logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177699)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140577)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131483)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95517)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت             

توجه

Icon
Error

admin1 Offline
#1 ارسال شده : 1390/09/14 12:18:21 ق.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
ايات9-27سوره احزاب به جنگ احزاب ونكات مرتبط با ان مي پردازد. كه در دو بخش انها را بررسي مي كنيم.

ابتدا ايات 9-16

ترجمه ايات از فولادوند بشرح زير است:

اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد نعمت ‏خدا را بر خود به ياد آريد آنگاه كه لشكرهايى به سوى شما [در]آمدند پس بر سر آنان تندبادى و لشكرهايى كه آنها را نمى ‏ديديد فرستاديم و خدا به آنچه مى‏كنيد همواره بيناست (۹)

هنگامى كه از بالاى [سر] شما و از زير [پاى] شما آمدند و آنگاه كه چشمها خيره شد و جانها به گلوگاهها رسيد و به خدا گمانهايى [نابجا] مى‏برديد (۱۰)

انجا [بود كه] مؤمنان در آزمايش قرار گرفتند و سخت تكان خوردند (۱۱)

و هنگامى كه منافقان و كسانى كه در دلهايشان بيمارى است م ى‏گفتند خدا و فرستاده ‏اش جز فريب به ما وعده ‏اى ندادند (۱۲)

و چون گروهى از آنان گفتند اى مردم مدينه ديگر شما را جاى درنگ نيست برگرديد و گروهى از آنان از پيامبر اجازه مى ‏خواستند و مى ‏گفتند خانه ‏هاى ما بى ‏حفاظ است و[لى خانه ‏هايشان] بى ‏حفاظ نبود [آنان] جز گريز [از جهاد] چيزى نمى ‏خواستند (۱۳)

و اگر از اطراف [مدينه] مورد هجوم واقع مى‏شدند و آنگاه آنان را به ارتداد مى ‏خواندند قطعا آن را مى ‏پذيرفتند و جز اندكى در اين [كار] درنگ نمى‏كردند (۱۴)

با آنكه قبلا با خدا سخت پيمان بسته بودند كه پشت [به دشمن] نكنند و پيمان خدا همواره بازخواست دارد (۱۵)

بگو اگر از مرگ يا كشته شدن بگريزيد هرگز اين گريز براى شما سود نمى‏بخشد و در آن صورت جز اندكى برخوردار نخواهيد شد (۱۶)

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا ﴿۹﴾


إِذْ جَاؤُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتْ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا ﴿۱۰﴾

هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿۱۱﴾

وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۱۲﴾


وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ﴿۱۳﴾


وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِم مِّنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا ﴿۱۴﴾


وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْؤُولًا ﴿۱۵﴾


قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا ﴿۱۶﴾

کلمات کلیدی:جنگ احزاب،منافق،لشگر،جنود،فرار

ویرایش بوسیله کاربر 1396/02/12 02:02:10 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

مدیر تالار
farhang Offline
#2 ارسال شده : 1390/09/22 09:47:04 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,048
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
خلاصه داستان را از تفسير الميزان بيان مي كنيم:

آيه 9مؤمنين را يادآورى مى كند كه در ايام جنگ خندق چه نعمتها به ايشان ارزانى داشت، ايشان را يارى، و شر لشكر مشركين را از ايشان برگردانيد، با اينكه لشكريانى مجهز، و از شعوب و قبائل گوناگون بودند،

از قطفان، از قريش، احابيش، كنانه، يهوديان بنى قريظه، بنى النضير جمع كثيرى آن لشكر را تشكيل داده بودند، و مسلمانان را از بالا و پايين احاطه كرده بودند، با اين حال خداى تعالى باد را بر آنان مسلط كرد، و ف

فرشتگانى فرستاد تا بيچاره شان كردند.

10-لشكرى كه از بالاى سر مسلمانان يعنى از طرف مشرق مدينه آمدند، قبيله قطفان، و يهوديان بنى قريظه، و بنى نضير بودند، و لشكرى كه از پايين مسلمانان آمدند، يعنى از طرف غرب مدينه آمدند،

قريش و هم پيمانان آنان از احابيش و كنانه بودند

كجى چشم، و رسيدن جانها به گلو، كنايه است از كمال چيزگى ترس بر آدمى، و مسلمانان در آن روز آن قدر ترسيدند كه به حال جان دادن افتادند، كه در آن حال چشم تعادل خود را از دست مى دهد،

و جان به گلوگاه مى رسد.

منافقين و كسانى كه بيمار دل بودند، آن روز درباره خدا گمانها كردند، بعضى از آنها گفتند: كفار به زودى غلبه مى كنند، و بر مدينه مسلط مى شوند، بعضى ديگر گفتند: بزودى اسلام از بين مى رود و

اثرى از دين نمى ماند، بعضى ديگر گفتند: جاهليت دوباره جان مى گيرد، بعضى ديگر گفتند: خدا و رسول او مسلمانان را گول زدند، و از اين قبيل پندارهاى باطل

12-منظور از آنهايى كه در دلهايشان مرض دارند افراد ضعيف الايمان از مؤمنين اند، و اين دسته غير منافقين هستند كه اظهار اسلام نموده و كفر باطنى خود را پنهان مى دارند و

اگر منافقين، پيغمبر اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) را رسول خواندند، با اينكه در باطن او را پيامبر نمى دانستند، باز براى همين است كه اظهار اسلام كنند

13-اينكه گفتند اى اهل مدينه شما در اين جا مقام نداريد، و ناگزير بايد برگرديد، معنايش اين است كه ديگر معنا ندارد در اين جا اقامت كنيد، چون در مقابل لشكرهاى مشركين تاب نمى آوريد، و ناگزير بايد برگرديد.

خداى تعالى بعد از حكايت اين كلام از منافقين، كلام يك دسته ديگر را هم حكايت كرده، و بر كلام اول عطف نموده، و فرموده (و يستاذن فريق منهم )، يعنى يك دسته از منافقين

و كسانى كه در دل بيمارى سستى ايمان دارند، (النبى ) از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) اجازه مراجعت مى خواهند، (يقولون ) و در هنگام اجازه خواستن مى گويند: (ان بيوتنا عوره )،

يعنى خانه هاى ما، در و ديوار درستى ندارد، و ايمن از آمدن دزد و حمله دشمن نيستيم، (و ما هى بعوره ان يريدون الا فرارا)، يعنى دروغ مى گويند و خانه هايشان بدون در و ديوار نيست،

و از اين حرف جز فرار از جهاد منظورى ندارند.
14-و معناى آيه اين است كه اگر لشكرهاى مشركين از اطراف، داخل خانه هاى ايشان شوند، و آنان در خانه ها باشند، آنگاه از ايشان بخواهند كه از دين برگردند، حتما پيشنهاد آنان را مى پذيرند،

و جز اندكى از زمان درنگ نمى كنند مگر همان قدر كه پيشنهاد كفار طول كشيده باشد، و منظور اين است كه اين عده تا آنجا پايدارى در دين دارند، كه آسايش و منافعشان از بين نرود،

و اما اگر با هجوم دشمن منافعشان در خطر بيفتد، و يا پاى جنگ پيش بيايد، ديگر پايدارى نمى كنند، و بدون درنگ از دين برمى گردند

16-يعنى بگو اگر از مرگ و يا قتل فرار كنيد، اين فرار سودى به حالتان ندارد، و جز اندكى زنده نمى مانيد، براى اينكه هر كسى بايد روزى بميرد، و هر نفس كشى اجلى معين و حتمى دارد،

كه حتى يك ساعت عقب و جلو نمى شود، پس فرار از جنگ در تاءخير اجل هيچ اثرى ندارد.

(و اذا لا تمتعون الا قليلا) - يعنى به فرضى هم كه فرار از جنگ در تاءخير اجل شما مؤثر باشد، تازه چقدر زندگى مى كنيد؟ در چنين فرضى تازه بهره منديتان از زندگى بسيار اندك، و يا در زمانى اندك است،

چون بالاخره تمام مى شود.
سیدکاظم فرهنگ
سلام Offline
#3 ارسال شده : 1390/10/06 12:28:55 ق.ظ
سلام

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/04/23
ارسالها: 17

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
این آیات از یکی ازمهم ترین حوادث تاریخ اسلام یعنی جنگ احزاب سخن می گوید جنگی که نقطه عطفی در تاریخ اسلام بود و کفه موازنه قوا بین اسلام و کفر را به نفع مسلمانان

برهم زد و پیروزی در آن مقدمه ای برای پیروزیهای بزرگ در آینده بود.در حقیقت کمر دشمنان در این غزوه شکست و بعد از آن نتوانستند کار مهمی صورت دهند.جنگ احزاب –چنانکه از نامش

پیداست –مبارزه همه جانبه ای بر ضد دشمنان اسلام و گروههای مختلفی بود که با پیشرفت این آیین منافع نامشروعشان به خطر می افتاد .نخستین جرقه جنگ را گروهی از یهودبنی

نضیر زدند که به مکه آمدند و طایفه قریش را به جنگ با پیامبر(ص) تشویق کردند و به آنها قول دادند که تا آخرین نفس در کنارشان بایستند .

سپس به سراغ قبیله غطفان رفتند وآنها را نیز آماده کارزارکردند .این قبایل از هم پیمانان خود مانند قبیله بنی اسد و بنی سلیم نیز دعوت کردندو چون همگی خطر را احساس کرده بودند

دست به دست هم دادند تا کار اسلام را برای همیشه یکسره کنند .مسلمانان به فرمان پیامبر به مشورت پرداختند و قبل از هر چیز با پیشنهاد سلمان فارسی در اطراف مدینه خندق

کندند .لحظات بسیار سخت و خطرناکی بر پیغمبر (ص) گذشت. جانها به لب رسیده بود.منافقین در میان لشکر اسلام سخت به تکاپو افتاده بودند

.جمعیت انبوه دشمن وکمی لشکریان اسلام در مقابل آنها (ده هزار در برابر سه هزارنفر) وآمادگی آنها از نظر تجهیزات جنگی، آینده سخت و درد ناکی را در برابر چشم مسلمانان مجسم

کرده بود ،ولی خدا می خواست که در اینجا آخرین ضربه بر پیکر کفر فرودآید و صف منافقان از مسلمانان نیز جدا شود ،توطئه گران افشا شوند و مسلمانان راستین نیز در بوته آزمایش قرار

گیرند .سرانجام این غزوه با لطف و عنایت الهی با پیروزی مسلمانان به پایان رسید و طوفانی سخت به فرمان خدا وزیدن گرفت که خیمه گاه و زندگی کفار را در هم ریخت و رعب ووحشت

شدیدی در قلب آنها افکند و نیروهای غیبی

فرشتگان نیز طی آن به یاری مسلمانان آمدند. قدرت نمایی های شگفت انگیزی همچون قدرت نمایی امام علی (ع) در برابر عمروابن عبدود (سردار قدرتمند کافران که کسی جز علی (ع)

جرات مقابله با او پیدا نکرد و سرانجام به دست امام از پا درآمد ) برآن افزوده شد و مشرکان بی آنکه بتوانند کاری انجام دهند پابه فرار گذاردند.این آیات هفده گانه نازل شد و با تحلیلهای

کوبنده و افشاگرانه خود به عالی ترین وجه از این حادثه مهم برای پیروزی نهایی اسلام و کوبیدن منافقین بهره گیری کرد . جالب توجه اینکه در تاریخ نقل شده که پلامبر (ص)در اثنای حفر

خندق –در حالی که مسلمانان به شدت مورد هجوم کافران قرار داشتند و ترس از بین رفتن اصل اسلام وجودداشت –از فتح سرزمینهای ایران و روم و یمن به دست مسلمانان خبر داد.

در آن حال منافقان پیامبررا به فریبکاری متهم کردند .چنانکه در آیه دوازده می خوانیم،اما دیده ملکوتی آن حضرت می توانست گشوده شدن درهای قصرهای پادشاهان ایران و روم ویمن را

ببیند وبه امت جان بر کف مسلمانان بشارت دهد و از اسرار آینده پرده بردارد
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.200 ثانیه ایجاد شد.