رتبه: Advanced Member
گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/03/30 ارسالها: 101
تشکرها: 1 بار 12 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
سوره نمل
سه شرط کلیدی برای استجابت دعا
أَمَّن یجُِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَكْشِفُ السُّوءَ (62- نمل)
[آیا آن شریكان انتخابى شما بهترند] یا آنكه وقتى درمانده اى او را بخواند اجابت مى كند و آسیب و گرفتاریش را دفع مى نماید؟
قید «اضطرار» براى این است كه در حال اضطرار، دعاى دعاکننده از حقیقت برخوردار است و دیگر گزاف و بیهوده نیست؛ زیرا تا آدمی درمانده و مضطر نشود، دعایش آن واقعیت و حقیقتی كه در حال اضطرار دارد را ندارد و این خیلى روشن است.
قید دیگرى که براى دعا آورده این است كه فرموده: « إِذَا دَعَاهُ ؛ وقتى او (خدا) را بخواند»، و این براى آن است كه بفهماند خداوند متعال وقتى دعا را مستجاب مى كند كه دعا کننده به راستى او را بخواند؛ نه اینكه در دعا رو به خدا كند و دل به اسباب ظاهرى داشته باشد و این وقتى صورت مى گیرد كه امید دعا کننده از همه اسباب ظاهرى قطع شده باشد؛ یعنى بداند كه دیگر هیچ كس و هیچ چیز نمى تواند گره از كارش بگشاید. آن وقت است كه حقیقتا متوجه خدا مىشود و در کمال صداقت تنها او را مىخواند.[1]
دو نکته ای که از آیه به دست می آید:]
1. از شرایط استجابت دعا آن است که حال دعا کننده حال اضطرار باشد؛ یعنی تمام درهاى عالم اسباب به روى خود بسته شده و كارد به استخوانش رسیده بیند و یقین داشته باشد تنها كسى كه مىتواند قفل مشكلات او را بگشاید و بنبستها را بر طرف سازد، تنها و تنها ذات پاك خداوند است و نه غیر او.[2]
تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[8] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[9] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم
2. سه شرط «حالت اضطرار دعا کننده»؛ «توجه و خواندن اختصاصی خداوند متعال بدون توجه به غیر او» و نیز «سوء بودن وضعیت موجود»، سه شرطی هستند که بنابر همین آیه کریمه در صورت محقق شدن هر سه آنها با هم، دعا مستجاب خواهد شد.
سوره قصص
تعیین تکلیف برای خدا ممنوع!
فَسَقَى لَهُمَا ثُمَّ تَوَلىَّ إِلىَ الظِّلِّ فَقَالَ رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ(24- قصص)
پس موسى، دامهای آن دو را آب داد؛ سپس به سوى سایه برگشت و گفت: پروردگارا! به آنچه از خیر بر من نازل مىكنى، نیازمندم.
وقتی موسی(ع) بعد از چند روز سفر با پای پیاده به شهر مدین رسید در بدو ورود اجتماع جمعیتی چوپان که برای آب دادن به دامهایشان بر سر چاهی تجمع کرده بودند توجه اش را جلب کرد. همانجا دو دختر جوان را دید که با فاصله ایستاده و در انتظار خلوت شدن دور چاهند تا برای گوسفندانشان آب بکشند. موسای خسته، گرسنه و بی جا و مکان برای رضای خدا به پیش رفت و برای آن دو از چاه آب کشید. بعد آمد و زیر سایه ای نشست و این جمله را به خدا عرض کرد که: «رَبِّ إِنىِّ لِمَا أَنزَلْتَ إِلىََّّ مِنْ خَیرٍْ فَقِیرٌ»؛ هر خیرى كه بر من فرستى به آن نیازمندم.[3] دعا
نکته قابل توجه در این دعا این است که موسی(ع) با وجود نیازهای متعدد اعم از مسکن، خوراک، همسر و از همه مهمتر محل امنی که بتواند از دست فرعونیان در امان بماند و نیازهای دیگر؛ اما هیچ کدام از اینها را بر زبان جاری نکرد و فقط از خداوند متعال طلب خیر کرد. که یعنی خدایا تو بهتر و بیشتر از من عالم به نیازمندیهای من و توانا به برآوردن آنهایی و نیز جز خیز از تو نازل و صادر نمی شود. حال که اینگونه است من نسبت به آنچه که به خیر و صلاح من است اعلام نیاز می کنم.
ادب دعای موسی این است که یک: تقاضایی از خدا نکرد؛ بلکه فقط اعلام نیاز کرد. دو: برای خدا تعیین تکلیف نکرد به اینکه اشاره به کار خاصی کند و از خدا بخواهد که آن را برایش انجام دهد. سه: در آن اعلام نیازی هم که کرد تنها نیازمندی اش به هر آنچه که برایش خیر است را به خدا عرض کرد.
پس ادب در دعا این شد که بگوییم: خدایا! ما سراسر نیازیم و تو عالم و توانا به آن نیازها؛ گر صلاح است هر چه خیر ماست به ما عنایت کن. نکته دیگر آنکه از تعیین مصداق و اصرار بر خواسته پرهیز کنیم
چرا که « عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» و حال آنکه «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون»[4] اگر ما کار را به خداوند عالم خیر واگذار کردیم یقین کنیم که جز خیر نصیبمان نخواهد شد.
عاقبت پیروی از دل
فَإِن لَّمْ یَسْتَجِیبُواْ لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا یَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَیرِْ هُدًى مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا یهَْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ(50- قصص)
پس اگر پاسخ تو را ندادند بدان كه آنها فقط تابع تمایلات نفسانى خویشند و هیچكس گمراهتر از آن نیست که پیرو هواى خویش است و از رشد و هدایت الهى محروم است. بی شک، خدا مردم ستمكار را هدایت نمى كند.
در این آیه رابطه گمراهی و هواپرستی با صراحت بیان شده و حتى گمراهترین مردم گروهى معرفى شده اند كه رهبر خود را هواى نفس خویش قرار دادهاند که این عده هرگز از هدایت الهى بهره نخواهند برد. علت این است که هوای نفس چون پرده ضخیمی مانع دید عقل می شود و قدرت درك حقایق را از او می گیرد.
در روایات، آیه فوق به كسانى تفسیر شده است كه امام و رهبر الهى را نپذیرفته اند و تنها به آراى خویش تكیه مىكنند.[5]
این روایات كه از امام باقر و امام صادق و بعضى دیگر از ائمه هدى علیهم السلام نقل شده در حقیقت بیان مصداق روشن این آیه است. به تعبیر دیگر، انسان نیازمند به هدایت الهى است؛ این هدایت گاهى در كتاب آسمانى منعكس مىشود و گاه در وجود پیامبر و سنت او و گاه در اوصیاى معصومش و گاه در منطق عقل و خرد. مهم آنست كه انسان در خط هدایت الهى باشد و نه هواى نفس، تا بتواند از این انوار هدایت بهرهمند گردد.[6]
روح قارونی در فرهنگ ما
قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلىَ عِلْمٍ عِندِى (78- قصص)
قارون با همان تكبرى كه ناشی از ثروت بی حسابش بود چنین گفت: من این ثروت را به وسیله علم و دانش خودم به دست آوردهام.
قرآن کریم ابتدا با ترسیم شخصیت قارون او را معرفی کرده و بعد دلیل انحراف او را بیان می کند تا ما و هر شنونده دیگر مراقب این خطر فکری بوده و خود را از آن حفظ کنیم.
در دو آیه قبل آمده: «إِنَّ قارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسىَ فَبَغَى عَلَیْهِمْ وَ ءَاتَیْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتحَِهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُوْلىِ الْقُوَّةِ »؛ قارون از قوم موسی(ع) بود که بر حقوق آنها تجاوز كرد، و ما آنقدر به او گنج و ثروت دادیم كه حمل كلیدهاى آنها جماعتى نیرومند را خسته مى كرد.
آنگاه که مومنین قومش از در نصحیت وارد شده و به او گفتند: آنچه تو از مال و ثروت داری همه را خدا به تو داده و احسان و فضلى از او به توست در حالی که تو خود می دانی که استحقاق چنین ثروت هنگفت را نداشتی؛ پس تو هم با انفاق بخشی از آن به مردم نیازمند، خانه آخرتت را آباد کنی و با تكبر و طغیان در زمین، فساد نکنی.(مضمون آیه 77)
او در پاسخ آنها اساس استدلال آنها را خطا خواند و گفت: به شما مربوط نیست که من با ثروتم چه می کنم. آنچه من دارم احسان خدا نیست تا در راه او خرج کنم؛ من همه اینها را من با علم و كاربلدی خود به دست آورده ام؛[7] من خودم زحمت کشیده ام، رنج بردهام، خون جگر خوردهام تا این ثروت را اندوختهام. با این منطق بود که او سر به طغیان گذاشت و ضمن اعلام بی نیازی از خدای متعال، نهایت بی رحمی را نسبت به بندگان خدا روا داشت.
متاسفانه این فکر قارونی که من خودم زحمت کشیدم به اینجا رسیدم؛ تاجر شدم، دکتر شدم، مهندس شدم، کاره ای شدم و ... فکر رایجی است که مبنای برخی از عملکردها قرار گرفته و عده ای آن را مجوزی برای بخشی از تصمیم های نادرست خود می دانند.
راه درمان
تمام داشته های خود را نعمت و موهبت الهی بدانیم و در دل و با زبان بگوییم: «مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ؛ هر نعمتی که داریم از خداست »[8] و تلاش کنیم تا با مصرف آن نعمت در مسیری که رضای خدا در آن است شکر نعمتش را بجا آوریم که او وعده داده است: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزیدَنَّكُمْ؛ اگر شکر نعمت را بجا آورید خدا افزونش می کند. »[9] و این همان نکته نابی است که فکر قارونی با آن بیگانه است و از نتایجش محروم.
سوره عنكبوت ادعای ایمان، بی امتحان نمی ماند
أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْكُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ(2) وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللَّهُ الَّذِینَ صَدَقُواْ وَ لَیَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِینَ(3- عنکبوت) دعا
آیا مردم گمان كرده اند، همین كه بگویند: ایمان آوردیم، رها مى شوند و آنان [به وسیله جان، مال، اولاد و حوادث] مورد آزمایش قرار نمى گیرند؟ در حالى كه یقیناً كسانى را كه پیش از آنان بودند، آزمایش كرده ایم [پس اینان هم بىتردید آزمایش مى شوند]، و بىتردید خدا كسانى را كه [در ادعاى ایمان] راست گفته اند مىشناسد، و قطعاً دروغگویان را نیز مىشناسد.
آیه هشدار به کسانی است که گمان می کنند به صرف گفتن شهادتین و ادعای ایمان از امتحان الهی و سختی های آن رسته اند و بی زحمت بهشت در انتظار آنهاست. این آیه خط بطلان بر چنین تصور غلطی کشیده و می فرماید: آیا مردم گمان كردهاند به صرف اینكه بگویند ایمان آوردیم دیگر با بلاها و مصیبتها آزمایش نمىشوند؟ آزمایشى كه با آن آنچه در نهان دارند از صدق و كذب آشكار شود؟
این نوشته را با جمله ای معروف از شهید چمران(ره) که متناسب با این بحث است به پایان می بریم:
«وقتی شیپور جنگ نواخته می شود مرد از نامرد شناخته می شود.» پی نوشت: [1] ر.ک: المیزان ج15 ص381 [2] نمونه ج15 ص520-521 [3] برگرفته از نمونه ج16 ص55-58 [4] بسا چیزى را دوست دارید و آن براى شما بد است وخدا [مصلحت شما را در همه امور] مىداند و شما نمىدانید.آیه 216 سوره بقره [5] بصائرالدرجات ص13 روایات باب 8 [6] ر.ک به نمونه ج16 ص106 [7] ر.ک به المیزان ج16 ص78 [8] قربالإسناد ص175 [9] آیه 7 سوره ابراهیم ع كلمات كليدي:مضطر دعا اجابت قارون ثروت ویرایش بوسیله کاربر 1394/04/16 09:29:57 ق.ظ
| دلیل ویرایش: key words
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 422
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
نکته ای جالب از آیه 89 سوره نمل
من جاءبالحسنة فله خير منها و هم من فزع يومئذ ءامنون.
👈هرکس برآیند اعمالش،حسنه باشد از عذاب قیامت ایمن است.
سوالي در ذهنم ايجاد شد كه چرا فقط انجام حسنه،شرط ایمنی است و به ترک سيئة اشاره اي نشده است.🤔
با نكته تفسيري اقاي جوادي،اين معنا بدست مي ايد كه در قيامت برايند اعمال خوب وبد ما ملاك خواهد بود.يعني اگر جمع جبری اعمال خوب ما به همراه آثار مثبت آنها از مجموع اعمال بد ما و آثار منفی آنها بیشتر باشد،ایمن از عذاب خواهیم بود.واگر جمع عملکرد ما منفی باشد،همان اعمال منفی به ما تحویل داده شده و مارا معذب میکند.
جهت مطالعه کامل موضوع و نظر اقای جوادی املی کلیک کنید
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,051 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات کلیدی و پیام های مهم جزء بیستم
جزء بیستم شامل آیات 56 تا انتهای سوره نمل ،سوره قصص و 45 آیه ابتدای سوره عنکبوت است.
نکات قابل توجه در داستان سلیمان و ملکه سبا:
-ملکه سبا پس از دریافت نامه سلیمان مبنی بر تسلیم شدن و تحت حاکمیت سلیمان قرار گرفتن کشور سبا، با سران کشور و مشورت میکند و راسا تصمیم نمی گید. چرا که امری مهم در خصوص استقلال کشور و نیز وارد کردن مردم کشورش به جنگ است.
-سران کشور بجای مشورت دادن منطقی و دلسوزانه، احتمالا از روی چاپلوسی با طرح شوکت و هیمنه و برتری نظامی خود، ملکه را به سمت جنگ تشویق می کنند. اما ملکه با درایت و دوراندیشی و دلسوزی برای کشور و مردمش، با یاداوری تبعات عمومی جنگها، از تصمیم احساسی و ورود یکباره به جنگ اجتناب کرده بلکه سعی میکند از طرق مسالمت امیز و دیپلماسی، ضمن تعویق انداختن واکنش عملی متقابل، اطلاعات بیشتری از شخصیت و رفتارهای سلیمان و نیز قدرت حکومتش بدست اورد. لذا هدیه ای برای سلیمان میفرستد.
-داستان مکاتبه سلیمان با ملکه سبا میتوانسته الهام بخش پیامبر اسلام برای نامه نگاری با سایر حکومتها پس از شکل گیری و تثبیت حکومت اسلامی در عربستان باشد.
-عدم حجیت #خبر_واحد: در ایه 22 هدهد که یکی از کارگزاران مهم و مورد توجه سلیمان است، خبری یقینی (که خودش دیده ) را برای سلیمان می اورد. اما سیلمان پذیرش آنرا منوط به تحقیق می کند. که کاملا عقلایی و منطقی است.و این برخلاف قاعده مشهور اصولی حجیت خبر واحد (خبر غیر متواتر) است. در سوره حجرات امده است اگر فاسقی برای شما خبری اورد حتما انرا بررسی کنید که بواسطه آن خبر، از روی جهالت و فقدان علم به بقیه ضرر نزنید. برخي فقها با مفهوم گیری معکوس از جمله بر این اصل باور پیدا کرده اند که پس اگر شخص غیر فاسق یا عادلی خبر اورد، لازم به تحقیق نیست و باید پذیرفت. ایه 27 سوره نمل و واکنش حضرت سلیمان دلیل قرانی محکمی در رد این اصل است. حضرت سلیمان فرمود: سننظر اصدقت ام کنت من الکاذبین. با توجه به اینکه ایشان افراد فاسق را جزو کارگزاران حکومتش قرار نمیدهد، و از نظر ایشان هدهد عادل و ثقه بوده است با این حال می پذیرند که یک شخص ثقه هم لزومی ندارد همه اخبار و روایاتش صادق و صحیح باشد. ممکن است عمدا یا سهوا دچار خطا در فهم یا انتقال موضوع شده باشد لذا هر خبری که می اورد (مخصوصا اخبار مهم) باید در بوته بررسی و تحقیق گذاشته شود.
-"درسي که از اين قصه، در مقابل هم نهادن يک ارتش منظم و نيرومند با تعدادی مورچه ضعيف ميتوان آموخت، «ضرورت مراقبت از جان و مال و حقوق #ضعفا» از ناحيه حاكميت و نیروهای مسلح است که ممکن است تکيه بر قدرت، آنان را مغرور و غافل سازد. -«برترين قدرت: اسلحه #علم و ارتش عالمان». سليمان به جای #لشکرکشی و تهاجم نظامي، از علم و دانش خود و دولتمردانش استفاده کرده، در نمايش باشکوهی از برتری علمی و تکنولوژیک، ملکه سبا را مسحور و شيفته و تسليم قلبی به ربّالعامين کرد. اين است آن لشگری [از دانشمندان] که گفته بود، شما توان مقابله با آن را نداريد. - «قدرت برای #خدمت، نه سلطه و سرکوب». اين بار دومی است که سليمان خود را در معرض امتحان الهی ميبيند؛ بار نخست وقتی پيام موران را شنيد و از اينکه با چنين دانشی ميتواند از پايمال کردن ضعفا پروا کند چنين احساسی کرد، و بار دوم هنگامی که ديد چه امکانات گسترده و چه کارگزاران دانشمند و مورد اعتمادی دارد، به جای غرور و تکبر متوجه عنايت حق شد. بيترديد سليمان الگوی شکر نعمت در قدرت و تسليم حق بود." از تفسير عبدالعلي بازرگان
شرط نجات، انجام کارحسنه نیست رساندن آن به محشر است.
مَن جَاء بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ {89} هر كس نيكى به ميان آورد پاداشى بهتر از آن خواهد داشت و آنان از هراس آن روز ايمنند {89} "خداوند در قرآن نفرمود: کسی که در دنیا کار خوب بکند یا کسی که در دنیا ایمان بیاورد اهل نجات است!در هیچ جای قران نداریم که فرموده باشد: «من فعل الحسنه» بلکه فرمود :«من جاء بالحسنه»این یعنی انسان باید یک قدرتی داشته باشد که بتواند این اعمال حسنه را با خود «به سرای باقی» ببرد. یعنی اعمالش در دستش نقد باشد.این طور نباشد که در دستش کار خیر بگذارد بعد گناه کند، غیبت کند و... که با این کارها افعال خیرش بریزد." آیت الله جوادی آملی
توانایی و درستکاری دو شرط بکارگیری نیروی انسانی
حضرت موسی پس از اینکه به شهر مدین رسید و دختران شعیب (که البته آن زمان، آنها را نمی شناخت) را در کار آب کشیدن از چاه و آب دادن به گوسفندان یاری کرد، حضرت شعیب در صدد جبران خدمت او بر می آید. یکی از دخترانش پیشنهاد می کند که او را بکار گیریم. قَالَتْ إِحْدَاهُمَا يَا أَبَتِ اسْتَأْجِرْهُ إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ ﴿۲۶﴾سوره قصص فولادوند: يكى از آن دو [دختر] گفت اى پدر او را استخدام كن چرا كه بهترين كسى است كه استخدام مى كنى هم نيرومند [و هم] در خور اعتماد است آیه در واقع دو شرط تخصص و تعهد را خیلی جامع بیان میکند. قوی و توانا در انجام کار یعنی هم توانایی جسمی و هم امادگی و مهارت فکری و علمی. امین هم که یعنی قابل اعتماد و درست کار باشد.
عصاره سیاق آیات 3-42 سوره قصص (داستان حضرت موسی)
:عطاهای متعدد خدا به موسی از کودکی تا رسالت (از قبیل نجات از مرگ، رفع ترسها و اجابت دعاهایش )، عطای عزت و فرمانروایی به بنی اسراییل مستضعف، و نابودی فرعون مفسد مستکبر و سپاهش اخبار حقی است که خدا وحی کرده است برای بشارت اهل ایمان.
فرمول چگونگی استفاده از مال دنیا
وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ {77}سوره قصص و با آنچه خدایت داده سرای آخرت را بجوی و سهم خود را از دنیا فراموش مکن ، و هم چنان که خدا به تو نیکی کرده نیکی کن و در زمین فساد مجوی که خدا فسادگران را دوست نمی دارد. {77}
از فواید نماز و یاد خدا: بازداشتن از انجام کارهای منکر
اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تَصْنَعُونَ ﴿۴۵﴾ سوره عنکبوت فولادوند: آنچه از كتاب به سوى تو وحى شده است بخوان و نماز را برپا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز مى دارد و قطعا ياد خدا بالاتر است و خدا مى داند چه مى كنيد
ویرایش بوسیله کاربر 1403/01/12 10:57:16 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit |
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, students, member تاریخ عضویت: 1397/09/13 ارسالها: 167 مکان: Qom
1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
|
🌼🌸اثار نماز.
.💮🔶. إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَصْنَعُونَ «45»
🔹 كه همانا نماز (انسان را) از فحشا و منكر باز مىدارد و البتّه ياد خدا بزرگتر است و خداوند آنچه را انجام مىدهيد مىداند
💮👈در فراز پایانی آیه 45 از سوره ی عنکبوت امده است: ذکر خدا از آن هم(نماز انسان را از فحشا و منکر باز می دارد) برتر و بالاتر است (وَ لَذِکْرُ اللّهِ أَکْبَرُ). ظاهر جمله فوق این است که: بیان فلسفه مهمترى براى نماز مى باشد، یعنى یکى دیگر از آثار و برکات مهم نماز، که حتى از نهى از فحشاء و منکر مهمتر است، 👈آنست که انسان را به یاد خدا مى اندازد، که ریشه و مایه اصلى هر خیر و سعادت است، و حتى عامل اصلى نهى از فحشاء و منکر نیز، همین ذکر اللّه مى باشد، در واقع برترى آن، به خاطر آنست که علت و ریشه محسوب مى شود.
💮💞اصولاً، یاد خدا، مایه حیات قلوب و آرامش دل ها است، و هیچ چیز، به پایه آن نمى رسد: أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ: آگاه باشید یاد خدا مایه اطمینان دلها است .
💮🌸اصولاً، روح همه عبادات ـ چه نماز و چه غیر آن ـ ذکر خدا است، اقوال نماز، افعال نماز، مقدمات نماز، تعقیبات نماز، همه و همه، در واقع، یاد خدا را در دل انسان زنده مى کند.
💮👈قابل توجه این که: در آیه ۱۴ سوره طه اشاره به این فلسفه اساسى نماز شده و خطاب به موسى مى گوید: أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی: نماز را بر پا دار، تا به یاد من باشى .
💫💫 ڪانال نڪات تفسیرے
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1399/06/17 ارسالها: 112 مکان: تهران
|
☘بهای بهشت
❓آیا مردم حساب کردن أَن يُتْرَكُوا، به حال خودشون رها میشن، همینکه بگن: آمَنَّا، ایمان آوردیم. وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ، و دیگه امتحان نمیشن؟ 2/عنکبوت
❓همینکه من بگم ایمان دارم به خدا، به آخرت. خدا کریمه، خدا رزّاقه. توکل به خدا، یا ربّ. ذکر بگم کافیه؟
❓چرا امتحان میگیرن تو مدرسه؟ که اول خودمون بفهمیم از کجا میلنگیم که روش بیشتر تمرین کنیم. ❓دوم تا معلم به هر شاگردی متناسب با نقطه ضعفش تمرین بده، تا در اون زمینه قوی بشه.
🍃🌷پس بعضی آزمونهای زندگی، دائما برامون تکرار میشن. چون هنوز پاسش نکردیم، ضعف داریم توش. انقدر به حالتای مختلف تکرار میشه، که بالاخره یا یادش بگیریم و بریم جلو، یا تسلیم بشیم و بکِشیم عقب.
❓آیا حساب کردی أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ، همینجوری میری بهشت، بدون اینکه امتحانای قبلیا که بهشتی شدن، ازت گرفته بشه؟؟
🍃🌷مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ ، به سختی افتادن، وَالضَّرَّاءُ و خیلی ضررها دیدن، وَزُلْزِلُوا و متزلزل شدن؛ داشت کل ایمانشون از بین میرفت. تا جاییکه حتی خود رسول(!) و مومنین باهاش گفتن: مَتَى نَصْرُ اللَّهِ، پس کو موفقیتی که خدا گفت بهش میرسین!؟ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ، بله، قطعا موفقیت نزدیکه (214/بقره) آبدیده که شدن، بهش رسیدن.
❓بهشت من چیه؟ هر شرایط ایده آلی که دنبالشم، آرزوشو دارم، تصورشو میکنم. چه مادی، چه معنوی.
❓چطور وارد اون بهشت بشم؟ بهاش رو باید بپردازم، نگاه کنم کیا قبل من به اون شرایط ایده آل رسیدن؟ منم اگه همون بها رو بدم، همون نتیجه رو میگیرم.
🍃🌷مثلا، اگه بهشت برای من موفقیت اقتصادیه، باید یه نمونه موفق، متناسب با شرایط خودم، در راستای هدفم پیدا کنم. رئیس فلان شرکت رو ببینم، که مثل الان من، از صفر شروع کرده. و الان، شرایط مالیش، همون ایده آلی هست که من برای آیندم دارم. پس آیه رو مجدد به نسبت این هدف بخونم:
🍃🌷آیا حساب کردی همینجوری پولدار میشی، بدون اینکه امتحانای قبلیا که پولدار شدن، ازت گرفته بشه؟؟
🍃🌷به سختی افتادن، و خیلی ضررها دیدن، و متزلزل شدن؛ داشت کل سرمایشون از بین میرفت. تا جاییکه حتی خود صاحب شرکت(!) و کارمنداش باهاش گفتن: پس کو موفقیتی که خدا گفت بهش میرسین!؟ بله، قطعا موفقیت نزدیکه. آبدیده که شدن، بهش رسیدن.
🍃🌷میخوام ازدواج کنم؟ دکتر بشم؟ ورزشکار بشم؟ هنرمند بشم؟ مهاجرت کنم؟ مدیر موفق بشم؟ همسر خوب بشم؟ بنده خدا بشم؟ عمل صالح کنم؟
👈باید یه الگوی موفق در راستای ایده آلم پیدا کنم، بر مبنای اون، آیه رو از اول بخونم، بهای بهشتم رو بپردازم، تا بتونم واردش بشم.
📚تفسیر آقاے بازرگان┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄ ویرایش بوسیله کاربر 1402/01/22 02:47:28 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Administration
گروه ها: Administrators, Moderator, member تاریخ عضویت: 1391/10/20 ارسالها: 422
9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
|
نکات کلیدی و برگزیده جزء بیست بصورت تصویری
جهت مشاهده با نام کاربری خود وارد سایت شوید
و یا به صفحه اینستاگرام قران پویان مراجعه نمایید
https://www.instagram.com/quranpuyan/
ویرایش بوسیله کاربر 1401/02/02 09:42:02 ق.ظ
| دلیل ویرایش: edit فایلهای الصاق شده : جزو20.jpeg (30kb) تعداد دانلود 0 بار.شما نمی توانید ضمائم را ببینید/دریافت کنید. ثبت نام کنید.
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, member تاریخ عضویت: 1394/12/17 ارسالها: 651 تشکرها: 7 بار 31 تشکر دریافتی در 31 ارسال
|
﷽
⭕️از مجرمان پشتيباني نكنيد. با ظالمان همكاري نكنيد -
◀️خداوند در آیه 17 سوره قصص می فرمایند:
💮🔶قَالَ رَبِّ بِمَآ أَنْعَمْتَ عَلَىَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيراً لِّلْمُجْرِمِينَ(17)
(سپس موسى) گفت: پروردگارا! به خاطر (قدرت و) نعمتى كه بر من ارزانى داشتى، پس هرگز پشتیبان تبهكاران نخواهم بود.
🔸در فـقـه اسـلامـى بـاب مـفـصلى پيرامون اعانت بر اثم و معاونت ظلمه با احاديث فراوانى داريم كه نشان مى دهد يكى از زشتترين گناهان يارى ستمكاران و ظالمان و مجرمان است و سبب مى شود كه انسان در سرنوشت شوم آنها شريك باشد.
اصولا ظالمان و ستمگران و افرادى همچون فرعون در هر جامعه اى افراد خاصى هستند، و اگـر تـوده جـمـعـيـت بـا آنـها همكارى نكنند فرعونها ، فرعون نميشوند اين گروهى از مردم زبون و ضعيف و يا فرصت طلب و دنياپرست هستند كه اطراف آنها را مى گيرند، و دست و بـال آنـهـا و يـا حـداقـل سياهى لشكرشان مى شوند، تا آن قدرت شيطانى را براى آنها فراهم مى سازند.
🔹در قـرآن مـجـيـد روى ايـن اصـل اسـلامى و انسانى كرارا تكيه شده است : در آيه دوم سوره مائده مى خوانيم : و تعاونوا على البر و التقوى و لا تعاونوا على الاثم و العدوان : بر نيكى و تقوا تعاون كنيد، و به گناه و تعدى هرگز كمك نكنيد.
👈قرآن با صراحت مى گويد: ركون بر ظالمان موجب عذاب آتش دوزخ است و لا تركنوا الى الذين ظلموا فتمسكم النار (هود -۱۱۴).
🔻ركـون خواه به معنى تمايل قلبى باشد، يا به معنى همكارى ظاهرى ، يا اظهار رضايت ، و يـا دوسـتـى و خيرخواهى ، يا اطاعت كه هر يك از مفسران تفسيرى براى آن كرده اند و يا مـفـهـومـى كـه جامع همه اينها است ، و آن اتكاء و اعتماد و وابستگى است ، شاهد زنده اى بر مقصود ما است . 💫«تفسیر نمونه»
"ما در شبانهروز در نماز عرض میکنیم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیمَ» میگوییم «صِراطَ الَّذینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ». «مُنعم علیه» چه کسانی هستند؟ انبیا. راه اینها چیست؟ راه اینها را قرآن کریم مشخص کرد؛ موسای کلیم گفت خدایا به شکرانه نعمتِ توحید و دینی که به من دادی، من پشتوانه و پشتیبان ظالم نخواهم بود؛ این راه ماست. خدایا من نه خودم اهل جُرمم، نه برای مجرمین توصیه میکنم که فلان مجرم، فلان گنهکار، فلان تبهکار کاری کرده بخواهم او را از کیفر برهانم. اگر چنین باشد دیگر مجرم در کشور حاشیه امنی نخواهد داشت؛ اگر او کسی نداشته باشد، یک قاضی نداشته باشد که قانونتراش و قانوندرستکن باشد، که او را نجات دهد، او دیگر حاشیه امنی ندارد. کسانی راهیِ صراط مستقیم هستند که نه اهل جُرم باشند و نه از مجرم حمایت کنند ."
آیت الله جوادی آملی
ویرایش بوسیله کاربر 1402/01/22 02:45:48 ب.ظ
| دلیل ویرایش: edit
|
|
|
|
رتبه: Advanced Member
گروه ها: member, Administrators تاریخ عضویت: 1390/02/31 ارسالها: 1,051 48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
|
نکات مهم جزء 20
✅بخاطر #روزي، بنده و مطيع به ناحق ديگران نشويم
إِنَّ الَّذِينَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ وَ اشْكُرُوا لَهُ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ (۱۷/عنکبوت) همانا كسانی كه به جای خدا پرستش میكنيد، مالك رزق شما نيستند، پس روزی را نزد خدا جستجو كنيد و او را بپرستيد و برای او شكر نماييد كه به سوی او بازگردانده میشويد. 🔹از انگيزههای پرستش غير خدا، رسيدن به نان و نواست. «لا يَمْلِكُونَ لَكُمْ رِزْقاً» 🔹خدا رازق است، ولی انسان نيز بايد تلاش كند. «فَابْتَغُوا» 🔹ابتدا بايد نيازهای مادّی و رفاهی را حل كرد، سپس مردم را ارشاد نمود.«فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَ اعْبُدُوهُ» 🔹سرچشمهی رزق، نزد خداست. «عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ» 📚تفسیر نور
✅ تكيهگاههای غير خدا، همچون لانه #عنكبوت است
مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّـهِ أَوْلِياءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتاً وَ إِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ (۴۱/عنکبوت) مَثَلِ كسانی كه غير خدا را سرپرست خود برگزيدند، همانند مَثَل عنكبوت است كه (برای خود) خانهای ساخته؛ و البتّه سستترين خانهها خانهی عنكبوت است اگر میدانستند. ♦♦ "عدم اختصاص آيه 41 به بت پرستي سخن از نفي ولايت است نه نفي الوهيّت ميفرمايد بسيار خوب شما مشرك نيستيد بت را نميپرستيديد اصل عبادت را قبول نداريد ولي بالأخره به جايي تكيه ميكنيد آن #تكيهگاه شما بيت عنكبوت است سخن از اولياست نه آلهه هيچ كسي و هيچ چيزي غير خدا سهمي در حفظ انسان ندارد اگر كسي به غير خدا تمسّك كرد مثل آن است كه به خانه عنكبوت رفت و سستترين خانه, خانه عنكبوت است." تفسير تسنيم
|
سیدکاظم فرهنگ |
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.