logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177909)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140783)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131757)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95672)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت    تفقه در دين وظيفه همه است نه فقط علما. دين را با تحقيق بايد شناخت             

توجه

Icon
Error

admin1 Offline
#1 ارسال شده : 1398/05/09 11:38:03 ق.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
حكم قصاص و ديه زن و مرد از منظر قرآن:آيا ديه زن نصف ديه مرد است؟


در آیات قرآن، دو جا به قصاص در ضرب و جرح و نیز قتل نفس اشاره شده است.

بقره 178 و مائده ٤٥

وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَيْنَ بِالْعَيْنِ وَالْأَنْفَ بِالْأَنْفِ وَالْأُذُنَ بِالْأُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ ۚ فَمَنْ تَصَدَّقَ بِهِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لَهُ ۚ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ
در تورات، قصاص را برای جرم‌های عمدی، بر یهودی‌ها واجب کردیم، این‌طورکه: جان در برابر جان، چشم در برابر چشم، بینى در برابر بینى، گوش در برابر گوش، دندان در برابر دندان و... در کل، زخم‌ها و ضربه‌های عمدی قصاص دارند.
البته هرکه از حق قصاص خودش گذشت کند، مایۀ آمرزشی است برای گناهان خودش. آن‌هایی که بر اساس آنچه خدا فرستاده است، داوری نکنند، واقعاً ستمکارند.

س
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى ۖ الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَىٰ بِالْأُنْثَىٰ ۚ فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ۗ ذَٰلِكَ تَخْفِيفٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ ۗ فَمَنِ اعْتَدَىٰ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
اگر در جامعۀ اسلامی قتلی رخ بدهد، شما مسلمانان باید برای اجرای قصاص تلاش کنید؛ بدین‌صورت که شخص آزاد به‌جای شخص آزاد قصاص شود، برده به‌جای برده و زن به‌جای زن.
اگر حق قصاص را خانوادۀ مقتول به‌نفع قاتل بخشید، قاتل باید ممنونِ این بزرگواری باشد و خون‌بها را بی‌معطّلی به خانوادۀ مقتول بپردازد. این حکم، نوعی تخفیف و لطف از طرف خداست. بعد از قصاص یا دادن دیه، اگر هریک از طرفین زیاده‌روی کند، عذابی زجرآور در انتظار اوست.


ایا از این دو آیه یا سایر آیات (بدون رجوع به روایات) می‌توان نتیجه گرفت
که در قصاص، رعایت جنسیت قاتل و مقتول ضروريست و مرد قاتل، نمی تواند بخاطر قتل یک زن، قصاص شود؟


كلمات كليدي: قصاص ديه مرد زنان قتل جنسيت
مدیر تالار
ali Offline
#2 ارسال شده : 1398/05/10 11:19:56 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,985

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
قصاص و دیه زن و مرد در قرآن


سلام علیکم

بنظر می رسد آیات در موضوع قصاص روشن است. نفس در برابر نفس قصاص می شود و زن و مرد ندارد

منتها تعهدات اقتصادی بر ذمه جنس مرد ( که بصورت پیش فرض نقش انفاق در خانواده را دارد) ایجاب می کند هنگام ارتکاب قتل یک زن ( که چنین نقشی بر عهده ندارد) توسط او، بخشی از دیه پرداخت گردد تا قصاص مرد باعث آوارگی ناگهانی زن و فرزندان نشود

والله اعلم
Guest
#3 ارسال شده : 1398/05/12 08:11:58 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 813

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

سلام

البته در قرآن چیزی از جبران نیمه دیه بیان نشده است.یا قصاص است یا گذشت از قصاص و دریافت خونبها


این تحلیل در حد گمانه زنی می‌تواند مطرح شود.

آیا می توان گفت بر اساس این تحلیل، اگر مرد قاتل، نان آور خانه نیست، می‌تواند در برابر قتل زن، قصاص شود؟
و
آیا اگر زن مقتول، سرپرست خانوار است،ديه اش معادل دیه مرد است؟

ali Offline
#4 ارسال شده : 1398/05/15 07:45:49 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,985

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
ديه و قصاص زن و مرد در قران

سلام
بله نصف بودن دیه زن نسبت به مرد در قرآن ذکر نشده ولی روایات شیعه و سنی ظاهرا در این زمینه قطعی است.

عرض شد که از تفکیک جنسیتی مطرح شده در این آیه، ارزش اقتصادی دو نقش و لزوم جبران نیمی از دیه هنگام قصاص مرد قاتل استنباط می شود

موارد مثال زده شده، از نظر نظم اجتماعی مدنظر شریعت، موارد استثنایی است و قاعده معمولا به عمومیت توجه دارد
فرهنگ
#5 ارسال شده : 1398/05/23 07:13:08 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 813

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال


قصاص در قرآن

در سوره مائده كه حكم تورات بيان شده است،خداوند قصاص نفس در برابر نفس را مقرر نموده است.اما در سوره بقره عبد در برابر عبد و انثي در برابر انثي ذكر شده است.


شايد بتوان گفت با توجه به مفهوم كلي قصاص كه مقابله به مثل است،اجراي چنين معادل سازي در ساختار قوميتي و عرفي اعراب كه نظام مولا و بنده رايج بوده و بين زن و مرد اختلاف قايل بودند،
به قصاص عبد در برابر عبد و زن در برابر زن منجر شده و در واقع حكم امضايي بوده است.

و يا از زاويه ديگري اين تفكيك مطرح شده و آن لزوم مسئوليت پذيري همه افراد در برابر قتل بوده يعني گناه قتل و قصاص بر ذمه خود قاتل است حتي اگر بنده باشد يا زن باشد و تحت سرپرستي مرد ديگري باشد.
(با توجه به اينكه در برخي گناهان،حد بردگان،نصف افراد آزاد بوده است)

در واقع،ايه قصاص مرد در برابر زن يا زن در برابر قتل مرد را نفي كرده بلكه زن در برابر زن را تاكيد كرده نه اينكه منحصر كرده باشد و جمع آن با آيه قتل نفس در برابر نفس، قصاص را فارغ از جنسيت تاييد مي نمايد.
admin1 Offline
#6 ارسال شده : 1398/05/26 02:28:15 ب.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
ديه زن و مرد طبق قران ،يكسان است.

ديه يكى از انواع مجازاتی است كه ضرر و زیان ناشی از فقدان فرد را جبران می‌کند و به‌عنوان جریمه بر مجرم خطایی اعمال میشود و به این دلیل نقش بازدارنده دارد. درباره چند و چون دیه باید توجه کرد که ديه در قانون مجازات اسلامى، که پیش از اسلام وجود داشته، پیشینه تاریخی و دینی دارد و تحولات بسیار پیدا کرده و در جزئیات آن در هر دوره مناسب با احوال و عقلانیت آن منطقه و فلسفه حقوقی مشخص وضع شده است.

از این لحاظ فلسفه وضع آن، ناشناخته نبوده و جنبه ماؤرایی نداشته است.
البته ميزان و مقدار آن در روایات نبوی و اهل‌بیت(ع) با اقرار و تأیید از روش گذشته مشخص شده، اما روشن است که این قانون کیفری، همه آن چیزی نبوده که در جزیرة‌العرب و پیش از اسلام جریان داشته است؛ زیرا احکام کیفری اسلام هر چند از متن واقعیات و نیازهای آن عصر برخاسته و مسائل و مشکلات آن منطقه را در نظر گرفته، اما این گونه نبوده که همه قوانینی بوده که پیش از آن عمل می‌شده است. برای نمونه در آنجا ديه رئيس قبيله بيش از ساير افراد بود. ديه فرد عادى از قبیله‌ای كه قوی‌تر بود، بیش‌تر از ديه قبيله ضعيف بود، ديه مرد دو برابر زن بود، ديه فرد آزاد بیش‌تر از ديه بنده بود، اگر كسى امكان پرداخت بدهى خود را نداشت، بنده طلبكار خود می‌شد، خانواده در تحويل جانى به حاكم و رئيس قبيله مسئول بود و چنانچه مجرم فرارى می‌شد و او را تحويل نمی‌دادند، اموال آن‌ها ضبط و تا زمان تحويل جانى، مصادره می‌شد. اما قرآن همه آن‌ها را نپذیرفت و تنها یک دسته از این احکام را امضا کرد و برخی دیگر را رد کرد و برخی دیگر را به سکوت گذراند.
دیه برای این وضع شده تا کسی که اقدام به جنایت خطایی کرده، ضرر و زیان ناشی از فقدان فرد را جبران شود و به‌عنوان جریمه بر مجرم اعمال مى‏شود تا بر شخص مرتكب قتل يا جرح بار ‏شود.


در قرآن در مورد دیه تفاوتی بین زن و مرد مشاهده نمی‌شود، خداوند فرموده: «وَ ما كانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِناً إِلاَّ خَطَأً وَ مَنْ قَتَلَ مُؤْمِناً خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَ دِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ إِلى‏ أَهْلِهِ». (نساء: ۹۲). اما در فقه ما و در دسته‌ای از روایات این تفاوت به وجود آمده است؛ پس از منظر قرآن، فرقی بین زن و مرد از لحاظ دیه وجود ندارد. امروزه نیز برخی از مراجع حوزه قم، نیز بر مبنای همین حکم قرآنی تفاوتی بین زن و مرد در موضوع دیه نمی‌بینند. نکته اساسی که ما به آن استناد می‌کنیم، قرآن است، روایات را از جنبه تاریخی برسی می‌کنیم، آن ‌هم صرف نظر از اشکالاتی که بر برخی از این روایات وارد است.

این تفاوت موجود در فقه مشکلاتی ایجاد کرده و اشکالاتی را به وجود آورده است، لذا درباره برای برابر شدن دیه زن و مرد، اقداماتی در قانون‌گذاری جمهوری اسلامی در سال‌های اخیر انجام گرفته شده است، یکی از راه‌های از طریق تساوی در بیمه خطائی است.

نکته دیگر، آیه شریفه ظاهراً به‌قاعده اشتراک زنان با مردان در احکام به‌صراحت بر وجوب دیه در قتل غیرعمد و عدم تفاوت میان مردان با زنان دلالت دارد و در این باره عام افرادی و زمانی دارد و شائبه هيچ تخصيصى در آن نيست و تفصیلی هم نداده و اگر قرار بوده چنین تفصیلی بدهد، باید مانند بسیاری دیگر از آیات این تفصیل را خود قرآن بدهد و اگر آن‌گونه که مشهور از فقها می‌گویند، تفصیل در روایات ناظر به تخصیص این آیات تلقی می‌شود،

این پرسش مطرح است که چرا در آیاتی مانند: «وَ لا تَنْكِحُوا الْمُشْرِكاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِنْ مُشْرِكَةٍ وَ لَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَ لا تُنْكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا». (بقره: ۲۲۱) در احکام مشرکات و مشرکین سخن گفته و به‌صراحت هردو صورت را بیان کرده، ولی در اینجا تفصیل نداده است؟ چه اشکالی داشت که تفصیل می‌داد و این نشان می‌دهد که قرآن به‌عمد صورت کلی آن را بیان کرده و نخواسته میان زن و مرد تفاوت قائل شود و تفصیل دهد. و الله اعلم.

بنابراین ديه؛ به معناى جبران خون است و نه خون‌بها، يعنى مالى كه از طرف جانى به شخص مورد جنايت قرار گرفته- اگر عضوى از دست داده باشد- و يا به ورثه او- اگر كشته شده باشد- مى‏دهند. همه شواهد و قرائن نشان می‌دهد که باید مبنای دیه را این نظریه قرارداد که به شخص آسیب دیده دیه برای جبران خسارت مالی پرداخت شود و ملاک اصلی کلیت دیه بر مبنای تعالیم قرآن کریم و روش عقلا در تمام جهان است و نیز روایاتی که در مقام تعیین قیمت برآمده‌اند، آنجا که مقدار دیه مطرح است و نمی‌توان جبران خسارت مرد را از معالجه و درمان و بیکاری و یا مشکلات مستقیم زیان‌های وارده بر شخص یا خانواده، جبران کرد، باید مبنای کارشناسی را مبنای عمل قرار داد و آنجا که دلالت بر تنصیف دیه زن می‌کند و یا در مقام قصاص زن نصف مرد محاسبه می‌شود، باید به‌طور مساوی همان‌گونه که قرآن گفته و تفاوتی نگذاشته است.

مصاحبه آيت الله ايازي با خبرگزاري ايكنا

http://isfahan.iqna.ir/fa/news/3782176/
مدیر تالار
admin1 Offline
#7 ارسال شده : 1398/05/26 02:38:02 ب.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال

در قرآن كريم، فقط در يك آيه، از ديه نام برده شده است كه در آن به مقدار و تفاوت ديه زن و مرد اشاره نشده است. بنابراين، دلايل عمده، روايات و اجماع فقها است:

. روايات:
رواياتي كه بر نصف بودن ديه زن نسبت به مرد، دلالت دارند، دو دسته‎اند؛ يا ناظر به قتل نفس و يا در خصوص ديه اعضا و جراحات هستند. جالب اينكه اغلب آن‌ها صحيح‎اند. به عنوان نمونه، از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده كه "ديه زن نصف ديه مرد است" و رواياتي كه همين محتوا را دارند. همين طور درباره ديه اعضا و جراحات، صحيح ابان بن تغلب از امام صادق را داريم كه از مستندات اصلي فقها در باب حرمت قياس است. مضمون حديث اين است: از امام صادق ـ عليه السلام ـ سؤال كردم: نظر شما درباره مردي كه يك انگشت از انگشتان زني را قطع كرده، چيست؟ فرمود: ده شتر، دو انگشت بيست شتر، سه انگشت سي شتر، اگر چهارتا را بريد، ديه‎اش بيست شتر. گفتم: منزه است خداوند، اين چه حكمي است؟ (ديه سه انگشت بيش‌تر از ديه چهار انگشت)! زماني كه در عراق بوديم اين حكم را شنيديم اما از گوينده آن بي‌زاري جستيم و گفتيم اين از القائات شيطان است.

امام صادق فرمود: آهسته باش اي ابان! آنچه گفتيم حكم پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ است. زن تا يك سوم ديه با مرد برابر است. هرگاه به اين حد رسيد به نصف بر مي‎گردد. اي ابان! تو از در قياس با من وارد شدي و هرگاه قياس در سنت راه يابد، دين نابود مي‎شود" و نظاير اين روايت كه همه معتبرند. همانگونه كه پيش‌تر اشاره شد، محور پاسخ را در اين روايات تعبد تشكيل مي‎دهد.

اهل سنت نيز از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و امام علي ـ عليه السلام ـ و صحابه نقل كرده‎اند كه "ديه زن نصف ديه مرد است".

نقل از سايت مركزپاسخگويي به شبهات حوزه علميه قم

البته اهل سنت ، بر خلاف شیعه، درباره مردی که زنی را به قتل رسانده، قصاص را بدون رد فاضل دیه از سوی اولیای زن مقتول لازم می‏دانند، در حالی که اجماع یا قول مشهور در میان شیعیان این است که در صورتی که اولیای زن بخواهند حکم قصاص را بر قاتل جاری کنند، باید نصف دیه کامل مرد را، که همان ما به التفاوت دیه مرد و زن است، به اولیای مرد بپردازند

نقل از كتاب تفاوت زن و مرد در قصاص
مدیر تالار
admin1 Offline
#8 ارسال شده : 1398/05/27 08:13:44 ق.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال

مسأله ی 994- خون بهاى مرد مسلمان دو برابر زن مسلمان است، براساس آيه ى «الحربالحر و الانثى بالانثى» (سوره ى بقره، آيه ى 178) كه مرد را برابر مرد، و زن را برابر زن قرار داده، و نه برابر با مرد، و در سنت قطعى هم خون بهاى مرد دو برابر زن است، از جهاتى چند كه مهم ترش امكان بيشتر توليد مثل مرد است نسبت به زن بنابراين اين دو برابر بودن از نظر ارزش جسمانى است و نه ارزش هاى روحى كه از آن جهت «انّ اكرمكم عنداللَّه اتْقاكُم» است.

مسأله ی 995- ديه ى اعضاى هريك از مرد و زن هم نسبت به خون بهاى خود آنان است


از رساله آيت الله صادقي تهراني
مدیر تالار
ali Offline
#9 ارسال شده : 1398/05/29 10:05:01 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,985

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل ایه قصاص در سوره بقره بدون توضیح بیشتری،اینگونه نوشته است:


((يا ايها الذين آمنوا كتب عليكم القصاص فى القتلى ، الحر بالحر)) الخ ،


در اينكه خطاب متوجه خصوص مؤمنين كرده ، اشاره است باينكه حكم قصاص مخصوص جامعه مسلمين است و كفارى كه در كشورهاى اسلامى بعنوان اهل ذمه زندگى مى كنند و غير آنان از كفار، مشمول آيه نيستند و آيه از كار آنها ساكت است .

و اگر اين آيه را با آيه : ((اءن النفس بالنفس )) بسنجيم ، نسبت تفسير را براى آن دارد، پس ديگر وجهى براى اين سخن كه چه بسا كسانى گفته باشند (كه اين آيه ناسخ آن است و به حكم اين آيه به خاطر كشتن برده اى قاتل آزاد اعدام نميشود و به خاطر كشتن زنى قاتل مرد اعدام نميشود) باقى نمى ماند.


ترجمه تفسير الميزان جلد 1 صفحه : 656
farhang Offline
#10 ارسال شده : 1398/07/19 10:04:35 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,051
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال


ایا تنصیف حکم دیه زن،یک امر عرفی است یا شرعی؟ نظر استاد سروش محلاتی راجع به دیه زن و مرد:

امکان سنجی برابری دیه زن و مرد :

در حالی که نظریه معروف فقهی این امکان را منتفی میداند ، برخی فقهای معاصر از راه مناقشه در روایات دال بر تنصیف ، نظر به برابری میدهند . ولی ایا با قبول ان روایات هم، امکان حکم به برابری وجود دارد ؟ احتمالی که در اینجا مطرح شده ناظر به این پاسخ از راه بررسی "ماهیت حکم به تنصیف " با توجه به این مقدمات است :

الف ) دیه در جهت جبران خسارت وارده، یک امر عقلایی است و حکم تاسیسی شرع نمیباشد . ( جامع المدارک ج۵ ص۱۹۹)
ب)تنصیف دیه نسبت به زنان ، حکمی است که از جاهلیت وارد اسلام شده و مورد امضا قرار گرفته مثل مقدر شدن دیه به صد شتر .(المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام ج۱۰ص۲۶۵)

ج) مقدار دیه ، مستند به امضای شرع نیست بلکه مستند به امضاو تنفیذ ان سوی امام مسلمین است .
د) امضای هر حکم تابع قلمرو خود ان حکم است .در امضای احکام عقلایی که مورد توافق عموم خردمندان است حکم کلی امضا میشود و در احکام صرفا عرفی ، امضا در همان حد اعتبار حکم در نزد عرف است که با انتفاء ان موضوعی برای امضا باقی نمیماند .

ه) شارع میتواند حکم عرف را از قیود ان خارج نموده و اعتبار مطلق ببخشد در این صورت دیگر حکم ، امضایی نخواهد بود و اثبات این تغییر در ماهیت حکم نیاز به دلیل اثباتی دارد.

و) اگر شارع در بیان خود در ناحیه موضوع حکم و یا خود حکم ، هیچ قیدی را لحاظ نکند و علتی هم برای ان ذکر ننماید ، قهرا امضای شرع متوجه همان ارتکازو بنای عرفی است که از قبل وجود داشته است .

براین اساس با تغییر عرف امکان تغییر حکم شرعی وجود دارد و اثبات دائمی بودن حکم به تنصیف از راه "قلت عقل زنان" (دراسات فی ولایه الفقیه ج۱ص۳۴۷ ) یا از راه نقش کمتر انان در اقتصاد و تولید (بحوث فقهیه هامه ص ۱۴۸) قابل مناقشه است . ارتکاز عرف در عصر صدور همان سخن سید مرتضی علم الهدی است : ان نفس المراه ناقصه القیمه عن نفس الرجل( الرسائل ج۱ ص۲۳۵) لذا در عرف ،دیه "خون بها"ست همانطور که فقها هم تعبیر کرده اند ( مقدمه جامع عباسی شیخ بهایی)
سیدکاظم فرهنگ
Guest
#11 ارسال شده : 1398/08/05 10:35:27 ق.ظ
Guest

رتبه: Guest

گروه ها: Guests
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 813

17 تشکر دریافتی در 16 ارسال

قصاص زن و مرد
الف) قصاص نفس
فقهای شیعه به اتفاق بر این باور هستند که زن و مرد مسلمان در برابر یکدیگر قصاص می‏شوند؛ لیکن قصاص مرد در برابر زن مشروط به پرداخت «فاضل دیه» یعنی نصف دیه مرد به اولیای دم زن است. روایات معتبر و متعددی بر نظریه مذکور دلالت دارد که مورد استناد فقهای شیعه قرار گرفته است.

ب) قصاص عضو
مطابق نظریه فقهای شیعه، زن و مرد در قصاص عضو با یکدیگر برابر هستند، تا آنجا که دیه عضو به ثلث دیه کامل برسد. در آن صورت، قصاص عضو مرد در مقابل عضو زن، مشروط به پرداخت نصف دیه عضو مرد از سوی زن به مرد است. مستند این نظریه، روایات معتبری است.

دیه مرد و زن
الف) دیه نفس
از قوانین مورد اتفاق بین فقهای شیعه و اهل سنت، مقدار دیه مرد و زن است؛ به گونه‏ای که تاکنون هیچ مخالفی در میان اندیشمندان شیعه، نداشته است و در میان علمای اهل سنت نیز مخالف قابل توجهی وجود ندارد. همگان بر این عقیده هستند که دیه کامل تعیین شده در فقه جزایی اسلام، برای نفسِ مرد است و دیه نفس زن نصف آن است. فقهای شیعه در این‏باره به روایات معتبری استناد کرده‏اند.

ب) دیه عضو
فقهای شیعه درباره دیه عضو معتقدند که دیه عضو مرد و زن با یکدیگر برابر است تا آن‏گاه که دیه عضو مصدوم به ثلث دیه کامل برسد و در آن صورت دیه عضو زن به نصف دیه عضو مرد کاهش می‏یابد. مستند این نظریه روایاتی است.

دلایل برابری زن و مرد در دیه و قصاص
آنچه درباره قصاص و دیه نفس و عضو زن و مرد بیان شد، مورد اتفاق فقهای شیعه است. البته برخی از فقها در سال‏های اخیر درباره برابری زن و مرد در قصاص و دیه نفس و عضو، نظریه‏ هایی ارائه نموده ‏اند و در اینجا به بیان دلایل این نظریه(از نظرات آیت الله صانعی) پرداخته می‏شود:


الف) عدالت خداوند متعال

از آیات قرآن استفاده می‏شود که سخنان و احکام خدا، حق و عادلانه است و در تکوین و تشریع نسبت به بندگان ظلم نکرده است. «وَتَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ صِدْقًا وَعَدْلاً لاَّ مُبَدِّلَ لِکَلِمَـتِهِی وَهُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ ؛ (3) کلام پروردگار تو با صدق و عدل به حد تمام رسید». «إِنِ الْحُکْمُ إِلاَّ لِلَّهِ یَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَیْرُ الْفَـصِلِینَ ؛ (4) حکم و فرمان تنها از آن خداست؛ حق را از باطل جدا می‏کند و او بهترین جدا کننده (حق از باطل) است». «وَ مَا رَبُّکَ بِظَـلَّـمٍ لِّلْعَبِیدِ ؛ (5) پروردگارت هرگز به بندگان ستم نمی‏کند».
تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه و الزام اولیای زن به پرداخت نصف دیه مرد هنگام قصاص مرد در برابر زن، بدون مشروط کردن قصاص زن در برابر مرد به چنین شرطی، از نظر عرف، ظلم و مخالف حق و عدالت است و خداوند نه تنها چنین سخنی نمی‏گوید، بلکه این‏گونه حکم نمی‏کند. بنابراین زن و مرد در حقیقتِ انسانی و حقوق اجتماعی و اقتصادی از جمله قصاص و دیه با یکدیگر مساوی‏اند و روایاتی که بین آنها در قصاص و دیه تفاوت می‏گذارد، مخالف کتاب است و این‏گونه روایات را طبق «اخبار رد» باید کنار گذاشت

ب) برابری همه انسان‏ها با یکدیگر
انسان‏ها در آیات و روایات، اعم از زن و مرد، بزرگ و کوچک، سفید و سیاه و عرب و غیرعرب، با هم در حقیقتِ انسانی برابرند و هیچ‏یک بر دیگری برتری ندارند. «یَـآأَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُم مِّن نَّفْسٍ وَ حِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً کَثِیرًا وَنِسَآءً؛ (1) ای مردم از (مخالفت) پروردگارتان بپرهیزید. همان کسی‏که همه شما را از یک انسان آفرید و همسر وی را (نیز) از جنس او خلق کرد و از آن دو، مردان و زنان فراوانی (در روی زمین) منتشر ساخت». عموم کلمه «اتقوا» در آیه به جهت حذف متعلق، ظهور در خودداری از هر نوع ستم در سیاست، اقتصاد، شخصیت اجتماعی و قانون‏گذاری دارد. ازاین‏رو مردم باید از قوانینی که در نظر عرف و عقلا ظالمانه است دوری گزینند و در این صورت خداوند سزاوارتر است که در تشریع از اجحاف بپرهیزد و در حقوق انسانی و اجتماعی بین انسان‏ها تبعیض قائل نشود.

ج) صراحت آیات قصاص
خداوند در قرآن کریم حکم قصاص بین زن و مرد را بیان فرموده است: «وَکَتَبْنَا عَلَیْهِمْ فِیهَآ أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ وَالْعَیْنَ بِالْعَیْنِ وَالاْءَنفَ بِالاْءَنفِ وَالاْءُذُنَ بِالاْءُذُنِ وَالسِّنَّ بِالسِّنِّ وَالْجُرُوحَ قِصَاصٌ؛(1) و طبق دستور اخبار رد، روایات مخالف قرآن را باید طرد کرد و از ترتیب اثر دادن به آن خودداری ورزید

د) حیات بودن قصاص
خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «وَ لَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَوةٌ یَـآأُوْلِی الاْءَلْبَـبِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ ؛(4) ای صاحبان خرد، برای شما در قصاص، حیات و زندگی است. شاید شما تقوا پیشه کنید». قصاص عبارت از رد به مثل است و رد به مثل در کشتن زن توسط مرد یعنی کشتن مرد بدون دادن چیزی به بستگان زن. بنابراین دادن نصف دیه مرد از سوی اولیای زن، زاید بر مقابله و خارج از قصاص قاتل در مقابل مقتول است و این ظلم بر زن مقتول می‏باشد. قرآن به طورکلی می‏فرماید: «قصاص موجب حیات است» و فرقی بین قصاص مرد در مقابل زن و مرد و قصاص زن در مقابل مرد و زن نمی‏گذارد.(1)

و) روایات مخالف با روایات مشهور
در مقابل روایاتی که مستند نظریه اجتماعی فقهاست، روایات مخالفی وجود دارد: روایت صحیح ابی مریم از امام باقر علیه‏السلام درباره زنی است که مردی را کشته بود. امام در این رابطه فرمود: «تقتل ویؤدی ولیها بقیة المال؛(3) کشته می‏شود و ولی او مابقی مال (دیه) را می‏پردازد». روایت موثق سکونی از امام صادق علیه‏السلام : «ان امیر المؤمنین علیه‏السلام قتل رجلاً بامرأة قتلها عمدا وقتل امرأة قتلت رجلاً عمدا؛(4) همانا امیر مؤمنان علیه‏السلام مردی را کشت که زنی را به عمد کشته بود و زنی را کشت که مردی را به عمد کشته بود». روایت اسحاق‏بن‏عمار از امام صادق علیه‏السلام : «ان رجلاً قتل امرأة فلم یجعل علی علیه‏السلام بینهما قصاصا والزمه الدیة؛(5) مردی زنی را کشت و علی علیه‏السلام بین آنها به قصاص حکم نکرد و مرد را به پرداخت دیه الزام کرد».

اگرچه مضمون این سه روایت متفاوت است، لیکن در مخالفت با روایات مستند نظریه فقهای شیعه در قصاص و دیه زن و مرد، متفق است. علاوه بر آن، در تعارض روایت سکونی با این روایات، ترجیح با روایت سکونی است؛ زیرا موافق آیات قرآن است.(1)

ز) ضعف اجماع
اجماعی که فقهایی از جمله صاحب جواهر و صاحب ریاض ادعا کرده‏اند، با توجه به عبارت محقق اردبیلی، سست و قابل نقض است. زیرا وی در مقام استدلال بر مسئله قصاص مرد در برابر زن با پرداخت نصف دیه مرد می‏نویسد: «کأن دلیله الاجماع والأخبار» که بیانگر عدم جزم وی به حکم معروف در این مسئله به دلیل عدم جزم به اخبارو اجماع است.

قانون و زنان سرپرست خانوار
به نظر می‏رسد اگر تفاوت بین زن و مرد در قصاص و دیه به دلیل مسئولیت فرد در تأمین نیازهای اقتصادی خانواده و سرپرستی آن است، باید درباره زنان شاغلی که درآمد خود را در اداره زندگی مشترک هزینه می‏کنند، به ویژه زنانی که سرپرستی خانواده را عهده‏دار هستند، تجدیدنظر نمود.
پرسشی که به ذهن متبادر می‏شود این است که وظیفه ما در مقابل واقعیات اجتماعی چیست؟ زمانی‏که زن سرپرست خانواده‏ای توسط مردی به طور فجیع کشته می‏شود و احساسات عمومی شدیدا جریحه‏دار می‏گردد و خانواده مقتول نیز توانایی پرداخت نصف دیه قاتل را ندارد، راه چاره کدام است. فقها بر این نکته متفق ‏اند که بیت المال مُعدّ مصالح مسلمانان است(1) و مواردی چون اداره امور خانواده‏های بی‏سرپرست یا خانواده‏هایی که سرپرست آنها ازکارافتاده است یا پرداخت فاضل دیه برای قصاص مرد در برابر زن در وضعیت مذکور، از مصالح مسلمانان و جامعه اسلامی به شمار می‏رود. چرا که در غیر این صورت نظم و امنیت جامعه اسلامی مختل می‏گردد و نظام اسلامی ناکارآمد جلوه می‏کند.

ازاین‏رو حکومت اسلامی در این‏گونه موارد وظیفه دارد با اختیارات خود، مشکل را از پیش روی جامعه بردارد و از بیت‏ المال برای اداره امور خانواده‏های بی‏سرپرست یا دارای سرپرست ازکارافتاده و مواردی از این قبیل هزینه کند تا زن مجبور به تحمل مشقت تأمین هزینه زندگی خانوادگی نشود یا با پرداخت فاضل دیه از بیت‏المال، زمینه اجرای قصاص مرد قاتل را فراهم سازد تا احساسات عمومی به ویژه خانواده مقتول، التیام و تسکین یابد و احیانا جلوی سوء استفاده از این حکم شرعی گرفته شود و نظم و امنیت به جامعه بازگردد.(2) چنان‏که تنی چند از فقیهان معاصر(3) فتوا داده‏اند که حکومت در صورت اقتضای مصلحت، می‏تواند فاضل دیه زن را از بیت‏المال بپردازد تا زمینه قصاص مرد قاتل در برابر زن مقتول فراهم گردد.

نقل از مقاله دیه و قصاص و تکلیف حکومت و حق زنان،نویسنده
محمدعلی جورکویه
منبع: بازتاب اندیشه 1383 شماره 52
http://ensani.ir/fa/article/93601/
admin Offline
#12 ارسال شده : 1399/05/27 07:30:13 ق.ظ
admin

رتبه: Administration

گروه ها: Administrators, Moderator, member
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 422

9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
تفاوت ديه زن و مرد: ايا مرد در برابر قتل زن قصاص نميشود؟

برخي مفسران و فقها، ايات سوره بقره و مائده در خصوص قصاص را ناسخ همديگر دانسته اند.

اما شرط نسخ ان است كه دو ايه نافي هم باشند.

ايه سوره بقره كه نفس را در برابر نفس بيان كرده،حكم عمومي است و ايه سوره مائده كه انثي را در مقابل انثي مفسر ان است.

انها كه ايه سوره مائده را ناسخ ميدانند بخاطر آن است كه علاوه بر منطوق ايه، از ان مفهوم گيري كرده اند.

انچه در ايه صريح است اين است كه:حر در برابر حر، عبد در برابر عبد و انثي در برابر انثي قصاص ميشود. راجع به ذكر در برابر انثي و عكس آن ساكت است.

اما انها كه از ايه مفهوم منفي گرفته اند ميگويند وقتي بيان شده زن در برابر زن، پس مرد در برابر زن نميتواندقصاص شود.

اگر پرسيده شود كه پس چرا ايه اين تاكيدات و حالات خاص را اورده،بايد بگوييم به شان نزول اين ايه توجه كنيم. اعراب در برابر قتل يك حر ،گاها چند نفر را ميكشتند. ايه تاكيد ميكند كه مقتول هر كه باشد حتي اگر رييس قبليه باشد در برابر قتلش فقط يك نفر قصاص ميشود نه بيشتر.

علامه طبرسي در مجمع البيان هم بر اين راي است كه اين ايه چنين مفهومي ندارد و فقط بانچه تصريح دارد،ميتوان تمسك جست.

لذا نه ايه سوره مائده نسخ شده نه سوره بقره.

از سلسه درسهاي فقهي استاد سروش محلاتي با موضوع نسخ در قران
ali Offline
#13 ارسال شده : 1402/10/10 10:59:06 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,985

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال


از جمله موضوعاتی که در احوال شخصیه مطرح می‌باشد، ‌این مسأله است که آیا دیه زن مسلم با دیه مرد مسلمان یکسان است یا اینکه دیه زن نصف دیه مرد می‌باشد؟

غرض از مطرح کردن این مسأله، فتوای قرضاوی است، اهل سنت در عصر و زمان، ‌دو عالم برجسته دارد، یکی شیخ یوسف قرضاوی مصری است که از اخوان المسلمن است، من از ایشان این مسأله را پرسیدم، او هم جواب داده که دیه زن مسلمان با دیه مرد مسلمان یکسان و برابر می‌باشد و گفته است که ما دلیلی بر تنصیف نداریم، اجماع هم نداریم، و اگر علمای سابق گفته‌اند که دیه زن مسلمان نصف دیه مرد مسلمان است، چون مسأله قلیل الاتفاق بوده، یعنی کمتر اتفاق می‌افتاد که زن مسلمان کشته شود و لذا علمای ما در این مسأله چندان غور نکرده‌اند و اگر غور می‌کردند، یک چنین فتوای را نمی‌دادند.

آنگاه ایشان مسأله را به اینجا می‌کشاند که اگر ما قائل به تنصیف بشویم،‌این یکنوع ظلم در حق زن است، این یک داعی برای عنوان کردن این مسأله بود.


عالم دیگر اهل سنت جناب وهبه الزحیلی است که ایشان در دمشق زندگی می‌کند،‌ این دوتا هم اهل فکرند و هم اهل قلم.

داعی دیگر اینکه الآن در تهران کسانی هستند که به عنوان نو آوری دینی و فکری این مسأله را مطرح می‌کنند و می‌گویند باید دیه زن مساوی با مرد باشد.

البته ما هم به نو آوری فکری علاقمند هستیم، آنکه اسلام را نگه می‌دارد، همان اجتهاد مستمر است و اجتهاد مستمر هم یک چیز بسیار خوبی است، منتها باید هر اجتهادی برای خودش یک قالبی داشته باشد، یله و رها نباشد، یعنی باید در حدود کتاب، سنت، اجماع و عقل باشد ولذا ما این مسأله را مطرح می‌کنیم، تا ببنیم که از نظر کتاب و سنت و سایر ادله مسأله از چه قرار است.

من آن مقدار که فتاوای علمای شیعه را دیدم، احدی را ندیدم که اختلاف داشته باشند ولذا چند نقل قول کردیم، بقیه را خود شما ببینید (خصوصاً مفتاح الکرامة مطالعه کنید). ولی فتاوای علمای اهل سنت را بیشتر تعقیب کرده‌ایم، چون ایشان (قرضاوی) معتقد است که اجماعی در کار نیست، در مقابل این همه فتاوا چه گونه می‌گوید که اجماعی در کار نیست؟!!


در دیه اعضاء، دیه زن و مرد تا ثلث مساوی است، مثلاً اگر کسی یک انگشت مردی یا یک انگشت زنی را قطع کند،‌دیه‌اش ده شتر است، اگر دو انگشت شان را قطع کند، دیه‌اش بیست شتر است، و اگر سه انگشت آنها را قطع کنند،دیه‌اش ‌سی شتر می‌باشد، اگر چهار انگشت زن را قطع کند، دیه‌اش بیست شتر است و حال آنکه اگر چهار انگشت مرد را قطع کنند،‌دیه‌اش چهل شتر است نه بیست شتر، یعنی اگر ثلث تجاوز کرد، دیه اعضای مرد با دیه اعضای زن فرق می‌کند،‌این حدیث هم در کتاب اهل سنت است و هم در کتاب های ما (شیعه)

یکی از اشکالات این است که چرا دیه مرأة و زن، کمتر از دیه مرد می‌باشد؟

دیه در مقابل انسانیت نیست، چون انسانیت هردو یکسان می‌باشد، ارزش در اینجا ارزش اقتصادی است نه ارزش انسانی، مرد نان آور خانواده است، فلذا اگر انگشتان مرد قطع شود، اقتصاد خانواده بیشتر لطمه می‌بیند تا انگشت زن قطع شود و هکذا اگر مرد کشته شود، اقتصاد خانواده بیشتر ضرر می‌بیند تا زن کشته شود.

بنابراین، مسأله، ‌مسأله انسانیت نیست، چون در تراروزی عدل الهی زن و مرد، هردو انسان کاملند و از ارزش یکسان بر خوردارند، اصولاً زندگی مرد تنها ناقص است و هکذا زندگی زن تنها ناقص است،‌ هردو در کنار همدیگر می‌توانند یک زندگی آرام داشته باشند، فلذا هر کدام مکمل دیگری است، در عین حالی که چنین است، نسبت به دیه، دیدگاه اسلام،‌دیدگاه اقتصادی است نه دیدگاه انسانی.

چیزی که باید اضافه کنم این است که در مقام داوری نباید یک گوشته را بگیریم، از بقیه غفلت کنیم، باید مجموع قوانین اسلام در نظر گرفته و آنگاه قضاوت کنیم. در اسلام نقه و مخارج زندگی بر دوش مرد است نه بر عهده زن، و مرد باید به هر شکلی که می‌تواند زندگی خانواده را اداره کند و نفقه زن و بچه را تامین کند


از درس خارج فقه ايت اله سبحاني
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.510 ثانیه ایجاد شد.