logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177722)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140592)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131496)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95543)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت             

توجه

Icon
Error

SAGHI Offline
#1 ارسال شده : 1392/04/31 12:23:21 ق.ظ
SAGHI

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30
ارسالها: 102

تشکرها: 1 بار
12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
نکاتی از جزء سیزدهم قرآن کریم


سوره يوسف

اکثر ایمانها، آلوده به شرک است

وَ مَا یُؤْمِنُ أَكْثرَُهُم بِاللَّهِ إِلَّا وَ هُم مُّشْرِكُونَ(106- یوسف علیه السلام) اکثر آنها كه ایمان مى‏آورند، ایمانشان آمیخته با شرك است و مشرک هستند.

مراد از این شرک آن شرک آشکار بت پرستان نیست؛ زیرا هیچ مومنی اهل پرستش بت نیست و بر آن سجده نمی کند؛ بلکه منظور، شرک پنهان است(1) که امام هادی علیه السلام در توصیف آن فرمود: الْإِشْرَاكُ فِی النَّاسِ أَخْفَى مِنْ دَبِیبِ النَّمْلِ عَلَى الْمِسْحِ الْأَسْوَدِ فِی اللَّیْلَةِ الْمُظْلِمَة(2)؛ نفوذ شرك در ضمیر مردم، پنهان‏تر از آنست كه مورچه سیاهى در شب تیره و تار بر روى گلیم سیاهى راه برود. وقتى انسان در آن شرائط متوجه راه رفتن مورچه نشود قطعا از این شركی كه پنهان‏تر از آنست هم آگاه نخواهد شد.شرک آن است که انسان در اداره امور عالم به منشا اثری غیر از خداوند متعال عقیده پیدا کند و او را شریک خدا قرار دهد.(3) امام صادق علیه السلام در توضیح این آیه فرمود: شِرْكُ طَاعَةٍ وَ لَیْسَ شِرْكَ عِبَادَةٍ(4)؛ شرک در این آیه شرک در طاعت است؛ نه شرک در عبادت.(5)

دو روایت مهم در توضیح این مطلب

1. امام باقر علیه السلام فرمود: گناهانی که مومنین مرتکب می شوند همان شرک طاعت است زیرا با آن کارها، در حقیقت شیطان را اطاعت کرده اند پس در زمینه اطاعت، برای خدا شریک قائل شده اند.(6) در نتیجه می توان گفت که هر گناهی ریشه در شرک به خدا دارد. و این حکم به شرک در صورتیست که فرد متوجه نباشد که کار او تبعیت از شیطان است(7)؛ زیرا اگر این اطاعت را با آگاهی و از روی عمد انجام دهد کار او از مرحله شرک گذشته و به کفر می رسد.(8)

2. مالک بن عطیه می گوید از امام صادق علیه السلام پرسیدم منظور از شرک اکثریت مومنین که در آیه آمده است چیست؟ امام فرمودند: مقصود مثل این حرفهایی است که گاهی انسان می گوید «اگر فلانى نبود من نابود می شدم»، «اگر فلان كس نبود من به فلان ناراحتى مبتلا مى‏شدم»، «اگر فلانى نبود خاندان من، اهل و عیالم از بین می رفتند».

او با این اندیشه اشخاص را موثر در زندگى خود مى‏ بیند و براى خدا در رازقیت و در تاثیر شریك قرار می دهد. عرض كردم: این چنین بگوید چطور؟ «اگر خداوند به وسیله فلانى بر من لطف و منت نمی گذاشت من نابود مى‏شدم» آیا باز هم اشكالى دارد؟ حضرت فرمود: اگر این گونه بگوید مانعى ندارد.(9) چون در این بینش خداوند متعال را مؤثر، مسبب، وسیله‏ ساز و دیگرى را وسیله می داند.

سوره رعد
تغییر سرنوشت در گرو خواست و حرکت خود ملت هاست[/b]

إِنَّ اللَّهَ لَا یُغَیرُِّ مَا بِقَوْمٍ حَتىَ‏ یُغَیرُِّواْ مَا بِأَنفُسِهِم‏(11- رعد) خداوند اوضاع هیچ ملتى را تغییر نمى‏دهد، مگر آنكه در خود دگرگونى ایجاد كنند.

این جمله یك قانون كلى و عمومى را بیان مى‏كند، قانونى سرنوشت ساز و حركت آفرین و نیز هشدار دهنده! این قانون كه یكى از پایه ‏هاى اساسى جهان بینى و جامعه ‏شناسى در اسلام است به ما مى‏گوید: مقدرات شما قبل از هر چیز و هر كس در دست خود شما است و هر گونه تغییر و دگرگونى در خوشبختى و بدبختى اقوام در درجه اول به خود آنها برمی گردد.

شانس و اقبال و مانند اینها همه بی اساس است و آن چیزی که پایه دارد این است كه ملتى خود بخواهد سربلند و پیشرو باشد و یا به عكس، خودش تن به ذلت و شكست دهد، پس این اراده و خواست ملتها و تغییرات درونى آنهاست كه آنها را مستحق لطف یا مستوجب عذاب الهی مى‏سازد.

به تعبیر دیگر: این اصل قرآنى كه یكى از مهمترین برنامه ‏هاى اجتماعى اسلام را بیان مى‏كند به ما مى ‏گوید هر گونه تغییرات برونى متكى به تغییرات درونى ملتها و اقوام است و هر گونه پیروزى و شكستى كه نصیب قومى شود از همین جا سرچشمه مى‏گیرد.(10)

ویژگی های خردمندان حق پذیر

الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لَا یَنقُضُونَ الْمِیثَاقَ(20)وَ الَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یخَْشَوْنَ رَبهَُّمْ وَ یخََافُونَ سُوءَ الحِْسَابِ(21)وَ الَّذِینَ صَبرَُواْ ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبهِِّمْ وَ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ أَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَ عَلَانِیَةً

وَ یَدْرَءُونَ بِالحَْسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئكَ لهَُمْ عُقْبىَ الدَّارِ(22- رعد)

کسانی اند كه به پیمان الهى وفا مى‏كنند و عهد را نمى‏شكنند و به پیوندهایى كه پروردگار بدان امر فرموده پا برجا بوده و از خداى خویش مى‏ ترسند و نگران بدى حساب هستند و نیز صبر مى‏كنند تا جلب رضایت پروردگار خویش نمایند.

نماز را برپا داشته و از آنچه به آنها روزى شده، پنهان و آشكار انفاق مى‏كنند و به وسیله كارهاى پسندیده، اعمال زشت خود را از بین مى‏برند. ایشان کسانی اند که در جهان آخرت، عاقبت خوبى در انتظارشان است‏. در این آیات به چند ویژگی مهم و برجسته کسانی که به واقع طرفدار حق هستند اشاره کرده و آنها را چنین توصیف می کند:

1. به عهد الهى وفا مى‏كنند و آن عهد را نمى ‏شكنند.(11) این عهد و میثاق دایره وسیعی دارد که تمام عهدهای فطری، عقلی و نقلی را در بر می گیرد.(12)

2. پیوندهایى را كه خداوند امر به حفظ آن كرده برقرار مى‏دارند. که چون مطلق است دلالت مى‏كند بر هر ارتباط و پیوندی كه خدا به آن امر فرموده كه از معروفترین مصادیق آن صله رحم است‏.(13)

3و4. نسبت به پروردگارشان، خشیت دارند و از بدى حساب در دادگاه قیامت مى‏ترسند.

فرق بین خشیت و خوف: خشیت تاثر در محدوده قلب است ولی خوف واکنش عملی برای خلاص شدن است هر چند كه در دل متاثر نگشته و دچار هراس نشده باشد.(14)

5. در برابر تمام مشكلاتى كه در مسیر اطاعت، ترك گناه، جهاد با دشمن و مبارزه با ظلم و فساد وجود دارد براى جلب خشنودى پروردگار صبر و استقامت می ورزند.

6. نماز را بر پا مى‏دارند.

7. از آنچه به آنان روزى داده‏ایم در پنهان و آشكار انفاق مى‏كنند.

8. بوسیله حسنات، سیئات را از میان مى‏برند. به این معنى كه وقتی گناهی از آنها سر بزند، تنها به ندامت و استغفار، قناعت نمى‏كنند، بلكه عملا با انجام کار خیر و عمل به وظایف فوت شده در مقام جبران بر مى‏آیند. این احتمال نیز در تفسیر آیه وجود دارد كه آنها بدى را با بدى تلافى نمیكنند(15)، بلكه سعى دارند با انجام نیكى در حق کسی که به آنها بدی کرده است او را وادار به تجدید نظر كنند.(16)

[b] آرامش در کجاست؟


الَّذِینَ ءَامَنُواْ وَ تَطْمَئنِ‏ُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئنِ‏ُّ الْقُلُوبُ(28- رعد)

کسانی اند که ایمان آورده اند و دل‏هایشان به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آگاه باشید! که دل‏ها فقط به یاد خدا آرام مى‏گیرد. آیه در وصف کسانی است که در آیه قبل آنها را «مَنْ أَنَابَ» نامید یعنی کسی که به سوی خدا بازگردد و رو به او کند. آرامش و آسایش دو عنوان جدای از هم هستند که در بین انسانهای بیگانه با فرهنگ قرآن این دو به یک معنا و یا به جای هم گرفته می شوند. آسایش مفهومی مرتبط با جسم و تن دارد برخلاف آرامش که با روح و جان در ارتباط است. گمشده بشر هر روز آرامش است و خود به تجربه فهمیده که وسایل آسایش برای او آرامش نمی آورد. بسیارند کسانی که مجهزترین زندگی و امکانات رفاهی روز دنیا را دارند؛ اما دریغ از ذره ای آرامش و راحتی جان؛ در عوض کم نیستند کسانی که با حداقل امکانات روزگار سپری می کنند و شور و نشاط و صفا و صمیمیت و از همه مهتر آرامش خاطر سراسر زندگی بیرون و وجود درونشان را لبریز کرده است. راز این داستان کجاست؟ کلید حل این معما به دست کیست؟

قرآن کریم به این سوال مهم و بسیار کاربردی انسان پاسخ می دهد که هر کس به خدا رو کرد و به او ایمان آورد و برنامه او را در زندگی خود پیاده کرد یقین بداند که به آرامش واقعی خواهد رسید؛ آرامشی که محال است آن را بتوان در غیر این آدرس پیدا کرد.


كلمات كليدي:نکات کلیدی جزء سیزدهم قران يوسف رعد ذكر سرنوشت

ویرایش بوسیله کاربر 1399/02/17 09:22:42 ب.ظ  | دلیل ویرایش: key words

farhang Offline
#2 ارسال شده : 1399/02/17 09:20:57 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,048
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال


نکات کلیدی و پیام های مهم جزء سیزدهم


جزء سیزدهم شامل ادامه آیات سوره یوسف از آیه 53 و سوره های رعد و ابراهیم میباشد.

از رحمت خدا مایوس نشوید.

يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخِيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ «87»
اى پسرانم! (بار ديگر به مصر) برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خداوند مأيوس نشويد، حقّ اين است كه جز گروه كافران، از رحمت خداوندى مأيوس نمى‌شوند.

"كلمه ((روح )) - به فتح راء و سكون واو - به معناى نفس و يا نفس خوش است ، هر جا استعمال شود كنايه است از راحتى ، پس روحى كه منسوب به خداست همان فرج بعد از شدتى است كه به اذن خدا و مشيت او صورت مى گیرد. و هيچ صاحب ايمانى نمى تواند و نبايد از روح خدا مأيوس و از رحمتش نااميد شود زيرا ياس از روح خدا و نوميدى از رحمتش در حقيقت محدود كردن قدرت او، در معنا كفر به احاطه و سعه رحمت اوست." تفسير الميزان


مژده به صله رحم كنندگان كه با ارحام صالح خويش در بهشت جمع خواهند شد

در تفسير الميزان در توضيح آيات 21 و25 سوره رعداينگونه امده است:آيه مورد بحث دلالت مى كند بر هر صله اى كه خدا به آن امر فرموده كه از معروفترين مصاديق آن صله رحم است، و نيز در تاكيد آن فرموده: (و يخشون ربهم و يخافون سوء الحساب ) و اين اشاره به آن است كه ترك صله رحم مخالفت امر خدا است، پس جا دارد مردم از خدا بترسند و آن را ترك نكنند كه ترك آن عمل زشتى است، و در نامه اعمال آدمى ضبط مى شود، و باعث سوء حساب مى گردد. آيه 23 ايشان را نويد مى دهد به اينكه به زودى به صلحاى ارحام و دودمانشان - از قبيل پدران و مادران و ذريه ها و برادران، و خواهران، و غير ايشان - مى پيوندند."

خدا از ظالمان غافل نیست. مهلتشان میدهد.

🔶وَ لا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّما يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصارُ «42» ابراهیم
خداوند را از آنچه ستمگران انجام مى‌دهند غافل مپندار، همانا او (كيفر و حساب) آنان را براى روزى به تأخير مى‌اندازد كه چشم‌ها (از حيرت و وحشت) آن روز خيره مى‌ماند.
سؤال: خداوندى كه عادل است و قدرت دارد، چرا جلو ستمگران را نمى‌گيرد؟
پاسخ: خداوند هم عادل است و هم قادر و هم به عملكرد ستمگران عالم، ليكن تأخير كيفر به خاطر آن است كه دنيا ظرفيّت پاداش يا كيفر كامل را ندارد و سنّت خداوند بر اين است كه بندگانش را مهلت دهد تا اگر قابليّت داشته باشند، توبه كنند و اگر قابل نبودند، در قيامت به حسابشان برسد.


سیدکاظم فرهنگ
pakizeh1sadat Offline
#3 ارسال شده : 1400/02/06 05:50:57 ق.ظ
pakizeh1sadat

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, students, member
تاریخ عضویت: 1397/09/13
ارسالها: 167
مکان: Qom

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
💮💢اراده خداوند مافوق همه اراده هاست.

💮🔶وَقَالَ يَا بَنِيَّ لَا تَدْخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَادْخُلُوا مِنْ أَبْوَابٍ مُّتَفَرِّقَةٍ ۖ وَمَا أُغْنِي عَنكُم مِّنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ ۖ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَعَلَيْهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ«67»

و (به هنگام حرکت، یعقوب) گفت:

«پسران من. همگى از یک در وارد نشوید. بلکه از درهاى مختلف وارد گردید (تا توجّه مردم به سوى شما جلب نشود). و (من با این دستور،) نمى توانم تقدیر

حتمى الهى را از شما دفع کنم. حکم و فرمان، تنها از آن خداست. بر او توکّل کرده ام. و توکل کنندگان باید تنها بر او توکّل کنند.»
(یوسف/67)

🔶💮برادران حرکت کردند و پس از پیمودن راه طولانى میان کنعان و مصر، وارد سرزمین مصر شدند و هنگامى که از همان طریق که پدر به آنان دستور داده بود وارد شدند، این کار هیچ حادثه حتمىِ الهى را نمى توانست از آنها دور سازد (وَلَمَّا دَخَلُوا مِنْ حَیْثُ أَمَرَهُمْ أَبُوهُمْ مَّا کَانَ یُغْنِى عَنْهُمْ مِّنَ اللهِ مِنْ شَىْء).
بلکه تنها فایده اش این بود که جز حاجتى در دل یعقوب (که از این طریق) انجام شد (إِلاَّ حَاجَةً فِى نَفْسِ یَعْقُوبَ قَضَاهَا).

👈اشاره به اینکه اثر این کار، تسکین خاطر یعقوب و آرامش قلب او بود که از همه فرزندانش دور بود و شب و روز در فکر آنان و یوسف و از گزند حوادث و حسد حسودان و بدخواهان بر آنها مى ترسید، و همین اندازه که اطمینان داشت آنها دستورهایش را به کار مى بندند دل خوش بود.

💮🌸سپس قرآن با این جمله، یعقوب را مدح و توصیف مى کند: و او به خاطر تعلیمى که ما به او دادیم علم فراوانى داشت، ولى بیشتر مردم نمى دانند (وَ إِنَّهُ لَذُو عِلْم لِمَا عَلَّمْنَاهُ وَ لَـکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ).

💮👈اشاره به اینکه بسیارى از مردم چنان در عالم اسباب گم مى شوند که خدا را فراموش مى کنند و خیال مى کنند مثلاً چشم زخم، اثر اجتناب ناپذیر بعضى از چشم هاست، و به همین جهت خدا و توکّل بر او را فراموش کرده، به دامن این و آن مى چسبند، ولى یعقوب(علیه السلام) چون مى دانست تا خداوند چیزى را نخواهد انجام نمى پذیرد، لذا در درجه اوّل، توکّل و اعتماد او بر خدا بود و سپس به سراغ عالم اسباب مى رفت و در عین حال مى دانست که پشت سر این اسباب، ذات پاک مسبّب الاسباب است. همان گونه که قرآن در سوره بقره آیه ۱٠۲ درباره ساحران شهر بابل مى گوید: وَ مَا هُمْ بِضَارِّینَ بِهِ مِنْ أَحَد إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ: آنها نمى توانستند از طریق سحر به کسى زیان برسانند، مگر اینکه خدا بخواهد .

💮👈اشاره به اینکه مافوق همه اینها اراده خداست، باید دل به او بست و از او کمک خواست.

📚تفسیر نمونه

ویرایش بوسیله کاربر 1403/01/05 01:17:41 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

سمیرا گودرزی Offline
#4 ارسال شده : 1400/02/06 12:09:00 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 113
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران

نکته اے از جزء سیزدهم

🔆🔆 بیرون آمدن از ظلمتها به نور

🌹🌹 سوره ابراهیم همانند بعضی دیگر ازسوره‌های قرآن با حروف مقطعه شروع شده است. نکته‌ای که تذکر آن را در اینجا لازم می‌دانیم این است که از 29 سوره‌ای که با حروف مقطعه آغاز شده، درست در 24 مورد از آنها بلافاصله سخن از قرآن مجید به میان آمده است که نشان می‌دهد پیوندی میان این دو یعنی حروف مقطعه و قرآن برقرار است، و ممکن است خداوند بخواهد با این بیان روشن کند که این کتاب بزرگ آسمانی با این محتوای پرعظمت که رهبری همه انسانها را به عهده دارد از مواد ساده‌ای به نام «حروف الفبا» تشکیل یافته و این نشانه اهمیت این اعجاز است.

🌹🌹به هر حال بعد از ذکر حروف «الف، لام، راء» (الر).می‌فرماید:
💠 «این کتابی است که بر تو نازل کردیم به این منظور که مردم را از گمراهیها به سوی نور خارج کنی» (کِتابٌ أَنْزَلْناهُ إِلَیْکَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ).

🍃در حقیقت تمام هدفهای تربیتی و انسانی، معنوی و مادی نزول قرآن، در همین یک جمله جمع است:

🔆🔆«بیرون ساختن از ظلمتها به نور»!

✅از ظلمت جهل به نور دانش

✅ از ظلمت کفر به نور ایمان

✅از ظلمت ستمگری و ظلم به نور عدالت

✅از ظلمت فساد به نور صلاح

✅از ظلمت گناه به نور پاکی و تقوا

✅و از ظلمت پراکندگی و تفرقه به نور وحدت.

👌و از آنجا که سر چشمه همه نیکیها، ذات پاک خداست، و شرط اساسی درک توحید، توجه به همین واقعیت است بلافاصله اضافه می‌کند:

💠همه اینها «به اذن پروردگارشان (پروردگار مردم) می‌باشد» (بِإِذْنِ رَبِّهِمْ).

👈سپس برای توضیح و تبیین بیشتر هدایت به سوی نور می‌فرماید: «به سوی راه خداوند عزیز و حمید» (إِلی صِراطِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ).
🍃خداوندی که عزتش دلیل قدرت اوست، و حمید بودنش نشانه مواهب و نعمتهای بی‌پایان او می‌باشد.

📚تفسیر نمونه



┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═

ویرایش بوسیله کاربر 1400/02/18 02:29:18 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

farhang Offline
#5 ارسال شده : 1401/01/26 09:13:02 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,048
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال

پست تصویری نکات مهم و کلیدی جزء سیزده قرآن

جهت مشاهده تصویر با نام کاربری خود وارد شوید


و یا به اینستاگرام قران پویان مراجعه نمایید


فایلهای الصاق شده :
14.jpeg (148kb) تعداد دانلود 1 بار.

شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
سیدکاظم فرهنگ
Azam.pormaye Offline
#6 ارسال شده : 1402/01/15 03:21:00 ب.ظ
Azam.pormaye

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1394/12/17
ارسالها: 651
Iran (Islamic Republic Of)

تشکرها: 7 بار
31 تشکر دریافتی در 31 ارسال


️هدایت_اختیاری، از روی آگاهی است نه اجبار و نه تقلید

💠لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِيعاً (۳۱/رعد)

🌱‏ اگر خدا می‌خواست قطعاً (با قهر واجبار) همه مردم را به راه می‌آورد.

🔹انتظار نداشته باشيد كه همه مردم ايمان بياورند. «لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِيعاً»

🔹اراده خداوند بر هدايت_اختياری انسان‌هاست، نه اجبار و اكراه آنان. «لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لَهَدَی النَّاسَ جَمِيعاً» چنانكه در آيه‌ای ديگر می‌فرمايد: «لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ»

💠‏وَ ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ (۱۰۳/یوسف)

🌱‏(ای پيامبر!) بيشتر مردم ايمان بياور نيستند، هر چند (سخت بكوشی و) حرص و آرزو داشته باشی.

‏‏🔹ايمان نياوردن اكثريّت مردم، به خاطر كوتاهی پيامبران نيست، بلكه نتيجه‌ی اختيار و آزادی خود انسان‌ها است كه نخواسته‌اند ايمان بياورند. «ما أَكْثَرُ النَّاسِ وَ لَوْ حَرَصْتَ بِمُؤْمِنِينَ»

🔹پيامبران نسبت به هدايت ديگران، سوز و درد و اشتياق دارند. «حَرَصْتَ»

‏🔹كج فهمی و ايمان نياوردن اكثريّت مردم نبايد مانع تبليغ دين و بيان حقيقت گردد. ما أَكْثَرُ النَّاسِ‌ ... بِمُؤْمِنِينَ
📚تفسیر نور


💠قُلْ هذِهِ سَبِيلِي أَدْعُوا إِلَى اللَّـهِ عَلى‏ بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِي
🌱بگو: این راه من است؛ (بدین‌صورت که) بر اساس بصیرت و یقین، به‌سوی خدا دعوت می‌کنم. من و پیروانم (چنین وظیفه‌ای داریم.) یوسف - ۱۰۸

🔹در این آیه پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله مأموریت پیدا می‌کند که آیین و روش و خط خود را مشخص کند، می‌فرماید: «بگو: راه و طریقه من این است که همگان را به سوی اللّه (خداوند واحد یکتا) دعوت کنم» (قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ).
سپس اضافه می‌کند: من این راه را بی‌اطلاع یا از روی تقلید نمی‌پیمایم، بلکه «از روی آگاهی و بصیرت، خود و پیروانم» همه مردم جهان را به سوی این طریقه می‌خوانیم (عَلی بَصِیرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی).

👈این جمله نشان می‌دهد که هر مسلمانی که پیرو پیامبر صلّی اللّه علیه و آله است باید با سخن و عملش دیگران را به راه «اللّه» دعوت کند.
📚تفسیر نمونه

ali Offline
#7 ارسال شده : 1403/01/05 01:16:36 ب.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,975

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
✅ خدا نعمتهایش را از شما نمی گیرد تا زمانیکه شما خود را ازشایستگی نیندازید

‏لَهُ مُعَقِّباتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ
♦♦ إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ
وَ إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ وَ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ والٍ (۱۱/رعد)
‏برای انسان فرشتگانی است كه پی‌درپی او را از پيش‌رو و از پشت سر از فرمان خداوند حفاظت می‌كنند. همانا خداوند حال قومی را تغيير نمی‌دهد تا آنكه آنان حال خود را تغيير دهند و هرگاه خداوند برای قومی آسيبی بخواهد پس هيچ برگشتی برای آن نيست و در برابر او هيچ دوست و كارساز و حمايت كننده‌ای برای آنان نيست.
" خداوند چنين حكم رانده و حكمش را حتمى كرده كه :نعمتها و موهبت هايى كه به انسان مى دهد مربوط به حالات نفسانى خود انسان باشد، كه اگر آن حالات موافق با فطرتش جريان يافت آن نعمت ها و موهبتها هم جريان داشته باشد، و مادامى كه آن حالت در دلهاى ايشان دوام داشته باشد اين وضع هم از ناحيه خدا دوام يابد، و هر وقت كه ايشان حال خود را تغيير دادند خداوند هم وضع رفتار خود را عوض كند و نعمت را به نقمت مبدّل سازد."

تفسیر المیزان

‏🔹خداوند انسان را از حوادث غير مترقّبه حفظ می‌كند، «لَهُ مُعَقِّباتٌ‌ ... يَحْفَظُونَهُ» نه از حوادثی كه با علم وعمد برای خود بوجود می‌آورند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ»
‏🔹خداوند نعمتی را كه عطا فرمايد پس نمی‌گيرد، مگر آنكه مردم، آن نعمت را ناسپاسی كنند. «إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ»
🔹به سراغ شانس و بخت اقبال و فال و نجوم نرويد، سرنوشت شما به دست خودتان است. «حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
🔹حفاظت خداوند تا زمانی است كه انسان، كفران نعمت نكند وگرنه از لطف الهی محروم و به حال خود رها خواهد شد. «إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً»
🔹برخورداری از نعمت‌های ظاهری و بيرونی، وابسته به كمالات نفسانی و حالات درونی است. «حَتَّی يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
‏🔹اراده‌ی خداوند بالاتر از همه‌ی اراده‌هاست. «إِذا أَرادَ اللَّهُ بِقَوْمٍ سُوْءاً فَلا مَرَدَّ لَهُ»

‏تفسیر نور

کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.415 ثانیه ایجاد شد.