رتبه: Advanced Member
گروه ها: Moderator, Administrators, member تاریخ عضویت: 1390/03/24 ارسالها: 2,136
تشکرها: 4 بار 29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
|
✴️جایگاه ضعیف #عقل در فقه کنونی
❓رابطه رسول دروني و بيروني ،ايا پس از قبول انبيا، #عقل را بايد تعطيل كرد؟
📖قرآن مجید در آیات گوناگونی هدف از بعثت پیامبران و نزول کتب آسمانی را بیان فرموده است. ↩️برای نمونه در سوره حدید آیه ۲۵ میفرماید: 🔸«لَقَد أَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّناتِ وَأَنزَلنا مَعَهُمُ الکِتابَ وَالمیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسطِ» یعنی همه برنامه بعثت انبیاء و ارسال کتب آسمانی برای برقراری #عدالت است یا در قرآن کریم در سوره آل عمران آیه ۷۹ میفرماید: 🔸«مَا کَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُؤْتِیَهُ اللَّهُ الْکِتَابَ وَالْحُکْمَ وَالنُّبُوَّهَ ثُمَّ یَقُولَ لِلنَّاسِ کُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَکِنْ کُونُوا رَبَّانِیِّینَ بِمَا کُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْکِتَابَ وَبِمَا کُنْتُمْ تَدْرُسُونَ» یعنی برای هیچ بشری سزاوار نیست که خداوند، کتاب آسمانی و حکم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگوید: «غیر از خدا، مرا پرستش کنید» بلکه سزاوار مقام او، این است که بگوید: مردمی الهی باشید، آنگونه که کتاب خدا را میآموختید و درس میخواندید و غیر از خدا را پرستش نکنید. 👈همانطور که ملاحظه میکنید، اینجا خداوند میفرماید هدف این است که مردم #ربانی شوند که البته خیلی هدف تکان دهندهای است.
🖋 در روایات نیز به این موضوع زیاد پرداخته شده است. برای نمونه امام علی(ع) در پاسخ به سؤالی در زمینه علت بعثت انبیای الهی میفرمایند: 🔻 پیامبران از پى یکدیگر آمدند تا از مردم بخواهند که آن عهد را که خلقتشان بر آن سرشته شده، به جاى آرند و نعمت او را که از یاد بردهاند، فرا یاد آورند و از آنان حجّت گیرند که رسالت حق به آنان رسیده است و #عقلهایشان را که در پرده غفلت، مستور گشته، برانگیزند. در این جا، نقطه تمرکز برای روی #شوراندن_عقول انسانهاست یعنی پیامبران برای به راه انداختن یک انقلاب عقلی در انسانها که رمز نجات انسان و حیات ابدی است، آمدهاند. یک نکته مهم در اینجا، فتوای عقل در خصوص نیاز به دین است. روشن است که ما از طریق جهانبینی عقلی به سمت جهانبینی دینی میرویم. یعنی قبل از آنکه مؤمن شویم و به شریعت روی بیاوریم، عقل به مثابه پیامبر درونی هست که به نحو محققانه راه ورود ما به جهان بینی الهی را باز میکند. 👈حال، همین عقل و همین پیامبر درونی، فتوا میدهد که من بعد از ورود به عالم مادی، با حجابها و با محدودیتهایی روبرو هستیم و همین محدودیتها مانع میشود تا در همه امور از انسان و جامعه انسانی دستگیری کنیم. این #عقل است که به ضرورت بهرهمندی از پیامبران بیرونی یعنی پیامبر خدا و دین فتوا میدهد. ❓اما سؤال جدید اینجاست که آیا بعد از آمدن پیامبر بیرونی، باید با عقل خدا حافظی کرد؟ 👈پاسخ این است که خیر، نه عقل به دنبال خداحافظی است و نه دین چنین چیزی را میخواهد. اتفاقاً دین دست عقل را به گرمی میفشارد و از آن میخواهد، نه تنها در قلمرو خود قویتر از قبل به انسان یاری برساند بلکه شانه به شانه او در جهت سعادتمندی انسان ها وارد عمل شود یعنی عقل و دین یکی میشوند تا بتوانند هدف خدا را در این جهان محقق کنند. در اینصورت، کسی تصور نکند، با آمدن دین، عقل و به تبع آن علم به انزوا میرود! اساساً دین در پی ورود به ساحت اختصاصی عقل و علم نیست.
↩️ #دین نمیخواهد پزشکی ما را تأمین کند؛ ریاضیات و مهندسی ما و فیزیک و شیمی ما را تأمین کند هرچند میخواهد که همه چیز در این دنیا زیر چتر جهانبینی الهی باشد و عقل هم با این مطالبه دین همراهی دارد. حال، هنر ما در مباحث کلامی این است که با استفاده از قرآن و سنت و عقل، قلمرو اختصاصی دین و به تبع آن، قلمرو اختصاصی فقه را پیدا کنیم و باری که بر دوش فقه میگذاریم را با این قلمرو تطبیق دهیم.
🔃فراز و فرود #عقل در تاریخ فقه عقل در تاریخ فقه دورههای گوناگون و افت و خیزهای فراوانی را سپری کرده و همیشه از یک ارج و منزلت و از یک موقعیت برخوردار نبوده است. گاهی عقل موقعیت رفیعی پیدا کرده و حقیقتاً در عرض #قرآن و سنت حضور حداکثری در متن فقه داشته است. گاه عقل در طول قرآن و سنت و صرفاً به منظور رفع گرههای فهمی ایفای نقش کرده و گاه نیز عقل به دیوار کوبیده شده و به آن به شدت بی اعتنایی شده است. 👈البته باید عرض کنم که شوربختانه در دوره کنونی با اینکه دوره بی نظیر استقرار دولت اسلامی است، همچنان عقل در طول قرآن و سنت است. البته در مقام سخن، عقل در عرض قرآن و سنت و اجماع معرفی میشود اما در عمل، عقل سهم و نقشی جز ورود در یک قلمرو بسیار محدود ندارد. 😔 🔻این قلمرو عبارت است از: رفع گرههای تفسیری، قلیلی از قواعد فقهی از میان قواعد موجود و اصول عملیه در جایی که دلیل روشنی از قرآن و سنت قابل استخراج نیست و شریعت ساکت است که البته قهرمان اصول عملیه را باید امام خمینی(ره) و شهید صدر دانست و الا بسیاری از فقهای عصر ما وارد اتمسفر اصول عملیه نشدهاند این در حالی است که در شرایط استقرار دولت اسلامی و مواجهه این دولت با سیلی از نیازها، بهترین روش برای اثربخشی #فقه و کارآمدسازی فقه، بسط نقش و سهم عقل در استنباط احکام شرعی است.
🔻برای تبیین جایگاه عقل در فقه لازم میدانم عرایض خودم را در سه بند مستقل خدمتتان ارائه کنم: ↩️یکم، عقل در کنار #قرآن و #سنت یک منبع برای استنباط قلمداد میشود و این را بر اساس آیات و روایات میتوان اثبات کرد. البته روشن است که در جایی که قرآن و سنت ورود قطعی و واضح دارند، هیچ مجالی برای ورود عقل نیست.
↩️دوم، عقل در تفسیر متون دینی ید طولایی دارد. حتی میتوان گفت بدون عقل امکان فسیر وجود ندارد. ↩سوم، در دو بحث #عرف و #مصلحت، که دو بحث بسیار جدی و سرنوشت ساز در فقه است، بدون حضور گسترده عقل در کنار قرآن و سنت، فقه خلع سلاح میشود. یعنی عموم احکام ثانویه و احکام حکومتی از سوی ولی فقیه که جنبه موقت دارند، بدون استفاده از قابلیت منحصربفرد عقل در فقه صادر نمیشوند.
⭕️لزوم باز شدن #گستره_عقل در فقه
👈در ادامه، قصد دارم به نحو واضحتر، به اهم ضرورتهای توسعه گستره عقل در فقه بپردازم: ⬅️اولاً، درصد عمدهای از شرایط تاریخی امروز با شرایط تاریخی عصر معصوم(ع) متفاوت است و هماکنون شریعت با کمی انقباض، بیشتر در موقعیت شکلدهی به هسته مرکزی و سخت قرار دارد. ⬅️ثانیاً، بسیاری از نیازهای تمدنی نوظهور است. این نوظهور بودن یک مسئله ساده و پیش پا افتاده یا یک مسئله شکلی نیست در موارد زیادی توأماً شکلی و ماهوی است. ⬅️ ثالثاً، بر خلاف عمده تاریخ تشیع که شیعه نه تنها دولت نداشته بلکه در اوج انزوا به سر میبرده، امروز به جایی رسیده که از علاوه بر برخورداری از دولت، از احیاء تمدن سخن به میان آورده است. ⬅️رابعاً، تمدنسازی یعنی توانایی ساخت منعطف میلیونها #قاعده_کارآمد برای حیات مدنی که این قاعده سازیها بدون مدد عقل به عنوان یک منبع صد در صد مورد تأیید دین ممکن نیست.
نگراني و مقاومت در #حوزهها در برابر گسترش كاربرد عقل در فقه ♦ امروز همچنان فقهایی در حوزههای علمیه زیست میکنند که عقل در فقه را همچون #اکل_میته تلقی میکنند و تا میتوانند از خیزش آن در فقه جلوگیری میکنند. 😔 به نظر میرسد مخالفان توسعه محدوده عقل در فقه نگرانیهایی دارند که جا دارد به آنها توجه نمود و نگرانیهای منطقی را رفع کرد. برای نمونه قصد دارم به چند نگرانی عمده اشاره کنم: ⬅️یک، نقش #قرآن و #سنت در فقه کمرنگ می شود که به نظر من نمیشود. ⬅️دو، از #خلوص دین کم میشود که میتوان با تلاشهای روشمند جلوی ورود ناخالصیها به دین را گرفت. ⬅️سه، باب #تفسیر_به_رأی باز میشود. به نظر من، در هر شرایطی باب تفسیر به رأی بسته نمیشود اما لازمه آنکه باب تفسیر به رأی بسته شود:
🔻 یکی نجات فقه از #سیاستزدگی و کممایگی 🔻 دوم، سرمایهگذاری مضاعف بر روی روش شناسی 🔻سوم، بها دادن به #نقد به معنای دقیق کلمه. یعنی از نقد عالمانه و مؤدبانه ناراحت نشویم، خودمان را مقدس نکنیم، اجازه دهیم به چالش کشیده شویم و از مزایای فراوان و بینظیر نقد بهره ببریم. ⬅چهار، عرفیگرایی رواج مییابد که من موافق این سخن نیستم هرچند امکان آنکه بر اثر ناهوشمندیها و خلأها، این اتفاق بیفتد منتفی نیست.
🛑#فقه_تمدنی با فقه جواهری منافاتی ندارد ما امروز اگر قبول داریم که در مسیر احیاء تمدن اسلامی گام بر میداریم، باید از #توهم خارج شویم. تمدنسازی شوخی نیست. شکلدهی به یک تمدن تازه اسلامی آن هم در عصر حاضر و در رقابت با تمدن مدرن غرب که از پایان تاریخ دم میزند، لوازم فراوانی دارد که باید آنها را دقیقاً شناخت و به یک یک آنها تن داد.
↩️یکی از این لوازم آغاز خیزش جدید برای تحول در فقه است. من از تحولی صحبت میکنم که هیچ منافاتی با اصول فقه جواهری ندارد و اگر هم داشت ممنوعیتی متوجه آن نبود. #صاحب_جواهر که از مقام عصمت برخوردار نبود و لذا میتوان از صاحب جواهر عبور کرد. با این حال، ایده من با فقه جواهری سازگار است. هدفم در اینجا این است که مسلماً نه فقه حاضر قدرت تمدنسازی دارد و نه #فقیهان_محافظهکار، ترسو و کم هوش از عهده تحول و ارتقاء در فقه بر میآیند.
♦♦ما نیازمند #فقیهان_شجاع، #خلاق و با نبوغ هستیم تا بتوانیم به رسالت تاریخی خودمان در عصر حاضر جامه عمل بپوشانیم.
⭕️ممکن است کسی بگوید نه میخواهیم #تمدنسازی کنیم و نه به #فقه_تمدنی نیاز داریم! در پاسخ عرض میکنم که دیگر برای انصراف دیر شده است! اگر حرکت مبتکرانه و پیشگویی برای احیاء تمدن اسلامی آغاز نکنید، تمدن غرب با وجه جدیدش یعنی #فضای_مجازی و #هوش_مصنوعی ضمیمه شده به آن، ما را در درون خود هضم خواهد کرد و دیگر نه از #اسلام خبری خواهد بود و نه به طریق اولی از فقه سنتیای که شما علاقهمند به حفظ به تمامه آن میباشید.
پايان
🖋حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. 💻نقل از سايت انديشه ما
|
|
|
|
جهش به انجمن
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن می باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن می باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن می باشید.