محسوب می شوند و اینها هستند که می توانند بطن قران را بفهمند و مس کنند. تسبیحات او که بعد از نماز مستحب است در قرآن ذکر کثیر نامیده شده است.
در عصر جاهلیت که برای زن ارزش قائل نبودند قرآن حضرت زهرا را کوثر نامید که نه خیر بلکه خیر کثیر است.
آیانی از قرآن در شأن حضرت فاطمه است که بعضی ارتباط با خدا دارد مانند: لیله ای برای قدر، فدک هدیه الهی، مشکوه نور خدا و...
و بعضی هم با پیامبر مرتبط است از جمله: ذریه و ذوی القربای او، مصداق نسائنا در جریان مباهله و در موارد زیادی تحت عنوان اهل بیت رسول الله می باشد.
و اینکه بعضی آیات مشترک با علی (ع) است مثل: همسر او به امر خدا ادای نذر و اطعام مسکین و یتیم و اسیر
و آیاتی هم در شأن خود حضرت چون واقعاً فاطمه فاطمه است زیرا: لیله مبارکه، مؤمنه کامله ، دین قیمه، نساء العالمین و صراط مستقیم است که به تناسب موضوعات بالا 83 آیه در 38 سوره بیان شده است.
فصل اول- فاطمه با خدا است
1- خیر کثیر از طرف خدا آیه 1- انا اعطیناک الکوثر خیر کوثر همان فاطمه است. در بعضی منابع آمده است «انها نزلت فی فاطمه» علامه طباطبائی می فرمایند این آیه از این دلالت خالی نیست که فرزندان فاطمه ذریه رسول خدایند .
2- شبی برای خدا آیه 3و2- انا انزلناه فی لیله القدر- و ما ادریک ما لیله القدر امام صادق (ع) می فرمایند: منظور از «لیله» فاطمه زهرا (س) است و منظور از «القدر» خداوند متعال می باشد پس کسی که فاطمه را بدان گونه که سزاوار و شایان معرفت است، بشناسد «لیله القدر» را درک کرده است .
3- فدک هدیه خدا برای فاطمه آیه 5و4- وات ذالقربی حقه و المسکین و ابن السبیل. در حدیثی آمده است هنگامی که این آیه نازل شد پیامبر فدک را به فاطمه داد. به خاطر همین آیه بود که مأمون وقتی فهمید که شأن نزول آیه حضرت زهرا است دستور داد فدک را به فرزندان ایشان برگردانند.
4- اذیت فاطمه اذیت خدا است آیه 6 - و الذین یؤذون المؤمنین و المؤمنات. در تفسیر قمی آمده است که منظور مؤمنین علی (ع)و مؤمنات فاطمه (س) است. آیه 7 - ان الذین یؤذون الله رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره . پیامبر می فرماید: اگر کسی فاطمه را اذیت کند شامل این آیه می شود. در جایی دیگر از قول پیامبر نقل شده است : فمن آذاها فقد اذانی و من اذانی فقد اذی الله.
5- چراغدان (مشکوه) نور خدا آیه 8 - الله نور السموات و الارض مثل نور کمشکوه فیها مصباح . امام صادق (ع) می فرمایند: مشکوة (چراغدان) فاطمه است.
6- غذا از طرف خدا آیه 9 - قالت هومن عند الله ان الله یرزرق من یشاء بغیر حساب. روزی پیامبر به خانه فاطمه رفت در حالی که چند روز در خانه او غذای قابل توجهی دیده نمی شد ناگاه غذای فراوان مخصوص نزد او مشاهده کرد از او پرسید این غذا از کجاست؟ فاطمه عرض کرد از نزد خدا (من عند الله).
برگرفته از مقاله اقاي عبدالله رضايي فرد با عنوان سيماي فاطمه در قران و حديث
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,982
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ {1} ما تو را كوثر (خیر زیاد و پایدار)داديم {1}
مفهوم و مصداق کوثر چیست؟
کوثر صیغه مبالغه از کثر بر وزن فوعل است که به معنای بسیار زیاد است. مفهوم و مصداق کوثر را باید با توجه به ایه 3 دریافت. در ایه 3 خداوند خبر میدهد که ان کسی که با بغض و کینه از تو کراهت دارد،خودش ابتر است یعنی که او ترا ابتر خوانده یا آرزو میکند که ابتر باشی اما این گونه نیست بلکه خودش ابتر است نه تو چرا که ما به تو کوثر دادیم.
ابتر یعنی قطع شدن قبل از اتمام و تکمیل.مرد ابتر بعنی مرد بدون نسل یا مردیکه ذکرخیری ازش باقی نماند. با توجه به انکه مخالفان پیامبر باجنبه رسالتی ایشان مخالفت میکردند ونه جنبه شخصیتی ایشان لذا وقتی از مهار این حرکت نامید شدند،با توجه به اینکه پیامبر فرزند پسر هم نداشتند، باین امید او را ابتر و مقطوع النسل میخواندند که با مرگش ،پیام او هم میرا شود و ذکر و یادی از او نماند. اما خداوند به پیامبر بشارت میدهد که ما به تو کوثر دادیم که رسالتت ابتر نماند.
و می بینیم که هم اکنون میلیاردها مسلمان روزانه نام ایشان را در ماذنه ها سر داده و متدین به رسالت ایشان هستند.لذا به نظر میرسد مهم ترین مصداق کوثر که سالت ان حضرت را جوشان و مستمر کرده، ذریه و پیروان ایشان هستند .امامانی که بعد از ایشان پیام رسالت را حفظ و ترویج کردند همگی از نسل حضرت فاطمه س میباشند .فاطمه س دختر پیامبر بود که در افکار و اداب و رسوم مردم آن زمان، نمیتوانست تداوم دهنده رسالت و نام و یاد پیامبر باشد اما خداوند با اراده خود چنین کرد.
سيدكاظم فرهنگ
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,982
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
فاطمه اسوه بشر، ص208.
▫️ صدیقه كبرا فاطمه زهرا (سلام الله علیها) #الگوی_ماست؛ توده مردم اعم از زن و مرد، از سنت و سیره آن حضرت بهره برداری می كنند، اما بهره برداری ما #حوزویان_و_دانشگاهیان، از علم آن حضرت، كمال علمی آن حضرت، فهم آن حضرت، حشر قرآنی آن حضرت و حشر روایی آن حضرت است. هر كسی #موظف است به اندازه سعه هستی خود از آن صدیقه كبرا بهره ببرد؛ این وظیفه اصلی همه ماست!
▫️ وجود مبارك فاطمه، در آن نقاط برجسته قرآن حضور دارد! قرآن كریم یك سلسله #دستورات_اخلاقی دارد كه چه خوب است چه بد است؛ یك سلسله #دستورات_فقهی دارد كه چه حلال است چه حرام است _ در آن بحث های اخلاقی، متخلقان حضور دارند، در آن بحث های فقهی، فقها حضور دارند _ یك سلسله #بحث_های_كلیدی و قله ای دارد كه فاطمه در آنجا حضور دارد! در جریان مباهله كه با یك دعا «كن فیكون» میشود فاطمه حضور دارد؛ در جریان آیه سوره مباركه «احزاب» یعنی آیه تطهیر فاطمه حضور دارد؛ در جریان سوره «هل اتی» فاطمه حضور دارد.
💠 هویّت فاطمی
▫️ حضرت فاطمه ( علیها السلام ) در اثر آگاهی از اسمای حسنای الهی به مقام منیع خلیفه خدا شدن نایل آمد؛ زیرا تمام #عناصر_محوری_استخلاف در هو یّت آن حضرت جمع شد ، چون بِهال آل عمران ، تطهیر احزاب و مودّت مردمی که اجر رسالت « شوری » است و ایثار و اطعام مسکین و یتیم و اسیر « هل أتی » و سرانجام کوثر الهی را به نحو جمع سالم جمع کرد و کَون جامعی بود که شایسته هبوط امین وحی « جبرئیل ( علیه السلام ) » و دریافت #مصحف شد که در آن ملاحم سالف و آنف ثبت و غیب و شهادت مشهود بود . ادراک کُنه چنین انسان کامل و جامعی میسور نیست؛ . . . لأنّ الخَلْقَ فُطِـموا عن مَعْرفتها؛ لیکن آن چه مقدور نیست ، مورد دستور نیست و آن چه مورد تکلیف است ، معسور نیست .
▫️ سرّ لزوم شناخت #بانوی_آفتاب ، ضرورت مودّت وی چونان سایر اهل بیت عصمت و طهارت ( علیهم السلام ) است و وداد بدون معرفت محبوب متصوّر نیست . هر اندازه عرفان آن #گوهر_ملکوتی بیش تر ، مودّت قلبی نسبت به آن ذات قدسی افزون تر خواهد بود .
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,982
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
حضرت زهرا(س) منبع و مادر کوثر است سرچشمه کوثر است نه اینکه خود او کوثر باشد.
🔹کارشناس تاریخ اسلام و استاد حوزه علمیه قم، کوثر را به معنای نسل پاکیزه از طریق حضرت زهرا(س) دانست و گفت: این مطلب جای توجه دارد که متاسفانه بسیاری از گویندگان مداحان و مرثیه خواهان حضرت زهرا(س) با مقداری مسامحه در تعبیر و سهل انگاری در بیان، تحلیل می شود که حضرت زهرا خودش کوثر است در حالی که در هیچ آیه و روایتی کوثر به معنای خود حضرت زهرا(س) نیامده است.
🔹آیت الله محمد هادی یوسفی غروی در گفت و گو با خبرنگار شفقنا در خصوص شبهات موجود درباره زندگی حضرت زهرا(س) اظهار کرد: از مطالب و روایات بسیار دایر در مجالس و محافلِ ما شیعیان اهل بیت(ع) موضوع نزول سوره کوثر درباره حضرت زهرا(س) است.
مرحوم علامه طباطبایی در کتاب وزین خود “المیزان” که به نظر من جامع ترین تفسیر است هر مطلبی را که درباره کوثر است و در تفاسیر اهل سنت و شیعه آمده را جمع آوری کرده است و عجیب این است که هیچ کدام از این تفاسیر به معنی خود حضرت زهرا (س) نیست بلکه معنی دقیق این است که کوثر در لغت عرب به معنای خیر کثیر است یعنی خیر بسیار، و از نظر مصداق یعنی، نسل کثیر پاکیزه برای پیامبر(ص) از طریق ذریه حضرت زهرا(ع) است.او ادامه داد: بنابراین اعطیناک در جمله « إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ » «ما کوثر را به تو خواهیم داد» بهه معنی ماضی یعنی فعل گذشته نیست بلکه از قبیل این است که در مقام فعل مستقبل تاکید می شود یعنی فعلی که راجع به آینده است که آن را به لفظ ماضی تعبیر می کنند چون فعل آینده آمد و شد، آمد و نیامد دارد اما فعل گذشته چیزی که انجام یافته است. بنابراین مطلبی را که مربوط به آینده است به لفظ گذشته تعبیر می کنند تا نشانه از حتمی واقع شدن باشد. 🔹یوسفی غروی کوثر را به معنای نسل پاکیزه از طریق حضرت زهرا(س) دانست و گفت:سپس اعطیناک در اینجا به معنای “نعطیک” است ما به تو خیر کثیر خواهیم داد، یعنی نسل کثیر پاکیزه، تا روز قیامت فرزندان پاکیزه طیب و طاهری خواهیم داد. آن وقت این ذریه کثیر طیب و طاهر از طریق حضرت زهرا(س) است. انتساب این نسل کثیر طیب به پیامبر(ص)، از طریق دخترت حضرت زهرا(س) است بنابراین معنای صحیح این است که حضرت زهرا(س) منبع و مادر کوثر است سرچشمه کوثر است نه اینکه خود او کوثر باشد.
ویرایش بوسیله کاربر 1402/10/13 09:00:50 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,049 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
سیره قرانی حضرت زهرا(س)
الان که ایام فاطمیه است لازم است زندگی قرانی را حضرت زهرا را مورد واکاوی قرار دهیم تا معلوم شود قرآن و عترت از هم قابل انفاک نیست.
سؤال اساسی این است که زندگی یک اجتماع چگونه قرآنی میشود به عبارت دیگری ما چه وظایفی در برابر قرآن داریم؟قرآن چه حقوحقوقی برعهده ما دارد این مطالب را اگر متوجه شدیم زمینهای پیش میآید که بررسی کنیم زندگانی زهرایی مرضیه چگونه قرآنی بوده است در مجموع هفت وظیفه ما در برابر قرآن داریم اعم از اینکه حقوقی که قرآن برعهده ما دارد بر عهده تکتک افراد جامعه است یا برعهده گروهی خاصی از جامعه اسلامی است.
۱- استماع قرآن اولین وظیفه قرانی ما استماع قرآن است؛ ولی وظیفه که در برابر قرآن داریم عام است همه مردم را شامل میشود اختصاص به گروهی خاص ندارد این وظیفه را خود قرآن مشخص کرده است «إِذا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ» که از این آیه و برخی روایات استفاده میشود که نفس شنیدن قرآن موضوعیت وآثار وبرکاتی دارد که جدای از مساله عمل به قرآن که آن هم جز ء برکات قرآن است خود استماع قرآن برکات دارد مخصوصاً در اواخر که بحث موسقیای اعجاز قرآن مطرح شده است این نکته خود را بیشتر نشان میدهد؛ یعنی لحن و آهنگ قرآن معجزه است. با هیچ لحن و آهنگی قابلمقایسه نیست حتی با کلمات پیامبر گرامی اسلام(ص)
۲- قرائت قرآن دومین وظیفه ما در برابر قرآن، تلاوت قرآن است که این وظیفه را خود قرآن مشخص کرده است فَاقْرَءُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ»مهم این است که ارتباط مستمر با قرآن داشته باشیم مقدارش را خود قرآن مشخص نکرده است معلوم میشود که اصل بر مقدار نیست؛ بلکه اصل برقراری وجود این رابطه مسلمانان با قرآن است.
۳- تدبر در قرآن سومین وظیفه ما در برابر قرآن تدبر است «کِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَیْکَ مُبَارَکٌ لِیَدَّبَّرُوا آیَاتِهِ وَلِیَتَذَکَّرَ أُولُو الْأَلْبَابِ»
فلسفه نزول قرآن را تدبر و اندیشه معرفی می کند که همه موظفند که در قرآن اندیشه کنند
محکمات قرآن را همه میفهمند در اختیار همه است آن مقدار که نیاز به تفسیر دارد از متشابهات قرآن است بایستی از اهل ذکر استفاده کندوَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِی إِلَیْهِمْ ۚ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ»
مهم این است که در قران باید تدبر شود گاهی تدبردر یک آیه قرآن مسیری زندگی انسان را تغییر می دهد
۴- تعلم ویاد گیری قرآن چهارمین وظیفه تعلمی و یادگیری قرآن کریم است حدیث از امام صادق علیهالسلام می فرماید: :
«یَنبَغی للمؤمنِ أن لا یَموتَ حتّى یَتَعَلَّمَ القرآنَ ، أو یکونَ فی تَعَلُّمِهِ.»امام صادق علیه السلام : سزاوار است که مؤمن پیش از آن که بمیرد، قرآن را بیاموزد یا در حال آموختن آن بمیرد
۵- عمل به قرآن پنجمین وظیفه ما در برابر قرآن، عمل به قرآن است مراد از عمل به قرآن است که دسورات الهی وقرآنی را سر مشق زندگی خود قرار دهیم به اوامر ونواهی الهی ترتیب اثر دهیم. علم بدون عمل ورز وبال است. که نتیجه ای جز خسران ندارد.
۶ -تعلیم قرآن ششمین وظیفه ما در قبال قرآن تعلیم و آموزش قرآن است « خَیرُکُم من تعلَّمَ القرآنَ وعلَّمَهُ» فرهنگ ترویج آموزش قرآن اعم تجوید، صوت ولحن وتفسیر ومفاهیم وظیفه ای است که در قبال آن داریم حق قرآن است که آن را به زیبایی تلاوت وبه خوبی مفاهیم آن را درک نموده تفسیر کنیم.
۷- استناد به قرآن هفتمین وظیفه ما در برابر قرآن این است که به قرآن استناد نمایم در تالیفات ودر سخنرانی استناد به قرآن از کسانی که خود را بهعنوان عنوان مروج دین و سخنگویان دین میدانند لازم است. خیلی زشت است که انسان چندین جلسه صحبت نماید؛ ولی در خلال صحبتها استناد به قرآن نباشد چنین حرکتی از یک مبلغ دین ناخودآگاه توهین به قرآن است..
ائمه در هر فرصت که پیش میآمد در فرمایشاتشان به قرآن استناد میفرمودند قرآن این هفت حق را به عهده عموم جامعه اسلامی قرار داده است. وعموم جامعه اسلامی موظفند که این حقوق قرآنی را رعایت نمایند.
اگر ما این زندگی کوتاه حضرت زهرا (س)را بررسی کنیم مملو از بیان این هفت وظیفه است که در برابر قرآن داریم.
حجتالاسلاموالمسلمین علی خادمی برگرفته از سايت نديشه ما |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,982
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
استاد عبد الکریم بهجتپور: آیاتي كه مستقیم یا غیرمستقیم در شان حضرت زهرا(س) نازل شد
آیات و سورههایی که مستقیما در شان حضرت فاطمه(س) نازل شده باشد در قرآن کریم وجود دارد یا عمدتا تاویلی است؟ قرآن کریم در برخی آیات به صراحت در مورد افراد و اشخاص سخن گفته است یعنی یا نام آنان را برده یا اشاراتی دارد که مصداق بیرونی آن معطوف به برخی افراد خاص است؛ مثلا در سوره کوثر که در سال دوم بعثت نازل شده است اشاره به تولد حضرت زهرا(س) دارد؛ بعد از وفات برادران حضرت زهرا(س) یا به تعبیری پسران پیامبر(ص) یعنی ابراهیم و قاسم، دشمنان شروع به طعنه و تمسخر کردند که پیامبر(ص) با از دست دادن فرزندانش، ابتر و مقطوعالنسل شده است این سوره نازل شد که چند احتمال هم برای آن ارائه شده است. یکی از احتمالها که خیلی بر آن به قرینه آیه انتهایی همین سوره تاکید شده است این است که آیه در مورد حضرت زهرا(س) نازل شده است. این سوره جزء سورههای ابتدایی قرآن کریم به ترتیب نزول است و در شرایطی نازل شده است که دختران در بین قوم عرب جایگاهی نداشتند بلکه آنان را زنده به گور میکردند؛ در سوره تکویر که هفتمین سوره نازله بر وجود مقدس پیامبر(ص) است به زنده به گور کردن دختران اشاره شده است و خداوند با تعبیر «وَإِذَا الْمَوْءُودَهُ سُئِلَتْ بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ» به انتقاد شدید از کسانی میپردازد که دختران را زنده به گور میکردند. نزول این سوره در این شرایط نشان میدهد که دختر نه تنها مایه ننگ نیست بلکه حضرت زهرا(س) خیر کثیر از سوی خدا معرفی میشود و نسل آن حضرت به گستردگی رشد کرده است تا جایی که فخررازی که از علمای برجسته اهل سنت میگوید خیر کثیر، حضرت زهراست که شخصیتهای بزرگی چون امام صادق(ع) و امام باقر(ع) و سایر ائمه(ع) در بین نسل و فرزندان ایشان هستند.
در سورههای مدنی مانند سوره آلعمران میبینیم که آیه مباهله مطرح شده است؛ مسیحیان نجران خدمت پیامبر(ص) رسیدند و گفتوگو کردند ولی با وجود پیبردن به حقانیت سخنان پیامبر(ص) به آن اعتراف نکردند و شاید هم خواستند بیشتر پیامبر(ص) را امتحان کنند. از این رو وقتی به نتیجه نرسیدند رو به مباهله آوردند؛ بنا شد که هر کدام از دو گروه ابناء و نساء و انفسشان را ببرند و پیامبر(ص) از بین زنان، فقط حضرت زهرا(س) را با خودشان به همراه بردند یعنی عصاره زنانی که پیامبر(ص) میتواند به وجاهت و حقانیت آنان در نزد خدا استناد کند حضرت زهرا(س) است و روایات شیعه و سنی این مطلب را نقل کردهاند. سوره مبارکه دهر هم آیات بسیار زیبایی دارد که شان نزول آن در روایات شیعه و سنی به این خانواده مبارک یعنی علی و فاطمه و فرزندانشان تعلق دارد؛ این خانوده آن هم نه یک روز بلکه سه روز متوالی و در حالی که روزه بودند طعامی را که برای افطار آماده کرده بودند به یتیم و مسکین و اسیر بخشیدند و خودشان سه روز را روزه گرفتند و این آیات در شان ایشان نازل شد. بنابراین گاهی قرآن کریم با صراحت به حضرت زهرا(س) اشاره دارند.
در مورد سوره دهر گاهی مطالبی مطرح میشود؛ مانند اینکه این سوره در مکه نازل شده است و در آن موقع اسیر وجود نداشت، دیدگاه حضرتعالی چیست؟ بله؛ برخی از دشمنان و مخالفان امیرمؤمنان(ع) برای کاستن از شان ایشان و خانوادهشان میگویند سوره دهر در مکه نازل شده است و مدنی نیست لذا در شان این خانواده نیست ولی حاکم حسکانی از علمای اهل سنت در کتاب خودش تعدادی از راویان را آورده است که همه آنها گفتهاند سوره دهر قطعا در مدینه نازل شده است لذا اگر سبب نزول، حضرت زهرا(س) و خانواده ایشان است درست است یعنی اهل سنت منصف و عالم و محقق قبول دارند که این سوره قطعا در مدینه نازل شده است و سبب نزول آن هم این خانواده بزرگوار هستند.
باز در رجوع به قرآن یک سلسله از برداشتها را میبینیم که نام آن را معانی باطنی یا جری و تطبیق مینامیم؛ مانند سوره مبارکه قدر؛ انا انزلناه فی لیله القدر. در روایتی باطنی و تطبیقی از امام صادق(ع) بیان شده است که فاطمه زهرا(س) حقیقت شب قدر است که قدر او دانسته نمیشود؛ بعد توضیح میدهد در این شخصیت ظرفیتی نهفته است که میتواند هزاران انسان را به حرکت درآورد و این ایشان شخصیتی دارد که از هزار ماه برتر است و اگر کسی حق معرفت فاطمه زهرا(س) را بشناسد درک لیلهالقدر کرده است یعنی شناخت عظمت و فایده لیلهالقدر مساوی درک حضرت زهرا(س) است. لیلهالقدر شبی است که در آن قرآن، نازل میشود و عدل قرآن هم عترت است و فاطمه زهرا(س) ظرف امامت و عترت است و این ظرف، بسیار بزرگ و با عظمت است که دست هر کسی به آن نمیرسد و فاطمه را فاطمه گویند چون همه مخلوقات از فهم او عاجز هستند.
ـ در برخی تفاسیر آیه نور در سوره مبارکه نور هم به اهل بیت(ع) تاویل و تطبیق میشود؛ لطفا در این باره توضیحات بیشتری ارائه فرمایید؟ بله. ذیل آیه نور؛ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکَاهٍ فِیهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِی زُجَاجَهٍ الزُّجَاجَهُ کَأَنَّهَا کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَهٍ مُبَارَکَهٍ زَیْتُونَهٍ لَا شَرْقِیَّهٍ وَلَا غَرْبِیَّهٍ یَکَادُ زَیْتُهَا یُضِیءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشَاءُ وَیَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ، روایتی از امام صادق(ع) داریم که فرمودند مشکاتی که در این آیه بیان شده است علی(ع) است؛ فیها مصباح هم حسنین(ع) یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند؛ المصباح فی زجاجه، مصباح که حسن و حسین هستند در زجاجه قرار دارند و این زجاجه مانند یک ستاره درخشان است یعنی حضرت زهرا(س) زجاجه یا همان کوکب دری بین نساء اهل الارض هستند؛ گویا ایشان ستاره درخشان در بین زنان اهل زمین هستند. بنابراین وقتی ما به آیات قرآن مراجعه میکنیم با این چند دسته آیه روبرو هستیم و عظمت ایشان را به ما منتقل میکند و در کنار آن میتوان به آیات زیادی اشاره کرد که در مور د زنان مؤمنه است و آن حضرت مصداق بارز این زنان است. از جمله قرآن کریم از تعابیری چون من عمل صالح من ذکر او انثی استفاده کرده است یا از تعبیر مؤمنات قانتات، صالحات، صادقات، خاشعات، متصدقات و … که ما با مطالعه این آیات میتوانیم ترسیمی مناسب از شخصیتی به بزرگی حضرت زهرا(س) داشته باشیم. بنابراین سه دسته آیه داریم که یا مستقیما به آن حضرت اشاره کرده است یا آیاتی که تاویل آن به حضرت برگشت دارد یا عمومیتی دارد که آن حضرت مصداق بارز آیه محسوب میشود.
ـ نام حضرت مریم(س) بیان شده است برخی میپرسند که چرا در مورد حضرت زهرا(س) این اتفاق نیفتاده است؟ در مورد نام اهل بیت(ع) قرآن اصولا این روش را دارد که نامی از ائمه نمیبرد؛ برخی آیات قرآن برای بیان مطالب تاریخی که ذکر نام ضروری است به نام آنان اشاره دارد؛ مانند ملکه بلقیس و حضرت مریم و امراه ابولهب که آدرس دقیقی ارائه فرموده است زیرا بیان مطالب تاریخی دقیق است ولی در مورد افرادی که در زمان پیامبر(ص) چه در جنبه مثبت و منفی نقش برجسته داشتند اصل اولیه عدم نام بردن از اسامی ایشان بوده است. این کار هم دو دلیل دارد؛ اول اینکه صفات آنان را بیان میکند که اشخاص تا پایان دنیا تکلیف خود را بدانند یعنی اگر کسی قصد دارد به این صفات دست یابد و در خود به وجود بیاورد با آن آشنا باشد و الگو داشته باشد؛ مثلا وقتی تعبیر خاشعات و صابرات و قانتات و … را به کار برده یعنی زنانی مانند حضرت زهرا(س) وجود داشتهاند که واجد این صفات در زندگی بودهاند؛ قرآن بنا نیست متن تاریخی مربوط به سیره پیامبر(ص) در زمان خود باشد مانند آنچه در تورات و انجیل شاهدیم. کسانی که در زمان پیامبر(ص) نقش مهمی داشتهاند با صفات از آنان یاد شده است تا مردم بتوانند خودشان را شامل داوری قرآن قرار دهند لذا امام صادق(ع) فرمودند نزل القران بایاک عنی واسمعی یا جاره؛ من با تو سخن میگویم ای زن خانه ولی ای همسایه یا کنیز خانه تو بشنو یعنی قرآن کریم افراد بزرگ مثبت و منفی را با صفات یاد میکند تا دیگران از خوبها تبعیت و از افراد بد دوری کنند و حکم هر دو گروه هم در داوری نهایی مشمول حکم این افراد شود. نکته دیگر اینکه در قرآن نام افراد مخصوصا افراد وابسته به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) اگر برده شده بود دشمنان فرصت مییافتند که با بهانههایی قرآن را از مدار خارج کنند و گمشدگی که شامل تورات و انجیل شد برای قرآن هم پیش میآمد لذا قرآن کریم فرمود: انا نحن نزلنا الذکر؛ ما خودمان از قرآن حفاظت میکنیم و یکی از راههای جلوگیری از تحریف این متن همین است.
حتی به نظر حقیر برخی آیات مانند آیه تطهیر و آیات مربوط به غدیر در بین دسته آیات خاصی قرار گرفتهاند و جای آنان عوض شده است و فلسفه آن حفظ این آیات بوده است که بنده نام آن را آیات استتاری مینامم یعنی خداوند این آیات را در مواضعی که حساسیت درست نشود استتار کرده است. صورت ظاهر آیه چیز دیگری است ولی قرینه و ضرورت حفظ نشانگر شانیت آیات در حق برخی افراد مانند اهل بیت(ع) است.
از مصاحبه خبرگزاري ايكنا با استاد بهجت پور
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.