logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:170859)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:133522)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:123498)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:89912)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: آيا توصيفاتي كه در آيات مختلف قران براي نعمات بهشت شده است، تمثيل است يا وافعي؟    مشخصات حكومت صالح و ناصالح در قران : حكومت فرعوني چه ويژگيهايي دارد؟    ایا دعا به هم زدن نظام موجود هستی است؟    عذاب و مغفرت خدا مشمول قانون عام است و منحصر به گروه خاصي نيست.       آخرین رویداد تالار: قران پویان 14 ساله شد : خلاصه اماری 13 سال فعالیت تالار گفتگوهای قران پویان      

توجه

Icon
Error

admin1 Offline
#1 ارسال شده : 1393/10/04 10:09:07 ق.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
فولادوند: آن روز كه مردان و زنان مؤمن را مى ‏بينى كه نورشان پيشاپيششان و به جانب راستشان دوان است [به آنان گويند]

امروز شما را مژده باد به باغهايى كه از زير [درختان] آن نهرها روان است در آنها جاودانيد اين است همان كاميابى بزرگ


يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿۱۲﴾


يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ ﴿۱۳﴾


مکارم: روزي كه مردان و زنان منافق به مؤ منان مي‏گويند: نظري به ما بيفكنيد تا از نور شما شعله‏ اي برگيريم، به آنها گفته مي‏شود: به پشت سر خود بازگرديد و كسب نور كنيد!، در اين هنگام ديواري ميان آنها زده مي‏شود كه دري دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب!


يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَى وَلَكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّى جَاء أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ ﴿۱۴﴾


خرمشاهی: آنان را ندا دهند كه مگر ما با شما نبوديم؟ گويند چرا ولى شما خودتان را در بلا افكنديد و چشم به راه [حوادث سوء براى مسلمانان‏] بوديد و شك و شبهه ورزيديد و آرزوها شما را فريفت، تا آنكه فرمان الهى [/مرگ‏] در رسيد، و [شيطان‏] فريبكار شما را در حق خداوند فريب داد


فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ ﴿۱۵﴾

فولادوند: پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شده‏ اند عوضى پذيرفته نمى‏شود جايگاهتان آتش است آن سزاوار شماست و چه بد سرانجامى است


أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَلَا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلُ فَطَالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَكَثِيرٌ مِّنْهُمْ فَاسِقُونَ ﴿۱۶﴾


مکارم: آيا وقت آن نرسيده است كه دلهاي مؤ منان در برابر ذكر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاشع گردد؟ و مانند كساني نباشند كه قبلا به آنها كتاب آسماني داده شد، سپس زماني طولاني بر آنها گذشت و قلبهاي آنها قساوت پيدا كرد، و بسياري از آنها گنهكارند.


اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۱۷﴾

فولادوند: بدانيد كه خدا زمين را پس از مرگش زنده مى ‏گرداند به راستى آيات [خود] را براى شما روشن گردانيده‏ ايم باشد كه بينديشيد

کلمات کلیدی:منافق کافر ایمان قساوت قلب خاشع
مدیر تالار
admin1 Offline
#2 ارسال شده : 1393/10/05 07:47:12 ب.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
در ایه ١١سوره حدید انفاق کنندگان را به "اجرکریم" نوید داد ودرایه١٢ مشخص میکند که این اجر کریم در چه روزی است.

مراد از نور تجسم نور ایمان است زیرا درانروز عقاید واعمال انسانها تجسم می یابد ودر نتیجه ایمان که همان نور هدایت است به صورت نور ظاهری وکفر که تاریکی مطلق است به صورت ظلمت ظاهری مجسم میشود.

ایه١٣:ولی منافقان که در تاریکی وحشتناک کفر ونفاق قرار گرفته اند فریادشان بلند میشود وملتمسانه از مومنان تقاضای نور میکنند. به انها گفته میشود اینجا جای تحصیل نور نیست،می بایست انرا از دنیایی که پشت سر گذاشتید از طریق ایمان وعمل صالح بدست می اوردید ،اما دیگر گذشته ودیر شده است.

ایه ١۴:اما دیوار حایل میان مومنان ومنافقان چنان نیست که مانع عبور صدا باشد"ینادونهم……"
منافقان صدا میزنند هم در دنیا با شما دریک جامعه می زیستیم وهم اینجا درکنار شما بودیم ،چه شد که از ماجداشدید وبه روح ورحمت الهی رفتید؟مومنان میگویند:در همه جاباهم بودیم وگاه همسایه هم بودیم ولی ازنظرمکتب وعقیده وعمل فرسنگها با یکدیگر فاصله داشتیم.

سپس در ادامه میگویند:ولی شما گرفتار خطاهای بزرگی بودید:ازجمله١)خود را به هلاکت افکندید"فتنتم انفسکم ".٢)وبه انتظار مرگ پیامبر نشستید"وتربصتم" ٣)ودر همه چیز شک وتردید داشتید"وارتبتم" ۴)وارزوهای دور ودراز فریبتان داد تا فرمان خدا فرارسید"وغرتکم الامانی…" ۵)وشیطان فریبکار شما رادربرابر خداوند فریب داد"وغرکم بالله…"

تهیه از خانم جهانی

ویرایش بوسیله کاربر 1393/10/05 08:30:36 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

مدیر تالار
ranjbariyan Offline
#3 ارسال شده : 1393/10/08 09:07:53 ق.ظ
ranjbariyan

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/09/27
ارسالها: 10
Iran (Islamic Republic Of)

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
تفسیر آیه 12 سوره حدید:
يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَىٰ نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
(ﺍﻳﻦ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺑﺰﺭﮒ) ﺩﺭ ﺭﻭﺯﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﺎﺍﻳﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻧﮕﺮﻯ ﻛﻪ ﻧﻮﺭﺷﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺭﻭ ﻭ ﺩﺭ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺘﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮﻋﺖ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ (ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ) ﺑﺸﺎﺭﺕ ﺑﺎﺩ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺑﻪ ﺑﺎﻏﻬﺎﺋﻰ ﺍﺯ ﺑﻬﺸﺖ ﻛﻪ ﻧﻬﺮﻫﺎ ﺯﻳﺮ ﺩﺭﺧﺘﺎﻧﺶ ﺟﺎﺭﻯ ﺍﺳﺖ، ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﻣﺎﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺮﻭﺯﻯ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺍﺳﺖ.(12)
ﺗﻌﺒﻴﺮ ﺑﻪ" ﻳﺴﻌﻰ" (ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ ﺳﻌﻰ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺣﺮﻛﺖ ﺳﺮﻳﻊ) ﺩﻟﻴﻞ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﺍﻩ ﻣﺤﺸﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﻭ ﻛﺎﻧﻮﻥ ﺳﻌﺎﺩﺕ ﺟﺎﻭﻳﺪﺍﻥ ﻣﻰ ﭘﻴﻤﺎﻳﻨﺪ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺳﺮﻳﻊ ﻧﻮﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺪﺍ ﺍﺯ ﺣﺮﻛﺖ ﺳﺮﻳﻊ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ.

ﻗﺎﺑﻞ ﺗﻮﺟﻪ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺳﺨﻦ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻮﺭ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻣﺪﻩ (ﻧﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ ﺭﻭﻯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺭﺍﺳﺖ) ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﺩﻭ ﮔﺮﻭﻩ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ،" ﮔﺮﻭﻩ ﻣﻘﺮﺑﺎﻥ" ﻛﻪ ﺻﻮﺭﺗﻰ ﻧﻮﺭﺍﻧﻰ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻮﺭﺷﺎﻥ ﭘﻴﺸﺎﭘﻴﺶ ﺁﻧﻬﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﻭ" ﺍﺻﺤﺎﺏ ﺍﻟﻴﻤﻴﻦ" ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺳﻤﺖ ﺭﺍﺳﺘﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻋﻤﺎﻟﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺭﺍﺳﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﻧﻮﺭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺮﻣﻰ ﺧﻴﺰﺩ، ﺍﻳﻦ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻧﻴﺰ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻳﻚ ﮔﺮﻭﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻮﺭ ﻳﻤﻴﻦ ﻛﻨﺎﻳﻪ ﺍﺯ ﻧﻮﺭﻯ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻧﻴﻚ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺮﻣﻰ ﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺗﻤﺎم ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ.
ﺑﺪﻭﻥ ﺷﻚ ﺍﻳﻦ ﻧﻮﺭ ﺍﻟﻬﻰ ﭼﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺑﺮﻣﻰ ﺧﻴﺰﺩ ﺑﺎ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﻣﺮﺩم ﻣﺘﻔﺎﻭﺕ ﺍﺳﺖ، ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﻗﻮﻯ ﺗﺮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻧﻮﺭﺷﺎﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ، ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﻛﻪ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺿﻌﻴﻒ ﺗﺮﻯ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﻛﻤﺘﺮﻯ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩﺍﺭﻧﺪ، ﺗﺎ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻧﻮﺭ ﺑﻌﻀﻰ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﻮﻙ ﺍﻧﮕﺸﺘﺎﻥ ﭘﺎﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﺳﺎﺯﺩ!
ranjbariyan Offline
#4 ارسال شده : 1393/10/08 09:15:16 ق.ظ
ranjbariyan

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/09/27
ارسالها: 10
Iran (Islamic Republic Of)

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
تفسیر آیه 13سوره حدید:

يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ

ﺭﻭﺯﻯ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻨﺎﻓﻖ ﺑﻪ ﻣﺆ ﻣﻨﺎﻥ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﻧﻈﺮﻯ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺑﻴﻔﻜﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺷﻤﺎ ﺷﻌﻠﻪ ﺍﻯ ﺑﺮﮔﻴﺮﻳﻢ، ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ: ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﻳﺪ ﻭ ﻛﺴﺐ ﻧﻮﺭ ﻛﻨﻴﺪ!، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎم ﺩﻳﻮﺍﺭﻯ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺯﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺭﻯ ﺩﺍﺭﺩ، ﺩﺭﻭﻧﺶ ﺭﺣﻤﺖ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺮﻭﻧﺶ ﻋﺬﺍﺏ!(13)

ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﺕ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺘﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺳﻮ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺷﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺧﻴﻤﻪ ﺍﻯ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﺷﺎﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ. ﻭ ﻧﻴﺰ ﺑﺮﻣﻰ ﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﺮﺩم ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺧﺎﻧﻪ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺧﻮﻳﺸﻨﺪ. ﭼﻴﺰﻯ ﻛﻪ ﻫﺴﺖ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﻣﻮﻣﻨﺎﺕ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﻴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﻃﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻧﻮﺭﻯ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺟﻠﻮ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺳﻌﺎﺩﺗﺸﺎﻥ ﺩﺭ ﺣﺮﻛﺖ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻨﺪ، ﻭ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺁﻥ ﻧﻮﺭ ﺭﻓﺖ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﻣﺎﺕ ﻋﺎﻟﻴﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺳﻨﺪ، ﻭ ﺍﻣﺎ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﺕ ﻛﻪ ﻓﺮﻭ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺘﻨﺪ ﻧﻤﻰ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻃﻰ ﻛﻨﻨﺪ، ﻭ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﻛﺪﺍم ﻃﺮﻑ ﺑﺮﻭﻧﺪ.

(ﻭ ﻧﻜﺘﻪ ﻣﻬﻤﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﻳﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﻃﺎﻳﻔﻪ ﻛﻪ ﻳﻜﻰ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺖ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﻨﺪ)، ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﺑﻠﻜﻪ ﻣﺮﺩم ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺟﺰﻭ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻣﻰ ﺷﻤﺮﺩﻧﺪ، ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﻣﻮﻣﻨﺎﺕ ﭘﻴﺶ ﻣﻰ ﺭﻭﻧﺪ، ﻭ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺑﻬﺸﺖ ﺭﺍﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﻴﺶ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ، ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﻭ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﺕ ﺩﺭ ﻇﻠﻤﺘﻰ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻫﺮ ﺳﻮ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﺷﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﻋﻘﺐ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﻨﺪ، ﺍﺯ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻭ ﻣﻮﻣﻨﺎﺕ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻗﺪﺭﻯ ﻣﻬﻠﺘﺸﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭﺷﺎﻥ ﺑﺎﻳﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﻨﺪ، ﻭ ﻣﺨﺘﺼﺮﻯ ﺍﺯ ﻧﻮﺭ ﺁﻧﺎﻥ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺭﺍﻩ ﭘﻴﺶ ﭘﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﺳﺎﺯﻧﺪ.

ﻭ ﻣﻌﻨﺎﻯ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ:" ﻟﻪ ﺑﺎﺏ" ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭﻯ ﺩﺍﺭﺩ، ﻭ ﺍﻳﻦ، ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﺗﺸﺒﻴﻬﻰ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺣﺎﻟﻰ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﭼﻮﻥ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﺎ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺗﺼﺎﻝ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ (ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻛﻔﺎﺭ ﻳﻜﺴﺮﻩ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﻗﻄﻊ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ)، ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﺩﺭ ﻋﻴﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺑﻰ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، (ﻳﻌﻨﻰ ﻭﺍﻗﻌﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﭘﻨﻬﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻭ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﺣﺘﻰ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻫﻢ ﻧﻤﻰ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻇﺎﻫﺮ ﺍﻟﺼﻠﺎﺡ ﮔﺮﮔﺎﻧﻰ ﺩﺭ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﻴﺶ ﺑﻮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ) ﻭ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻭ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﻭﺿﻊ ﺩﻧﻴﺎﻳﻰ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺭﺍ- ﻣﻤﺜﻞ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﺩ ﻛﻪ ﻣﻨﺎﻓﻘﻴﻦ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺭ، ﻭﺿﻊ ﻣﻮﻣﻨﻴﻦ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﻴﻨﻨﺪ، ﻭ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﻧﺪ، ﻭ ﺳﺮ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﻧﺪﺍﻣﺖ ﻣﻰ ﮔﺰﻧﺪ.

برخى از ویژگى هاى منافقین عبارت است از : 1 . ایمان ظاهرى دارند ; منافقان با زبان اظهار ایمان مى کنند ; ولى در دل آنان از ایمان خبرى نیست . (بقره/8) 2 . هر روز به رنگى در مى آیند و در میان هر جمعیتى با آن ها همصدا مى شوند ; به مؤمنان که مى رسند مى گویند : «ءامنّا» (ما ایمان آورده ایم )ولى هنگامى که با مخالفان رو به رو مى شوند ، مى گویند : «إنّامعکم » (ما با شماییم ) . (بقره/ 14) 3 . خود را عاقل و هوشیار و مؤمنان را سفیه و ساده لوح و خوش باور مى پندارند . (بقره /13) 4 . داعیه اصلاح طلبى دارند ; در حالى که مفسد واقعى هستند . (بقره/11) 5 . مردم را به «منکرات » تشویق و از «نیکى ها» باز مى دارند . (توبه/67)

6 . براى رسیدن به اهداف خود از راه خدعه و نیرنگ وارد مى شوند . (بقره/9) 7 . هنگامى که به نماز مى ایستند ، غرق کسالت و بى حالى اند . (از راز و نیاز با خدا لذت نمى برند) و عبادت و عمل نیکشان ریایى است . (نساء/142) 8 . جاسوسان کفار و در نهان مشوق آنان براى جنگ با مسلمانانند : «ألم نستحوذ علیکم و نمنعکم مِّن المؤمنین » (نساء/141) 9 . پیمان شکن و دروغگو هستند . (توبه/77) 10 . سوگند دروغ یکى از ابزار کار آنان براى گمراه ساختن مردم است . (توبه/56)

11 . فتنه گر و تفرقه افکنند . (توبه/47 ـ 48) . 12 . ظاهرى آراسته و زبانى چرب و فریبنده دارند : «و إذا رأیتهم تعجبک أجسامهم و إن یقولوا تسمع لقولهم » (منافقون/4) 13 . از افشا شدن انحرافات و نقشه هاى خود بیمناکند . (توبه/64) 14 . در فروترین درکات دوزخند و براى آن ها یاورى نخواهد بود .

ویرایش بوسیله کاربر 1393/10/08 08:32:39 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

ranjbariyan Offline
#5 ارسال شده : 1393/10/08 09:19:11 ق.ظ
ranjbariyan

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/09/27
ارسالها: 10
Iran (Islamic Republic Of)

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
تفسیر آیه ۱۴ سوره حدید :

يُنَادُونَهُمْ أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ قَالُوا بَلَىٰ وَلَٰكِنَّكُمْ فَتَنتُمْ أَنفُسَكُمْ وَتَرَبَّصْتُمْ وَارْتَبْتُمْ وَغَرَّتْكُمُ الْأَمَانِيُّ حَتَّىٰ جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ وَغَرَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ

ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﻮﺩﻳﻢ؟! ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺁﺭﻯ، ﻭﻟﻰ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﺖ ﺍﻓﻜﻨﺪﻳﺪ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ (ﻣﺮﮒ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺭﺍ) ﻛﺸﻴﺪﻳﺪ، ﻭ (ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ) ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ، ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﺍﺭﺳﻴﺪ، ﻭ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩ.(14)

ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﭼﻨﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻊ ﻋﺒﻮﺭ ﺻﺪﺍ ﺑﺎﺷﺪ، ﻟﺬﺍ ﺩﺭ این ﺁﻳﻪ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﺪ:

" ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﻰ ﺯﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﮕﺮ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﻮﺩﻳﻢ"؟!

ﺩﺭ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺁﺭﻯ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ" (ﻗﺎﻟُﻮﺍ ﺑَﻠﻰ)
ﻭﻟﻰ ﺍﺯ ﻧﻈﺮ ﻣﻜﺘﺐ ﻭ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻭ ﻋﻤﻞ ﻓﺮﺳﻨﮕﻬﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺩﺍﺷﺘﻴﻢ، ﺷﻤﺎ ﺧﻂ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﺻﻮﻝ ﻭ ﻓﺮﻭﻉ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺑﻴﮕﺎﻧﻪ ﺑﻮﺩﻳﺪ.

ﺳﭙﺲ ﻣﻰ ﺍﻓﺰﺍﻳﻨﺪ:" ﺷﻤﺎ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺧﻄﺎﻫﺎﻯ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺑﻮﺩﻳﺪ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ:

1-" ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﭘﻴﻤﻮﺩﻥ ﻃﺮﻳﻖ ﻛﻔﺮ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩﻳﺪ ﻭ ﻫﻠﺎﻙ ﻛﺮﺩﻳﺪ" (ﻭَ ﻟﻜِﻨَّﻜُﻢْ ﻓَﺘَﻨْﺘُﻢْ ﺃَﻧْﻔُﺴَﻜُﻢْ).

2-" ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﺮﮒ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻭ ﻧﺎﺑﻮﺩﻯ ﻣﺴﻠﻤﻴﻦ ﻭ ﺑﺮﭼﻴﺪﻩ ﺷﺪﻥ ﺍﺳﺎﺱ ﺍﺳﻠﺎم ﺑﻮﺩﻳﺪ"" ﻭَ ﺗَﺮَﺑَّﺼْﺘُﻢْ".

ﺑﻌﻠﺎﻭﻩ ﺩﺭ ﺍﻧﺠﺎم ﻫﺮ ﻛﺎﺭ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺣﺮﻛﺖ ﺻﺤﻴﺢ ﺣﺎﻟﺖ ﺻﺒﺮ ﻭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ ﻭ ﺗﻌﻠﻞ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩﻳﺪ.

3-" ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﻣﺮ ﻣﻌﺎﺩ ﻭ ﺭﺳﺘﺎﺧﻴﺰ ﻭ ﺣﻘﺎﻧﻴﺖ ﺩﻋﻮﺕ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﺷﻚ ﻭ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﺩﺍﺷﺘﻴﺪ" (ﻭَ ﺍﺭْﺗَﺒْﺘُﻢْ).

4-" ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻯ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﻮﺩﻳﺪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻫﺮﮔﺰ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺳﺮ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻧﺪﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﺩﺍﺋﺮ ﺑﺮ ﻣﺮﮔﺘﺎﻥ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﻴﺪ" (ﻭَ ﻏَﺮَّﺗْﻜُﻢُ ﺍﻟْﺄَﻣﺎﻧِﻰُّ ﺣَﺘَّﻰ ﺟﺎءَ ﺃَﻣْﺮُ ﺍﻟﻠَّﻪِ).

ﺁﺭﻯ ﺍﻳﻦ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﻯ ﻣﺠﺎﻝ ﺗﻔﻜﺮ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻧﺪﺍﺩ، ﻏﺮﻕ ﺭﺅﻳﺎﻫﺎ ﻭ ﭘﻨﺪﺍﺭﻫﺎ ﺑﻮﺩﻳﺪ، ﻭ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻤﻰ ﺍﺯ ﻭﻫﻢ ﻭ ﺧﻴﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻳﺪ، ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻯ ﻭﺻﻮﻝ ﺑﻪ ﺷﻬﻮﺍﺕ ﻭ ﺍﻫﺪﺍﻑ ﻣﺎﺩﻯ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺮﻩ ﺑﻮﺩ.

5-" ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﻓﺮﻳﺒﻜﺎﺭ (ﻛﻪ ﭘﺎﻳﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩﺗﺎﻥ ﻣﺤﻜﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ) ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻓﺮﻳﺐ ﺩﺍﺩ" (ﻭَ ﻏَﺮَّﻛُﻢْ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟْﻐَﺮُﻭﺭُ).

ﺍﻭ ﺑﺎ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻫﺎ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻛﺮﺩ، ﮔﺎﻩ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﻪ ﺟﻠﻮﻩ ﺩﺍﺩ، ﻭ ﮔﺎﻩ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﻳﻚ ﺣﻠﻮﺍﻯ ﻧﺴﻴﻪ ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻛﺮﺩ، ﮔﺎﻫﻰ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﻄﻒ ﻭ ﺭﺣﻤﺖ ﺍﻟﻬﻰ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﻣﻰ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﮔﺎﻩ ﺍﺻﻠﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺰﺭﮒ ﺭﺍ ﺯﻳﺮ ﺳﺆﺍﻝ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ! ﺍﻳﻦ ﻋﻮﺍﻣﻞ ﭘﻨﺠﮕﺎﻧﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﻢ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﺧﻂ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻛﻠﻰ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺟﺪﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ.

ویرایش بوسیله کاربر 1393/10/08 08:33:57 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

ranjbariyan Offline
#6 ارسال شده : 1393/10/08 09:25:43 ق.ظ
ranjbariyan

رتبه: Member

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/09/27
ارسالها: 10
Iran (Islamic Republic Of)

1 تشکر دریافتی در 1 ارسال
تفسیر آیه ۱۵ سوره حدید :
فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
ﻟﺬﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻏﺮﺍﻣﺘﻰ ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ، ﻭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﺘﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﺘﺎﻥ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﺪ ﺟﺎﻳﮕﺎﻫﻰ ﺍﺳﺖ.(15)
ﻣﻌﻤﻮﻟﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﻧﺠﺎﺕ ﺍﺯ ﭼﻨﮕﺎﻝ ﻣﺠﺎﺯﺍﺕ ﻭ ﻛﻴﻔﺮ ﺩﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﻳﺎ ﻣﺘﻮﺳﻞ ﺑﻪ ﻏﺮﺍﻣﺖ ﻣﺎﻟﻰ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ، ﻭ ﻳﺎ ﺍﺯ ﻧﻴﺮﻭﻯ ﻳﺎﻭﺭ ﻭ ﺷﻔﻴﻌﻰ ﻛﻤﻚ ﻣﻰ ﻃﻠﺒﻨﺪ، ﻭﻟﻰ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻴﭽﻴﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺑﺮﺍﻯ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ.

ﺍﺻﻮﻟﺎ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺗﻤﺎم ﺍﺳﺒﺎﺏ ﻭ ﻭﺳﺎﺋﻞ ﻣﺎﺩﻯ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻬﺎﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﻣﻘﺎﺻﺪ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻛﺎﺭ ﻣﻰ ﺍﻓﺘﺪ، ﻭ ﭘﻴﻮﻧﺪﻫﺎ ﺑﺮﻳﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ، ﭼﻨﺎﻥ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻳﻪ 166 ﺑﻘﺮﻩ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ:" ﻭَ ﺗَﻘَﻄَّﻌَﺖْ ﺑِﻬِﻢُ ﺍﻟْﺄَﺳْﺒﺎﺏُ".

" ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻧﻪ ﺩﺍﺩﻭﺳﺘﺪﻯ ﻫﺴﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺩﻭﺳﺘﻰ"" ﻳَﻮْمٌ ﻟﺎ ﺑَﻴْﻊٌ ﻓِﻴﻪِ ﻭَ ﻟﺎ ﺧُﻠَّﺔٌ" (ﺑﻘﺮﻩ 254).

" ﻧﻪ ﻋﻮﺿﻰ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ"" ﻭَ ﻟﺎ ﻳُﺆْﺧَﺬُ ﻣِﻨْﻬﺎ ﻋَﺪْﻝٌ" (ﺑﻘﺮﻩ 48).

" ﻭ ﻧﻪ ﻛﺴﻰ ﺑﻪ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ"" ﻳَﻮْمَ ﻟﺎ ﻳُﻐْﻨِﻰ ﻣَﻮْﻟًﻰ ﻋَﻦْ ﻣَﻮْﻟًﻰ ﺷَﻴْﺌﺎً" (ﺩﺧﺎﻥ 41)" ﻧﻪ ﻧﻘﺸﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﻜﺮﻫﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﻳﻰ ﻣﻰ ﺭﺳﺪ"" ﻳَﻮْمَ ﻟﺎ ﻳُﻐْﻨِﻰ ﻋَﻨْﻬُﻢْ ﻛَﻴْﺪُﻫُﻢْ ﺷَﻴْﺌﺎً" (ﻃﻮﺭ 45).

" ﻭ ﻧﻪ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﻮﻳﺸﺎﻭﻧﺪﻯ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﻣﻰ ﺧﻮﺭﺩ"" ﻓَﻠﺎ ﺃَﻧْﺴﺎﺏَ ﺑَﻴْﻨَﻬُﻢْ ﻳَﻮْﻣَﺌِﺬٍ" (ﻣﺆﻣﻨﻮﻥ 101).

" ﻭ ﺧﻠﺎﺻﻪ ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮔﺮﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﻳﺶ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﻫﺴﺘﻨﺪ"" ﻛُﻞُّ ﻧَﻔْﺲٍ ﺑِﻤﺎ ﻛَﺴَﺒَﺖْ ﺭَﻫِﻴﻨَﺔٌ" (ﻣﺪﺛﺮ 38).

ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺗﺮﺗﻴﺐ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﻋﻤﻞ ﺻﺎﻟﺢ ﺍﺳﺖ، ﺣﺘﻰ ﺩﺍﻳﺮﻩ ﺷﻔﺎﻋﺖ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﺑﻪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺳﻬﻤﻰ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ.
ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﻛﺎﻓﻰ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮﺩ ﺍﺯ ﺍﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﺗﻐﻠﺐ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﺯ ﺍﻣﺎم ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﺷﻨﻴﺪم ﻣﻰ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺯﻧﻬﺎﺭ، ﺍﺯ ﺁﺭﺯﻭﻯ (ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ) ﺑﭙﺮﻫﻴﺰﻳﺪ، ﻛﻪ ﺧﺮﻣﻰ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﺮﺩ، ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ ﻳﻚ ﺍﺯ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﺧﺮم ﻭ ﻗﺎﻧﻊ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ، ﻫﻤﻴﻦ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﺁﻧﭽﻪ ﻣﻮﻫﺒﺖ ﻭ ﻋﻄﺎ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻯ ﻋﺰ ﻭ ﺟﻞ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﻰ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺗﺎﻥ ﻛﻮﭼﻚ ﻭ ﺑﻰ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﻮﺩ، ﻭ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﻭ ﺑﻰ ﺍﺭﺯﺵ ﺷﺪ، ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﻧﺪﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺁﺭﺯﻭﻳﺶ ﺭﺍ ﻣﻰ ﭘﺮﻭﺭﺍﻧﻴﺪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻧﻤﻰ ﺁﻭﺭﻳﺪ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﻋﻤﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺴﺮﺕ ﻣﻰ ﮔﺬﺭﺩ.
h.yavarifar Offline
#7 ارسال شده : 1393/10/11 11:56:48 ق.ظ
h.yavarifar

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/10/01
ارسالها: 4
Iran (Islamic Republic Of)

تفسیر ایه 16 از تفسیر نمونه

ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﻴﺨﺒﺮﻯ ﺗﺎ ﻛﻰ؟!

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﺁﻥ ﻫﻤﻪ ﺍﻧﺬﺍﺭﻫﺎﻯ ﻛﻮﺑﻨﺪﻩ ﻭ ﻫﺸﺪﺍﺭﻫﺎﻯ ﺑﻴﺪﺍﺭﮔﺮ ﺩﺭ ﺁﻳﺎﺕ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺑﻴﺎﻥ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﺩﺭﺩﻧﺎﻙ ﻣﻨﺎﻓﻘﺎﻥ ﻭ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺩﺭ ﻧﺨﺴﺘﻴﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﺤﺚ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻳﻚ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﮔﻴﺮﻯ ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ:" ﺁﻳﺎ ﻭﻗﺖ ﺁﻥ ﻧﺮﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻟﻬﺎﻯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺧﺎﺷﻊ ﮔﺮﺩﺩ.

ﻭ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻛﺴﺎﻧﻰ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﻰ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ (ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻯ) ﺳﭙﺲ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﻋﻤﺮﻫﺎﻯ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻬﺎﻯ ﺁﻧﻬﺎ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﻓﺎﺳﻖ ﻭ ﮔﻨﻬﻜﺎﺭ ﺑﻮﺩﻧﺪ" (ﺃَ ﻟَﻢْ ﻳَﺄْﻥِ ﻟِﻠَّﺬِﻳﻦَ ﺁﻣَﻨُﻮﺍ ﺃَﻥْ ﺗَﺨْﺸَﻊَ ﻗُﻠُﻮﺑُﻬُﻢْ ﻟِﺬِﻛْﺮِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻭَ ﻣﺎ ﻧَﺰَﻝَ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺤَﻖِّ ﻭَ ﻟﺎ ﻳَﻜُﻮﻧُﻮﺍ ﻛَﺎﻟَّﺬِﻳﻦَ ﺃُﻭﺗُﻮﺍ ﺍﻟْﻜِﺘﺎﺏَ ﻣِﻦْ ﻗَﺒْﻞُ ﻓَﻄﺎﻝَ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢُ ﺍﻟْﺄَﻣَﺪُ ﻓَﻘَﺴَﺖْ ﻗُﻠُﻮﺑُﻬُﻢْ ﻭَ ﻛَﺜِﻴﺮٌ ﻣِﻨْﻬُﻢْ ﻓﺎﺳِﻘُﻮﻥَ)

" ﺗﺨﺸﻊ" ﺍﺯ ﻣﺎﺩﻩ" ﺧﺸﻮﻉ" ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ ﺣﺎﻟﺖ ﺗﻮﺍﺿﻊ ﻭ ﺍﺩﺏ ﺟﺴﻤﻰ ﻭ ﺭﻭﺣﻰ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﻬﻢ ﻳﺎ ﺷﺨﺺ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ.

ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﻋﻤﻖ ﺟﺎﻥ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺷﻨﻴﺪﻥ ﺁﻳﺎﺗﻰ ﻛﻪ ﺑﺮ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺹ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻰ ﺗﺪﺑﺮ ﺷﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﺎﻳﻪ ﺧﺸﻮﻉ ﮔﺮﺩﺩ، ﻭﻟﻰ ﻗﺮﺁﻥ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﺯ ﻣﺆﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺳﺨﺖ ﻣﻠﺎﻣﺖ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻮﺭ ﺧﺎﺷﻊ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﻧﺪ؟، ﻭ ﭼﺮﺍ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺑﺴﻴﺎﺭﻯ ﺍﺯ ﺍﻣﺘﻬﺎﻯ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﺑﻴﺨﺒﺮﻯ ﺷﺪﻩ ﺍﻧﺪ؟ ﻫﻤﺎﻥ ﻏﻔﻠﺘﻰ ﻛﻪ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺁﻥ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﺩﻝ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﺴﺎﻭﺗﻰ ﻛﻪ ﺛﻤﺮﻩ ﺁﻥ ﻓﺴﻖ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﺍﺳﺖ! ﺁﻳﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﺩﻋﺎﻯ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻛﺮﺩﻥ ﻭ ﺍﺯ ﻛﻨﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﻬﻢ ﺑﻪ ﺳﺎﺩﮔﻰ ﮔﺬﺷﺘﻦ ﻭ ﺗﻦ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﮔﻰ ﻣﺮﻓﻪ ﺳﭙﺮﺩﻥ، ﺩﺭ ﻧﺎﺯ ﻭ ﻧﻌﻤﺖ ﺯﻳﺴﺘﻦ، ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﻋﻴﺶ ﻭ ﻧﻮﺵ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺳﺎﺯﮔﺎﺭ ﺍﺳﺖ؟!

ﺟﻤﻠﻪ" ﻃﺎﻝ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺎﻣﺪ" (ﺯﻣﺎﻥ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﺷﺪ) ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺷﺎﺭﻩ ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻣﺎﻧﻰ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﻭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﺍﻧﺸﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻭ ﻳﺎ ﻃﻮﻝ ﻋﻤﺮ ﻭ ﺩﺭﺍﺯﻯ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ، ﻭ ﻳﺎ ﻋﺪم ﻧﺰﻭﻝ ﻋﺬﺍﺏ ﺍﻟﻬﻰ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ، ﻭ ﻳﺎ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﭼﺮﺍ ﻛﻪ ﻫﺮ ﻳﻚ ﻣﻰ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻋﺎﻣﻠﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﻭ ﺁﻥ ﻫﻢ ﺳﺒﺒﻰ ﺑﺮﺍﻯ ﻓﺴﻖ ﻭ ﮔﻨﺎﻩ ﮔﺮ

ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺜﻰ ﺍﺯ ﻋﻠﻰ ﻉ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ:

ﻟﺎ ﺗﻌﺎﺟﻠﻮﺍ ﺍﻟﺎﻣﺮ ﻗﺒﻞ ﺑﻠﻮﻏﻪ ﻓﺘﻨﺪﻣﻮﺍ ﻭ ﻟﺎ ﻳﻄﻮﻟﻦ ﻋﻠﻴﻜﻢ ﺍﻟﺎﻣﺪ ﻓﺘﻘﺴﻮ ﻗﻠﻮﺑﻜﻢ:

" ﺩﺭ ﻫﻴﭽﻜﺎﺭﻯ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻓﺮﺍ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﻋﺠﻠﻪ ﻧﻜﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﺪ، ﻭ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻣﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﻭ ﺣﻖ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﻃﻮﻟﺎﻧﻰ ﮔﺮﺩﺩ ﻛﻪ ﻗﻠﻮﺏ ﺷﻤﺎ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﻣﻰ ﻳﺎﺑﺪ

ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺍﺯ ﺯﺑﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻴﺴﻰ ﻣﺴﻴﺢ ﻉ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﻴﻢ:

ﻟﺎ ﺗﻜﺜﺮﻭﺍ ﺍﻟﻜﻠﺎم ﺑﻐﻴﺮ ﺫﻛﺮ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻓﺘﻘﺴﻮ ﻗﻠﻮﺑﻜﻢ، ﻓﺎﻥ ﺍﻟﻘﻠﺐ ﺍﻟﻘﺎﺳﻰ ﺑﻌﻴﺪ ﻣﻦ ﺍﻟﻠَّﻪ، ﻭ ﻟﺎ ﺗﻨﻈﺮﻭﺍ ﻓﻰ ﺫﻧﻮﺏ ﺍﻟﻌﺒﺎﺩ ﻛﺎﻧﻜﻢ ﺍﺭﺑﺎﺏ، ﻭ ﺍﻧﻈﺮﻭﺍ ﻓﻰ ﺫﻧﻮﺑﻜﻢ ﻛﺎﻧﻜﻢ ﻋﺒﻴﺪ، ﻭ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﺭﺟﻠﺎﻥ: ﻣﺒﺘﻠﻰ، ﻭ ﻣﻌﺎﻓﻰ، ﻓﺎﺭﺣﻤﻮﺍ ﺍﻫﻞ ﺍﻟﺒﻠﺎء، ﻭ ﺍﺣﻤﺪﻭﺍ ﺍﻟﻠَّﻪ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻌﺎﻓﻴﺔ:

" ﺑﺪﻭﻥ ﺫﻛﺮ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺯﻳﺎﺩ ﺳﺨﻦ ﻣﮕﻮﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﻣﻮﺟﺐ ﻗﺴﺎﻭﺕ ﻗﻠﺐ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻗﻠﺐ ﻗﺴﺎﻭﺗﻤﻨﺪ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﺩﻭﺭ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺍﺭﺑﺎﺏ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﻧﻜﻨﻴﺪ، ﺑﻠﻜﻪ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﺧﻮﻳﺶ ﺑﻨﮕﺮﻳﺪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﺑﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﻮﻟﻰ، ﻣﺮﺩم ﺩﻭ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﻧﺪ: ﮔﺮﻭﻫﻰ ﻣﺒﺘﻠﺎ، ﻭ ﮔﺮﻭﻫﻰ ﺍﻫﻞ ﻋﺎﻓﻴﺖ، ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﻣﺒﺘﻠﺎﻳﺎﻥ ﺗﺮﺣﻢ ﻛﻨﻴﺪ، ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻋﺎﻓﻴﺖ ﺳﭙﺎﺱ ﮔﻮﺋﻴﺪ

ویرایش بوسیله کاربر 1393/10/11 11:16:48 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

h.yavarifar Offline
#8 ارسال شده : 1393/10/11 12:07:35 ق.ظ
h.yavarifar

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1393/10/01
ارسالها: 4
Iran (Islamic Republic Of)

H.Y, [20.12.14 11:15]
خشوع وخشیت چیست؟

H.Y, [20.12.14 11:16]
سرویس مذهبی افکار نیوز- خشیت آن حالت نفسانی است که منشا آن ادراک و آگاهی به عظمت خدای متعال است و این حالت تنها برای کسانی که به جلالت حق اطلاع یافته و لذت قرب به خداوند را چشیده اند حاصل می شود، نمونه اش دانشمندانند که خدای متعال آنان را به حصول این حالت وصف نموده و می فرماید:« انما یخشی الله من عباده العلماء»۱ یعنی علماء و دانشمندان هستند که خشیت خداوند در دلهای آنان جای دارد.

بنابراین، خشیت، نوعی از خوف خاص است که گاهی خوف هم به آن گفته می شود.۲
نمونه بارز اهل خشیت امیر مؤمنان علی(ع) است که به نمونه ای از سیره عرفانی آن حضرت اشاره می کنیم:

ضراره بن ضمره یکی از یاران با وفای علی (ع) ضمن بر شمردن مناقب آن جناب در مجلس معاویه گفت: به خدا سوگند شبی از شب ها او را دیدم در حالی که تاریکی همه جا را فراگرفته بود و ستارگان غروب می کردند مانند انسان مار گزیده به خود می پیچید و با سوز و گداز به مانند غم دیده مصیبت زده گریه می کرد. در آن حال دیدم قطره های پیاپی اشک به گونه اش می ریخت و محاسن مبارک را به دست گرفته و دنیا را مخاطب ساخته می گفت

ای دنیا آیا به من اشتیاق داری؟و خود را به من عرضه نمودی؟ نه، زمان تو گذشته است، چرا که من در سه نوبت رابطه ام را باتو قطع نموده و از تو جدا شده ام (تو را سه طلاقه کرده ام) و اپ این پس حق رجوع برایم نیست. ای دنیا، زندگی تو کوتاه و ارزشت اندک و قدر و منزلت تو ناچیز است.
آه از کمی توشه و سفر طولانی و راه پر وحشت.۳

H.Y, [20.12.14 11:19]
تفاوت خشوع وخشیت الهی

H.Y, [20.12.14 11:19]
حضرت آيت ا... شيخ محمدتقي آملي درباره تفاوت بين خوف و خشيت الهي مي فرمايند: «بين خوف و خشيت فرق است خوف در موردي مي باشد که از انسان خطايي صادر شده باشد و از عاقبت کار خود اطلاع نداشته باشد، لذا مي ترسد. اما خشيت به معناي ترسيدن از مقام و از هيبت ذوهيبت است؛ و خداوند در قرآن کريم مي فرمايد:« انما يخشي ا... من عباده العلما»فاطر:۲۸ يعني به درستي که مي ترسند از خدا، بندگان عالم و عارف به خدا و نفرمود:انما يخاف ا...، به خاطر آن که ترس انبيا و ائمه و علما، از عظمت هيبت بوده، نه از قصور در وظايف بندگي.»

برگرفته از کتاب «باران فيض»- صفحه۱۰۰
سمیرا گودرزی Offline
#9 ارسال شده : 1400/03/09 09:11:16 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 114
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران

┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄


حدید:13
*يَوْمَ يَقُـولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءَكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ*

روزي كه مردان و زنان منافق به مؤمنان گويند: به ما نظر كنيد تا از نورتان روشني برگيريم؛19 به آنها گفته شود: به پشت سرتان [=زندگي دنيا كه بستر هدايت و نور بود] بازگرديد و نوري بجوييد؛20 پس [در حقيقت] حصاري ميان‌شان حائل شده21 آن را دري است كه باطنش [=درون قلعه ايمان] رحمت است، و ظاهرش از جانب آن [رياكاري‌ها]، عذاب!

19- «نَقْتَبِسْ» از ريشة «قَبَسَ» [شعله‌اي از آتش برگرفتن]، در باب استفعال، طلب كردن پرتوي از نور مؤمنان است.

20- از آنجايي كه نور، راه حركت و پيشرفت را روشن مي‌كند، در اين آيه به اعمال نيكوكاران در دنيا نسبت داده شده است. در واقع نور عمل هر كسي آثار مثبت زندگي اوست. پس از سورة نور كه كلمة «نور» 7 بار در آن تكرار شده، سورة حديد با 5 بار تكرار بيشترين توجه و تمركز را روي اين كلمه دارد. در اين سوره كلمة نور در ارتباط با «ايمان به خدا و رسول» و «انفاق» [يا صدقات و قرض الحسنه] مطرح شده است. روح و جان مؤمن هنگامي نوراني مي‌شود كه به خدا و رسولش ايماني راستين داشته و براي نيازمندان خرج كند. تنها در اين صورت مي‌توان گفت از اسارت خودخواهي و دنياطلبي خارج شده و مصالح عمومي را بر منافع خويش ترجيح داده است [نگاه كنيد به آيات 7، 8، 10، 11، 18، 19 و 28 همين سوره].

21- حائل و حصار ميان مؤمنين و منافقين كه باطنش [درونش] رحمت، و ظاهرش عذاب است، تمثيلي است از عملكرد منافقين كه با اكتفا به ظواهر ايماني باطناً وارد قلعه ايمان نشدند. نماد قلعه اشاره به حريم و حدود و مرزهاي الهي است كه نبايد از آن عبور كرد.
مفهوم «درون و بيرون» را مي‌توان با ويزاي ورود به يك كشور يا پذيرش ورود به يك دانشگاه بهتر فهميد كه هر دو نيازمند شرايط و آمادگي‌هاي قبلي و احراز شايستگي مي‌باشد. اكثر دانشگاه‌هاي بزرگ جهان در و ديوار و نردة جداكننده‌اي از شهر ندارند و همگان مي‌توانند در آن وارد شوند و حتي بعضاً در كلاس هم بنشينند! ولي بدون اطلاعات لازم علمي نه چيزي مي‌فهمند و نه مي‌توانند مدركي كسب كنند. آنها گرچه به ظاهر در دانشگاه آمده‌اند، ولي عملاً بيرون آن قرار دارند. چنين است تفاوت مؤمن با منافق در مدرسة ايمان. عارفان ما در اين باب سخن‌ها گفته‌اند. از جمله:
عراقي: به طواف كعبه رفتم به حرم رَهَم ندادند كه تو در «برون» چه كردي كه «درون» خانه آيي!
اقبال: ز«برون» درگذشتم ز«درون» خانه گفتم سخن نگفته‌اي را چه قلندرانه گفتم
مولوي: عاشقـاني كه «درون» خانـه‌انـد شمـع روي يـار را پـروانـه‌انـد
سخن مولوي در نقش دو جانبة هدايتگر و گمراه كننده قرآن نيز ناشي از تفاوت قشري مسلكي و ظاهربيني‌هاي «بيروني» و عمل كردن به باطن آن است:
زانكه زين قرآن بسي گمره شدند
زان رسن قومي درون چَه شدند
مر رسن را نيست جرمي اي عنود
چون تو را سوداي سر بالا نبـود

┄═❁🍃❈🌸❈🍃❁═┄

📚تفسیر آقاے بازرگان
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.200 ثانیه ایجاد شد.