رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,222 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() تشکرها: 1 بار 49 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ترجمه تدبر و فهم سوره نحل نکات مهم تفسیری آیات 120-124 سوره نحل
نحل:120 إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ به راستي ابراهيم [که يهوديان ادعاي انتساب به او ميکنند] با تمام وجود، همواره مطيعي حقگرا براي خدا بود و هرگز از مشرکان نبود. 125
______________ 125- براي شناخت اوصاف چهارگانهاي که براي ابراهيم برشمرده شده است [امه، قانت، حنيف، غيرمشرک] توجه به معناي دقيق اين واژهها مفيد ميباشد: امه به کساني گفته ميشود که در چيزي مثل: مکان، زبان، زمان، آرمان، دين، فرهنگ و... مشترک باشند. اشتراک در هدف، حکايت از قصد واحدي ميکند که در معناي اُمّ نيز وجود دارد [مائده 2 (5:2) ]. اما ابراهيم يک تن بود، چگونه ميتوان او را يک امت و يک جماعت تلقي کرد!؟ به نظر ميرسد رمز اين ابهام را در همسويي و هماهنگي همه اجزاء وجود، جسم و جان، لحظات شبانه روزي و غم و شادي آن پيشوا در خداپرستي دانست، مگر در قرآن نيامده است که تلاشهاي شما پراکنده است [إِنَّ سَعْيَكُمْ لَشَتَّى- ليل 4 (92:4) ]، دلهاي آنها پراکنده است [...تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى...- حشر 14 (59:14) ]؟ اما ابراهيم دل و دست خود را به يک سو داده بود. اما «قانت» اسم فاعل از قنوت، به دوام اطاعت همراه با خضوع و پيوستگي بندگي گفته ميشود. «حنيف» از ريشه حَنَفَ، بيانگر انگيزه و ميل از کجي به راستي و از گمراهي به هدايت است. به بيان قرآن، حنيف بودن معادل مشرک نبودن [حج 31 (22:31) ] و اخلاص در خداپرستي [بينه 5 (98:5) ] ميباشد. از 10 باري که کلمه «حنيفاً» در قرآن آمده، 8 بار آن اين صفت به ابراهيم نسبت داده شده است. در ضمن وصف مشرک نبودن ابراهيم [مطلقاً انگيزه غيرتوحيدي نداشتن] 6 بار در قرآن تکرار شده است [آلعمران 67 (3:67) و 95 (3:95) ، انعام 79 (6:79) و 161 (6:161) ، نحل 120 (16:120) و 123 (16:123) ].
نحل:121 شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ شکرگزار نعمتهاي او بود [و خدا نيز استعدادهاي معنوي] او را سامان بخشيد 126 و به راه راست رهبرياش کرد.
______________ 126- معناي «اجتباء» همچون جبایت خراج [جمعآوري ماليات]، نوعي سامان دادن به پراكندگي سرمايههاي روحي و جمع و جور كردن روانِ از تمركز و توجه خارج شده است. اجتباء رسولان، هدف منسجم و واحد بخشيدن به شخصيت آنان است. ارتکاب گناه، آدمي را از استواري و انسجام روحي خارج ميسازد. از اين نظر، به سامان آمدن پس از توبه و اصلاح را قرآن در مواردي اجتباء ناميده است: در مورد حضرت آدم: طه 122 (20:122) - ثُمَّ اجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَتَابَ عَلَيْهِ وَهَدَى. در مورد يونس: قلم 50 (68:50) - فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ
تفسیر بازرگان
وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ ﴿۱۲۲﴾و در دنيا به او نيكويى و [نعمت] داديم و در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود (۱۲۲)
ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ﴿۱۲۳﴾سپس به تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم حقگراى پيروى كن [چرا كه] او از مشركان نبود (۱۲۳)
همان طوري كه جمع را امت ميگويند يك نفر را هم امت ميگويند اما خب يك استعمال نادري است لكن در روايات ديگر آمده است كه چون وجود مبارك حضرت ابراهيم به تنهايي كار يك ملت را انجام داد لذا از او به امت ياد شده است. اين دو طايفه از رواياتي است كه مرحوم فيض(رضوان الله عليه) در صافي به اينها اشاره كرده است.
در ادبيات تازي و فارسي كلمه امت و مانند آن بر يك نفر در صورتي كه از نظر علم و عمل كار يك جمعيت را بكند اطلاق شده است.
«حَنَف» يعني تمام تلاش و كوششاش اين است در بستر مستقيم، در صراط مستقيم باشد به چنين آدمي ميگويند حنيف، حنيف مايل از باطل به حق است
اين ﴿وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ وصف سلبي است در قبال اوصاف ثبوتي سهگانهٴ گذشته و پنجگانهٴ آينده. امت هست، ﴿قَانِتاً لِلَّهِ﴾ است، «حنيف» است اين سه وصف ثبوتي. ﴿شَاكِراً لأَنْعُمِهِ﴾ است، مجتبي هست، مَهدي هست، از حَسنهٴ دنيا برخوردار است و از صالحين است اين اوصاف پنجگانهٴ بعدي در بين اوصاف ثبوتي پنجگانهٴ بعدي و اوصاف ثبوتي سهگانهٴ قبلي اين وصف سلبي ذكر شده است و اين از مشركين نيست.
اين ﴿وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ براي آن است كه كسي توهّم نكند در سورهٴ مباركهٴ «انعام» كه قسمت اول قصهاش اين است وقتي ﴿ فَلَمَّا رَأي الْقَمَرَ بَازِغاً قَالَ هذَا رَبِّي... فَلَمَّا رَأي الشَّمْسَ بَازِغَةً قَالَ هذَا رَبِّي هذَا أَكْبَرُ﴾[9] اين ﴿هذَا رَبِّي﴾ ﴿هذَا رَبِّي﴾ او براي اين نيست كه ـ معاذ الله ـ او اول اينها را به عنوان رب تلقّي كرد بعد از اينها عدول كرد بلكه اين براي جدال احسن است و امثال ذلك. اصلاً شرك در حوزهٴ هستيِ وجود مبارك ابراهيم خليل راه پيدا نكرده
﴿وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً﴾ شهرت خوب، حيثيت خوب، معيشت خوب اينها حَسَنات دنياست فرزندان خوب حَسنه دنياست، توفيق ساختن كعبه، قبله و مطاف جهانيان حَسنه است براي اينكه ابراهيم خليل بود كه بنيانگذار كعبه بود، معمار بود، مهندس بود، كارگر همين كعبه بود اينها حَسنات دنياست كه به دست آدم كار خير انجام بگيرد، خب اگر كسي توفيق داشت به دست او مسجدي، مدرسهاي، يك مركز تحقيقياي خب اين ميشود حَسنه دنيا، اگر ديگري ساخت و او تماشاگر بود كه ديگر حَسنهاي نصيب او نميشود فرمود: ﴿وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً﴾ همه اين مراسم و مناسك حج و امثال ذلك حَسنهٴ اوست ﴿وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾ كه وصف ثبوتي نُهم است. فرمود در آخرت از صالحين است.
قرآن كريم در اين زمينه پنج مطلب بيان كرد آن مطالب پنجگانه عبارت از نفي ارتباط يهوديت با ابراهيم خليل(سلام الله عليه)، نفي ارتباط مسيحيت با ابراهيم خليل، نفي ارتباط وثنيت و ارتباط مشركان با ابراهيم خليل اين سه امر سلبي. دو امر ثبوتي دارد و آن اين است كه وجود مبارك پيغمبر اسلام(صلّي الله عليه و آله و سلّم) با ابراهيم خليل در پيوند است آن هم با ملت او در پيوند است كه تابع دين و مكتب اوست نه تابع خود او و اين پيروي از ملت و دين ابراهيم نه از شخص ابراهيم هم به وحي الهي است
پیامبر اسلام تابع دین و ملت ابراهیم است نه خود ابراهیم در سوره ال عمران نفرمود اين پيغمبر تابع ابراهيم است آنجا كه نام شخص ابراهيم است ميفرمايد عدهاي پيروان او هستند و پيغمبر هم به او اُولاست، آنجا كه سخن از ملت ابراهيم است ميفرمايد پيغمبر تابع ملت ابراهيم است. آنجا كه سخن از خود ابراهيم است ميفرمايد: ﴿إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهذَا النَّبِيُّ﴾ نه اينكه اين پيغمبر هم ﴿اتَّبَعُوهُ﴾ فرمود پيروان ابراهيم و حضرت رسول اينها ﴿إِنَّ أَوْلَي النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ﴾اند. اما در آيه محلّ بحث سورهٴ «نحل» كه سخن از ملت ابراهيم است ميفرمايد: ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ﴾ خب ﴿مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ﴾ دين ابراهيم است ﴿إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللّهِ الْإِسْلاَمُ﴾ تو كه تابع ابراهيم خليل نيستي تو تابع دين او هستي كه همان دين الهي است كه خدا مشخص فرمود. در قرآن آيهاي نداريم كه فاضل تابع مفضول باشد
وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾ جناب قرطبي اين ﴿مِنَ الصَّالِحِينَ﴾ را به «مع الصالحين»معنا كرده است، خب اگر ما دليل عقلي يا نقلي معتبر داشته باشيم ظاهر را صرفنظر ميكنيم در معاني حروف و افعال و اسما صرفنظر ميكنيم اما وقتي دليل نداشته باشيم ﴿مِنَ﴾ را به معناي خودش ميگيريم ديگر ﴿وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ﴾ نه «مع الصالحين».
درباره حضرت ابراهيم امت بودن، قانت بودن، حنيف بودن، نزاهت از شرك، شاكر بودن، مجتبي بودن، مَهدي بودن، در دنيا از حَسنه برخوردار بودن، در آخرت از صالحين بودن نُهتا و دهمي كه از همه اينها اشرف است به حَسب ظاهر با ﴿ثُمَّ﴾ كه از تأخير درجه و رتبه حكايت ميكند اين است كه يكي از مفاخر تو كه دهمين فخر توست اين است كه خاتم انبيا تابع دينِ توست ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ﴾ اين ﴿ثُمَّ﴾ اين نقش را دارد.
خب، اين در عين حال كه جريان حضرت رسول(صلّي الله عليه و آله و سلّم) را تبيين ميكند كه او تابع ابراهيم نيست، تابع ملت ابراهيم است ولي اين شَرف را هم براي حضرت ابراهيم تثبيت ميكند كه حضرت ابراهيم ملتي را آورد كه پيغمبر همان ملت را ميپذيرد و چيز ديگري نياورد بلكه تابع همان ملت است خود ابراهيم(سلام الله عليه) هم تابع ملت نوح بود ﴿وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ﴾
اينها زمينه است براي اينكه به پيغمبر اسلام(صلّي الله عليه و آله و سلّم) بفرمايد كه تو پيرو ملت ابراهيم باش، نه ابراهيم.
بعد از اين اوصاف نُهگانه ميفرمايد مسلمانها پيرو چنين آدمياند پيرو ملتياند كه ابراهيم در اين ملت به سر ميبرد. ما را به ابراهيم خليل دعوت نكردند به ما نگفتند شما پيرو ابراهيم خليل باشيد به ما گفتند پيرو ملت ابراهيم خليل باشيد، پيرو دين و مكتب خليل حق باشيد.
آيه 78 سورهٴ مباركهٴ «حج» اين است ﴿وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ﴾ اين ﴿مِّلَّةَ﴾ منصوب است چون اغراست يعني «خذوا ملة أبيكم» دين پدرتان را بگيريد يعني او را به عنوان پدر قبول كنيد، فرزند او باشيد
وقتي اين اوصاف گذشت ﴿ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ﴾ در سورهٴ مباركهٴ «انعام» هم گذشت فرمود: ﴿فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ﴾[22] نه «بِهم مقتده» نفرمود به انبيا اقتدا بكن، فرمود به هدايتي كه خدا به انبيا اعطا كرده است به همان هدايت يعني راه يكي است، دين يكي است، مكتب يكي است به آن مكتب اقتدا بكن ﴿فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ﴾ نه «بِهم مقتده»
خلاصه تفسیر تسنیم نحل:124 إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ ـ [حکم] تعطيل [کار در روز شنبه و پرداختن به عبادت و خدمت خلق در آيين ابراهيم نبود، بلکه] تنها بر کساني مقرّر شد که در آن [حکم، يا آيين توحيدي] اختلاف کردند 129 و بيترديد پروردگار تو در آنچه يکسره در آن اختلاف ميکردند داوري خواهد کرد.
______________ 129 -گويا از ايرادهاي يهوديان به پيامبر اسلام اين بود که اگر پيرو آيين ابراهيم است، پس چرا به جاي روز شنبه، جمعه را تعطيل ميکند و مسلمانان نماز جمعه را به جماعت برپا ميدارند؟ در اين آيه پاسخ داده ميشود که براي اختلاف کنندگان در آيين ابراهيم، که تمام ايام هفته را به دنيا و مادّيات ميپرداختند، ضروري شمرده شد يک روز را تعطيل کنند، که در آن هم اختلاف کردند. در ضمن، معناي «سبت» قطع کردن کار و تعطيل آن است. قرآن خواب را نيز «سبات» [قطع کننده تلاشهاي روز] ناميده است [فرقان 47 (25:47) و نبأ 9 (78:9) ].
تفسیر بازرگان
ماجرای تعطیلی روز شنبه و تحریم کار چه بود؟
﴿إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ﴾ اين ﴿إِنَّمَا﴾ به منزلهٴ جواب سؤال مقدّر است چرا روز شنبه براي همه حلال است و براي اينها حرام؟ اين هم پاسخ آن است ﴿إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَي الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ﴾ اينها خودشان پذيرفتند كه روز شنبه روز عيد رسمي يهوديها براي عبادت باشد آن وقت معذلك حيله و مكر كردند ما آن روز تحريم كرديم گفتيم صيد حرام است اينها آمدند راه آب را بستند كه ماهيها بيايند و نروند و روز يكشنبه صيد كنند. اينكه ما براي آنها صيد روز شنبه را حرام كرديم براي اين مكر و حيله خود آنها بود و اين ارتباط دارد با آن حصر محرّمات در آن چهار چيز كه ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ﴾[10] دوتا اشكال شد، دوتا پاسخ هم دادند يك اشكال مربوط به آيه 118 است كه پس آن محرّمات قبلي براي يهوديها تحريم كرديد آن چه چيزي بود؟ فرمود: ﴿وَعَلَي الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ﴾ «في محله فارجع» و سؤال دوم پس صيد در روز شنبه چرا براي اينها حرام شد؟ فرمود: ﴿إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَي الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ﴾ اين هم براي كيفر مكر و حيله اينهاست
﴿إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَي الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ﴾ در بيان روز عيد كه روز رسمي يهوديها باشد اختلاف شده است كه شنبه باشد، غير شنبه باشد بعضي پذيرفتند شنبه، بعضي غير شنبه و معناي عيد هم فراغت از كار دنيا و اشتغال به عبادت خدا و حرمت صيد و امثال صيد را هم به همراه داشت. اين ﴿إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ﴾ يعني ما روز شنبه را بر كساني كه اختلاف كردند بعضي گفتند آري، بعضي گفتند نه به عنوان عيد رسمي قرار داديم همانها كه گفتند شنبه عيد رسمي ما باشد، ما شنبه را تعطيل اعلام ميكنيم، دست به كاري نميزنيم همينها مكر و كيد كردند براي صيد ماهي، آنگاه در سورهٴ «اعراف» و غير «اعراف» فرمود ما اصحاب سَبت را لعنت كردهايم بر اساس مكر و حيلهاي كه اينها داشتند.
بنابراين اين ﴿إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَي الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ﴾ درباره اصل قرار دادن روز شنبه به عنوان عيد رسمي است آياتي كه در سورهٴ «اعراف» و مانند آن آمده است كه اصحاب سَبت را ما لعنت كرديم براي اينكه اينها قبول كردند كه روز شنبه روز تعطيل و عيد رسمي آنهاست و كسب، نارواست معذلك در همان روزي كه كسب حرام بود مكر و حيله كردند و كسب كردند اين دو طايفه از آيات راجع به روز شنبه.
خلاصه تفسیر تسنیم
كلمه ((جعل )) را با لفظ ((على )) متعدى كرده نه با لفظ لام ، با اينكه لفظ ((على )) تكليف و تشديد را مى رساند مثلا مى گويند: ((لى عليك دين : براى منست بر ضرر تو قرضى )) يعنى تو به من بدهكارى ، و يا مى گويند: ((هذا عليك لا لك : اين بر ضرر تو است نه بنفع تو)) و اين بدان جهت بود كه بفهماند، تعطيلى روز شنبه در يهود به منظور آسايش آنان نبود، بلكه ابتلاء و امتحانى بوده و لذا مى بينيم كه بالا خره تشريع اين حكم منجر به لعنت طائفه اى از ايشان و مسخ شدن طايفه ديگرشان شد كه در سوره بقره آيه 65 و در سوره نساء آيه 47 بدان اشاره شده است ، بنابراين مناسب تر اين است كه بگوييم مراد از جمله ((اختلفوا فيه )) اختلاف در سبت ، بعد از تشريع آن باشد، زيرا بنى اسرائيل در باره آن اختلاف نموده عده اى تشريع آن پذيرفته و عده اى رد كردند، دسته سومى حيله بكار بردند كه در سوره بقره و نساء و اعراف به حيله آنان و داستانشان اشاره شده است ، نه اينكه مراد از اختلافشان در آن ، قبل از تشريع آن باشد چنانچه در بعضى روايات آمده كه اول پيشنهاد شد كه در هر هفته يك روز براى عبادت تعطيل كنند آنگاه آن روز را جمعه قرار دادند، و بهمين خاطر اختلاف در گرفت بخاطر رفع اختلاف شنبه را قرار دادند. و معناى آيه اين است كه : ((جز اين نيست كه روز سبت قرار داده شد و يا يك روز در هفته براى عبادت تعطيل شد بمنظور تشديد و آزمايش يهود كه بعد از تشريع آن اختلاف كردند، يك دسته قبولش كردند، و يك دسته ديگر آن را رد نمودند، دسته سوم در ظاهر به قبول آن تظاهر نموده و در خفا، براى اشتغال به ماهيگيرى حيله نمودند پروردگار تو در روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف مى كردند حكم خواهد نمود)). بنا بر اينكه معنا چنين باشد وزان آيه وزان آيه قبلى مى باشد كه مى فرمود: ((و على الذين هادوا حرمنا ...)) كه گفتيم در معناى جواب از سؤال مقدر و معطوف بر داستان نسخ است كه قبل از اين گفتگويش در ميان بود و تقدير آن چنين است ، اما قرار دادن سبت براى يهود به نفع نبود بلكه عليه ايشان بود تا خدا امتحانشان كند و برايشان تنگ بگيرد، همچنان كه نظاير اين آزمايش و به حساب چوبكارى در آنان زياد بود، چون مردمى ياغى و متجاوز و متكبر بودند و كوتاه سخن اينكه آيه شريفه ناظر به اعتراضى است كه يهود بر تشريع بعضى احكام غير فطرى در دين خود و نسخ آن در اين شريعت كردند، و اگر اين مطلب را ضميمه آيه اى كه قبلا درباره يهود بحث مى كرد و مى فرمود: ((و على الذين هادوا حرمنا ...)) ننمود براى اين بود كه مساله سبت با سنخ مساله تحليل طيبات و استثناء غذاهاى حرام مغاير است ، قبلا هم فهميديد كه آيه : ((و على الذين هادوا)) تا جمله ((و ما كان من المشركين )) كه هفت آيه مي باشند كلامى است متصل و تمام كه به آيه مورد بحث متصل گشته و آن هشتمى آنها شده است . از اينجا جواب اعتراضى كه شده روشن مى شود، و اعتراض اين است كه وسط قرار گرفتن داستان سبت ميان آيه ((ثم اوحينا اليك ...)) كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) را امر به پيروى از ملت ابراهيم مى كند و آيه ((ادع الى سبيل ربك ...)) نظير فاصله شدن ميان درخت و پوست درخت است . و حاصل جواب اين شد كه گفتيم : آيه ((ثم اوحينا اليك ان اتبع ملة ابراهيم ...)) جزء آخر سياق قبلى است ، و آيه ((انما جعل السبت )) مربوط و متصل به مطالب قبل آن است ، و اما آيه ((ادع الى سبيل ربك ...)) مطلب تازه اى را بيان مى كند، و آن دستور به دعوت بسوى راه خداست ، بعنوان خطاب و هيچ ربطى به ملت ابراهيم و كيش وى ندارد تا بگوييد به آيه پيروى ملت ابراهيم متصل است ، و مساله سبت در ميان آن دو بيگانه است ، هر چند كه راه خدا به عينه همان ملت ابراهيم است ، و ليكن براى الفاظ حكمى است ، و براى معانى حكمى ديگر (دقت بفرمائيد).
ترجمه تفسير الميزان جلد 12 صفحه 533
ویرایش بوسیله کاربر 1404/07/11 02:40:18 ب.ظ
| دلیل ویرایش: ویرایش |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 2,196
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
ترجمه تدبر و فهم آیات پایانی سوره نحل: نکات مهم تفسیری ایات 125-128
ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ ﴿۱۲۵﴾با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوه اى] كه نيكوتر است مجادله نماى در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است (۱۲۵) وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ ﴿۱۲۶﴾و اگر عقوبت كرديد همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفته ايد [متجاوز را ] به عقوبت رسانيد و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است (۱۲۶) وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ ﴿۱۲۷﴾و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مى كنند دل تنگ مدار (۱۲۷) إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ ﴿۱۲۸﴾در حقيقت خدا با كسانى است كه پروا داشته اند و [با] كسانى [است] كه آنها نيكوكارند (۱۲۸)
اگر ذات اقدس الهي به پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) فرمود: ﴿ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ﴾ يعني آيات قرآني اين سه قِسم است، سنت تو هم بايد همين سه قِسم باشد و سنت اهلبيت(عليهم السلام) هم همين سه قِسم است يعني آنها با برهان، با موعظه، با جدال احسن دعوت ميكردند. در جريان حضرت موساي كليم ﴿وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَي النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَي النَّارِ﴾ من شما را به الله و به ايمان به خدا و مبدأ و معاد دعوت ميكنم اين نجاتبخش است شما ما را به شرك و وثنيّت فرا ميخوانيد اين هلاكتآور است دعوت انبيا «الي النجاة» است پس ﴿ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ﴾ يعني «الي النجاة» در حقيقت اين براي نجاتبخشي اما حياتبخشي همان آيه معروف سورهٴ مباركهٴ «انفال» است كه فرمود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ از كفار ذات اقدس الهي به مُرده ياد ميكند در سورهٴ مباركهٴ «يس» مؤمن را زنده ميداند و كافر را مُرده فرمود: ﴿لِيُنذِرَ مَن كَانَ حَيّاً وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَي الْكَافِرِينَ﴾ هم دعوت ﴿بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ﴾ باشد، هم مدعوّاليه و روش دعوت. دعوت ﴿بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ﴾ باشد يعني خوب حرف بزني، حرفِ خوب بزني، برهان اقامه بكني، ليّن باشي گذشته از اينكه محتوا بايد مُتقن و محكم باشد دعوت هم بايد جاذبه داشته باشد
يك وقت است كه انسان از مقدّمات معقول و مقبول براي احقاق حق و ابطال باطل كمك ميگيرد اين ميشود جدال احسن، وقتي ميخواهد باطلي را زنده كند، حقي را اماته كند ميشود جدال غير احسن و مِراي باطل. جدال احسن اين است كه مطلب حق است يك، از مقدمات معقول و مقبولي كه مورد پسند طرف هست كمك ميگيرند دو،
موعظه هم البته وَعظ بايد زيبا باشد زيبايياش هم به همين است اما متقن ببينيد در مسائل برهاني سخن از اينكه من دوست دارم يا دوست ندارم، اي كاش اين طور بود، اي كاش آن طور نبود اين طور نيست لذا موعظه به حَسنه قيد شده است ولي حكمت كه برهان است ديگر جا براي اين حرفها نيست. ينكه فرمود: ﴿ادْعُ إِلَي سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾ اين ذيل ناظر به همين بخش است كه شما وظيفهتان دعوت است خدا ميداند چه عدهاي اهل قبولاند، چه عدهاي اهل نكولاند ولي اين كار را شما حتماً تا آخرين لحظه بايد انجام بدهيد
﴿وَإِنْ عَاقَبْتُمْ﴾ اگر خواستيد معاقبه بكنيد يعني ما كه دستور معاقبه نميدهيم، ما كه دستور انتقام نميدهيم بر فرض شما خواستيد انتقام بگيريد از عدل نگذريد.
اينكه در آيه نود همين سورهٴ مباركهٴ «نحل» فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَي﴾ اين عدل و احسان را در بخش پاياني تبيين كرد كه حتي نسبت به مشركان هم همين طور است،شما هم بر فرض خواستيد عِقاب بكنيد ﴿بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم﴾ باشد ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ﴾ و اگر از اينها بگذريد ميشود صبر و احسان ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ﴾.
فرمود اگر كسي نسبت به شما عداوتي را اعمال كرد، تعدّي كرد به حقّ شما ﴿فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَي عَلَيْكُمْ﴾ نه بيشتر. آن امر فقط براي اباحه است، ترخيص است اين ﴿عَاقَبْتُمْ﴾ كه تعريض است يعني اين كار را نكنيد، انتقام نگيريد براي اينكه عفو بهتر از انتقام است. همين معنا را كه ضمناً فهماند عفو بهتر از انتقام است همين را باز كرد فرمود: ﴿وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ﴾ اين هم به عنوان اصل كلّي باز هم به عنوان قضيه شرطيه، اگر خواستيد انتقام بگيريد از عدل نگذريد، اگر صبر كرديد، عفو كرديد، بخشيديد صبر بهتر است. مرحله سوم اين اگر را برداشت و امر كرد فرمود: ﴿وَاصْبِرْ﴾ البته اين را به خصوص وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) خطاب كرد چون اوست كه ميتواند اينگونه عفوها را اعمال بكند البته امّتش هم تأسّي ميكند اين بخش سوم است. اول تعريضاً فرمود انتقام خوب نيست، بعد تصريحاً فرمود گذشت و صبر بهتر از انتقام است، بعد هم امر به صبر كرد ﴿وَاصْبِرْ﴾.
رها كن حالا نپذيرفتند، نپذيرفتند اين طور نيست كه حالا شما غصه بخوري اين قدر خودت را در رنج بيندازي. در بخشهايي فرمود: ﴿فَلاَ تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ﴾[7] ، ﴿فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَي آثَارِهِم إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً﴾[8] اين دوتا آيه در دو مقطع بلكه آيه سوم در مقطع سوم دارد كه خيلي خودت را فشار نياور خب نپذيرفتند، نپذيرفتند، اما ﴿وَاهْجُرْهُمْ هَجْراً جَمِيلاً﴾ يك وقت است آدم قهر ميكند از جامعه فاصله ميگيرد نظير يونس(سلام الله عليه) همه انبيا بزرگوار را كه قرآن كريم نام ميبرد به پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) عرض ميكند كه ميفرمايد: ﴿وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ﴾[9] «واذكر في الكتاب كذا و كذا و كذا و كذا» يعني به ياد اينها باش سيرهٴ اينها، سنّت اينها، روش اينها، برخورد اينها، اينها در گذشته بود، اما نسبت به حضرت #يونس(سلام الله عليه) كه ميرسد ميفرمايد: ﴿وَلاَ تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ﴾[10] مبادا مثل يونس باشي كه او را ماهي بلعيد كه او فاصله گرفت و قومش را رها كرد تو اگر رها ميكني هَجر جميل باشد يعني نگران اينها نباش قلباً از اينها فاصله بگير چون اينها بالصراحه ميگويند چه باشي، چه نباشي، خدا هم فرمود چه انذار بكني، چه نكني در اينها اثر ندارد
خب، آن مراحل پنجگانه يعني سه مرحله مربوط به تعريض و تصريح و امر به صبر و اين دو مرحله نهي از حُزن بر گذشته و نهي از تنگنا قرار گرفتن از هراس آينده اين امور خمسه را با اين كريمهٴ آخر سورهٴ «نحل» تحليل كرده فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُم مُحْسِنُونَ﴾ آنها كه صِدق «مع الحق» را رعايت كردند، رابطهشان را با خدا حفظ كردند شدند متّقي، آنها كه روابط حَسنهشان را با خلق خدا حفظ كردند شدند ﴿مُحْسِنُونَ﴾ كسي كه اين دو پيوند را حفظ كرد با خدا متّقي بود، با خلق خدا مُحسن بود خدا با اوست.
اين معيّتي كه در قرآن كريم است اينها سه قِسم است يك معيّت قيّوميّه است كه معيّت عام و مطلق است خدا با هر كسي هست در هر شرايطي آن را در سورهٴ مباركهٴ «حديد» آيه چهارم به اين صورت بيان فرمود: ﴿وَهُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ﴾ يك معيّت ويژه است براي قهر و غلبه و گرفتن آن را ذات اقدس الهي دربارهٴ كساني كه تصميمهاي زشت ميگرفتند فرمود خدا در پشت درهاي بستهٴ افرادي كه بيتوته ميكنند، جلسات خصوصي دارند در جلسات خصوصيشان هست كه همانجا خواست اينها را بگيرد بتواند. ﴿وَهُوَ مَعَهُمْ﴾ آيه محلّ بحث يك معيّت ويژه است كه نسبت به مؤمنان صالح و متّقيان و مُحسنين دارد كه فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا﴾ كه با خدا رابطه خوبي دارند ﴿وَالَّذِينَ هُم مُحْسِنُونَ﴾ بعضي رابطهٴ خَلقيشان خوب است اما صبغهٴ الهي ندارد، بعضيها قداست الهيشان خوب است اما به حال جامعه نافع نيستند اينها از آن معيّت ويژه بهره نميبرند فرمود اگر كسي اين دو عنصر محوري را داشت خدا معيّت خاص دارد نسبت به آنها اينكه فرمود: ﴿ان رحمة الله مع المحسنين﴾ از همين قبيل است. ﴿إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُم مُحْسِنُونَ﴾.
خلاصه تفسیر آیت الله جوادی آملی
|
|
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 2,196
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
سیمای کلی سوره نحل ، استخراج پاراگرافها و درس سوره توسط مرحوم گنجه اي
در پاراگراف 1 (ایات 1-21) می فرماید : ای مردم ! شما دائما دارید از بینهایت نعمت های پروردگارتان استفاده میکنید ، لذا سزاوارنیست جز رفتار شکر آمیز ازشما سرزند .
در پاراگراف 2 (ایات 22-42) می فرماید : ای کافران ! از این خودبزرگ بینی ها و غفلت ها و نیرنگ ها و رفتارهای نا صحیح که باعث نابودی پیشینیان تان هم شد دست بردارید و به راه صحیح بازگردید تا سعادتمند شوید و کافران در قیامت جوابگو نیستند و در این جهان نیز توقع بیجا دارند در حالی که اهل تقوا در آخرت وضع مطلوب خواهند داشت و کافران شرک خود را به خداوند نسبت میدهند و به عاقبت همانندان پیش از خود توجه نمیکنند و قیامت را تکذیب میکنند و توجه ندارند که این نوع اعتقادات واین نوع رفتارها به شقاوت میرساند و ای پیروان رسول خدا(ص) ! هجرت در راه خدا به شما کمک خواهد کرد دردنیا زندگیی شایسته ودرآخرت نیز رستگار باشید .
در پاراگراف 3 (43-60) می فرماید : ای پیامبر! پیامبران قبلی نیز راهنمایشان وحی بود و تو نیز این پندها را برای مردم بیان کن و بشر غرق در نعمتهای الهی است ولی عدهای که به آخرت ایمان ندارند ، و لذا به وضعیت ناپسند منتقل خواهند شد و این کافران چه ایرادی دارند که خلاف جهت کل جهان رفتار میکنند؟
در پاراگراف 4 (61-72) کافران را که علیرغم این همه نعمتهای گوناگون این رفتارها را دارند نکوهش می فرماید .
در پاراگراف 5 (73-83) می فرماید : ای پیامبر ! منشاء کفر ورزی این کافران لجبازی است ، لذا چندان اهمیتی به آنان مده .
در پاراگراف 6 (84-98) می فرماید : ای پیامبر! کافران در قیامت اعتراف خواهند کرد که عقیدهشان باطل، و چابلوسیشان بیفایده است، تو را نیز دادستان علیه خویش خواهند یافت و ای ایمان آوردگان به این پیامبر! شما برای زندگی درایـن جهان احتیاج به قوانینی دارید که بزودی به آن نیاز پیداخواهیدکرد . این احکام همان است .
در پاراگراف اخر (ایات 99-128) می فرماید: ای پیامبر! دل خوش دارکه در وضعیتی محکم هستی، آنچه بدست آورده ای تثبیت میشود، پیروان راستینت درمعرض ریزش قرارندارند وکافران نیز آنچه میگویند اهمیتی ندارد اینک که فشار کفار بر پیروانت از حدی گذشـــته و بعضی از آنها از تو بریده و به مخالفانت پیوسته اند اندوهگین مباش. آنها لایق آنچــــه که خـود را داخل آن کرده بودند نبودند که به اندک امتحـانی مردود شـدند و الـبـتـه خداوندتان حمایتگر تو و پیروان راستین تو است و و ای پیامبر! ابراهیم گونه با رسالتت به بهترین وجه برخورد کن و به مسلمانان نیز همین را بیاموز و ای مسلمانان! به غذاهای حلال رو کنید و کفران نعمت نکنید.
درس سوره: اي مردم نعمات خدا را بياد آوريد و مسير صحيح را در پيش گيريد تا به سعادت دو جهان برسيد.
|
|
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,222 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() تشکرها: 1 بار 49 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
سلام سئوالی از سوره نحل ضمیر ه در به مشرکون به که برمیگردد و ترجمه درست ایه چیست؟ إِنَّمَا سُلۡطَٰنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّوۡنَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشۡرِكُونَ
ترجمه استادولی تسلط او تنها بر كسانى است كه او را سرپرست خويش گيرند و آنانكه او را شريك خدا سازند ترجمه الهى قمشهاى تنها تسلط شيطان بر آن نفوسى است كه او را دوست گرفتهاند و كسانى كه (به اغواى او) به خدا شرك مىآورند ترجمه انصاریان تسلّطش فقط بر كسانى است كه او را سرپرست و دوست خود گرفتهاند و بر كسانى است كه [به وسيلۀ اغواگرى او] براى خدا شريك قرار دادهاند ترجمه انصاری سلطۀ او فقط بر كسانى است كه دوستش مىدارند و كسانى كه به او(خداوند)شرك مىآورند
پاسخ 1
Dr.Zahra Akhavan Sarraf: با سلام و درود این دو دسته ترجمه بر این اساسند که ضمیر یا به الله برگردد که در آیه نیست یا به شیطان
در حالیکه ضمیر "هم" در آیه 100 به "ربهم" در آیه 99 بر میگردد و معنای دو آیه با هم تمام می شود و لنگه قطعه مورد سؤال در آیه قبل است: إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ
پس ترجمه دقیق این است: .... و کسانیکه به او (پروردگارشان) شرک می ورزند.
farhang: سلام و سپاس
1_اما ايه 99 و 100 راجع به دو گروه متفاوت از افراد است. مرجع ضمیر هم در دو آیه یکسان نیست
2_حتی باید قبل تر و بعدتر رفت. از ایه 98 که به پیامبر میفرماید وقتی میخواهی آیات و احکام تبدیل شده را بخوانی، به شیطان پناه ببر چرا که برخی مطیع و تحت نفوذ شیطانند و آنرا با بهانه های مختلف نمی پذیرندو حتی ممکن است از ایمان به کفر برگردند. 3_اگر مرجع ضمیر ه در به، خدا باشد، و مراد، شرک به خدا باشد، آیا ذکر به ضرورت داشت و نمیشد گفت والذین هم مشرکون؟
Dr.Zahra Akhavan Sarraf: دو گروه متفاوت بودن ربطی به یکسان بودن مرجع این ضمیر ندارد مرجع ضمیر ربهم است فکر کنید در فارسی بگوییم آنانکه همراه پیامبرشان جهاد کردند با آنانکه به او پشت کردند، یکسان نیستند
اینجا صریحا سخن در دو گروه مختلف با دوحکم متضاد است اما «او» به همان «پیامبرشان» برمیگردد.
آنکه متفاوت است دو گروه است آنکه یکسان است پروردگار این دو گروه است
farhang: سلام بله در کل درست است اما این دو ایه کمی متفاوت از مثال شماست بخاطر تکرار ضمایر او یی که مسلما به شیطان برمیگردد.
او برکسانی که بر پرودگارشان توکل میکنند سلطه ندارد. سلطه او تنها برکسانی است که او را سرپرست خود گرفته اند و به (واسطه اطاعت) او مشرکند.
این متن، ارجاع او ی اخر را هم به او های قبل، در ذهن برجسته می کند
نظرتان در مورد ضرورت و کارکرد به چیست؟ ایا اگر به نبود، معنای مدنظر شما، حاصل نمیشد؟
Dr.Zahra Akhavan Sarraf: سلام، نه حاصل نمیشد
دو آیه چیزی شبیه لف و نشر مرتب دارد ▪️ستاره صحنه هم خدا و بندگانش هستند نه شیطان
یعنی ته هر دو آیه - که کاش این گل آیه بینشان حائل نشده بود - داده ای درباره تعامل با خداوند دارد.
▪️روایات ما هم همه شرک را شرک به خدا معنا کرده اند؛ في الكافي و العيّاشيّ عن الصادق عليه السلام في هذه الآية قال: يسلّط و اللّٰه على المؤمن على بدنه و لا يسلّط على دينه قد سلّط على أيّوب فشوّه خلقه و لم يسلّطه على دينه و قال اَلَّذِينَ هُمْ باللّٰه مُشْرِكُونَ يسلّط على أبدانهم و على أديانهم.
یعنی دسته اول ایمان می آورند و خدا برایشان کافی است بعد ایمانشان به خدا، شریکی برایش قرار نمیدهند اما دسته دوم علاوه بر ایمان به خدا، دیگری را هم در کار می آورند
▪️این دو الگو در قرآن وجود دارد: ۱.ایمان بالله + دیگر هیچ( فقط تکیه و توکل بر او) ۲. (ایمان به خدا +) انباز قرار دادن برای او
مثلا در آیه ۱۰۶ سوره یوسف: ما یؤمن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون
▪️ اینکه ضمیر به شیطان برگردد، حسب بررسی من به دو سه روایت اهل سنت از صحابه و تابعین بر میگردد البته اول هم «به یعدلون» بود یعنی عِدل خدا قرارش میدهند که کمی میشد به ماده شرک و جار و مجرور مربوطش کرد اما گویا به مرور زمان, سببی بودنِ «باء» مطرح شد و تقریر دوم این وجه هم در تفاسیر پیدا شد.
من اینطور متوجه میشوم و خدا میداند. آنهم احتمالی است.....
farhang: ايه 22 ابراهیم نکته ای دارد که به آیه مورد بحث نزدیک است
کفرتم بما اشرکتمون من قبل
يعني گروهی شیطان را شریک خدا ساختند و با توجه به انعام 121 هم شاید معنای آیه همین باشد که شیطان را شریک خدا کردند
نکته دیگر آنکه در آيه 53 همین سوره آمده است که لاتتخذوا الهين اثنين و باتوجه به اینکه در اینجا مخاطب اهل کتاب نبودند، اله دوم می تواند شیطان باشد
Dr.Zahra Akhavan Sarraf: در اینصورت باید می بود هم به مؤمنون- یا اشرکوه- نه به مشرکون.
پاسخ 2 MH MJaami: سلام ترجمه استادولی غیردقیق و مایه تعجب است آیه می خواهد بگوید: شیطان بر متولیان به خود و مشرکان سلطه دارد و بس.
farhang: سلام با توجه به توضیحات بالا
به نظرم ترجمه ایشان یا الهی قمشه ای و انصاریان، بر ترجمه انصاری ترجیح دارد
بحث اطاعت از شیطان است و نپذیرفتن آیات جدید توسط گروهی از مسلمانان. و از آنجا که اطاعت هم بندگی و پرستش است پس، ترجمه استادولی هم نابجا و نادقیق نیست.
MH MJaami: قوله تعالى: «إِنَّمٰا سُلْطٰانُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ اَلَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ» (100) الهاء فى (سلطانه) تعود على الشيطان، و الهاء فى (به) للّه تعالى و هو ممّا جاء فى التنزيل من ضميرين مختلفين، كقوله تعالى: (اَلشَّيْطٰانُ سَوَّلَ لَهُمْ وَ أَمْلىٰ لَهُمْ) فالضمير فى (سوّل)للشيطان و فى (أملى) للّه تعالى. كقوله تعالى: (أَنَّمٰا نُمْلِي، لَهُمْ)
البیان في غریب إعراب القرآن ابنانباری، عبدالرحمن بن محمد, جلد 2, صفحه 83
«إِنَّمٰا سُلْطٰانُهُ عَلَى اَلَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ» معناه إنما تسلطه على الذين يطيعونه فيقبلون دعاءه و يتبعون إغواءه «وَ اَلَّذِينَ هُمْ بِهِ» أي بسبب طاعته «مُشْرِكُونَ» بالله
مجمع البيان طبرسی، فضل بن حسن, جلد 6, صفحه 593
پاسخ 3: Hamid Farzin: گویی الاهی و انصاریان هم به همان حس استادولی تفطنی داشته اند که تفسیری ترجمه کرده اند.
در واقع نکته این است که چرا و چگونه باید مشرک را زیر سلطه شیطان شمرد. این پرسش وقتی پررنگتر جلوه میکند که بنگریم:
- به اقتفای نمونههای صریحی مانند ابراهیم: ۲۲ یا سبا: ۲۱ (و بلکه صافات: ۳۰) باید به لحاظ دینی تسلط استقلالی و جبارانه شیطان را منتفی دانست، همچنانکه نیز - به لحاظ عقلی یا اخلاقی تسلط شیطان نامعقول یا اخلاقشکن است.
بنابرین یا واو به معنای معیت و ترتب است یا باء "به" توسط را میرساند. یعنی مثلن - "... که همدم شیطان میشوند و شرک میورزند" یا - "... و به خاطر شیطان به شرک در میلغزند".
farhang: سلام و یا برعکس نکته ای که فرمودید چگونه یک فرد خداپرست با اطاعت از شیطان ، می تواند از نظر قران مشرک شود
وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ ۗ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ ۖ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ ترجمه : و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد چرا كه آن قطعا نافرماني است و در حقيقت شيطانها به دوستان خود وسوسه ميكنند تا با شما ستيزه نمايند و اگر اطاعتشان كنيد قطعا شما هم مشركيد {121}انعام
👌به نظرم با را بوسیله و توسط لحاظ کنیم، مناسب تر است
Hamid Farzin: خب البته در حد مباحثه به نکتهای پایهای اشاره کردم و الا اصل بحث ترکیب و معنا در این مورد به دید من اهمیت زیادی نداشت
اما یه چیز دیگه!
عنایت کنین که کسی به صرف متابعت شیطان مشرک نمیشه متابعت شیطان حتا شبیه افعال تسبیبی هم نیست که اتومات ما رو به اشراک برسونه
در انعام: ۱۲۱ نکتههای دیگری وجود داره - آن شیاطین (انسی) چون خداساز بوده اند به شرک میکشانند - گویا "لم یذکر اسم الله علیه" در واقع حسن تعبیری هس از "ذکر اسم الصنم علیه"
منظور از "اثنین" میتونه "اثنین فصاعدا" باشه؛ مثل "... مع الله الها آخر".
پرسش و پاسخ انجام شده در گروه تلگرامی
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,222 ![Iran (Islamic Republic Of) Iran (Islamic Republic Of)]() تشکرها: 1 بار 49 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
ترجمه تدبر و فهم سوره نحل، فرازبندی، عصاره فرازها،سئوالات مهم ،کلمات کلیدی و درس سوره نحل
89 - نحل بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان أَتَى أَمْرُ اللّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ {1} [هان] امر خدا قطعا درمیرسد پس در آن شتاب مكنيد (چرا که) او منزه است از (عدم تحقق وعده و وعیدهایش) (چرا که از) آنچه [با وى] شريك مىگیرند والاتر است {1} يُنَزِّلُ الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَـهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ {2} فرشتگان را با روح (وحی) به فرمان خود بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مىكند كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست پس از من پروا كنيد {2} عصاره فراز آیات 1-2: (طلیعه سوره هشدار از عذاب و دعوت به توحید و تقوا) امرخدا مبنی بر عذاب حتمی و دررسنده است .انرا به تعجیل طلب نکنید او والاتر از شرکای خواندگی است و بر هرکس که بخواهد وحی میفرستد که مردم را به توحید و تقوای از خدا انذار دهند. کلمات کلیدی: امر الله، امره ، هل ینظرون ..او یاتی امر ربک (33) امرالساعه(77) فَأَتَى اللّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ {26} تعالی عما یشرکون :ایات 1و3 یستعجلونک بالعذاب: عنکبوت رعد حج، فلاتستعجلون:انبیا. شوری: وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ 18 يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا سئوال: منظور از امرالله در ایه 1 سوره نحل چیست؟ ایا عذاب دنیوی است یا مرگ یا قیامت ؟ چرا از فعل ماضی استفاده شده است؟ -از اينكه فرمود ﴿فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ﴾ معلوم مي شود كه در آستانه آمدن است، زيرا امر آمده را كه نمي گويد عجله نكن. وقتي امري واقع شد، ديگر جا براي استعجال نيست. استعجال آن است كه انسان بي صبرانه بگويد چرا نيامده؟ چه زماني مي آيد؟ مطلب ﴿أَمْرُ اللَّهِ﴾ آن چيزي است كه خداي سبحان مؤمنان را به او وعده داد و كفار را به آن وعيد، يعني عذاب الهي، يعني حوادثي كه بالأخره مسلمانها را شيرين كام و مشركين را تلخ كام بكند. تفسیر تسنیم -خداوند در اينجا به جاى يأتى (مضارع) اتى (ماضى) آورده است، تا نشان دهد كه عذاب يقينا بهوقوع مىپيوندد و هر چيزى كه وقوعش حتمى باشد، حال، گذشته و آينده برايش يكسان است تفسیرکاشف -مقصود از امر آينده در آيه، همان وعده اى است كه خدا به رسول گرامى خود و به مؤمنين داده بود، و همان تهديدهايى است كه يكى پس از ديگرى به مشركين داده و فرموده بود: به زودى مؤمنين را يارى مى كنيم ، و به زودى كفار را خوار كرده و عذابشان مى كنيم ، و دين خود را به امرى از ناحيه خود غلبه مى دهيم همچنان كه فرمود: ((فاعفوا و اصفحوا حتى ياتى الله بامره )) تفسیر المیزان - با توجه به ایه 33 (يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ ) که به عذاب دنیوی منکران اشاره دارد و هم با توجه به ایات سوره های دیگر که منکران خواستار تعجیل در عذاب موعود یا قیامت بودند، ایه 1 هم به امر خدا در نزول عذاب (دنیوی یا اخروی) اشاره دارد. سئوال: ارتباط عبارت سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ با اتی امرالله چیست؟ فرمود: ﴿أَتَي أَمْرُ اللَّهِ فَلاَ تَسْتَعْجِلُوهُ﴾ اين تمام شد ﴿سُبْحَانَهُ وَتَعَالَي عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾ ديگر اينها قابل نيستند بگويند «عما تشركون». او هم سبحان است هم متعالي است و سبوح بودن او به تعالي او بر مي گردد، چون خيلي بالا و بلند است احدي همتاي او نيست و احدي به او دسترسي ندارد، احدي نمي تواند او را درك كند، احدي نمي تواند شريك او باشد و مانند آن چرا خدا شريك ندارد؟ چون او منزه از همتاست. خب او هم شريك داشته باشد، ديگري هم شريك داشته باشد، پس نزيه نيست، پس معلوم مي شود تحت جامع يك چيزي كمالي دارد كه ديگران هم دارند. اين چون «سبوح» است شريك ندارد، چون اعلي و متعالي است شريك ندارد. چرا مشركان حرف باطل مي زنند؟ براي اينكه او «سبوح» است. چرا مشركان حرف باطل مي زنند؟ براي اينكه متعالي است. ﴿سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَي عَمَّا يُشْرِكُونَ﴾ چون اين برهان مسئله است. تفسیر تسنیم
خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ {3} آسمانها و زمين را به حق آفريده است او والاتر است از آنچه [با وى در خلقت] شريك مىگردانند {3} خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ {4} انسان را از نطفهاى آفريده است سپس ستيزهجويى آشكار شده است {4} وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ {5} و چارپايان را براى شما آفريد در آنها براى شما [وسيله] گرمى و سودهايى است و از آنها مىخوريد {5} وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ {6} و در آنها براى شما زيبايى است آنگاه كه [آنها را] از چراگاه برمىگردانيد و هنگامى كه [آنها را] به چراگاه مىبريد {6} وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُواْ بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ {7} و بارهاى شما را به شهرى مىبرند كه جز با مشقت بدنها بدان نمىتوانستيد برسيد قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است {7} وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ {8} و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [براى شما] تجملى [باشد] و آنچه را نمىدانيد مىآفريند {8} وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ {9} و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخى از آن [راهها] كژ است و اگر مىخواست مسلما همه شما را )اجبارا) هدايت مىكرد {9} عصاره دسته آیات 3-9: خدایی که اسمانها و زمین و انسان و جانوران مورد استفاده انسان را افریده است نشان دادن راه بر عهده اوست و اگر میخواست همه را اجبارا هدایت میکرد. کلمات کلیدی: لوشاء لهداکم اجمعین : انعام نحل هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ {10} اوست كسى كه از آسمان آبى فرود آورد كه [آب] آشاميدنى شما از آن است و روييدنى[هايى] كه [رمههاى خود را] در آن مىچرانيد [نيز] از آن است {10} يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ {11} به وسيله آن كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر] براى شما مىروياند قطعا در اينها براى مردمى كه انديشه مىكنند نشانهاى است {11} وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ {12} و شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام گردانيد و ستارگان به فرمان او مسخر شدهاند مسلما در اين [امور] براى مردمى كه تعقل مىكنند نشانههاست {12} وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ {13} و [همچنين] آنچه را در زمين به رنگهاى گوناگون براى شما پديد آورد [مسخر شما ساخت] بىترديد در اين [امور] براى مردمى كه پند مىگيرند نشانهاى است {13} وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ {14} و اوست كسى كه دريا را مسخر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد و پيرايهاى كه آن را مىپوشيد از آن بيرون آوريد و كشتيها را در آن شكافنده [آب] مىبينى و تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكر گزاريد {14} وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلاً لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ {15} و در زمين كوههايى استوار افكند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پيدا كنيد {15} وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ {16} و نشانههايى [ديگر نيز در راهها قرار داد] و آنان به وسيله ستاره ها نیز راهيابى مىكنند {16} عصاره دسته آیات 10-16: خداست که باران میفرستد و با ان محصولات مختلف زمینی میرویاند، خدایی که ستاره ها و سیارات و دریا و حیوانات ان و امکان کشتیرانی را مسخر شما کرد و در زمین و اسمان نشانه های هدایت و راهیایی شما را فراهم اورده است کلمات کلیدی: -لایه لقوم یتفکرون (زیاد تکرارشده)، لایات لقوم یعقلون،لایه لقوم یذکرون -سخر و مسخرات -تهتدون، یهتدون ، لهداکم (9،15،16) هداهم، یهدی -انعام: 3بار أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ {17} پس آيا كسى كه مىآفريند چون كسى است كه نمىآفريند آيا متذکر و متنبه نمىشويد {17} وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ {18} و اگر نعمت[هاى] خدا را شماره كنيد آن را نمىتوانيد بشماريد قطعا خدا آمرزنده مهربان است {18} وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ {19} و خدا آنچه را كه پنهان مىداريد و آنچه را كه آشكار مىسازيد مىداند {19} وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ {20} و كسانى را كه جز خدا مىخوانند چيزى نمىآفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند {20} أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ {21} مردگانند نه زندگان و نمىدانند كى برانگيخته خواهند شد {21} إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ معبود شما معبودى است يگانه عصاره دسته آیات 17-21: خدایی که نعمتهای بیشمار خلق کرده است قابل مقایسه با معبودان غیرزنده شما که هیچ نیافریدند و خودشان مخلوقند، نیست .او عالم به سر و اشکار است. اله و معبود شما خدای واحد با چنین خصوصیاتی است. عصاره دسته آیات 3-9: خدایی که اسمانها و زمین و انسان و جانوران مورد استفاده انسان را افریده است نشان دادن راه هم بر عهده دارد و اگر میخواست همه را اجبارا هدایت میکرد عصاره دسته آیات 10-16: خداست که باران میفرستد و با ان محصولات مختلف زمینی میرویاند، خدایی که ستاره ها و سیارات و دریا و حیوانات ان و امکان کشتیرانی را مسخر شما کرد و در زمین و اسمان نشانه های هدایت و راهیابی شما را فراهم اورده است عصاره فراز آیات 3-21 : (استدلال بر توحید)خدایی که اسمانها و زمین و انسان و جانوران مورد استفاده انسان و نعمتهای بیشمار را افریده و ستاره ها و سیارات و دریا را مسخر شما کرد و در زمین و اسمان نشانه های هدایت و راهیابی شما را فراهم اورده است قابل مقایسه با معبودان شما که هیچ نیافریدند و خودشان مخلوقند، نیست .اله و معبود شما خدای واحد با چنین خصوصیاتی است نشان دادن راه هم بر عهده اوست و اگر میخواست همه را اجبارا هدایت میکرد کلمات کلیدی: ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها: نحل ابراهیم، افعال خلق 4 بار وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ایه 19، أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ایه 23
فَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ {22} پس كسانى كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان انكاركننده [حقایق توحیدی بالا] است چرا که انها خودبزرگ بین و متكبرند (که پذیرش حق را اظهار کنند) {22} لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ {23} شك نيست كه خداوند آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىسازند مىداند و او گردنكشان را دوست نمىدارد {23} وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ {24} و چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چيز نازل كرده است مىگويند افسانههاى پيشينيان است {24} لِيَحْمِلُواْ أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ {25} تااینکه روز قيامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نيز] بخشى از بار گناهان كسانى را كه بدون علم گمراهشان مىكنند. آگاه باشيد چه بد بارى را مىكشند {25} قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ {26} پيش از آنان كسانى بودند كه مكر كردند (در نپذیرفتن ابات الهی) و[لى] خدا از پايه بر بنيانشان زد درنتيجه از بالاى سرشان سقف بر آنان فرو ريخت و از آنجا كه حدس نمىزدند عذاب به سراغشان آمد {26} ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَآئِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ {27} سپس روز قيامت آنان را رسوا مىكند و مىگويد كجايند آن شريكان من كه در باره آنها [با پيامبران] مخالفت مىكرديد كسانى كه به آنان علم داده شده است مىگويند در حقيقت امروز رسوايى و خوارى بر كافران است {27} الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ {28} همانان كه فرشتگان جانشان را مىگيرند در حالى كه بر خود ستمكار بودهاند پس از در تسليم درمىآيند [و مىگويند] ما هيچ كار بدى نمىكرديم آرى خدا به آنچه مىكرديد داناست {28} فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ {29} پس از درهاى دوزخ وارد شويد و در آن هميشه بمانيد و حقا كه چه بد است جايگاه متكبران {29} وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ خَيْرًا لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ {30} و به كسانى كه تقوا پيشه كردند گفته شود پروردگارتان چه نازل كرد مى گويند خوبى را. براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند [پاداش] نيكويى است و قطعا سراى آخرت بهتر است و چه نيكوست سراى پرهيزگاران {30} جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَآؤُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللّهُ الْمُتَّقِينَ {31} بهشتهاى عدن كه در آن داخل مىشوند رودها از زير [درختان] آنها روان است در آنجا هر چه بخواهند براى آنان [فراهم] استخدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش مىدهد {31} الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ {32} همان كسانى كه فرشتگان جانشان را در حالى كه پاكند مىستانند [و به آنان] مىگويند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مىداديد به بهشت درآييد {32} هَلْ يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ وَلـكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ {33} آيا [كافران با این رفتارشان و توجه به سنت خدا] جز اين انتظار دارند كه فرشتگان [جانستان ] به سويشان آيند يا فرمان پروردگارت [داير بر عذابشان] دررسد ؟ كسانى كه پيش از آنان بودند [نيز] اين گونه رفتار كردند و خدا به ايشان ستم نكرد بلكه آنان به خود ستم مىكردند {33} فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ {34} پس [كيفر] بديهايى كه كردند به آنان رسيد و آنچه مسخرهاش مىكردند آنان را فرا گرفت {34}
عصاره دسته آیات 22-:34 (ریشه یابی شرک و سرانجام انها) انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه اله واحد را انکار کرده، قران را اساطیر میخوانند. اینها بخودشان ظلم کردند و بقیه را هم گمراه کردند و همانند اقوام قبل که در برابر پذیرش دعوت خدا مکر کردند، عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت اما تقواپیشگان نیکوکار در این دنیا نیکویی و در اخرت بهشت در انتظارشان است. کلمات کلیدی: تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ 2بار ، تاتیهم الملائکه مستکبرین 2 بار متکبرین 1 لایستکبرون نحل 49 (اعراف انبیا سجده) للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه (مشابه یونس،زمر ،نجم) ،فاصابهم سیئات ما عملوا (مشابه جاثیه زمر) وحاق بهم ماکانو به یستهزئون (هود زمر غافر جاثیه احقاف) كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ (33،35 مشابه 26) الذین اوتوالعلم : نحل حج عنکبوت روم سبا قصص اسرا -سئوال: منظور از یاتی امر ربک چیست؟ در ایات 28 و32 به کیفیت مرگ هر دو گروه منکران و مومنان با لفظ تتوفاهم الملایکه اشاره شد یعنی ملایکه به سراغ هر دوگروه برای توفای جانشان میروند. لذا منظور از تاتیهم الملائکه در ایه 33 همان مرگ است و با توجه به تاکید مشابهت سرانجام انها با اقوام قبل در ایه 33 و بیان سرنوشت اقوام قبل در ایه 26 منظور از یاتی امر ربک در ایه33 همان عذاب دنیوی منکران است. -سئوال: در ایه ﴿لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ بغیر علم به گمراه شدگان برمگیردد یا گمراه کنندگان؟ 1-در بين مفسّران اختلاف نظر هست كه اين ﴿بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ مفعول باواسطه است براي چه كاري براي ﴿لِيَحْمِلُوا﴾ مفعول باواسطه است براي ﴿لِيُضِلُّوا﴾ مفعول باواسطه است يا متعلّق است به آن دنبالهٴ ﴿هُمْ﴾ ﴿يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ اين سه نظر هست و هر سه حق است سرّش اين است كه در فضاي جاهليت آن كسي كه فريب ميخورد براساس جهل است آنكه فريب ميدهد براساس جهل است آنكه بار زايد را بعدها بايد بكشد براساس جهل است. از نظر خطري كه مبتلا شدند آن هم همين طور است آن آيه اين است ﴿لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ﴾ يك، ﴿وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم﴾ دو، اين ﴿بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ به سه ضلع بر ميگردد و هر سه هم درست است چون عصر، عصر جاهليت است ﴿يُضِلُّونَ﴾ عدهاي را كه عالم نيستند اين درست است ﴿يُضِلُّونَ﴾ عدهاي را در حالي كه نميدانند دارند چه كار ميكنند خيال ميكنند كار فرهنگي ميكنند خيال ميكنند خدمت ميكنند اين هم درست است ﴿لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ مِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ﴾ نميدانند چه باري را بايد بكشند اين هم درست است، زيرا وقتي فضا، فضاي جاهلي بود همهٴ اضلاعش جهل است تفسیر تسنیم 2-ایه 25 سوره نحل: لیحملوا اوزارهم ...و من اوزار الذین یضلونهم بغیر علم مشابه ایه 13سوره عنکبوت وَلَيَحْمِلُنَّ أَثْقَالَهُمْ وَأَثْقَالًا مَّعَ أَثْقَالِهِمْ ، لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ (بغیر علم): لقمان و حج (ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ) است. در این دو سوره از گمراه کنندگان مردم نکوهش شده .اما در سوره حج گمراه کنندگان بدون علم و هدایت معرفی شدند در سوره لقمان، گمراه شوندگان، بی علم. در سوره نحل هم گمراه شوندگان بی علمند چون گمراه کنندگان حق را دریافته و متکبرانه انرا انکار میکنند.
وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ الْبَلاغُ الْمُبِينُ {35} و كسانى كه شرك ورزيدند گفتند اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان هيچ چيزى را غير از او نمىپرستيديم و بدون [حكم] او چيزى را حرام نمىشمرديم پيش از آنان [نيز] چنين رفتار كردند و[لى] آيا جز ابلاغ آشكار بر پيامبران [وظيفهاى] است {35} وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ {36} (بگو نه تنها خدا راضی به شرک انها نبوده بلکه ) همانا در ميان هر امتى فرستادهاى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را بپرستيد و از طاغوت [=فريبگر] بپرهيزيد پس از ايشان كسى است كه خدا [او را] هدايت كرده و از ايشان كسى است كه گمراهى بر او سزاوار است بنابراين در زمين بگرديد و ببينيد فرجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است {36} إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ {37} اگر [چه] بر هدايت این افراد حرص ورزى ولى خدا كسى را كه فرو گذاشته است هدايت نمىكند و براى ايشان يارىكنندگانى نيست {37} وَأَقْسَمُواْ بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ {38} و با سختترين سوگندهايشان بخدا سوگند ياد كردند كه خدا كسى را كه مىميرد بر نخواهد انگيخت آرى [انجام] اين وعده بر او حق است ليكن بيشتر مردم نمىدانند {38} لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَاذِبِينَ {39} تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند براى آنان تبیین کند و تا كسانى كه كافر شدهاند بدانند كه آنها خود دروغ مىگفتهاند {39} إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ {40} ما وقتى چيزى را اراده كنيم همين قدر به آن مىگوييم باش بىدرنگ موجود مىشود {40} عصاره دسته آیات 35-40: اینان شرک خود را خواست خدا عنوان میکنند درحالیکه ما در هر امتی رسولانی مبعوت کردیم تا مردم تنها خدا را بندگی کنند و از طاغوت اجتناب کنند. گروهی هدایت را میپذیرند و گروهی به گمراهی میروند حتی اگر برهدایتشان حریص باشی. اینها بدروغ سوگند میخورند که پس از مرگ مبعوث نمی شوند اما خداوند قادر وعده حق خود را اجرا میکند انگاه کافرین دروغ خود را دریابند و اختلافات روشن میگردد. وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ {41} و كسانى كه پس از ستمديدگى در راه خدا هجرت كردهاند در اين دنيا آنها را اسکان میدهیم به نیکویی و اگر بدانند قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود {41} الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ {42} همانان كه صبر نمودند و بر پروردگارشان توكل مىكنند {42} عصاره دسته آیات 41-42: مهاجران راه خدا که ازار دیده و صبر کردند اسکان خوبی در دنیا و پاداشی بزرگتردر اخرت خواهند داشت هاجروا : اولین بار در سوره حج وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ {43} و پيش از تو [هم] جز مردانى كه بديشان وحى مىكرديم گسيل نداشتيم پس اگر نمىدانيد از اهل ذکر و توجه جويا شويد {43} بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ {44} [ آنان را] با دلايل آشكار و نوشتهها [فرستاديم] و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند {44} أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ {45} آيا كسانى كه ( در برابر هشدارهای خدا) نیرنگ ها می کنند، ايمن شدند از اينكه خدا آنان را در زمين فرو ببرد يا از جايى كه حدس نمىزنند عذاب برايشان بيايد {45} أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ {46} يا در حال رفت و آمدشان [گريبان] آنان را بگيرد و كارى از دستشان برنيايد {46} أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِيمٌ {47} يا آنان را در حالى كه وحشتزدهاند فرو گيرد همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است {47} أَوَ لَمْ يَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّدًا لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ {48} آيا به چيزهايى كه خدا آفريده است ننگريستهاند كه [چگونه] سايههايشان از راست و [از جوانب] چپ مىگردد و براى خدا در حال فروتنى سر بر خاك مىسايند {48} وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ {49} و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مىكنند و تكبر نمىورزند {49} يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ {50} از پروردگارشان كه حاكم بر آنهاست مىترسند و آنچه را مامورند انجام مىدهند {50} عصاره دسته آیات 43-50 ارسال رسول به همراه بینات و کتب مسبوق به سابقه است. تو راهم با کتاب فرستادیم تا برای مردم تبیین کنی. نیرنگ کنندگان در برابر پیام و انذارهای خدا اصلا نمی توانند خود را از مجازات و عذاب خدا در این دنیا برهانند و ایمن باشند. ایا نمی بینند همه موجودات اسمان و زمین و فرشتگان غیرمتکبرانه به فرمان او هستند. عصاره دسته آیات 22-34: انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه اله واحد را انکار کرده، قران را اساطیر میخوانند. اینها بخودشان ظلم کردند و بقیه را هم گمراه کردند و همانند اقوام قبل که در برابر پذیرش دعوت خدا مکر کردند عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت اما تقواپیشگان نیکوکار در این دنیا نیکویی و در اخرت بهشت در انتظارشان است. عصاره دسته آیات 35-40: اینان شرک خود را خواست خدا عنوان میکنند درحالیکه ما در هر امتی رسولانی مبعوت کردیم تا مردم تنها خدا را بندگی کنند و از طاغوت اجتناب کنند. گروهی هدایت را میپذیرند و گروهی به گمراهی میروند حتی اگر برهدایتشان حریص باشی. اینها بدروغ سوگند میخورند که پس از مرگ مبعوث نمی شوند اما خداوند قادر وعده حق خود را اجرا میکند انگاه کافرین دروغ خود را دریابند و اختلافات روشن میگردد. عصاره دسته آیات 41-42: مهاجران راه خدا که ازار دیده و صبر کردند اسکان خوبی در دنیا و پاداشی بزرگتر در اخرت خواهند داشت عصاره فراز ایات 22-50: ارسال رسولان با دعوت آنها به بندگی خدا و نفی طاغوتها، به همراه بینات و کتب، سنت خداست. گروهی هدایت را میپذیرند و گروهی به گمراهی میروند تو راهم با کتاب فرستادیم تا برای مردم اینرا تبیین کنی. انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه اله واحد را انکار کرده، شرکشان را توجیه کرده،نبوت رسولان را هم نفی میکنند اینها بقیه را هم گمراه کردند و همانند اقوام قبل که در برابر پذیرش دعوت خدا مکر کردند عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت که نمی توانند خود را از آن برهانند اما تقواپیشگان نیکوکار و مهاجران راه خدا در این دنیا نیکویی و در اخرت بهشت در انتظارشان است کلمات کلیدی: فهل علی الرسل الاالبلاغ المبین (نحل عنکبوت یس) هاجروا (حج نحل 2 انفال 3 بقره ال عمران نسا حشر) مکر گذشتگان و معاصران ایه 26 و 45 وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالاً نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ {43} انبیا نحل در ایه 36 شبهه مشرکان مبنی بر بطلان دعوت رسولان را با بیان اینکه خدا در هر امتی رسولی مبعوت کرده که شرک را نفی کنند پاسخ داد. لذا ایه 43 پاسخ به شبهه دیگری است که پیامبر نمی تواند انسان باشد.
وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلـهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإيَّايَ فَارْهَبُونِ {51} و خدا فرمود دو معبود براى خود مگيريد جز اين نيست كه او خدايى يگانه است پس تنها از من بترسيد {51} وَلَهُ مَا فِي الْسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ {52} و آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و دین و بندگی نیز همواره از آن اوست پس آيا از غير خدا پروا می کنید؟! {52} وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ {53} و هر نعمتى كه داريد از خداست سپس چون آسيبى به شما رسد به سوى او روى مى آوريد [و مىناليد] {53} ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ {54} و چون آن آسيب را از شما برطرف كرد آنگاه گروهى از شما به پروردگارشان شرك مىورزند {54} لِيَكْفُرُواْ بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ {55} [بگذار] تا آنچه را به ايشان عطا كردهايم ناسپاسى كنند اكنون برخوردار شويد و[لى] زودا كه بدانيد {55} وَيَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ {56} و از آنچه به ايشان روزى داديم نصيبى براى آن [خدايانى] كه نمىدانند [چيست] مىنهند به خدا سوگند كه از آنچه به دروغ برمىبافتيد حتما سؤال خواهيد شد {56} وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا يَشْتَهُونَ {57} و براى خدا دخترانى مىپندارند منزه است او و براى خودشان آنچه را ميل دارند [قرار مىدهند] {57} وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ {58} و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند چهرهاش سياه مىگردد در حالى كه خشم [و اندوه] خود را فرو مىخورد {58} يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا يَحْكُمُونَ {59} از بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبيله [خود] روى مىپوشاند آيا او را با خوارى نگاه دارد يا در خاك پنهانش كند وه چه بد داورى مىكنند {59} لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ {60} وصف بد (برای نوزاد دختر نیست بلکه) براى كسانى است كه به آخرت ايمان ندارند و بهترين وصف از آن خداست و اوست ارجمند حكيم {60} وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ {61} و اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه مىكرد جنبندهاى بر روى زمين باقى نمىگذاشت ليكن [كيفر] آنان را تا وقتى معين بازپس مىاندازد و چون اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پيش نمىتوانند افكنند {61} وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ {62} و چيزى را كه خوش نمىدارند براى خدا قرار مىدهند و زبانشان دروغپردازى مىكند كه [سرانجام] نيكو از آن ايشان است حقا كه آتش براى آنان است و به سوى آن پيش فرستاده خواهند شد {62} تَاللّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ {63} سوگند به خدا كه به سوى امتهاى پيش از تو [رسولانى] فرستاديم [اما] شيطان اعمالشان را برايشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برايشان عذابى دردناك است {63} وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {64} و ما [اين] كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف كردهاند براى آنان توضيح دهى و [آن] براى مردمى كه ايمان مىآورند رهنمود و رحمتى است {64} عصاره دسته آیات 51-64: انچه در اسمانها و زمین است و همه نعمتها و روزی ها و همه دفع بلاها از جانب خداست خدایی جز الله نیست و دین و بندگی هم فقط از ان اوست. پس معبودی جزخدا نگیرید و فقط از خدا پروا کنید و فقط به او پناه برید اما گروهی برای او شریک میگیرند و عقاید خرافی درمورد فرشتگان و دختران دارند به خدا افترا می بندند و به اخرت ایمان ندارند.شیطان اعمالشان را زیبا جلوه میدهد خدای عزیز و حکیم اینها را فورا بخاطر ظلمشان مواخذه نمیکند و مهلت بانان داده اما اینها خود را دارای حسن عاقبت میدانند درحالیکه حتما در اتش عذاب دردناکی دارند. ما قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان فرستادیم. کلمات کلیدی: الهین: نحل، مائده (اتخذونی و امی الهین من دون الله) یجعلون لما لایعلمون نصیبا مما رزقنا هم،(مشابه انعام) یجعلون لله البنات واذابشر احد هم بالانثی ظل وجهه مسودا(مشابه زخرف)، لویواخذ الله الناس بظلمهم ماترک علیها من دابه، (نحل، فاطر،عنکبوت:لولا اجل مسمی لجائهم العذاب) وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {64} وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ {44} عذاب : 11بار در سوره سئوال: چرا مثلِ اعلا براي خداست؟ " چون عزّت و حكمت مطلقه براي است، چرا ﴿لَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَابَّةٍ﴾ چون عزيزِ حكيم است وقتي عزيز شد ميتواند هر ظالمي را كيفر بدهد، چون حكيم است مدارا ميكند لذا اين ﴿هُوَ الْعَزِيرُ الْحَكِيمُ﴾ يك حلقه مرتبط واسطهاي است بين گذشته و آينده چيزي را كه خودشان دوست ندارند اين را به خداي سبحان اسناد ميدهند يا براي خدا قرار ميدهند دختر را خودشان دوست ندارند براي خدا قرار ميدهند يك، مالهاي فرسوده و پوسيده و جامههاي مندرس را خودشان قبول ندارند براي خدا ميدهند دو، شريك را براي خودشان قرار ندارند در هر كاري ميخواهند مستقل باشند همين را به خداي سبحان اسناد ميدهند سه، پيامرسان ايشان يك، پيام خود ايشان دو، هيچ كدام را مايل نيستند سبك بشمارند اما درباره خداي سبحان هم پيام او را تخفيف ميكنند و ـ معاذ الله ـ سبك ميشمارند، هم پيامرسان او را"تفسیر تسنیم
وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ الْسَّمَاء مَاء فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ {65} و خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد قطعا در اين [امر] براى مردمى كه شنوايى دارند نشانهاى است {65} وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ {66} و در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شكم آنهاست از ميان سرگين و خون شيرى ناب به شما مىنوشانيم كه براى نوشندگان گواراست {66} وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ {67} و از ميوه درختان خرما و انگور عصاره (شیره) و خوراكى نيكو براى خود مى گيريد قطعا در اين[ها] براى مردمى كه تعقل مىكنند نشانهاى است {67} وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ {68} و پروردگار تو به زنبور عسل وحى [=الهام غريزى] كرد كه از پارهاى كوهها و از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفتهسازى] مىكنند خانههايى براى خود درست كن {68} ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ {69} سپس از همه ميوهها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى [آنگاه] از درون [شكم] آن شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بيرون مىآيد در آن براى مردم درمانى است راستى در اين [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر مىكنند نشانه [قدرت الهى] است {69} وَاللّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ {70} و خدا شما را آفريد سپس [جان] شما را مىگيرد و بعضى از شما تا خوارترين [دوره] سالهاى زندگى [فرتوتى] بازگردانده مىشود به طورى كه بعد از [آن همه] دانستن [ديگر] چيزى نمىدانند قطعا خدا داناى تواناست {70} وَاللّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ يَجْحَدُونَ {71} و خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر فزونی داده است و[لى] كسانى كه فزونى يافتهاند روزى خود را به بندگان خود نمىدهند تا در آن با هم یکسان شوند(حاضر به ترک این فزونی مطلوب خدادادی نیستند) آيا باز نعمت خدا را ( در اعطای روزی بیشتر) انكار مىكنند (با پرستش بتان بی قدرت){71} وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ {72} و خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و نوادگانى نهاد و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى بخشيد آيا [باز هم] به باطل ايمان مىآورند و به نعمت خدا كفر مىورزند {72} وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئًا وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ {73} (کفرنعمت شان اینگونه است)و به جاى خدا چيزهايى را مىپرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى] توانايى ندارند {73} فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ {74} پس براى خدا مثل و همانندهایی نزنيد همانا خدا مىداند و شما نمىدانيد {74} ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ {75} خدا مثلى مىزند بندهاى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمىآيد آيا [او] با كسى كه به وى از جانب خود روزى نيكو دادهايم و او از آن در نهان و آشكار انفاق مىكند يكسان است؟! سپاس خداى راست [نه] بلكه بيشترشان نمىدانند {75} وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ {76} و خدا مثلى [ديگر] مىزند دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمىآيد و او سربار خداوندگارش مىباشد هر جا كه او را مىفرستد خيرى به همراه نمىآورد آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه راست است يكسان است {76} عصاره دسته ایات 65-76: خدا مقدمات و اسباب تولید و تامین روزیهای مختلف از قبیل اب و شیر و گوشت حیوانات و عسل را برای شما پدید اورد و بعضی از شما را در رزق فزونی داد.همو شما را افرید و برای شما همسران و فرزندانی قرارداد و به کهنسالی وارد میکند و همو جان شما را میگیرد ایا نعمات خدا را کافر میشوید و به باطل می گرایید و کسانی را می پرستید که هیچ مالکیت و توانی در روزی دهی شما و هرکار دیگری ندارند؟! کلمات کلیدی: والله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق فماالذین فضلوبرادی رزقهم علی ماملکت ایمانهم (مشابه زمر) رزق :10 بار در سوره اشاره به محصولات غذایی مختلف: لبن نخیل اعناب سکرا شراب (عسل) بیوت: 3 بار در سوره ، اکنان :پناهگاه، یوم اقامتکم، لنبوئنهم فی الدنیا حسنا (برای مهاجران) اشاره زیاد به رزق و بیت و در امان ماندن از سرما و گرما ،در خلال نعمات خدا ،دلگرمی و تشویقی برای مسلمانان مکه برای تصمیم به هجرت هم میباشد. سئوال: منظور از سکرا در ایه 67 چیست؟ -سيدناالاستاد ميگويد ذات اقدس الهي قرآن را به عنوان نور، به عنوان حكمت، به عنوان هدايت، به عنوان رحمت و اينها معرفي كرده كتابي كه نور است نميآيد رجس را به عنوان منّت ذكر بكند در سورهٴ مباركهٴ «مائده» سخن از تحريم خَمر كه نيست، خب كذب را هم تحريم كرده، غيبت را هم تحريم كرده فرمود اين اصلاً پليدي است ﴿إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ﴾[1] يك كتابي كه نور است، حكمت است، رحمت است، هدايت است بيايد بگويد به اينكه ما درخت خرما را براي شما آفريديم، درخت انگور را براي شما آفريديم شما از او رجس ميسازيد اين چه منّتي است؟! شما از او ﴿مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ﴾ ميسازيد چه منّتي است فقط عِتاب محض است و آيه درصدد بيان نعمت است. لذا هرگز اين احتمال را نبايد داد كه منظور از اين سَكر خمر است آن وقت بعد بياييم توجيه بكنيم. مسئله روزه و حج و اينها به تدريج آمده، ولي در طليعهٴ امر حُرمت بتپرستي، حرمت ميگساري، حرمت زنبازي در همان طليعهٴ اسلام آمده است و نمی توان سکر را به معنای خمر گرفت و گفت این ایه قبل از تحریم شراب امده است. ﴿تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَراً﴾ حالا يا معناي شكر است يا شيره است يا رُب است يا انواع و اقسام بهرههايي كه از خرما گرفته ميشود و از انگور گرفته ميشود آنهاست. رزق حَسن هم از باب ذكر عام بعد از خاص است مثل ذكر خاص بعد از عام و نكتهاي كه درباره اهميت آن خاص است. تفسیر تسنیم
وَلِلّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ {77} و نهان آسمانها و زمين از آن خداست و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر [از آن] نيست زيرا خدا بر هر چيزى تواناست {77} وَاللّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ {78} و خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمىدانستيد بيرون آورد و براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد {78} أَلَمْ يَرَوْاْ إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {79} آيا به سوى پرندگانى كه در فضاى آسمان رام شدهاند ننگريستهاند جز خدا كسى آنها را نگاه نمىدارد راستى در اين [قدرتنمايى] براى مردمى كه ايمان مىآورند نشانههايى است {79} وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ {80} و خدا براى شما از خانههايتان مايه آرامشی قرار داد و از پوست دامها براى شما خانههايى نهاد كه آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبك مىيابيد و از پشمها و كركها و موهاى آنها وسايل زندگى كه تا چندى مورد استفاده است [قرار داد] {80} وَاللّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ {81} و خدا از آنچه آفريده به سود شما سايههايى فراهم آورده و از كوهها براى شما پناهگاههايى قرار داده و براى شما تنپوشهايى مقرر كرده كه شما را از گرما [و سرما] حفظ مىكند و تنپوشها [=زرهها]يى كه شما را در جنگتان حمايت مىنمايد اين گونه وى نعمتش را بر شما تکمیل و قابل استفاده مىگرداند اميد كه شما [به فرمانش] گردن نهيد {81} فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ {82} پس اگر رويگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشكار است {82} يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ {83} نعمت خدا را مىشناسند اما باز هم منكر آن مىشوند و بيشترشان كافرند {83} عصاره دسته ایات 77-83: غیب جهان از ان خداست قیامت همانند چشم برهم زدنی نزدیک است. خدا شمارا در حالیکه چیزی نمی دانستید وارد این جهان کرد و ابزار شناخت برایتان قرارداد و وسایل و امکانات مختلف برای زندگیتان را از قبیل خانه و لباس که شما را محافظت میکند فراهم کرد و نعمتش را بر شما تمام کرد تا تسلیم او باشید ای پیامبر وظیفه تو ابلاغ است اما کافران نعمت های خدا را عامدانه انکار کرده از تو روی برمی گردانند. کلمات کلیدی: عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ فقط همین سوره، عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ {92} مائده، و ما علینا الا البلاغ المبین 17 یس نعمت 4 بار در سوره بکار رفته ایات 72 81 83 114 جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً (81) خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ (48) یتم نعمته علیکم: نحل مائده (کامل و قابل استفاده بودن یک نعمت) یتم نعمته علیک: یوسف فتح وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لاَ يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ {84} و [ياد كن] روزى را كه از هر امتى گواهى برمىانگيزيم سپس به كسانى كه كافر شدهاند ( از امتها) رخصت داده نمىشود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت {84} وَإِذَا رَأى الَّذِينَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ {85} و چون كسانى كه ستم كردهاند عذاب را ببينند [شكنجه] آنان كاسته نمىگردد و مهلت نمىيابند {85} وَإِذَا رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَـؤُلاء شُرَكَآؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَألْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ {86} و چون كسانى كه شرك ورزيدند شريكان خود را ببينند مىگويند پروردگارا اينها بودند آن شريكانى كه ما به جاى تو مىخوانديم و[لى شريكان] قول آنان را رد مىكنند كه شما جدا دروغگويانيد {86} وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ {87} و آن روز در برابر خدا از در تسليم درآيند و آنچه را كه برمىبافتند بر باد مىرود {87} الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ {88} كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا باز داشتند به [سزاى] آنكه فساد مىكردند عذابى بر عذابشان مىافزاييم {88} وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَـؤُلاء ... و [به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان بر ايشان برانگيزيم و تو را [هم] بر اينها [امت خودت یا این گواهان] گواه آوريم ...{89} عصاره دسته آیات 84-89: درقیامت که از هر امتی گواهی برمی انگیزیم و تو را هم براین امت، کافران و مشرکان و ظالمان عذاب خواهند شد و تخفیف یا مهلتی داده نخواهند شد. کافرانی هم که راه خدا را سد کردند بخاطر فسادشان بر عذابشان می افزاییم عصاره دسته آیات 51-64: انچه در اسمانها و زمین است و همه نعمتها و روزی ها و همه دفع بلاها از جانب خداست خدایی جز الله نیست و دین و بندگی هم فقط از ان اوست. پس معبودی جزخدا نگیرید و فقط از خدا پروا کنید و فقط به او پناه برید اما گروهی برای او شریک میگیرند و عقاید خرافی درمورد فرشتگان و دختران دارند به خدا افترا می بندند و به اخرت ایمان ندارند.شیطان اعمالشان را زیبا جلوه میدهد خدای عزیز و حکیم اینها را فورا بخاطر ظلمشان مواخذه نمیکند و مهلت بانان داده اما اینها خود را دارای حسن عاقبت میدانند درحالیکه حتما در اتش عذاب دردناکی دارند. ما قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان فرستادیم. عصاره دسته ایات 65-76: خدا مقدمات و اسباب تولید و تامین روزیهای مختلف از قبیل اب و شیر و گوشت حیوانات و عسل را برای شما پدید اورد و بعضی از شما را در رزق فزونی داد.همو شما را افرید و برای شما همسران و فرزندانی قرارداد و به کهنسالی وارد میکند و همو جان شما را میگیرد ایا نعمات خدا را کافر میشوید و به باطل می گرایید و کسانی را می پرستید که هیچ مالکیت و توانی در روزی دهی شما و هرکار دیگری ندارند؟! عصاره دسته ایات 77-83: غیب جهان از ان خداست قیامت همانند چشم برهم زدنی نزدیک است خدا شما را در حالیکه چیزی نمی دانستید وارد این جهان کرد و ابزار شناخت برایتان قرارداد و وسایل و امکانات مختلف برای زندگیتان را از قبیل خانه و لباس که شما را محافظت میکند فراهم کرد و نعمتش را بر شما تمام کرد تا تسلیم او باشید ای پیامبر وظیفه تو ابلاغ است اما کافران نعمت های خدا را عامدانه انکار کرده از تو روی برمی گردانند. عصاره فراز ایات51-89: انچه در اسمانها و زمین است و همه نعمتها و روزی ها و همه دفع بلاها از جانب خداست او شما را افرید وسایل و امکانات مختلف برای زندگیتان را فراهم کرد و نعمتش را بر شما تمام کرد تا تسلیم او باشید جز او معبودی نگیرید و فقط از او پروا کنید اما گروهی برای او شریک میگیرند و عقاید خرافی دارند و به اخرت ایمان ندارند. اینها از مهلتی که خدا داده باشتباه خود را دارای حسن عاقبت میدانند درحالیکه حتما در اتش عذاب دردناکی دارند. قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان و تو را هم ابلاغ کننده فرستادیم اما کافران نعمت های خدا را عامدانه انکارکرده از تو روی برمی گردانند و به باطل می گرایند کافرانی هم که راه خدا را سد کردند بر عذابشان می افزاییم.
عصاره فراز آیات 3-21 :خدایی که اسمانها و زمین و انسان و جانوران مورد استفاده انسان و نعمتهای بیشمار را افریده و ستاره ها و سیارات و دریا را مسخر شما کرد و در زمین و اسمان نشانه های هدایت و راهیابی شما را فراهم اورده است قابل مقایسه با معبودان شما که هیچ نیافریدند و خودشان مخلوقند، نیست .اله و معبود شما خدای خالق واحد با چنین خصوصیاتی است نشان دادن راه هم بر عهده اوست و اگر میخواست همه را اجبارا هدایت میکرد عصاره فراز ایات 22-50: ارسال رسولان با دعوت آنها به بندگی خدا و نفی طاغوتها، به همراه بینات و کتب، سنت خداست. گروهی هدایت را میپذیرند و گروهی به گمراهی میروند تو راهم با کتاب فرستادیم تا برای مردم اینرا تبیین کنی. انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه اله واحد را انکار کرده، شرکشان را توجیه کرده،نبوت رسولان را هم نفی میکنند اینها بقیه را هم گمراه کردند و همانند اقوام قبل که در برابر پذیرش دعوت خدا مکر کردند عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت که نمی توانند خود را از آن برهانند اما تقواپیشگان نیکوکارو مهاجران راه خدا در این دنیا نیکویی و در اخرت بهشت در انتظارشان است عصاره فراز ایات51-89: انچه در اسمانها و زمین است و همه نعمتها و روزی ها و همه دفع بلاها از جانب خداست او شما را افرید وسایل و امکانات مختلف برای زندگیتان را فراهم کرد و نعمتش را بر شما تمام کرد تا تسلیم او باشید جز او معبودی نگیرید و فقط از او پروا کنید اما گروهی برای او شریک میگیرند و عقاید خرافی دارند و به اخرت ایمان ندارند. اینها از مهلتی که خدا داده باشتباه خود را دارای حسن عاقبت میدانند درحالیکه حتما در اتش عذاب دردناکی دارند. قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان و تو را هم ابلاغ کننده فرستادیم اما کافران نعمت های خدا را عامدانه انکارکرده از تو روی برمی گردانند و به باطل می گرایند کافرانی هم که راه خدا را سد کردند بر عذابشان می افزاییم.
عصاره سیاق ایات 3-89: (خطاب به مشرکان) خدایی که اسمانها و زمین و انسان و جانوران مورد استفاده انسان را افریده و همه نعمتها و روزی ها و همه دفع بلاها از جانب اوست و وسایل و امکانات مختلف برای زندگیتان را فراهم کرد قابل مقایسه با معبودان شما که هیچ نیافریدند و خودشان مخلوقند، نیست .اله و معبود شما چنین خدای خالقی است نشان دادن راه هم بر عهده اوست تسلیم او باشید و فقط از او پروا کنید انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه توحید و اله واحد را انکار کرده، شرکشان را توجیه میکنند و قران را اساطیر میخوانند. نبوت رسولان را هم نفی میکنند اینها عقاید خرافی دارند و بقیه را هم گمراه کرده، راه خدا را سد کردند. قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان فرستادیم اما روی برمیگردانند. اینها عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت اما تقواپیشگان نیکوکار و مهاجران راه خدا در این دنیا نیکویی و در اخرت بهشت در انتظارشان است.
کلمات کلیدی: - لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ (خطاب به یا ایها الذین امنوا) وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ : حج، جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا: بقره 143 فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هولاء شهیدا نساء 41، یوم نبعث من کل امه شهیدا علیهم من انفسهم و جئنا بک علی هولائ شهیدا: نحل 89، کنت علیهم شهیدا مادمت فیهم (عیسی) مائده 117 الذین کفرو و صدوا عن سبیل الله( نسا محمد نحل) وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ایه 89، وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {64} وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ {44}نحل وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ ایه 87 مشابه ایه 28 فالقواالسلم ما کنا نعمل من سوء سلم 2 بار مسلمین 2بار تسلمون 1 سئوال: منظور از شهید بودن پیامبر بر مومنین و مومنان بر سایر مردم قوم چیست؟ مفسرین شهید بودن رسول نسبت به امت و مومنان نسبت به سایرین را به دو گونه معنا کرده اند: گواهان یا الگوها و اسوه های عملی. با توجه به موارد کاربرد این عبارت در ایات مختلف سوره های اخر مکی و ابتدای مدنی که هم برای دنیا بکار رفته و هم در صحنه قیامت، و با توجه اینکه شهید بودن مسلمانان بر سایر مردم در صحنه قیامت بیان نشده، میتوان گفت در ایاتی که به زندگی این دنیا اشاره دارد مانند ایه 78 سوره حج و 143 بقره، شهید در معنای الگو و اسوه مناسب تر است و در ایاتی که به قیامت اشاره دارد مانند ایه89 نحل و 41 سوره نسائ به گواه بودن پیامبر بر اعمال امت اشاره دارد.
-ایا ایه 84 با قسمت اول آیه 89 تفاوت دارد؟ ایه 84 و ایات بعد ان قاعده کلی برای همه اقوام و ملل را بیان میکند که در قیامت در برابر گواهان کافران و مشرکان و ظالمان راه گریزی از عذاب ندارند. ایه 89 ضمن تاکید دوباره بر اینکه گواهان هر امت از خودشان هست، پیامبر اسلام را هم گواه بر امت ایشان و مخاطبان قران معرفی میکند.
وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ {89} و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و براى تسلیم شوندگان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم {89} إِنَّ اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ {90} در حقيقتخدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از كار زشت و ناپسند و ستم باز مىدارد به شما اندرز مىدهد باشد كه پند گيريد {90} وَأَوْفُواْ بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلاً إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ {91} و چون پيمان بستيد به پيمان خدا وفا كنيد و سوگندهاى [خود را] پس از استوار كردن آنها مشكنيد با اينكه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار دادهايد زيرا خدا آنچه را انجام مىدهيد مىداند {91} وَلاَ تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ {92} و مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكم بافتن [يكى يكى] از هم مىگسست مباشيد كه سوگندهاى خود را ميان خويش وسيله [فريب و] تقلب سازيد [با اين توجیه] كه گروهى (که به نفع انها سوگند شکنی میکنید) از گروه ديگر [در داشتن امكانات] افزونترند جز اين نيست كه خدا شما را بدين وسيله (پیمانهایتان) مىآزمايد و روز قيامت در آنچه اختلاف مىكرديد قطعا براى شما توضيح خواهد داد {92} وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلكِن يُضِلُّ مَن يَشَاء وَيَهْدِي مَن يَشَاء وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ {93} و اگر خدا مىخواست قطعا شما را امتى واحد قرار مىداد ولى هر كه را بخواهد بيراه گزارد و هر كه را بخواهد هدايت مىكند و از آنچه انجام مىداديد حتما سؤال خواهيد شد {93} وَلاَ تَتَّخِذُواْ أَيْمَانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ الْسُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ {94} و زنهار سوگندهاى خود را دستاويز تقلب ميان خود قرار مدهيد تا گامى بعد از استواريش بلغزد و شما به [سزاى] آنكه [مردم را] از راه خدا باز داشتهايد بدی را بچشید و براى شما عذابى بزرگ باشد {94} وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ {95} و پيمان خدا را به بهاى ناچيزى مفروشيد زيرا آنچه نزد خداست اگر بدانيد همان براى شما بهتر است {95} مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {96} آنچه پيش شماست تمام مىشود و آنچه پيش خداست پايدار است و قطعا كسانى را كه شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل مىكردند پاداش خواهيم داد {96} مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ {97} هر كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى پاكيزهاى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند پاداش خواهيم داد {97} عصاره فراز ایات 90-97: قران را تبیین کننده و هدایت و رحمت و بشارت برای تسلیم شوندگان فرستادیم خدا به عدل و احسان و بخشش به خویشان امر و از بدی و ستم نهی میکند. به سوگندها و پیمانهایتان وفادار باشید و انرا وسیله فریب مادی و معنوی مردم و لغزاندن و بازداشتن از راه خدا قرار ندهید که عذابی عظیم دارد. انچه نزد شماست فانی و انچه نزد خداست باقی و خیر است. مومنان صبرکننده که عمل صالح دارند را از حیاتی طیبه برخوردار می کنیم و اجرشان را با بهترین کارشان میدهیم. کلمات کلیدی: أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ 2بار، حَيَاةً طَيِّبَةً نحل کلمه طیبه ابراهیم وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً نحل مائده ولوشاء لهداکم اجمعین نحل انعام
فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ {98} پس چون قرآن مىخوانى از شيطان مطرود به خدا پناه بر {98} إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ {99} چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل مىكنند تسلطى نيست {99} إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ {100} تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمىگيرند و آنانکه بوسیله او (شیطان) (برای خدا) شریک میگیرند{100} وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ {101} و چون حكمى را به جاى حكم ديگر بياوريم و خدا به آنچه به تدريج نازل مىكند داناتر است مىگويند جز اين نيست كه تو دروغبافى [نه] بلكه بيشتر آنان نمىدانند {101} قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ {102} بگو آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا كسانى را كه ايمان آوردهاند استوار گرداند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است {102} وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَـذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ {103} و نيك مىدانيم كه آنان مىگويند جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد [نه چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مىدهند غير عربى است و اين [قرآن] به زبان عربى روشن است {103} إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ {104} همانا كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند خدا آنان را هدايت نمىكند و برايشان عذابى دردناك است {104} إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَأُوْلـئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ {105} تنها كسانى افترا می زنند (که تومفتری) كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغگويانند {105} عصاره دسته آیات 98-105: هنگام قرائت قران از شیطان به خدا پناه ببر چرا که افراد تحت اطاعتش ، هنگامی که ایه ای جایگزین ایه و فرمان قبلی میشود، با بهانه های مختلف چون دروغگو بودن تو یا اموختن قران توسط دیگران به تو، از ایمان و عمل به آن ایات طفره میروند اینها خودشان دروغگویند و خود را از هدایت خدا محروم کرده و عذاب خواهند شد. بگو قران و این ایات هم نازل شده از طرف خدا توسط جبرییل است تا برای اهل ایمان و تسلیم ،مایه تثبیت قلوب و بشارت باشد. کلمات کلیدی: اوصاف قران: وَهُدًى وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ 102 وَهُدًى وَرحمه و بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ 89 وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {64}
سئوال: ترجمه هم به مشرکون در ایه إِنَّمَا سُلطَنُهُۥ عَلَى ٱلَّذِينَ يَتَوَلَّونَهُۥ وَٱلَّذِينَ هُم بِهِۦ مُشرِكُونَ 100 چیست؟ ترجمه استادولی :تسلط او تنها بر كسانى است كه او را سرپرست خويش گيرند و آنانكه او را شريك خدا سازند ترجمه الهى قمشهاى :تنها تسلط شيطان بر آن نفوسى است كه او را دوست گرفتهاند و كسانى كه (به اغواى او) به خدا شرك مىآورند ترجمه انصاریان:تسلّطش فقط بر كسانى است كه او را سرپرست و دوست خود گرفتهاند و بر كسانى است كه [به وسيلۀ اغواگرى او] براى خدا شريك قرار دادهاند ترجمه انصاری:سلطۀ او فقط بر كسانى است كه دوستش مىدارند و كسانى كه به او(خداوند) شرك مىآورند ترجمه پیشنهادی: تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمىگيرند و آنانکه بوسیله او (شیطان) (برای خدا) شریک میگیرند در ایه 51 هم فرمود قال الله لاتتخذوا الهین اثنین شاید در انجا هم مراد اطاعت از شیطان باشد اما سیاق ان ایات با شرکای مشرکان سازگارتر است. مَن كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَـكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ {106} هر كس پس از ايمان آوردن خود به خدا كفر ورزد [مشمول غضب خدا و عذاب خواهد شد] مگر آن كس كه مجبور شده (در زبان) و[لى] قلبش به ايمان آرامش دارد ليكن هر كه سينهاش به كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود {106} ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الْدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ {107} زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم] اينكه خدا گروه كافران را هدايت نمىكند {107} أُولَـئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَـئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ {108} آنان كسانىاند كه خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند {108} لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ {109} شك نيست كه آنها در آخرت همان زيانكارانند {109} ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ {110} با اين حال پروردگار تو نسبت به كسانى كه پس از [آن همه] زجر كشيدن هجرت كرده و سپس تلاش نمودند و صبر پيشه ساختند پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن [همه مصايب] قطعا آمرزنده و مهربان است {110} يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ {111} [ياد كن] روزى را كه هر كس مىآيد [و] از خود دفاع مىكند و هر كس به آنچه كرده بى كم و كاست پاداش مىيابد و بر آنان ستم نمىرود {111} عصاره دسته آیات 106-111: (خطاب به مسلمانان) کسانیکه بخاطر برتری دادن زندگی دنیا براخرت، (هجرت نمی کنند و ) از ایمان به کفر برمیگردند ادراکشان قفل شده و پذیرای هدایت الهی نیسنند و مستحق غضب خدا و عذابی بزرگ و زیانکارخواهند بود اما کسانی که ایمان خود را حفظ کرده پس از اذیت شدن، هجرت کرده و صبر و مجاهده کردند مشمول غفران و رحمت خدا خواهند بود عصاره دسته آیات 98-105: هنگام قرائت قران از شیطان به خدا پناه ببر چرا که افراد تحت اطاعتش، هنگامی که ایه ای جایگزین ایه و فرمان قبلی میشود، با بهانه های مختلف چون دروغگو بودن تو یا اموختن قران توسط دیگران به تو، از ایمان به آن ایات طفره میروند اینها خودشان دروغگویند و خود را از هدایت خدا محروم کرده و عذاب خواهند شد. بگو قران نازل شده از طرف خدا توسط جبرییل است تا برای اهل ایمان و تسلیم ،مایه تثبیت قلوب و بشارت باشد.
عصاره فراز آیات 98-111: افراد مطیع شیطان، هنگامی که ایه ای جایگزین ایه و فرمان قبلی میشود، با بهانه های مختلف از ایمان و عمل به آن ایات طفره میروند اینها خود را از هدایت خدا محروم کرده و عذاب خواهند شد. بگو قران نازل شده از طرف خدا توسط جبرییل است تا برای اهل ایمان و تسلیم ، مایه تثبیت قلوب و بشارت باشد. کسانیکه بخاطر برتری دادن زندگی دنیا براخرت، هجرت نمی کنند و از ایمان به کفر برمیگردند مستحق غضب خدا و عذابی بزرگ و زیانکارخواهند بود اما کسانی که پس از اذیت شدن، با حفظ ایمان خود هجرت کرده و صبر و مجاهده کردند مشمول غفران و رحمت خدا خواهند بود
کلمات کلیدی: هاجروا: إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ 110 وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ 41 جاهدوا حق جهاده: حج وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ يَصْنَعُونَ {112} و خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان مىرسيد پس [ساكنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد {112} وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ {113} و همانا فرستادهاى از خودشان هم برايشان آمد اما او را تكذيب كردند پس در حالى كه ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت {113} فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالاً طَيِّبًا وَاشْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ {114} پس از آنچه خدا شما را روزى كرده است حلال [و] پاكيزه بخوريد و نعمت خدا را اگر تنها او را مىپرستيد شكر گزاريد {114} إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَآ أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ {115} جز اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشتخوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن برده شده حرام گردانيده است [با اين همه] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير شود و سركش و زيادهخواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است {115} وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـذَا حَلاَلٌ وَهَـذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ {116} و براى آنچه زبان شما به دروغ مىپردازد مگوييد اين حلال است و آن حرام تا بر خدا دروغ بنديد زيرا كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند رستگار نمىشوند {116} مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ {117} [ايشان راست] اندك بهرهاى و[لى] عذابشان پر درد است {117} وَعَلَى الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَـكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ {118} و بر كسانى كه يهودى شدند آنچه را قبلا بر تو حكايت كرديم حرام گردانيديم و ما بر آنان ستم نكرديم بلكه آنها به خود ستم مىكردند {118} ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ {119} [با اين همه] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده سپس توبه كرده و به صلاح آمدهاند البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است {119} عصاره دسته ایات 112-119: کفران نعمت خدا باعث سلب نعمت و روزی و اسایش میشود.تکذیب رسولان خدا هم عذاب بدنبال دارد پس از روزی های حلال و طیب خدا بخورید و نعمات او را شکر گزارید از معدود چیزهایی که خدا حرام کرده اجتناب کنید و از پیش خود حلال و حرام نکنید که افترا برخداست و موجب عذاب. تحریم برخی غذاها بریهود بخاطر ظلم خودشان بود البته خدا بر بدکارانی که توبه و اصلاح نمایند امرزنده است
کلمات کلیدی: نعمت الله انعم الله انعمه کذب کاذب مکذب کذبوا 8بار افترا تفترو یفتری مفتر 6بار شکر 2 بار شاکر 1 إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ {120} به راستى ابراهيم پيشوايى مطيع خدا [و] حقگراى بود و از مشركان نبود {120} شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ {121} [و] نعمتهاى او را شكرگزار بود [خدا] او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد {121} وَآتَيْنَاهُ فِي الْدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ {122} و در دنيا به او نيكويى و [نعمت] داديم و در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود {122} ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ {123} سپس به تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم حقگراى پيروى كن [چرا كه] او از مشركان نبود {123} إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ {124} [بزرگداشت و تعطیل کار در] شنبه بر كسانى كه در باره آن اختلاف كردند مقرر گرديد و قطعا پروردگارت روز رستاخيز ميان آنها در باره چيزى كه در مورد آن اختلاف مىكردند داورى خواهد كرد {124} عصاره دسته ایات 120-124: ابراهیم موحدی حق گرا و غیرمشرک و شاکر در برابر نعمات خدا و برگزیده او بود که در دنیا باو حسنه دادیم و در اخرت از صالحان است. ای پیامبر به تو هم وحی کردیم که تابع دین ابراهیم باشی (دین تو همان است که به ابراهیم گفتیم.) حکم قطع کار در شنبه هم بخاطر اختلاف یهودیان بود نه جزو ایین ابراهیم. عصاره دسته ایات 112-119: کفران نعمت خدا باعث سلب نعمت و روزی و اسایش میشود.تکذیب رسولان خدا هم عذاب بدنبال دارد پس از روزی های حلال و طیب خدا بخورید و نعمات او را شکر گزارید از معدود چیزهایی که خدا حرام کرده اجتناب کنید و از پیش خود حلال و حرام نکنید که افترا برخداست و موجب عذاب. تحریم برخی غذاها بریهود بخاطر ظلم خودشان بود البته خدا بر بدکارانی که توبه و اصلاح نمایند امرزنده است عصاره فراز آیات 112-124: کفران نعمت خدا باعث سلب نعمت و روزی و اسایش میشود.تکذیب رسولان خدا هم عذاب بدنبال دارد پس از روزی های حلال و طیب خدا بخورید و نعمات او را شکر گزارید از معدود چیزهایی که خدا حرام کرده اجتناب کنید و از پیش خود حلال و حرام نکنید که افترا برخداست و موجب عذاب.. ای پیامبر به تو هم وحی کردیم که تابع دین ابراهیم که موحدی حق گرا و غیرمشرک و شاکر در برابر نعمات خدا بود، باشی. تحریم برخی غذاها بریهود و حکم قطع کار در شنبه هم بخاطر اختلاف یهودیان بود نه جزو ایین ابراهیم.
عصاره فراز ایات 90-97: قران را تبیین کننده و هدایت و رحمت و بشارت برای تسلیم شوندگان فرستادیم خدا به عدل و احسان و بخشش به خویشان امر و از بدی و ستم نهی میکند. به سوگندها و پیمانهایتان وفادار باشید و انرا وسیله فریب مادی و معنوی مردم و لغزاندن و بازداشتن از راه خدا قرار ندهید که عذابی عظیم دارد. انچه نزد شماست فانی و انچه نزد خداست باقی و خیر است. مومنان صبرکننده که عمل صالح دارند را از حیاتی طیبه برخوردار می کنیم و اجرشان را با بهترین کارشان میدهیم. عصاره فراز آیات 98-111: افراد مطیع شیطان، هنگامی که ایه ای جایگزین ایه و فرمان قبلی میشود، با بهانه های مختلف از ایمان و عمل به آن ایات طفره میروند اینها خود را از هدایت خدا محروم کرده و عذاب خواهند شد. بگو قران و این ایات هم نازل شده از طرف خدا توسط جبرییل است تا برای اهل ایمان و تسلیم ، مایه تثبیت قلوب و بشارت باشد. کسانیکه بخاطر برتری دادن زندگی دنیا براخرت، هجرت نمی کنند و از ایمان به کفر برمیگردند مستحق غضب خدا و عذابی بزرگ و زیانکارخواهند بود اما کسانی که پس از اذیت شدن،با حفظ ایمان هجرت کرده و صبر و مجاهده کردند مشمول غفران و رحمت خدا خواهند بود عصاره فراز آیات 112-124: کفران نعمت خدا باعث سلب نعمت و روزی و اسایش میشود.تکذیب رسولان خدا هم عذاب بدنبال دارد پس از روزی های حلال و طیب خدا بخورید و نعمات او را شکر گزارید از معدود چیزهایی که خدا حرام کرده اجتناب کنید و از پیش خود حلال و حرام نکنید که افترا برخداست و موجب عذاب. ای پیامبر به تو هم وحی کردیم که تابع دین ابراهیم که موحدی حق گرا و غیرمشرک و شاکر در برابر نعمات خدا بود، باشی. تحریم برخی غذاها بریهود و حکم قطع کار در شنبه هم بخاطر اختلاف یهودیان بود نه جزو ایین ابراهیم.
عصاره سیاق ایات 90-124: (خطاب به مسلمانان) قران را تبیین کننده و هدایت و رحمت و بشارت برای تسلیم شوندگان فرستادیم .فرامین خدا مبتنی بر امر به عدل و احسان و بخشش به خویشان و نهی از بدی و ستم است. به سوگندها و پیمانهایتان وفادار باشید و انرا وسیله فریب مادی و معنوی مردم و لغزاندن و بازداشتن از راه خدا قرار ندهید. مومنان صبرکننده که عمل صالح دارند اجرشان را با بهترین کارشان میدهیم. افراد مطیع شیطان، هنگامی که ایه ای جایگزین ایه و فرمان قبلی میشود، با بهانه های مختلف از ایمان و عمل به آن ایات طفره میروند اینها خود را از هدایت خدا محروم کرده و عذاب خواهند شد.کسانیکه بخاطر برتری دادن زندگی دنیا براخرت، هجرت نمی کنند و از ایمان به کفر برمیگردند مستحق غضب خدا و عذابی بزرگ و زیانکارخواهند بود اما کسانی که پس از اذیت شدن،با حفظ ایمان هجرت کرده و صبر و مجاهده کردند مشمول غفران و رحمت خدا خواهند بود.
ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ {125} با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه نيكوتر است مجادله نماى در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او منحرف شده داناتر و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است {125} وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ {126} و اگر(در مسیر دعوت) عقوبت ديدید همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفتهايد [متجاوز را ] به عقوبت رسانيد و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است {126} وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ {127} و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مىكنند دل تنگ مدار {127} إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ {128} در حقيقتخدا با كسانى است كه پروا داشتهاند و [با] كسانى [است] كه آنها نيكوكارند {128} عصاره فراز آیات 125-128: ای پیامبر با حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن مردم را به راه پرودگارت دعوت کن و بر ازار انها با اینکه میتوانی مقابله به مثل کنی،صبر کن و از مکر انها دلتنگ مشو که خداوند با تقواپیشگان درست کار است. کلمات کلیدی: وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ نحل، و من عاقب بمثل ما عوقب به ثم بغی علیه لینصرنه الله :حج
مرور عصاره فرازها عصاره فراز آیات 1-2: امرخدا مبنی بر عذاب قطعا فرا میرسد. انرا به تعجیل طلب نکنید او والاتر از شرکای خواندگی است و بر هرکس که بخواهد وحی میفرستد که مردم را به توحید و تقوای از خدا انذار دهند. عصاره سیاق ایات 3-89: (خطاب به مشرکان) خدایی که اسمانها و زمین و انسان و جانوران مورد استفاده انسان را افریده و همه نعمتها و روزی ها و همه دفع بلاها از جانب خداست و وسایل و امکانات مختلف برای زندگیتان را فراهم کرد قابل مقایسه با معبودان شما که هیچ نیافریدند و خودشان مخلوقند، نیست.اله و معبود شما چنین خدای خالقی است نشان دادن راه هم بر عهده اوست تسلیم او باشید و فقط از او پروا کنید انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه توحید و اله واحد را انکار کرده، شرکشان را توجیه میکنند و قران را اساطیر میخوانند. نبوت رسولان را هم نفی میکنند اینها عقاید خرافی دارند و بقیه را هم گمراه کرده، راه خدا را سد کردند. قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان فرستادیم اما روی برمیگردانند. اینها عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت اما تقواپیشگان نیکوکار و مهاجران راه خدا در این دنیا نیکویی و در اخرت بهشت در انتظارشان است. عصاره سیاق ایات 90-124: (خطاب به مسلمانان) قران را تبیین کننده و هدایت و رحمت و بشارت برای تسلیم شوندگان فرستادیم .فرامین خدا مبتنی بر امر به عدل و احسان و بخشش به خویشان امر و نهی از بدی و ستم است. به سوگندها و پیمانهایتان وفادار باشید و انرا وسیله فریب مادی و معنوی مردم و لغزاندن و بازداشتن از راه خدا قرار ندهید. مومنان صبرکننده که عمل صالح دارند اجرشان را با بهترین کارشان میدهیم. افراد مطیع شیطان، هنگامی که ایه ای جایگزین ایه و فرمان قبلی میشود، با بهانه های مختلف از ایمان و عمل به آن ایات طفره میروند اینها خود را از هدایت خدا محروم کرده و عذاب خواهند شد.کسانیکه بخاطر برتری دادن زندگی دنیا براخرت، هجرت نمی کنند و از ایمان به کفر برمیگردند مستحق غضب خدا و عذابی بزرگ و زیانکارخواهند بود اما کسانی که، پس از اذیت شدن، باحفظ ایمان هجرت کرده و صبر و مجاهده کردند مشمول غفران و رحمت خدا خواهند بود. عصاره فراز آیات 125-128: ای پیامبر با حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن مردم را به راه پرودگارت دعوت کن و بر ازار انها با اینکه میتوانی مقابله به مثل کنی، صبر کن و از مکر انها دلتنگ مشو که خداوند با تقواپیشگان درست کار است.
درس سوره نحل: خدایی که شما و همه هستی را افریده و همه نعمتها و روزی ها و امکانات مختلف برای زندگیتان را فراهم کرده اله و معبود واحد شماست هدایت هم بر عهده اوست که با ارسال رسولان مردم را به توحید و تقوای از خدا هشدار میدهد. وعده های او مبنی بر عذاب و قیامت هم قطعا فرامیرسد. پس همه شما (اعم از مشرک و مسلمان) تسلیم او باشید. انها که به اخرت ایمان ندارند متکبرانه توحید و رسولان را انکار کرده، شرکشان را توجیه میکنند. قران را برای تبیین اختلاف انها و هدایت و رحمت مومنان و بشارت برای تسلیم شوندگان فرستادیم. اما آنها روی برمیگردانند و دیگران را هم گمراه میکنندکه عذابی غیرمنتظره در دنیا و رسوایی و عذاب جهنمی در اخرت خواهند داشت ولی تقواپیشگان نیکوکار و مومنان صبرکننده که عمل صالح دارند اجرشان را با بهترین کارشان میدهیم .آنها که تحت تاثیر شیطان، به ایات و فرامین جدید عمل نمیکنند،خود را ازهدایت خدا محروم میکنند. کسانیکه بخاطر برتری دادن زندگی دنیا براخرت، هجرت نمی کنند و از ایمان به کفر برمیگردند مستحق غضب خدا و زیانکارخواهند بود اما انها که با حفظ ایمان ،هجرت کرده و صبر و مجاهده کردند مشمول غفران و رحمت خدا خواهند بود. ای پیامبر با حکمت و موعظه حسنه و جدال احسن مردم را به راه پرودگارت دعوت کن و بر ازار انها صبر کن که خداوند با تقواپیشگان درست کار است.
کلمات کلیدی: امر الله، امره ، هل ینظرون ..او یاتی امر ربک (33) امرالساعه(77) عذاب : 11بار در سوره تعالی عما یشرکون :ایات 1و3 فلاتستعجلوه :یستعجلونک بالعذاب:عنکبوت رعد حج، فلاتستعجلون: انبیا لایه لقوم یتفکرون (زیاد تکرارشده)، لایات لقوم یعقلون،لایه لقوم یذکرون -سخر و مسخرات -تهتدون، یهتدون ، لهداکم (9،15،16) هداهم، یهدی لوشاء لهداکم اجمعین : انعام نحل وَلَوْ شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً نحل مائده ان تعدوا نعمه الله لاتحصوها: نحل ابراهیم، وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ ایه 19، أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ ایه 23 تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ 2بار مستکبرین 2 بار متکبرین 1 لایستکبرون نحل 49 (اعراف انبیا سجده) للذین احسنوا فی هذه الدنیا حسنه (مشابه یونس،زمر ،نجم) فاصابهم سیئات ما عملوا (مشابه جاثیه زمر) وحاق بهم ماکانو به یستهزئون (هود زمر غافر جاثیه احقاف) كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ (33،35) فهل علی الرسل الاالبلاغ المبین(نحل عنکبوت یس) عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ فقط همین سوره، عَلَى رَسُولِنَا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ {92} مائده، و ما علینا الا البلاغ المبین 17 یس الهین: نحل، مائده (اتخذونی و امی الهین من دون الله) یجعلون لما لایعلمون نصیبا مما رزقنا هم،(مشابه انعام) یجعلون لله البنات واذابشر احد هم بالانثی ظل وجهه مسودا(مشابه زخرف)، لویواخذ الله الناس بظلمهم ماترک علیها من دابه،(نحل، فاطر،عنکبوت:لولا اجل مسمی لجائهم العذاب) والله فضل بعضکم علی بعض فی الرزق فماالذین فضلوبرادی رزقهم علی ماملکت ایمانهم (مشابه زمر) نعمت 4 بار در سوره بکار رفته ایات 72 81 83 114 نعمت الله انعم الله انعمه رزق :10 بار در سوره اشاره به محصولات غذایی مختلف: لبن نخیل اعناب سکرا شراب (عسل) بیوت: 3 بار در سوره ، اکنان :پناهگاه، یوم اقامتکم، لنبوئنهم فی الدنیا حسنا (برای مهاجران) اشاره زیاد به رزق و بیت و در امان ماندن از سرما و گرما ،در خلال نعمات خدا ،دلگرمی و تشویقی برای مسلمانان مکه برای تصمیم به هجرت هم میباشد. یتم نعمته علیکم: نحل مائده یتم نعمته علیک: یوسف فتح جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلاً (81) خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ (48) - لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ : حج، یوم نبعث من کل امه شهیدا علیهم من انفسهم و جئنا بک علی هولائ شهیدا: نحل 89، جعلناکم امه وسطا لتکونوا شهداء علی الناس و یکون الرسول علیکم شهیدا: بقره 143 ،فکیف اذا جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هولاء شهیدا نساء 41،کنت علیهم شهیدا مادمت فیهم (عیسی) مائده 117 -الذین کفرو و صدوا عن سبیل الله ( نسا محمد نحل) وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ایه 89، وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ {64}وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ {44}نحل وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ 102 وَهُدًى وَرحمه و بُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ 89 أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ 2بار، ولنجزین الذین صبرو اجرهم باحسن ماکانوا یعملون (مشابه زمر عنکبوت)، حَيَاةً طَيِّبَةً نحل کلمه طیبه ابراهیم هاجروا: إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ 110 وَالَّذِينَ هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ 41 ،حج جاهد: عنکبوت حج نحل انفال بقره صبر: 6بار ،صابر :1 بار افترا تفترو یفتری مفتر 6بار کذب کاذب مکذب کذبوا 8بار شکر 2 بار شاکر 1 در ایه 32:ملایکه هنگام توفی جان متقین می گویند سلام علیکم(سوره زمر و انعام هم در دنیا و بهشت خطاب این عبارت را برای انها بکار برده بود) ،سلام علیکم ادخلوالجنه در این سوره بر قدرت خدا دررنگ بندی زمین و عسل تاکید شده. ایات 23و69 در سوره فاطر و روم هم امده. وما ارسلنا من قبلک الارجالا نوحی الیهم فاسئلو اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون (انبیا و نحل) وما ارسلنا من قبلک الارجالا نوحی الیهم (یوسف) لله یسجد مافی السماوات و ما فی الارض،لایستکبرون(اعراف انبیا سجده) ان الله یامربالعدل والاحسان و ایتائ ذی القربی (مشابه اسرا روم) ، واوفو بعهدالله ولاتنقضوا الایمان بعد توکیدها (مشابه رعد بقره ینقضون عهدالله بعد میثاق) ، لسان الذی یلحدون الیه اعجمی (مشابه انعام وفرقان) ، ان ربک للذین عملوالسوء بجهاله ثم تابو و اصلحو..ربک لغفور رحیم (مشابه مفهوم زمر شوری) واتیناه فی الدنیا حسنه و فی الاخره لمن الصالحین( نحل مشابه عنکبوت ) ، وان عاقبتم فعاقبوا بمثل ماعوقبتم به ( نحل حج مشابه شوری)
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.