رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️جنگ داخلي دروني، چگونه است؟ چرا گفته اند جهاد نفس؟ چرا در نماز تمركز نداريم؟
🔸قسمت اول
🔷جهاد امر جدّي است اين جهاد نفس, جهاد نفس ميدان تيري است حقيقت است شوخي نيست اين جنگ نابرابر است اين از اين طرف سنگر گرفته تيراندازي ميكند به نام شهوت او از آن طرف تيراندازي ميكند به نام غضب, اين بيچاره مرتّب دارد فرياد ميزند كه بابا فلان حرام است اين فلان حلال, ولي آنجا تير دارد شروع ميشود چه كسي حرف او را گوش ميدهد نبايد گفت آدم وقتي ميداند صد درصد حرام است چرا اين كار را ميكند مگر او ميكند, مگر نميدانند كه پايان اعتياد كارتنخوابي است اينها ديگر علم غيب نيست و وحي نميخواهد و برهان نميخواهد اين چيز بيّنالرشدي است ديگر ميگويد من چه كار دارم پايانش در جدول شهرداري خوابيدن و كارتنخوابي است من الآن لذّت ميخواهم.
🔷فنّ اخلاق را ما بايد بررسي كنيم كه مديرِ اجرايي چه كسي است كار به دست چه كسي است قرآن فرمود اينها عقل را معزول كردند ﴿بِمَا لاَ تَهْوَي أَنْفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ﴾ اگر انبيا حرفي آوردند كه مطابق هوس شما نبود دست به تير ميكنيد ﴿فَفَرِيقاً كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقاً تَقْتُلُونَ﴾ خب اينها كه با برهان گوش نميدهند و حرف نميزنند.
🔷ذات اقدس الهي فرمود از نظر علمي اينها هيچ مشكل ندارند صد درصد براي آنها ثابت شد كه حق با موساي كليم است اما قبول نكردند براي اينكه آن عقلِ نظريِ بيچاره كه فهميد اين سِحر نيست و معجزه است او كه مجري نيست اين يك مرجعي است درِ خانهاش بسته است همين, بسته است يعني بسته است تا انسان نفسش را نشناسد از شرّ او در امان نيست.
👈اين است ما گرفتار جنگ داخلي هستيم اين وضع ما, اما مردان الهي كساني هستند كه اين بخشهاي فرهنگيشان به امامتِ عقل نظري عالمانه حركت ميكند آن بخشهاي عمليشان به امامت عقلِ عملي حركت ميكند اين عقلين به امامتِ آن نفس كلّيِ انسان كامل حركت ميكنند اگر به آنجا نرسيد شيطان اول لباس احرام ميپوشد تا طواف كند دور كعبه ي دل وقتي ببيند صاحبدلي در كار نيست يا مشغول گِل است كم كم به دل نفوذ ميكند وقتي وارد حرمِ دل شد آنجا آشيانه ميزند بعد تخمگذاري ميكند تخمهاي خودش را به صورت جوجه در ميآورد اين جوجهها را در همان صحنه ي دل ميپروراند وقتي كه تخمگذاري كرده اين تخمها را زير پَر خودش ميپروراند جوجه در ميآورد اينكه ميبينيد ما ميبينيم ما مرتّب در نماز و غير نماز آرام نداريم و مكرّر خاطرات روان است و شناور است براي همين است. اينها حركتِ پاي جوجههاي شيطان است يك وقت انسان دارد «السلامُ عليكم» ميگويد كه نمازش تمام شده در حالي كه در وسط اين چهار ركعت نماز همهاش يا با اين جنگيد يا با آن جنگيد.
ادامه دارد...
📚آيت اله جوادي املي/تفسير سوره مومنون
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️جنگ داخلي دروني، چگونه است؟ چرا افراد با انكه ميدانند كاري بد است، انجام ميدهند؟
🔸قسمت دوم
🔷گاهي ممكن است انسان مطلبي را يقين داشته باشد و هيچ ترديدي نداشته باشد كه اين حق است ولي بر خلاف او اقدام بكند, چرا؟ چون آنكه اقدام ميكند كه گوش به حرف اين عقل نميدهد او يك نيروي ديگر است الآن مسئوليّت اداره ي درون را آن نيرو به نام شهوت يا غضب به عهده گرفته شما ميبينيد اينهايي كه ـ خداي ناكرده ـ گرفتار اعتياد ميشوند بيّنالغي بودن اين, زيانبار بودن آن را هر روز دارند ميبينند اين ديگر تاريخِ بيهقي و ناسخالتواريخ و وعده و وعيد و اينها نيست اينها ميبينند كه اعتياد نتيجهاش اين است كه اول سرقت از منزل خودش شروع ميشود بعد از جاي ديگر شروع ميشود بعد كارتنخوابي شروع ميشود بعد ميافتد در جدول شهرداري بعد لاشهاش را مأمورين شهرداري در فرقان جمع ميكنند اين ديگر كارِ روزانه است اين طور نيست كه مربوط به تاريخ باشد يا مربوط به آينده باشد تا كسي بگويد ممكن است خدا عفو بكند خدا ببخشد بعد توبه بكنيم اين طور نيست اين هر روز دارد از كنار كارتنخوابها رد ميشود اين لاشهها را هم كه شهرداري جمع ميكند اين ميبيند.
🔷خب اين فهم و اين علم يك مرجعِ معزول است اين عقل فتوا ميدهد كه دست به اين كار نزن خب كسي گوش به اين فتوا نميدهد مگر عقل, مدير داخلي اين شخصِ معتاد است اين جواني كه «غلبت شهوته عقله» عقلش يك حاكم معزول است يك علمِ صد درصد دارد اين ميگويد آقا علمت به درد خودت ميخورد من اين لذّت را ميخواهم. اين چرا و چون برنميدارد چون برهاني نيست, اگر كسي خداي ناكرده در ميدان جهاد درون شكست خورد عالماً عامداً گناه ميكند.
🔷بيان نوراني ائمه(عليهم السلام) كه هيچ دشمني براي انسان بدتر از هواي او نيست همين است از وجود مبارك رسول گرامي(صلّي الله عليه و آله و سلّم) نقل شده است از ائمه هم همين طور «أعدا عدوّك نفْسك الّتي بين جَنْبَيك» اين براي نفس است چرا أعدا عدوّ اين است؟
👈براي اينكه ماري كه به آدم حمله كرده يا سگي كه به آدم حمله كرده انسان اگر يك تكّه گوشت يا يك تكّه نان پيش اينها بيندازد همان چند لحظهاي كه اينها مشغول خوردن گوشت و نان و اينها هستند دست برميدارند از آدم, ولي اگر انسان به خواسته ي نفس عمل كرد اين دو قدم جلوتر ميآيد .
اين طور نيست كه صبر بكند كه, ميگويد خيلي خب اين يك ساعت من كاري به شما ندارم تو ميخواهي توبه كني يا فرار كني, اگر سگي حمله كرد ميشود با يك تكّه گوشت او را سرگرم كرد و فرار كرد, اما اگر نفس گفت اين نامحرم را نگاه كن حالا اين نگاه كرد اين طور نيست كه اين شخص يك ساعت يا يك لحظه يا يك دقيقه از او نجات پيدا كند بتواند توبه كند كه, اين قدري جلوتر ميآيد.
🔷 لذا «أعدا عدوّك» اين است فرمود: «أعدا عدوّك نفْسك الّتي بين جَنْبَيك» و صريحاً دستور دادند فرمودند: «جاهدوا أهوائكم كما تجاهدون أعدائكم» با اين دشمن بجنگيد وگرنه علمتان هيچكاره است هيچكاره يعني هيچكاره اين بيان نوراني حضرت امير اين بود كه «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ وَ عِلْمُهُ مَعَهُ لاَ يَنْفَعُهُ» اينكه عالمِ نود و نه درصد را نميگويد اين عالم صد درصد را ميگويد, اگر كسي احتمال خلاف ميدهد ولو نيم درصد اين ديگر عالِم نيست اين مظنّه دارد فرمود عالِم است اما علمش معزول است.سرّش آن است كه زِمام كار به دست عقل نيست زمام كار را ديگري گرفته.
ادامه دارد ...
📚آیت الله جوادی آملیویرایش بوسیله کاربر 1402/03/16 11:38:54 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
❇️جنگ داخلي دروني، چگونه است؟ چرا گفته اند جهاد نفس؟ چرا در نماز تمركز نداريم؟
🔸قسمت سوم
🔷 اين بيان نوراني وجود مبارك امام صادق(سلام الله عليه) را ملاحظه بفرماييد. در كتاب شريف وسائل طبع مؤسسه آلالبيت(عليهم السلام) جلد پانزده صفحه ي 209 در آنجا حديثي را مرحوم صدوق در كتاب علل ايشان «عن أبيه عن سعدبن عبدالله عن أحمدبن محمدبن عيسي عن عليبن الحَكَم عن عبداللهبن سِنان» نقل كرده كه عبداللهبن سنان ميگويد «سألت أباعبدالله جعفربن محمدالصادق(عليهما الصلاة و عليهما السلام) فقلت الملائكة أفضل أم بنوآدم» فرشتهها بالاترند يا فرزندان آدم؟
🔷وجود مبارك امام صادق بيان نوراني حضرت امير را در جواب ذكر كرد: «فقال, قال اميرالمؤمنين عليبنابيطالب(عليهما الصلاة و عليهما السلام) إنّ الله رَكَّب في الملائكة عقلاً بلا شهوةٍ و ركّب في البهائم شهوةً بلا عقلٍ و ركّب في بنيآدم كلتيهما فمَن غَلَب عقله شهوته فهو خيرٌ مِن الملائكة و مَن غلبَ شهوته عقله فهو شرٌّ مِن البهائم» اين «غلبَ شهوته عقله» يعني اين, عقل صد درصد به طور جزم ميداند اين كار ضرر دارد بسيار خب, اما شهوت ميگويد من به حرف تو گوش نميدهم من اين مادّه ي مخدّر چند لحظه مرا آرام بكن من ميخواهم گوش بدهم.
🔷هر چه بگويند اين آيندهاش خسران است الآن هم ضرر دارد سمّ را شما به بدن ميريزي اين خيال ميكني لذيذ است اين برهاني نيست ميگويد برو كنار, تو حاكم معزولي. بنابران اگر كسي عقلِ نظر را پيروز نكند و ميدان به شهوت و غضب بدهد و رهبريِ اين كارها را به عهده ي عقلِ عمل نگذارد ميشود ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ علم براي نيروي ادراكي است كار براي نيروي تحريكي است براي بخش اجراست اجرائيات نفس به دست ديگري است, بنابراين ايمان جزء محدوده ي عملي است علمي خود اين ايمان, عمل است.
🔷غرض آن است كه بيان نوراني امام صادق كه از وجود مبارك حضرت امير(سلام الله عليهما) نقل ميكند اين است كه در جهاد درون اگر كسي حرفِ اوّلش را عقل ميكند بله اين بالاتر از ملائكه است, اگر كسي حرف اوّلش را شهوت ميزند اين پايينتر از حيوان است آن كه حرف اوّلش را شهوت ميزند معنايش اين است كه علم دارد صد درصد كه چه چيزي حلال است چه چيزي حرام است ولي «غلبَ شهوته عقله» نه معنايش اين است كه اين يك احتمال ميدهد آينده ي خوبي داشته باشد مانند آن, ما تمام كوشش و تلاش را در تهذيب نفس بايد بكنيم كه بخش فرهنگيمان كدام است, بخش اجراي كدام است, اگر جايي مشكل اجرايي داشتيم مكرّر به درس و بحث نچسبيم اين درس و بحث يك مقدارش براي ما كافي است مقداري به نماز شب بچسبيم, مقداري به زيارت عاشورا بچسبيم, مقداري به زيارت آلياسين بچسبيم, مقداري به زيارت امينالله بچسبيم اين مشكل را حل ميكند وگرنه ما چه چيزي را نميدانيم.آنهايي كه نميدانيم از ما نميخواهند اينكه ميدانيم عمل نميكنيم مكرّر به درس و بحث ميچسبيم اين درس و بحث روزي براي ما كارآمد دارد كه بشود رأيِ مطاع اما اگر بشود يك مرجعِ معزول اثري ندارد .
🔷اين است كه به ما گفتند كه, شما همان آيهاي كه چند روز قبل تلاوت شد در سوره ي مباركه ي «زمر» درست است كه فرمود عالِم و غير عالِم يكسان نيست اما در كنار نماز شب ذكر كرده فرمود: ﴿أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِداً وَقَائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ﴾ كسي در فضاي نمازِ شب عالِم باشد البته با ديگري فرق ميكند اما اگر كسي در آن فضا نباشد عالِم باشد خب بالأخره «رُبَّ عَالِمٍ قَدْ قَتَلَهُ جَهْلُهُ» شما اين عالم بيعمل را شما ملاحظه فرموديد كه جهنّميها ميگويند اين را كنار ببريد بويِ بدش ما را آزار ميكند ديگر اين روايات جهنم است ديگر اين براي چه كسي است؟! جهنّميها به مسئول جهنم چه ميگويند؟
🔷ميگويند اين عالمِ بيعمل را قدري كنارتر ببريد بوي بدش ما را آزار ميكند همين را ميگويند ديگر چرا ميگويند خداي سبحان هفتاد گناه جاهل را ميآمرزد بدون اينكه يك گناه عالم آمرزيده بشود چرا ميگويند عالم در لبه ي جهنم است گناه همان و افتادن همان, ولي جاهل هفتاد قدم از جهنم فاصله دارد ممكن است افتان و خيزان, افتان و خيزان بيفتد و بلند بشود, بيفتد و بلند بشود سرّش همين است ديگر, غرض اين است كه علم, اگر ما در اين مثال خوب توجّه كنيم به ممثّل پي ميبريم ما با چشم گَرد و غبار را ميبينيم و ميدانيم كه اگر چشم را نبنديم اين غبار ميآيد چشم را كور ميكند, اما چشمي كه ميبيند كه نميتواند خودش را حفظ بكند اين مُژه و پلك است روي هم ميآيد اين زيب را خدا آفريد كه آدم چشمش را حفظ بكند حالا اگر اين زيب مشكل داشت و بيمار بود خب چشم هر چه ببيند با تلسكوپ ببيند با ميكرسكوپ ببيند مشكل حل نميشود عمل را برخي به عهده دارند علم را برخي ديگر به عهده دارند اگر نفس بتواند كلمه ي جامعه باشد همه ي اينها را سرِ جاي خود بنشاند «طوبي له و حُسن مآب» اين ميشود ﴿قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا﴾ وگرنه «مَن غلبه شهوته عقله فهو شرٌّ مِن البهائم» كه فرمود: ﴿بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾ اين بيان نوراني حضرت امير كه فرمود: «شرٌّ» براي اينكه در قرآن دارد كه ﴿بَلْ هُمْ أَضَلُّ﴾.
📚آیت الله جوادی آملی
💫
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 1,975
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ما عالم بيعمل داريم يعني ممكن است كسي قرآن را خوب بفهمد تفسير كند سخنراني خوب بكند ولي نامحرم را هم نگاه كند چرا؟ براي اينكه علم يك چيز ديگر است يك متولّي دارد كه مسئول انديشه است. تصميم, عزم يعني عزم, جزم يعني جزم بينشان بسيار فرق است نيّت داريم و اراده داريم و متولّي اينها كه انگيزه است جزم داريم و تصور داريم و تصديق داريم و قياس اقتراني و استثنايي و انديشه داريم كه مسئولش چيز ديگر است
اگر انسان، وارسته باشد بين انديشه و انگيزه جمع ميكند ميشود عالِم عادل و اگر كاسبكار باشد عالِم بيعمل است بين دستگاه جزم و دستگاه عزم گاهي مانند بين الأرض و السماء فاصله است وجود مبارك موسي فرمود آخر براي تو روشن شد دو دوتا چهارتا چرا ايمان نميآوري اين ﴿وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَيْقَنَتْهَا أَنفُسُهُمْ﴾ براي اين است كه جَحْد, انكار براي عقل عملي است يعني آن «ما عُبد به الرحمن و اكتسب به الجنان» حضرت امير فرمود اين اسير شده «كَم مِن عقل أسيرٍ تحت هوي أمير»
در جهاد دروني هوس اين دستگاه اراده را به اسارت گرفته, خب اگر پاي كسي فلج شد يا به زنجير بسته شد شما به او دوربين بده ميكروسكوپ بده تلسكوپ بده عينك بده او به خوبي مار و عقرب را ميبيند او در ديدن مار و عقرب كه مشكلي ندارد ولي نميتواند فرار كند براي اينكه پايش بسته است حضرت امير فرمود مشكل اين بنده خداها علم نيست كه شما مرتب آيه بخواني, مشكل اينها اين است كه در جهاد نفس اين هوس آن متولّي اراده و نيّت را به اسارت گرفته «كَم مِن عقل أسيرٍ تحت هوي أمير» آن وقت خوب سخنراني ميكند خوب مقاله مينويسد خوب حرف ميزند مثل اينكه كسي دوربين گذاشته عينك گذاشته از دور و نزديك مار و عقرب را ميبيند و خبر هم ميدهد خب بله, اما نميتواند فرار كند چون چشم فرار نميكند پا فرار ميكند پا بسته است حضرت فرمود مواظب باشيد در جريان جهاد نفس اين به اسارت نرود اول كاري كه آن شيطان ميكند اين را به بند ميكِشد «أعاذنا الله من شرور أنفسنا و سيّئات أعمالنا».
ايت اله جوادي املي- تفسير سوره عنكبوت
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.