logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177907)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140783)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131757)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95672)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت    تفقه در دين وظيفه همه است نه فقط علما. دين را با تحقيق بايد شناخت             

توجه

Icon
Error

admin Offline
#1 ارسال شده : 1397/03/30 08:41:35 ق.ظ
admin

رتبه: Administration

گروه ها: Administrators, Moderator, member
تاریخ عضویت: 1391/10/20
ارسالها: 422

9 تشکر دریافتی در 9 ارسال
تدبر در سوره غاشيه،عصاره فرازها ودر سوره غاشيه

سورة الغاشیة با توجه به محتوا جزء سوره های مکی هست _ سال دوم بعثت نازل شده - به ترتیب مصحف کنونی سورة ٨٨ وبه ترتیب نزول سوره ۱۸ می باشد - در۵ فراز بیان شده_ تعداد آیات ٢٦


فراز اول: ایه 1
:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

هَلْ أَتَاکَ حَدِیثُ الْغَاشِیَةِ ﴿١﴾ ایا رسید تورا سخن غاشیه( فرو پوشاننده ) ؛نامی برای قیامت

عصاره فراز اول:اهمیت قیامت به دلیل فراگیر بودنش بر انسانها


فراز دوم ایات ۲_۷
وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ ﴿٢﴾چهره های در چنین روزی فروتنند(خشوع از سر ذلت وخواری)
عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ ﴿٣﴾عمل کننده ای رنج بی حاصل کشیده اند
تَصْلَى نَارًا حَامِیَةً ﴿٤﴾که وارد میشوند در آتشی سوزان

تُسْقَى مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ ﴿٥﴾نوشانده می شوند(از روی اجبار) از چشمه ای بسیار داغ
لَیْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلا مِنْ ضَرِیعٍ ﴿٦﴾ نیست برای ایشان غذایی از خار سمی بی انرژی
لا یُسْمِنُ وَلا یُغْنِی مِنْ جُوعٍ﴿٧﴾ چاغ نمی کند وبی نیاز نمی کند از گرسنگی (نه رشد دهنده است ونه سیر کننده)

درب فراز دوم:
انجام عمل بدون خلوص حاصلی جز رنج وعذاب در قیامت ندارد که اثرش در چهره ها آشکار است

فراز سوم ایات ۸_۱۶

وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ نَاعِمَةٌ ﴿٨﴾ چهره هایی در چنین روزی متنعمند وشادند
لِسَعْیِهَا رَاضِیَةٌ ﴿٩﴾به سبب تلاششان (در دنیا) خشنودند
فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ﴿١٠﴾در بهشتی بلند مرتبه
لا تَسْمَعُ فِیهَا لاغِیَةً ﴿١١﴾نمی شنوند در آن سخنان زشت وبیهوده

فِیهَا عَیْنٌ جَارِیَةٌ ﴿١٢﴾ در آن چشمه ای همیشه روان هست
فِیهَا سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ ﴿١٣﴾در آن تختهایی بالا برده شده است
وَأَکْوَابٌ مَوْضُوعَةٌ ﴿١٤﴾وجامهایی قرار داده شده (آماده نوشیدن)
وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ ﴿١٥﴾و پشتیهای چیده شده
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ ﴿١٦وفرشهای نفیس گسترده شده

درب فراز سوم:
تلاشهای جدی ودارای پاداش اخروی نعمتهای الهی هستند واسایش وشادمانی دارد که در چهرها قابل مشاهده هست

فراز چهارم ایات ۱۷_۲۰

أَفَلا یَنْظُرُونَ إِلَى الإبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ ﴿١٧﴾ایا پس نمی نگرند(توجه نمی کنند )به سوی شتر که چگونه افریده شده است؟
وَإِلَى السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ ﴿١٨﴾وبه سوی آسمان که چگونه رافراشته شده است؟

وَإِلَى الْجِبَالِ کَیْفَ نُصِبَتْ ﴿١٩﴾وبه سوب کوهها که چگونه برپا داشته شده است ؟
وَإِلَى الأرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ ﴿٢٠﴾وبه سوی زمین که چگونه گسترده شده است؟

درب فراز چهارم: توبیخ انسان از جهت عدم توجه به آفریده های خدا برای هشدار از سطحی نگری که این بی اعتنایی می تواند زمینه ساز انکار معاد شود

فراز پنجم ایات ۲۱_۲۶

فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَکِّرٌ ﴿٢١﴾پس(ای پیامبر ص) تذکر بده همانا فقط تو تذکر دهنده ای
لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ ﴿٢٢﴾نیستی تو بر ایشان مراقب چیره شونده

إِلا مَنْ تَوَلَّى وَکَفَرَ ﴿٢٣﴾ (فذکر) تذکر بده مگر کسی را که پشت کرد وکافر شد
فَیُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الأکْبَرَ ﴿٢٤﴾پس (نتیجه این کار) عداب می کند اورا خدا یک نوع عذابی بزرگتر
إِنَّ إِلَیْنَا إِیَابَهُمْ ﴿٢٥﴾همانا به سوی ماست بازگشت ایشان
ثُمَّ إِنَّ عَلَیْنَا حِسَابَهُمْ﴿٢٦﴾سپس همانا بر مالازم است حسابرسی ایشان

درب فراز پنجم:
وظیفه پیامبر ص فقط پند وتذکر است تولی نشان از رسیدن تذکر پیامبر ص و عدم پذیرش انهاست فرجام آن بزرگترین عذاب خداست وخداوندحسابرسی بر خود لازم شمرده

درس سوره:
قیامت مهم هست براساس پذیرش یا عدم پذیرش تذکر (معارف دینی) از پیامبران و نوع اعمال انسانها در قیامت دوگروهند گروهی در رنج (ناصبه)عذاب وگروهی در شادمانی ورفاه(ناعمه) ملزم بودن خدا برحسابرسی نشان اهمیت قیامت دارد که این خود نشان از هدفمندی آفرینش هستی است


نکات مهم :

۱ وجود قیامت وحسابرسی نشان از هدفمند بودن افرینش مخلوقات دارد

۲_ این هدفمند بودن نیاز به هدایت به سوی این هدف از طریق پیامبران را شامل می شود

۳_ پیامبران فقط وظیفه تذکر وموعظه وبیان هدایت الهی را دارند واجباری در قبولاندن معارف الهی ودین از وظایف انها نیست

۴_ براساس پذیرش یا عدم پذیرش در قیامت انسانها دو دسته اند رنج بیهوده کشیده ها وسعی مورد پسند انجام دهنده ها

۵_ اوردن (وجوه) بدون عطف برای این دو گروه نشان از نداشتن هیچ نقطه مشترک بین این دو گروه هست که مقایسه ها متقابل نشان از این عدم وجه مشترک است ؛ (عامله ناصبه× سعیها راضیه) (عین انیه× عین جاریه) (نار حامیه×جنه عالیه)

۶_ همانگونه که عذاب الهی دارای مراتب هست نعمتهای الهی هم دارای مراتب هست

۷_ با تنوین اوردن کلماتی برخی نشان از عظمت انها دارد ( عین در بهشت،، ناعمه، عالیه، اکواب، موضوعه، مصفوفه، مبثوثه) ویا بی حد ودائمی بودن ( انیه ، حامیه، جاریه، ویا ناشناخته بودن (طعام، لاغیه، یا عمومیت (وجوه) دارد

۸_استفهام توبیخی در ایه ۷ نشان از لزوم دقت در کیفیت مخلوقات خدا دارد تا بادریافت قدرت خداوند در این افرینشها به قدرت خدا در افرینش مجدد انها پی ببریم که زمینه ساز پذیرش معاد خواهد بود

۹_ توجه به انواع عذابها ونعمتها وبروز وظهور آنها در چهره انسانها ی دو گروه نشان از اثباط معاد جسمانی دارد

۱۰ از اینکه خدا حسابرسی را بعد بازگرداندن انسانها ومعاد بر خود لازم شمرده دلیل از اهمیت قیامت است واین اهمیت هم در آغاز سوره با فراگیر بودن در پایان با حسابرسی ببان شده

۱۱_ ضمیر جمع(نا) در (الینا) و( علینا) پایان سوره نشان از تعدد کارگزاران خداوند در قیامت است

ارتباط سنجی بین ایات:

_ فذکر( ای پیامبر قدرت نمایی خداوند در صحنه دنیا را با خلقت شتر واسمانها وکوهها وزمین )یاداوری کن که تو فقط یاداوری کننده اي
امید یاداوری فقط برای توجه کنندگان است که ایمان اوردنشان را به ثمر خواهد نشاند تا (لسیعها راضیه) زندگی خشنود کننده ای برای خود رقم زنند نه کسانی که سطحی نگرند وبا تمام تلاشت ویادآوریت باز پشت می کنند (تولی) و اینهمه عظمت وتوانایی را می پوشانند (کفر) پس بزرگترین عذاب در انتظارشان است (غاشیه)روزی که بازگردانده شوند(ایابهم) تا حسابرسی خداوند اجرا شود(حسابهم)



ارتباط سنجی بین دو سوره قیامت وغاشیه

االی ربک یومئذ المستقر والی ربک یومئذ المساق به صورت کلی وتکمطل شده اش = ان الینا ایابهم
توضیح " الا من تولی وکفر"در سوره عاشیه=فلا صدق ولا صلی ولکن کذب وتولی
وجوه یومئذ باسره سوره قیامت= وجوه یومئذ خاشعه
وجوه یومئد ناضره در قیامت= وجوه یومئذ ناعمه

پاسخ ایحسب الانسن ان یترک سدی در قیامت= ان علینا حسابهم در غاشیه
بیان بخشی از قدرت نمایی خداوند درسوره قیامت الم یک نطفه، ثم علقه، فجعل منه الذکر والانثی= الی الابل واسماء والجبال والارض کیف خلقت در سوره غاشیه


ترجمه و تفسير از سركار خانم ليلاانصاری

كلمات كليدي:غاشيه اجبار تذكر مصيطر
به ناز Offline
#2 ارسال شده : 1397/03/31 09:55:22 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
فرازها و درس سوره غاشيه


💫🌿سوره غاشيه شامل دو فراز است

بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحيم


آیا خبر "غاشیه"(فراگيرنده) به تو رسیده است؟ آیه 1

در آن روز، چهره هایى خوار وزبونند، آیه 2

که تلاش کرده، رنج [بیهوده ] برده اند.(عمل كننده رنجورند) آیه 3

[ناچار] در آتشى سوزان درآیند. آیه 4

از چشمه اى داغ نوشانیده شوند. آیه 5

خوراکى جز خار خشک ندارند، آیه 6

[که ] نه فربه کند، و نه گرسنگى را باز دارد. آیه 7

در آن روز، چهره هایى شادابند. آیه 8

از کوشش خود خشنودند. آیه 9

در بهشت برین اند. آیه 10

سخن بیهوده اى در آنجا نشنوند. آیه 11

در آن، چشمه اى روان باشد. آیه 12

تختهایى بلند در آنجاست. آیه 13

و قدحهایى نهاده شده. آیه 14

و بالشهایى پهلوى هم [چیده ]. آیه 15

و فرشهایى [زربفت ] گسترده. آیه 16

فراز اول :( آيه ١تا ١٦)

🌀عصاره فراز اول :

‼️هشدار : همه چهره ها در رويدادفراگير قيامت يكسان نيستند چهره هايي خوار و زبون خواهند بود ،آنان از اعمالشان جز رنج نصيبي نبرده اند و عذاب مي شوند ولي چهره هايي خرم و شاداب اند كه از تلاش خويش راضي اند و پاداش مي گيرند .


آیا به شتر نمى نگرند که چگونه آفریده شده؟ آیه 17

و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ آیه 18

و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده؟ آیه 19

و به زمین که چگونه گسترده شده است؟ آیه 20

پس تذکر ده که تو تنها تذکردهنده اى. آیه 21

بر آنان تسلّطى ندارى، آیه 22

مگر کسى که روى بگرداند و کفر ورزد، آیه 23

که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند. آیه 24

در حقیقت، بازگشت آنان به سوى ماست، آیه 25

آنگاه حساب [خواستن از] آنان به عهده ماست. آیه 26


فراز دوم :( آيه ١٧تا ٢٦)

🌀عصاره فراز دوم :

تهديد پشت كنندگان به تذكر نبوي و كافران به توحيد ربوبي : كساني كه به تذكر رسول خدا(ص) براي هدايت به ربوبيت خداي خالق پشت مي كنند و كفر مي ورزند منتظر عذاب سخت خدا در روز قيامت باشند .

♻️⚜♻️درس سوره :

در رويداد فراگير قيامت كساني كه به تذكر پيامبر (ص) براي هدايت به ربوبيت آفريدگار پشت مي كنند و كفر مي ورزند صاحب چهره هايي زبون هستند و از اعمال خود جز ملامت بهره اي ندارند و به سختي عذاب مي شوند و كساني كه تذكرآن حضرت را مي پذيرند و به ربوبيت آفريدگار ايمان مي آورندصاحب چهره هايي شاداب هستند و از تلاش خود خشنود ند و به پاداشي بسيار نيكو مي رسند .



خانم پاکپور

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/05 04:19:04 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#3 ارسال شده : 1397/03/31 10:01:10 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
سوره غاشيه

به نام خداوند بخشنده مهربان،

فراز اول، آیات( ۱ الی ۱۶)
آيا داستان غاشيه به تو رسيده است؟ (1)
در آن روز وحشت در چهره‌ها پديدار است، (2)
تلاش كرده و رنج ديده، (3)
در آتش سوزان در افتند. (4)
از آن چشمه بسيار گرم آبشان دهند، (5)
طعامى جز خار ندارند، (6)
كه نه فربه مى‌كند و نه دفع گرسنگى. (7)
و در آن روز چهره‌هايى تازه باشند: (8)
از كار خويشتن خشنود، (9)
در بهشتى برين، (10)
كه در آن سخن لغو نشنوى، (11)
و در آن چشمه‌سارها روان باشد، (12)
و تختهايى بلندزده، (13)
و سبوهايى نهاده، (14)
و بالشهايى در كنار هم چيده، (15)
و فرشهايى گسترده. (16)

:درب فراز:
تشریح وقایع روز قیامت و وضعیت متفاوت انسانهای نیکوکار و بد کار

فراز دوم، آیات (۱۷ الی ۲۰)
آيا به شتر نمى‌نگرند كه چگونه آفريده شده؟ (17)
و به آسمان كه چسانش برافراشته‌اند؟ (18)
و به كوه‌ها كه چگونه بركشيده‌اند؟ (19)
و به زمين كه چسان گسترده شده؟ (20)

درب فراز:
ای انسان چرا به آیات الهی در خلقت توجه نمیکنی؟

فراز سوم، آیات (۲۱ تا ۲۶)
پس پند ده، كه تو پند دهنده‌اى هستى. (21)
تو بر آنان فرمانروا نيستى. (22)
مگر آن كس كه رويگردان شد و كفر ورزيد، (23)
خپس خدايش به عذاب بزرگ‌تر عذاب مى‌كند. (24)
هر آينه بازگشتشان به سوى ماست. (25)
سپس حسابشان با ماست. (26)

:درب فراز:
ای پیامبر تو تنها تذکر بده و حساب و کتاب آنها با ماست.


📚درس سوره:
ای انسان به ایات الهی در خلقت با توجه بنگر و قیامت را در نظر داشته باش وای پیامبر تو تنها تذکر بده و سرانجام سرنوشت انسان با ماست.



خانم موبدی

ویرایش بوسیله کاربر 1397/04/09 08:52:05 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#4 ارسال شده : 1397/04/03 06:42:27 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
تدبر در آيات 21-23 سوره غاشيه:آيا پيامبر بر كافران،تسلط و سيطره دارد؟

فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ ﴿21﴾ لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ ﴿22﴾ إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ ﴿23﴾

پاسخ اول:

"به ﻧﻈﺮ ﺑﻌﻀﻰ ﺇِﻟﱠﺎ ﻣَﻦْ ﺗَﻮَﻟﱠﻰ ﺍﺳﺘﺜﻨﺎ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻣﻔﻌﻮﻝ ﻣﺤﺬﻭﻑ «ﻓﺬﻛﺮ»، ﻭ ﺗﻘﺪﻳﺮ ﺁﻥ «ﻓﺬﻛﺮ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﺇﻟﺎ ﻣﻦ ﺗﻮﻟﻰ ﻭ ﻛﻔﺮ» ﺍﺳﺖ ﻳﻌﻨﻰ: ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﺪﻩ ﻣﮕﺮ ﻛﺴﻰ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺭﻭ ﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﻛﺎﻓﺮ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﻛﻪ ﺗﺬﻛﺮ ﺑﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﻰ ﺑﻰ ﻓﺎﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ.

🔖 ﻃﺒﺮﺳﻰ ﺭﺣﻤﻪ ﺍﻟﻠّﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ: ﺍﺳﺘﺜﻨﺎﺀ ﻣﻨﻘﻄﻊ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﻰ «ﻟﻜﻦ» ﺑﻨﺎ ﺑﺮ ﻗﻮﻝ ﺍﻭﻝ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻓَﺬَﻛﱢﺮْ ﺇِﻥْ ﻧَﻔَﻌَﺖِ ﺍﻟﺬﱢﻛْﺮﻯ ﻣﻰ ﺑﺎﺷﺪ"

نقل از تفسیر احسن الحدیث
پاسخ دوم:

"آیه 22 یکی از آیات مشکل قرآنی است.

مشکل بودن این آیه از آنجا فهمیده میشود که برخی مفسران مختلف در طول قرن ها، حتی تا امروز نیز، در تفسیر آن سخنان مختلف و حتی متباین و بلکه متنافر گفته اند.
یعنی لست علیهم بمسیطر را با الا من تولی و کفرهمطراز دیده اند و چنین نتیجه گرفته اند که آنحضرت نسبت به من تولی و کفر مسیطر بوده،
ولی ما، اساسا دو آیه را همطراز نمی بینیم، (22 را نسبت به 21 پرانتزی، یا «ماده و تبصره»ای می بینیم)
پرانتزی بودن آیه 22 از اینجا معلوم میشود که اگر چشم خویش را بر آن ببندیم و انتهای آیه 21 را به ابتدای آیه 23 وصل کنیم، خواهیم دید در روال سخن سکته ای حادث نشده است.
اگر اینطور نگاه کنیم معنی آن قسمت اینطور میشود که : ای پیامبر ! تو فقط تذکر دهنده هستی، ولی در مورد کسانی که کفر می ورزند و رو بر میگردانند وظیفه ای نداری.


که البته مفهوم اخیر هم معقول است و هم با آیات زیادِ دیگری از قرآن پشتیبانی میشود."

از تفسير آقاي جمال گنجه اي

ویرایش بوسیله کاربر 1397/05/01 11:26:20 ق.ظ  | دلیل ویرایش: edit

به ناز Offline
#5 ارسال شده : 1397/04/03 06:44:29 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
زاویه با تفاسیر رایج
اغلب مفسران ارجمند آیات( 2 تا 16) را به جهنم و بهشت تطبیق کرده اند که البته خطا است، زیرا به قرینه کلمه «یومئذ» در آیه های (2 و 8) و شرحی که در آیات (3 تا 7 )در باره مدلول آیه 2 داده، و نیز شرحی که پس از آیه 8 داده، اشاره به زمان خاصی دارد، این عذاب ها و نعمت ها مربوط به روز قیامت است، که بالاخره در آنجا هم گرسنگی و تشنگی و نیاز به استراحت هست.


🍃🌸اگر آیات مذکور راجع به بهشت و جهنم بود، دیگر وجوه یومئذ خاشعه و وجوه یومئذ ناعمه معنی نداشت، زیرا در بهشت همه وجوه ناعمه هستند و در جهنم هم همه وجوه خاشعه هستند.

♻️پس از مرگ تنها جائی که وجوه خاشعه و ناعمه قاطی هستند قیامت است.

4⃣ حدسیاتی از اوضاع و احوال آن روزها
در آن روزهای معاصر نزول این آیات، ثروتمند های خیلی برخورداری بوده اند که در مکان های پذیرائی شان چیزهایی مبل مانند و کمد ظروف و کوسن و بالش و قالیچه هایی که در اینجا و آنجا پخش بوده میداشته اند که خداوند وجه اعلای آنها را به عنوان نعمت بهشتی ذکر فرموده و البته باید بدانیم که خداوند در برشماری نعمت های بهشتی از کلماتی استفاده فرموده که مفهوم مخاطبان بوده است (آیه های 13 تا 16)
از بین چهار نعمت ذکر شده در آیات( 17 تا 20) ، سه نعمت برمی گیرد به محیط زندگی (کوه ها، آسمان، زمین) و یک نعمت برمی گردد به وسیله زندگی (حیوان بارکش و شیردِه)
البته ترتیب ذکر نعمات، به ترتیب انس مرد عرب آنروزی با آنهاست.
اولین انس او با شترش است که همه چیز اوست. بارش را می برد، غذایش را هم می دهد (شیر پر چربی شتری) هزینه ای هم برای او ندارد، در بیابان اگر آب پیدا نشد و خطر مرگ پیش آمد، جان شتر هم فدای او می شود، و در حالی که بیست برابر خودش وزن دارد، رام و مطیع او هم هست.

او پس از آن، با کوه ها انس دارد که در مسیرش آنها را می بیند و در پای آنها چشمه ها و نهرها است که باعث زنده ماندن او می شود. در کنار نهرها و جویبارها و چشمه ها درختهائی هست که استراحت او را تأمین می کند. پرنده ها و حیوانات وحشی دیگر نیز اسباب تفریح و احیاناً شکار او را فراهم می کنند. لذا کوه، پس از شتر، برای او چیز بسیار باارزشی است.


💥مؤلفه های عذاب های اخروی

گرچه این پاراگراف ناظر به آخرت نیست و فقط ناظر به روز قیامت است، اما، نعیم و عذاب در مقیاس کوچکتر دارای همان مولفه ها میباشد که نعیم و عذاب دائمی دارند. لذا :
چهار سؤال اصلی برای هر نوع زندگی، اینهاست:
1⃣ محیط زندگی من چگونه است؟
2⃣نیازهای اساسی من چگونه رفع می شود؟
3⃣نیازهای معنوی من چگونه رفع می شود؟
4⃣درجه رضایت من در زندگیی که دارم چقدر است؟

💢از آیات این پاراگراف چنین فهمیده می شود:

1⃣محیط زندگی به نحو غیر قابل تصوری نامطلوب است (آیه 4)
2⃣رفع نیازهای اساسی به نحو غیر قابل تصوری بد است (آیه های 5 و 6 و 7)
3⃣ نیازهای معنوی نه تنها رفع نمی شود بلکه برعکس است (آیه 3)
4⃣میزان رضایتمندی از زندگی پائین است (آیه 2)

🌤مؤلفه های نعمت های بهشتی

به قرینه آنچه که فوقا درباره مقوله های نظیر عرض کردیم در اینجا نیز میتوانیم عرض کنیم:
1⃣محیط زندگی بهشتیان به نحو غیر قابل تصوری عالی است (آیه های 10 و 11
و 12)
2⃣ رفع نیازهای اساسی آنها نیز گرچه ذکر نشده (اما با توجه به قرائن) بسیار عالی است.
3⃣نیازهای معنوی آنها نیز به عالی ترین وجه برآورده می شود، مثلاٌ:
بسیار مرفه هستند (آیه 10)،
و والامرتبه می باشند (آیه 10)،
و ادب و آداب خاصی در مورد آنها اِعمال میشود(آیه11)،
و مناظر خوش می بینند (آیه 12)،
و از نظم و ترتیب و مدیریت خوب بهره می برند (آیه 14)،
و ثروت سرشار دارند. (آیه 16).
4⃣ میزان رضایتمندی آنها از زندگی
هایشان بسیارمطلوب است (آیه 9)



🖋أقای جمال گنجه ای
به ناز Offline
#6 ارسال شده : 1397/04/04 06:06:32 ق.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار

غاشيه چيست؟

لغت غاشيه فقط در دو سوره قرآن (غاشيه و يوسف) بكاررفته است. در سوره يوسف به عذاب دنيوي مربوط ميشود (افامنوا ان تاتيهم غاشيه من عذاب الله او تاتيهم الساعه بغته)

در سوره دخان هم به عذاب فراگير اشاره شده است:


💫🌿ﻓَﺎﺭْﺗَﻘِﺐْ ﻳَﻮْﻡَ ﺗَﺄْﺗِﻲ ﺍﻟﺴﱠﻤﺎﺀُ ﺑِﺪُﺧﺎﻥٍ ﻣُﺒِﻴﻦٍ (10)

ﻳَﻐْﺸَﻰ ﺍﻟﻨﱠﺎﺱَ ﻫﺬﺍ ﻋَﺬﺍﺏٌ ﺃَﻟِﻴﻢٌ (11)

ﺭَﺑﱠﻨَﺎ ﺍﻛْﺸِﻒْ ﻋَﻨﱠﺎ ﺍﻟْﻌَﺬﺍﺏَ ﺇِﻧﱠﺎ ﻣُﺆْﻣِﻨُﻮﻥَ (12)

ﺃَﻧﱠﻰ ﻟَﻬُﻢُ ﺍﻟﺬﱢﻛْﺮﻯ ﻭَ ﻗَﺪْ ﺟﺎﺀَﻫُﻢْ ﺭَﺳُﻮﻝٌ ﻣُﺒِﻴﻦٌ (13)

ﺛُﻢﱠﺗَﻮَﻟﱠﻮْﺍ ﻋَﻨْﻪُ ﻭَ ﻗﺎﻟُﻮﺍ ﻣُﻌَﻠﱠﻢٌ ﻣَﺠْﻨُﻮﻥٌ (14)

10- ﻣﻨﺘﻈﺮ ﺑﺎﺵ ﺭﻭﺯﻯ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺩﻭﺩﻯ ﺁﺷﻜﺎﺭﺍ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﺩ.
11- ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺍ ﺍﺣﺎﻃﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ، ﺍﻳﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﺩﺭﺩﻧﺎﻛﻰ ﺍﺳﺖ.
12- ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﺎ ﺍﻳﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻛﻪ ﻣﺆﻣﻨﺎﻧﻴﻢ.
13- ﺍﻳﻦ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻥ ﻛﺠﺎ ﻓﺎﺋﺪﻩ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮﻯ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ ﺑﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺁﻣﺪ.
14- ﺁﻥ ﮔﺎﻩ ﺍﺯ ﻭﻯ ﺍﻋﺮﺍﺽ ﻛﺮﺩﻩ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﻌﻠﻴﻢ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺩﻳﻮﺍﻧﻪ ﺍﺳﺖ.

🔖انچه که در قیامت همه را فرا میگیرد،در این سوره، دخان مبین معرفی شده وبه عنوان سرنوشت کسانی که ازتذکر پیامبر روگرداندند بيان شده است



🖋اقای سید کاظم فرهنگ

ویرایش بوسیله کاربر 1397/08/23 03:15:51 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

farhang Offline
#7 ارسال شده : 1397/04/09 08:47:46 ق.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,051
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
تدبر در سوره غاشيه: درس و عصاره فرازها و نكات سوره غاشيه

بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمـَنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند رحمتگر مهربان

هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ {1}آیا خبرِ «غاشیه» (رویداد فراگیر) به تو رسیده است؟ {1}

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ {2}در آن روز ، چهره هایی زبونند ، {2}

عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ {3}که تلاش کرده ، رنج [ بیهوده ] برده اند. {3}

تَصْلَى نَارًا حَامِيَةً {4}[ ناچار ] در آتشی سوزان درآیند. {4}

تُسْقَى مِنْ عَيْنٍ آنِيَةٍ {5}از چشمه ای داغ نوشانیده شوند. {5}

لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ {6}خوراکی جز خارِ خشک ندارند ، {6}

لَا يُسْمِنُ وَلَا يُغْنِي مِن جُوعٍ {7}[ که ] نه فربه کند ، و نه گرسنگی را باز دارد. {7}

وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاعِمَةٌ {8}در آن روز ، چهره هایی شادابند. {8}

لِسَعْيِهَا رَاضِيَةٌ {9}از کوشش خود خشنودند. {9}

فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ {10}در بهشت برین اند. {10}

لَّا تَسْمَعُ فِيهَا لَاغِيَةً {11}سخن بیهوده ای در آنجا نشنوند. {11}

فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ {12}در آن ، چشمه ای روان باشد. {12}

فِيهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ {13}تختهایی بلند در آنجاست. {13}

وَأَكْوَابٌ مَّوْضُوعَةٌ {14}و قدحهایی نهاده شده. {14}

وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ {15}و بالشهایی پهلوی هم [ چیده ] . {15}

وَزَرَابِيُّ مَبْثُوثَةٌ {16}و فرشهایی [ زربفت ] گسترده. {16}

عصاره فراز آیات 1-16: سرنوشت متضاد دو گروه از انسانها در قیامت بخاطر سعی و رفتار متضاد انها در دنیا

نکات:

1-مفهوم دو دسته شدن انسانها در قیامت بر اساس اعمالشان که در سوره های قبل نیز بیان شده بود،ادامه یافته است. این تقسیم در سوره عبس با عبارات وجوه یومئذ مسفره و وجوه یومئذ علیها غبره بیان شده بود.در سوره قیامت با وجوه یومئذ ناضره و وجوه یومئذ باسره بیان شده و در سوره غاشیه با وجوه یومئذ خاشعه و ناعمه توصیف شده است.

2-اولین توصیف از جزییات بهشت و جهنم و غذاهای انجا

3-کلمه راضیه در 4 مورد در قران بکاررفته که همگی در سوره های مراحل نخست هستند.
فهو فی عیشه راضیه در سوره های قارعه و حاقه،لسعیها راضیه در سوره غاشیه،و الی ربک راضیه مرضیه در سوره فجر

4-متفاوت و متضاد بودن رفتار انسانها در دنیا و سرنوشت اخروی انها در سوره لیل هم اشاره شده بود.ان سعیکم لشتی و در انتهای ان سوره نیز سرنوشت اخروی افراد اتقی با عبارت ولسوف یرضی توصیف شد.
عبارت سعی و مرتبط بودن سرنوشت اخروی انسانها با سعی دنیوی انها در سوره های نجم و نازعات نیز تکرار شده است


5-در اين فراز،تمركز آيات بر بيان سرنوشت متضاد دو گروه از افراد در اخرت است اما دليل اين تفاوت سرنوشت بطور خيلي مختصر، نوع رفتار دنيوي انها بيان شده است يكي از سعي خود راضي است و ديگري از رنج اعمال بي حاصل خود ،خسته و سرافكنده. اما توضيح بيشتري ارايه نشده است. هر چند در سوره هاي پيشين و پسین به تفاوتهاي رفتاري و گفتاري بهشتيان و جهنميان و نيز محور كلي ايمان و عمل صالح به عنوان راهكار نجات از خسران انسانها اشاره شده است اما با توجه به ايات ادامه سوره نيز(23و24)، متوجه مي شويم كه افراد جهنمي با روي گرداني از پذيرش تذكرات پيامبر و انكار معاد،كفه اعمال خود را در ميزان خداوند كه حسابرس قيامت است، خالي و سبك كرده اند.
در سوره های دیگر قران به مفهوم مشابه و تشریح بیشتر این موضوع اشاره شده که تنها ایمان و عمل صالح شرط فلاح است:
-قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُم بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمَالاً(103)الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فیِ الحْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَسَبُونَ أَنهَّمْ یحُسِنُونَ صُنْعًا(104)
أُولَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا {105 - کهف }
بگو: [می‌خواهید] شما را از زیانکارترین مردم با خبر کنم؟ آن‌ها کسانی‌اند که تمام سعی و تلاششان در زندگی دنیا به هدر رفته با این حال خیال می‌کنند کار خوبی انجام می‌دهند. [آرى] آنان كسانى‏اند كه آيات پروردگارشان و لقاى او را انكار كردند در نتيجه اعمالشان تباه گرديد و روز قيامت براى آنها [قدر و] ارزشى نخواهيم نهاد {105}

-فَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَا كُفْرَانَ لِسَعْيِهِ وَإِنَّا لَهُ كَاتِبُونَ {94}پس هر كه كارهاى شايسته انجام دهد و مؤمن [هم] باشد براى تلاش او ناسپاسى نخواهد بود و ماييم كه به سود او ثبت مى‏كنيم (و سایرین اعم از بدکاران یا نیکوکاران غیر مومن، اورده ای نخواهند داشت) {94} انبیا

أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ {17}آیا به شتر نمی نگرند که چگونه آفریده شده؟ {17}

وَإِلَى السَّمَاء كَيْفَ رُفِعَتْ {18}و به آسمان که چگونه برافراشته شده؟ {18}

وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ {19}و به کوه ها که چگونه برپا داشته شده؟ {19}

وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ {20}و به زمین که چگونه گسترده شده است؟ {20}

عصاره فراز آیات 17-20:نكوهش از عدم توجه و تامل انسانها در پدیده های طبيعت،كه بطور حساب شده در راستاي اهداف و كاربري برنامه ريزي شده براي هريك، خلق شده و عمل مي كنند.

در سوره های عبس و طارق نیز لزوم نظر کردن انسانها به پدیده های طبیعی و خلقت ذکر شده بود

فلینظر الانسان الی طعامه: عبس،فلینظر الانسان مم خلق: طارق

-مراد از ایات 17-20 چیست؟ ایا پیامشان موضوع توحید و توجه دادن به خالق افرینش است؟
اولا در هر چهار ایه فوق بر کیفیت یکی از حالات یا کیفیت خلقت این پدیده های طبیعی تاکید شده و نه عامل و فاعل خلق انها. (سئوال با "کیف" است نه "مَن" )ثانیا با توجه به مرتبط بودن فراز قبل و بعد با موضوع قیامت، میبایست این فراز هم در ارتباط با همین موضوع باشد. از انجا که در فراز اول، معیار تفکیک دو گروه بهشتیان و جهنمیان مفید و ثمر بخش بودن اعمال انها بیان شده به نظر میرسد این فراز هم باید به عملکرد مفید و منطبق بر هدف خلقت این پدیده های طبیعی اشاره داشته باشد. در واقع این فراز که با افلا شروع شده، پاسخ به سئوال و تعجب منکران و ناباوران معاد از خبر موجود در فراز 1 و تفاوت فاحش سرنوشت این دوگروه بخاطر اعمالشان است



فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ {21}پس تذکّر ده که تو تنها تذکّردهنده ای. {21}

{لَّسْتَ عَلَيْهِم بِمُصَيْطِرٍ {22}بر آنان تسلّطی نداری {22}}

إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ {23}مگر کسی که روی بگرداند و کفر ورزد ، {23}

فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ {24}که خدا او را به آن عذاب بزرگتر عذاب کند. {24}

إِنَّ إِلَيْنَا إِيَابَهُمْ {25}در حقیقت ، بازگشت آنان به سوی ماست {25}

ثُمَّ إِنَّ عَلَيْنَا حِسَابَهُمْ {26}آن گاه حساب [ خواستن از ] آنان به عهده ماست. {26}

عصاره فرازآیات 21-26: ای پیامبر تذکر بده. حساب و عذاب کافران با خداست.

نکات:

-اولین کاربرد کلمه عذاب در قران،به ترتیب نزول در سوره غاشیه است.بتدریج به مرحله انذار نزدیک میشویم.این عذاب،اخروی و مخصوص افراد روگرداننده و کافری است که عامدانه پیام رسول را انکار میکنند.

-این مرحله همچنان ،مرحله تذکر است(که در سوره اعلی و عبس نیزبیان شد)


-لفظ انما در آیه 21 که از ادات حصر است،وظیفه پیامبر در این مرحله را منحصر به تذکر ان هم به افراد پندپذیر می کند.و از رویارویی و جدال با افرادی که عامدانه تکذیب و روگردانی میکنند،برحذر داشته است.

-آیه 25 (بازگشت همه بسوی خدا در اخرت)مشابه سوره قیامت است که :الی ربک یومئذ المستقر،


-ضمایر موجود در ایات 17-26 به چه کسانی برمیگردد؟
در ایه 17 فعل ینظرون امده است. اولین مرجع ضمیر قبل از آن، بهشتیان یعنی وجوه ناعمه در قیامت است که قاعدتا بلحاظ معنایی نمی تواند منطبق بر افراد نکوهش شده در ایات 17-20 باشد . ایات 17-20 نکوهش از عدم توجه برخی انسانها در این دنیاست. که باید مرجع ضمیر انرا در ایات بعد جستجو کنیم. کافران نیستند زیرا "من تولی و کفر" در ایات 23 و 24 مفرد است. بنابراین مرجع ضمیر جمع غایب در "ینظرون" با مرجع ضمیر هم در "لست علیهم" و نیز ایات 25 و26 یکسان است که همان مخاطبانِ تذکرِ پیامبر و قران هستند.
-اما محتوای تذکر پیامبر چیست؟ ایات 22-24 ایات فرعی نسبت به سیاق اصلی فراز هستند. (ایه 22 فرعی در فرعی است یعنی نسبت به ایه 21 و23 پرانتزی است.) لذا محتوای تذکر پیامبر ایات 23و24 نیست بلکه ایات 25 و26 هستند . یعنی پیامبر تذکر دهد که بازگشت انها بسوی خداست و حساب و کتاب هم بر عهده خداست.

-ارتباط اين فراز با فراز قبل:
با توجه به شروع نخستين ايه اين فراز با "فذكر" ميتوان گفت حال كه انسانها در پديده هاي افرينش كه همواره با انها سروكار دارند و عمل و وظیفه خود را هریک بدرستی انجام میدهند، تامل و تعمق نمي كنند، پس اي پيامبر ،تو به آنها ياد آوري كن كه بسوي خدا بر مي گردند و مورد محاسبه و سئوال از اعمال خود قرار مي گيرند.يعني اگر انها در طبيعت تامل ميكردند، باور مي كردند كه انها هم بايد حساب شده و در راستاي هدفي كه خداوند، انها را خلق كرده و بر ان اساس هم انها را محاسبه و مواخذه ميكند، زندگي و عمل مي كردند. همچنین به پیامبر تسلی میدهد که اصراری بر تذکر به روی گردانندگان از کلامت نداشته باش چرا که تو بر انسانها تسلطی نداری ولی خداوند انها را عذاب خواهد کرد.


[color=green]درس سوره:ای پیامبر تذکر بده كه مردم بسوي خدا بازميگردند و با معيارهاي خدا حسابرسي و جزادهي خواهند شد كه بر اساس اعمال و باور دنيوي شان يا اهل بهشت برين و راضی از عمل خود خواهند بود و يا اهل آتش جهنم و سرافکنده از اعمال خود. عذاب روی گردانندگان و منكران،نیز باخداست.


ویرایش بوسیله کاربر 1402/02/28 09:06:34 ب.ظ  | دلیل ویرایش: edit

سیدکاظم فرهنگ
به ناز Offline
#8 ارسال شده : 1397/05/16 07:06:23 ب.ظ
به ناز

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, students, Moderator
تاریخ عضویت: 1396/05/22
ارسالها: 267

تشکرها: 1 بار
نکات سوره #غاشیه از #تفسیر_نور

🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃

◀️ حادثه قیامت چنان فراگیر است، که همه باید به فکر آن باشند. «هَلْ أَتٰاکَ حَدِیثُ الْغٰاشِیَةِ»

◀️ شادی و خرّمی واقعی، در چهره منعکس می‌شود. وُجُوهٌ... نٰاعِمَةٌ رنگ رخساره خبر می‌دهد از سرّ ضمیر.

◀️ نعمت‌های بهشت و الطاف خاص الهی، از نتایج سعی و تلاش است. «نٰاعِمَةٌ لِسَعْیِهٰا»

◀️سختی کار در دنیا زودگذر است ولی شادمانی و کامیابی دائمی در آخرت را به همراه دارد. «لِسَعْیِهٰا رٰاضِیَةٌ»

◀️کسانی که در دنیا از لغو دوری کنند، در سرای دیگر، در فضای بدون لغو زندگی خواهند کرد. «لاٰ تَسْمَعُ فِیهٰا لاٰغِیَةً»

◀️ در بهشت نه تنها لغو نیست بلکه کلامی که به نحوی سبب پدید آمدن لغو هم شود وجود ندارد. «لاٰ تَسْمَعُ فِیهٰا لاٰغِیَةً»



◀️در معاد و نعمت‌های ویژه بهشتیان شک نکنید، مگر آفریده‌های عجیب خدا را در دنیا نمی بینید؟ «أَ فَلاٰ یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ»

◀️ همان گونه که اصل آفریده‌ها دلیل بر وجود خداست، چگونگی و پیچیدگی آفریده‌ها هم دلیل بر قدرت و علم و حکمت اوست. کَیْفَ، کَیْفَ، کَیْفَ...


◀️پیامبر، مأمور به وظیفه است نه نتیجه. «إِنَّمٰا أَنْتَ مُذَکِّرٌ» (پیامبر صلی الله علیه و آله برای هدایت مردم اهتمام وحرص داشت و خداوند به او فرمود: وظیفه تو فقط تذکّر است. )

◀️ وظیفه پیامبران، تذکّر است نه تسلط و تحمیل عقیده. «لَسْتَ عَلَیْهِمْ بِمُصَیْطِرٍ»

◀️ حسابرسی از سنّت‌هایی است که خداوند بر خود واجب کرده است. «إِنَّ عَلَیْنٰا حِسٰابَهُمْ»

🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃🌻🍃

ویرایش بوسیله کاربر 1397/05/17 03:49:30 ب.ظ  | دلیل ویرایش: مشخص نشده است

سمیرا گودرزی Offline
#9 ارسال شده : 1400/05/19 07:15:48 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 112
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران



آیه 1
هَلْ أَتاکَ حَدِیثُ الْغاشِیَةِ: استفهام، اشعار به تقریر و اعجاب و تعظیم دارد. حدیث به معناى پیش آمد بى‏سابقه یا به معناى مصدرى (حدوث)، یا حادثه و به تقدیر مضاف (خبر)، و اضافه حدیث به الغاشیه، اضافه موصوف به صفت است. گویا اکتفاء به وصف کوتاه الغاشیه، براى این است که چگونگى و خصوصیات آن را نمیتوان دریافت، تصویرى که از این حادثه بزرگ میتوان نمود، همین است که همه کس و همه چیز را فرامیگیرد و میپوشاند: فَارْتَقِبْ یَوْمَ تَأْتِی السَّماءُ بِدُخانٍ مُبِینٍ، یَغْشَى النَّاسَ هذا عَذابٌ أَلِیمٌ مراقب و نگران باش روزى را که آسمان با خود دودى آشکار آورد، مردم را فرا میگیرد، این عذاب بس دردناک است- آیات 10 و 11 سوره 44» أَ فَأَمِنُوا أَنْ تَأْتِیَهُمْ غاشِیَةٌ مِنْ عَذابِ اللَّهِ آیا از اینکه فراگیرنده‏اى از عذاب خدا به آنان رخ نماید در امان هستند؟- از آیه 108 سوره 12». از بیان و اشاره این دو آیه، چنین برمى‏آید که مقصود از غاشیه، اوضاع و احوالى است که در نهایت کار جهان، و پیش از رستاخیز بزرگ حادث میشود، و تعبیر دیگرى است از «طامه» که در سوره النازعات آمده. شاید که الغاشیه تعبیر جامعى از عذاب و احوال و اهوال قیامت باشد، چنان که در این آیات به آن تصریح شده است:
یَوْمَ یَغْشاهُمُ الْعَذابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ روزى که فراگیرد عذاب آنان را از بالایشان و از زیر پایشان- از آیه 55 سوره 7» «و تَغْشى‏ وُجُوهَهُمُ النَّارُ» و میپوشاند روى آنان را آتش- از آیه 50 سوره 14» «وَ مِنْ فَوْقِهِمْ غَواشٍ» و از بالاى سرشان پوشنده و فراگیرنده‏هاست- از آیه 41 سوره 7». در حقیقت این عذاب محیط و فراگیرنده در قیامت، شاید بروز کفر و شرک و احاطه آثار گناه بر فطرت و استعدادها میباشد: بَلى‏ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ آرى کسى که بدى فراهم آرد و خطاى آن وى را فراگیرد، پس همین‏ها یاران آتشند- آیه 81 سوره 2» إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها ما براى ستمکاران آتشى را فراهم کرده‏ایم که پرده‏هاى افراشته آن، فرا گرفته آن را- از آیه 29 سوره 18» وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِیطَةٌ بِالْکافِرِینَ و همانا جهنم احاطه دارد بر کافران- از آیه 29 سوره 9 و آیه 55 سوره 29».
بهر صورت که باشد، کلمه «الغاشیة» میتوان اشاره‏اى به حوادث نهایى جهان و پیش درآمد قیامت باشد، از این جهت که سراسر زمین و آسمان ما را فرامیگیرد، و اندیشه‏ها
را پر از هراس و وحشت مینماید، و همه چیز را از یاد میبرد. و نیز مى‏تواند عذابى باشد که در قیامت دوزخیان را فرا میگیرد، و منافذ رحمت و خیر و نجات را به روى آنان مى‏پوشاند، مایه این عذاب همان کفر و ظلم و گناه است. همه این حوادث و تحولاتى که از اندیشه بشر دور و برتر است، معلول اراده قاهرانه خداوند و قسمتى مربوط به مکتسبات و اعمال انسان میباشد.

📚تفسیر پرتوی از قرآن

سمیرا گودرزی Offline
#10 ارسال شده : 1400/09/17 07:01:30 ق.ظ
سمیرا گودرزی

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, member
تاریخ عضویت: 1399/06/17
ارسالها: 112
Iran (Islamic Republic Of)
مکان: تهران



پیشگفتار سوره غاشیه (88)

14 آية ابتداي اين سوره كه [مطابق محاسبات كتاب سير تحوّل قرآن] در اولين سال بعثت نازل شده، نهمين گروه و مفصل‌ترين آنها از ابتداي رسالت بوده و دو آية تكميلي 6 و 7 و آيات انتهايي سوره [17 تا 26] در سال سوم بعثت نزول يافته‌اند. نام اين سوره از اولين آيه آن اخذ شده است. سورة غاشيه را برحسب موضوعات و آهنگ آيات آن مي‌توان به سه قسمت تقسيم نمود كه هركدام سبك و سياقي مستقل دارد:<br>
الف] آيات 1 تا 16: اين بخش كه مفصل‌ترين بخش سوره [65٪] را تشكيل مي‌دهد، تصويري از عذاب فراگير آيندة منكران را ترسيم مي‌كند و سرنوشت انسانها در آن روز و آثار اين تحول تغيير و صيرورت را در چهره‌ها [وجوه] كه نمايانندة افكار و اعمال و احوال دروني و «جهت‌گيري» دنيايي‌شان مي‌باشد نشان مي‌دهد. بنا به قانون علت و معلولي، آثار آن حالات و كيفيات در روز قيامت در چهره‌ها ظاهر و بارز خواهد شد.<br>
ب] آيات 17 تا 20: اين بخش برخلاف بخش سابق كه نظر به آخرت ناديده و نامحسوس داشت، از مشهودات دنياي مادي نشانه مي‌آورد تا ربوبيتي را كه در عوالم دنيايي حاكميت دارد، براي اثبات ادامه حركت و تداوم جريان خلق و تدبير آخرت نشان دهد. پس تفاوت نمي‌كند كه به شتر نگاه كنيم كه به چه «كيفيتي» خلق شده، يا به آسمان كه چگونه برافراشته شده، يا به زمين كه چگونه گسترده شده است. آنچه در اين بخش جلب نظر مي‌كند، برانگيختن تفكر و تعقل بشر از طريق تحقيق و تتّبع در پديده‌هاي پيرامون و مشاهده و تجربه و «نظر» در آيات طبيعي مي‌باشد: «افلا ينظرون الي...»<br>
ج] آيات 21 تا 26: محور مشخص اين قسمت تأكيد بر مسئله «اختيار» و آزادي انسان و خطاب آن به شخص پيامبر(ص) به عنوان مأمور و مجري ابلاغ اين پيام مي‌باشد. تنها وظيفة پيامبر در اين سفر پر مخاطره، يادآوري و بيدار نمودن خفتگان از خواب غفلت و نسيان است تا آهنگ رحيل بشنوند و به كاروان بپيوندند و جز اين وظيفة ديگري ندارد. اين سوره كه با «حديث غاشيه» آغاز و با «حسابهم» ختم شده است، ارتباط عمل و مكتسبات كافران را با عذاب فراگير نشان مي‌دهد.

📚تفسیر آقاے بازرگان


farhang Offline
#11 ارسال شده : 1402/03/07 09:08:51 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,051
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال
نکات مهم تفسیری سوره غاشیه از تفسیر تسنیم

کلمه «غاشیه، غواشی» و مانند آن در قرآن کریم کم نیست یعنی فراگیر و فرآیند، اختصاص به یک موضع و یک گروه خاص ندارد همه را در بر می‌گیرد؛ چون ﴿اِنَّ الاوَّلِینَ وَ الآخِرِینَ ٭ لَمَجْمُوعُونَ اِلَی مِیقَاتِ یَوْمٍ مَعْلُومٍ﴾ پس «غاشیة الکلّ» است؛ همان‌طوری که در «اشراط السّاعة» سخن از زلزله جهانی است جهان‌لرزه است نه زمین‌لرزه. این غاشیه فراگیر و فرآیند است همه را در بر می‌گیرد و کسانی که زیر مجموعه غاشیه معادند دو گروه هستند:

عده‌ای چشم‌ها و چهره‌های اینها هراسناک و ترسان است با ترس و لرز محشور می‌شوند چرا؟ چون در دنیا خیلی کار کرده‌اند و دستشان خالی است یا بیراهه رفتند یا راه کسی را بریدند یا به کسی راه ندادند یا بین خود و خدای خود، آن وظایف شخصی را انجام ندادند ﴿عامِلَةٌ﴾؛ یعنی خیلی کار کردند اما ﴿ناصِبَةٌ﴾ «نَصب» با «صاد» یعنی درد و رنج و تهی‌دستی، کار زیاد کردند ﴿عامِلَةٌ﴾ هستند، اما ﴿ناصِبَةٌ﴾ هستند دستشان خالی است؛ در دنیا بهره‌ای نبردند

﴿تَصْلی‌ ناراً حامِیَةً﴾ برای مراحل ابتدایی یک روسوزی است یک سوخت و سوزی هست اما این خیلی سوزان است این نار حامی است یعنی سوزان است داغ است .﴿تُسْقی مِنْ عَیْنٍ آنِیَةٍ﴾ به هر حال تشنه می‌شود، این از یک چشمه جوشان به او آب می‌دهند آب گوارایی به او نمی‌دهند
غذای او ﴿لَیْسَ لَهُمْ طَعامٌ اِلاَّ مِنْ ضَریعٍ﴾ این است که به این شخص نیش می‌زند به آن شخص نیش می‌زند، آبروی این را می‌برد آبروی آن را می‌برد، مال این را می‌برد مال او را می‌برد؛ نه بیت‌المال برای او مطرح است نه اموال شخصی برای او مطرح است، نه موقوفه برای او مطرح است. این شخص در قیامت باید ضریع بخورد، «ضریع» یک خار بیابانی حجاز است که تا آن جایی که سبز است ممکن است شترها بخورند، ولی وقتی خشک شد، چند تا آثار سوء دارد


در بسیاری از آیات تبشیر و تنذیر کنار هم آمده است؛ گاهی در بعضی از آیات فقط انذار است چون آن اثری که انذار دارد تبشیر ندارد ﴿اِنْ اَنْتَ اِلاَّ نَذیرٌ﴾،آمده اما «ان انت الا بشیر» نیامده است. غرض این است که انذار و تبشیر گرچه در خیلی از موارد باهم‌اند اما چون اثر انذار بیش از اثر تبشیر است در خیلی از موارد انذار به عنوان حصر آمده است
حالا این انذار را مقدم داشت و تبشیر را مؤخّر. بعد از انذار این تبشیر است ﴿وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناعِمَةٌ﴾

چرا؟ ﴿لِسَعْیِها راضِیَةٌ﴾ دیگران کار کردند دستشان خالی است چون بیجا رفتند، این مؤمنین کار کردند دستشان پر است چون بجا کار کردند از سعی خودشان راضی‌اند. در دنیا آبرومند بودند در آخرت بهره‌مند. در دنیا ذات اقدس الهی فرمود اینها کسانی‌اند که می‌گویند: ﴿رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ﴾[14] در همان بخش سوره مبارکه «بقره» این گروه دیگر را هم نام می‌برد فرمود: ﴿فَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا وَ ما لَهُ فِی الْآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ﴾،[15] تلاش و کوشش بعضی‌ها این است که خدایا به ما دنیا بده نمی‌گویند ﴿فِی الدُّنْیا حَسَنَةً﴾ می‌گویند: ﴿رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا﴾ همین! برای اینها حلال و حرام فرق نمی‌کند

اینکه فرمود: ﴿لِسَعْیِها راضِیَةٌ﴾ تفصیلاً تا حدودی بیان می‌کنند که ما به آنها چه می‌دهیم که اینها خوشحال‌اند؛ ﴿فی‌ جَنَّةٍ عالِیَةٍ﴾ در یک بهشت و بوستانی است برجسته، نه طبقه بالا، عالی است یعنی منزل و درجه و ارزش او و عظمت او عالی است، این یکی؛ ﴿لا تَسْمَعُ فیها لاغِیَةً﴾ در آنجا هیچ حرف بدی نمی‌شنوند.

چشمه‌های فراوانی دارد. در این چشمه‌ها هم تخت‌های برجسته آماده است ﴿فیها سُرُرٌ مَرْفُوعَةٌ﴾، ﴿سُرُر﴾ جمع سریر است «مرفوع» یعنی برجسته، برتر و ارزشمند، این یکی؛ ﴿وَ اَکْوابٌ مَوْضُوعَةٌ﴾ الآن می‌بینید شما برای یک مهمان یک قَدح آب می‌آورید یا شربت می‌آورید در کنارش لیوان هست ﴿اَکْواب﴾ آن «ساغر»، «ساغر» یعنی پیمانه. ساغر و پیمانه‌هایی است که نه دسته دارد و نه به اصطلاح آنها خرطوم، این چیز را می‌گویند کوب، اکوابی است همه ردیف شده آماده شده، دست نخورده شده، دست اول، مخصوص این بهشتی. ﴿اَکْوابٌ﴾ ساغرها پیمانه‌هایی است همه جا آماده ﴿وَ نَمارِقُ مَصْفُوفَةٌ﴾ «نُمرقه» همین بالش، بالش‌هایی است تنظیم شده، صف بسته شده منظم شده ردیف شده آماده است ﴿وَ زَرابِیُّ مَبْثُوثَةٌ﴾، «زرابی»؛ یعنی این بسترهای برای خوابیدن. «بثّ» یعنی «بَسَطَ»، پهن شده؛ اگر بخواهد استراحت کند آماده است، اگر بخواهد چیزی میل کند آماده است اگر بخواهد سخنی بگوید حکیمانه است، همه چیز برای او آماده است اینها محصول کار اوست یعنی آنچه در دنیا انجام داد به این صورت در می‌آید

اگر کسی بخواهد گروه دوم بشود راهش چیست؟ و اگر ـ معاذالله ـ این راه را طی نکرد گروه اول می‌شود سرّش چیست؟فرمود: چرا آسمان‌ها را نگاه نمی‌کنند؟ چرا زمین را نگاه نمی‌کنند؟ ﴿اَ فَلا یَنْظُرُونَ اِلَی الْاِبِلِ کَیْفَ خُلِقَتْ﴾ چرا شترها را نگاه نمی‌کنند؟

اینها هیچ اختصاصی به عرب و عجم ندارد گرچه از شتر و امثال شتر سخن به میان آمده است.
اگر در بخشی از این سوره از شتر و امثال شتر نام می‌برد برای اینکه برای مخاطبان آن روز نزدیک‌تر و در دسترس‌تر بود وگرنه کتابی که برای بشر آمده است چه شتر دیروز و چه هواپیمای امروز، هر دو در اثر بهره‌برداری از نظام دقیق علمی عالم است؛ گرچه یکی طبیعت است دیگری صنعت.

. هر حیوانی خصیصه‌ای دارد در جریان شتر خصائص فراوانی به کار رفته است تا او بتواند آن بیابان‌های درد و رنج‌آور بی‌آب و علف را شبانه‌روز طی کند؛

«نظر» مستحضرید گاهی نظر باصره ظاهری است که در مسئله عفاف و حجاب مطرح است .
﴿قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یُغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ﴾این نگاه منظور است. گاهی نظر به معنای نظریه است نه نگاه فیزیکی؛ پس اینکه فرمود: ﴿أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِلِ﴾؛ یعنی نظریه‌پردازی کند،

می‌فرماید شما از کیفیت خلقت آسمان باخبر بشوید از کیفیت خلقت زمین، اینها کار بسیار سختی است، کیفیت خلقت مقدور کسی نیست بله! ممکن است که حکیمی متکلمی بگوید اینها موجود ممکن‌اند هر ممکنی واجب می‌خواهد، بله! اما خدا چگونه آسمان را خلق کرد؟ چگونه زمین را خلق کرد؟ چگونه شتر را آفرید؟ نه تولید بود نه تولّد بود؛ این یعنی چه که ما را دعوت می‌کند؟ الآن در این بخش‌ها به ما می‌گوید شما ببینید ما چگونه خلق کردیم.این بخش از آیات نمی‌گوید که مخلوق خالق می‌خواهد مگر اینها تصادفی است؟ می‌گوید نگاه کن که ما چگونه خلقت کردیم چگونه آفریدیم؟

الآن به پیامبر می‌گوید تو فقط آمدی مردم را تذکره و یادآوری کنی درست است که معلم هستی معلم کتاب هستی معلم حکمت هستی اما چیز جدیدی به اینها یاد نمی‌دهی.اِنَّما اَنْتَ مُذَکِّرٌ﴾ هست ﴿مَا هِیَ اِلاّ ذِکْرَی﴾ حصر ﴿ذِکْرَی﴾ هست اما حصر تعلیم نیست. این تبیین آن حادثه که تذکره است این می‌شود تعلیم وگرنه چیز جدیدی دین به ما یاد نمی‌دهد؛ فرمود به یاد آنها بیاور، اینها یادشان رفته یادشان بیاور!

می‌فرماید تو فقط باید یادآوری کنی تو مصیطر نیستی.
یعنی ساطور به دست نیستی! آن ساطور به دست را می‌گویند «مصیطر» یعنی تو شلّاق دستت نیست ساطور دستت نیست. ﴿مُصَیْطِرُونَ﴾ کسانی‌اند که ساطور به دست هستند شلّاق به دست هستند، تو که این نیستی، نه معلّم هستی، نه مذکّر هستی، بلکه هیچ سمَتی نداری إلا تذکره. اینها بلد هستند؛ منتها الآن محجوب هستند شما باید کاری بکنی که این حجاب‌ها را کنار بزنند و خودشان را نبینند. وقتی من و ما نباشد هم این نظام به الهیتش می‌رسد، این نظام این توان را دارد که عزیزانی تربیت کند.





سیدکاظم فرهنگ
farhang Offline
#12 ارسال شده : 1402/03/07 09:11:29 ب.ظ
سید کاظم فرهنگ

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/31
ارسالها: 1,051
Iran (Islamic Republic Of)

48 تشکر دریافتی در 28 ارسال

حتي پيامبر هم مجاز به اجبار مردم نيست

💠فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ ﴿۲۱﴾ پس تذكر ده كه تو تنها تذكردهنده‏ اى (۲۱) لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ ﴿۲۲﴾ بر آنان تسلطى ندارى (۲۲) سوره غاشیه ایات 21 و22

🔹"راه كمال در صورتى پيموده مى‌شود كه با ميل و اراده و اختيار همراه باشد، و گرنه #تكامل_اجبارى سخنى بى‌مفهوم است، تو هرگز نمى‌توانى آنها را مجبور سازى، و اگر هم مى‌توانستى فايده‌اى نداشت. بعضى تصور كرده‌اند كه اين دستور قبل از نزول فرمان "جهاد" بوده، و با نزول حكم جهاد نسخ شد. چه اشتباه بزرگى‌؟ مساله تذكر و تبليغ پيامبر ص از نخستين روز شروع شد، و تا آخرين دقيقه حيات آن حضرت ادامه داشت، و بعد از او نيز به وسيله جانشينان معصوم و علماى دين تداوم داشته و خواهد داشت اين مطلبى نسخ شدنى نيست، همچنين #عدم_اجبار مردم بر ايمان نيز يك اصل ثابت است، . اين مطلب شبيه چيزى است كه در آيه 80 سوره نساء آمده است كه مى‌گويد: وَ مَنْ‌ تَوَلّٰى فَمٰا أَرْسَلْنٰاكَ‌ عَلَيْهِمْ‌ حَفِيظاً :" هر كس روى‌گردان شود ما تو را مسئول آنها قرار نداديم"
📚تفسیر نمونه- ایت اله مکارم شیرازی

🔹"پس تو اى پيامبر ايشان را به اين حقايق تذكر بده كه ((انما انت مذكر))، وظيفه تو - كه پيامبر خدايى - تنها همين تذكر دادن است ، به اميد اينكه دعوتت را اجابت كنند و به طيب خاطر و بدون #اكراه و #اجبار ايمان آورند.

لَّست عَلَيْهِم بِمُصيْطِرٍ: كلمه ((مصيطر)) به معناى متسلط است ، و جمله مورد بحث بيان و تفسير جمله ((انما انت مذكر)) است . یعنی مردم را تذكر بده كه وظيفه تو تنها تذكر دادن است ، تو #دست_زور به ايشان ندارى.

● توضيحى راجع به استثناء ((الّا من تولّى و كغر)) از ((فذّكر انّما انت مذّكر))

إِلا مَن تَوَلى وَ كَفَرَ

اين جمله استثنايى است از مفعول جمله ((فذكر)) كه در كلام نيامده بود، و تقدير كلام چنين است : ((فذكر الناس انما انت مذكر و لست عليهم بمصيطر الا من تولى منهم عن التذكره و كفر - مردم را تذكر بده كه وظيفه تو تنها تذكر دادن است ، تو دست زور به ايشان ندارى مگر افرادى از ايشان كه از تذكر و پندگيرى روى گردانند و كفر مى ورزند))، چون تذكر دادن آن جناب به افراد آن چنانى لغو و بى فايده است و معلوم است كه تولى و اعراض و كفر، همواره بعد از تذكر رخ مى دهند، پس ‍ آنچه با اين استثناء نفى شد تذكر مكرر است ، گويا فرموده : تو به ايشان تذكر بده و تذكر خود را پى بگير و آن را قطع مكن ، مگر از كسى كه يكبار و دو بار تذكرش دادى و او روى گردانيد و كفر ورزيد كه در اين صورت ديگر لازم نيست به تذكر خود ادامه دهى ، بلكه بايد از او اعراض كنى ، تا خداى تعالى به عذاب بزرگتر معذبش سازد.

ترجمه تفسير الميزان جلد 20 صفحه 461
سیدکاظم فرهنگ
کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.674 ثانیه ایجاد شد.