logo
پر بازدید ترین عناوین تالار از ابتدا: مطالب زیبا با آیات (تعداد مشاهده:177855)    ایه 59 سوره احزاب(حجاب):زنان مسلمان،جلباب(روپوش) رابه بدن خود نزدیک کنند تا مورد اذیت قرار نگیرند (تعداد مشاهده:140712)    آیا زنان کفار که به اسارت مسلمانان در می آیند بر مسلمانان حلال میشوند و زناشویی با آنها اشکال ندارد (تعداد مشاهده:131693)    اوقات نماز های یومیه در قران (تعداد مشاهده:95643)      پر بازدید ترین عناوین سه ماه گذشته: ترجمه تدبر و نکات مهم تفسیری سوره لقمان: ایات حکمت اموز قران هدایت کننده اهل ایمان و عمل صالح است    تعصب ديني ، ممدوح يا مذموم؟ مفهوم تعصب چيست؟    ياد قيامت: عامل بازدارنده از هر گناه    دعاي مستمر براي عدم انحراف قلب پس از هدايت             

توجه

Icon
Error

admin1 Offline
#1 ارسال شده : 1392/09/14 03:31:16 ب.ظ
admin1

رتبه: Advanced Member

گروه ها: member, Administrators
تاریخ عضویت: 1390/02/14
ارسالها: 199

8 تشکر دریافتی در 7 ارسال
ادامه ایات سوره یس به ذکر داستان اصحاب قریه می پردازد که بخش اول انرا در ایات زیر اشاره می کنیم:

وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَاءهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾


مکارم: براي آنها «اصحاب قريه» را مثال بزن، هنگامي كه فرستادگان خدا به سوي آنها آمدند.

خرمشاهی: و براى آنان مثلى بزن از شهروندانى كه پيامبران به آنجا [نزدشان‏] آمدند

إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾


مکارم: هنگامي كه دو نفر از رسولان را به سوي آنها فرستاديم، اما آنها رسولان (ما) را تكذيب كردند، لذا براي تقويت آن دو، شخص سومي فرستاديم، آنها همگي گفتند ما فرستادگان (خدا) به سوي شما هستيم.

خرمشاهی: آنگاه كه به نزد آنان دو تن را فرستاديم، و آنان را دروغگو شمردند، سپس جانب آنان را با [فرستادن‏] سومين فرد استوار داشتيم، آنگاه [همگى‏] گفتند ما به سوى شما [به رسالت‏] فرستاده شده‏ايم‏

قَالُوا مَا أَنتُمْ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمن مِن شَيْءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلاَّ تَكْذِبُونَ ﴿۱۵﴾


مکارم: اما آنها (در جواب) گفتند: شما جز بشري همانند ما نيستيد، و خداوند رحمان چيزي نازل نكرده، شما فقط دروغ ميگوئيد!

خرمشاهی: گفتند شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و خداى رحمان چيزى فرو نفرستاده است، شما چيزى جز دروغ نمى‏گوييد

قَالُوا رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾


مکارم: آنها گفتند پروردگار ما آگاه است كه ما قطعا فرستادگان (او) به سوي شما هستيم.

خرمشاهی: گفتند پروردگار ما مى‏داند كه ما به سوى شما [به رسالت‏] فرستاده شده‏ ايم‏

وَمَا عَلَيْنَا إِلاَّ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ ﴿۱۷﴾


مکارم: و بر عهده ما چيزي جز ابلاغ آشكار نيست.

خرمشاهی: و بر عهده ما جز پيام‏رسانى آشكار چيزى نيست‏

قَالُوا إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِّنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ ﴿۱۸﴾


مکارم: آنها گفتند ما شما را به فال بد گرفته‏ ايم (و وجود شما شوم است) و اگر از اين سخنان دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم كرد، و مجازات دردناكي از ما به شما خواهد رسيد.

خرمشاهی: گفتند ما به شما فال بد مى ‏زنيم، اگر دست برنداريد، شما را سنگسار مى‏كنيم، و از ما عذابى دردناك به شما مى‏ رسد

قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِن ذُكِّرْتُم بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾


مکارم: گفتند شومي شما از خودتان است اگر درست بينديشيد! بلكه شما گروهي اسرافكاريد.

خرمشاهی: گفتند فال بدتان با شماست، آيا چون اندرز داده شويد [بايد فال بد بزنيد؟]، حق اين است كه شما قومى تجاوزپيشه‏ ايد
مدیر تالار
shourabif881 Offline
#2 ارسال شده : 1392/09/25 09:20:40 ب.ظ
shourabif881

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/12/17
ارسالها: 4

آيه
وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً أَصْحَابَ الْقَرْيَةِ إِذْ جَآءَهَا الْمُرْسَلُونَ
ترجمه
براى آنها اصحاب قریه را مثال بزن كه فرستادگان خدا به سوى آنها آمدند.


نکته ها
از این آیه تا هفده آیه ‏ى دیگر سرگذشت تعدادى از انبیا نقل شده كه مأمور هدایت مردم منطقه ‏ى خود بودند.
در تفاسیر گفته ‏اند كه مراد از قریه در این آیه، منطقه انطاكیه است كه از شهرهاى قدیم روم بوده و هم اكنون جزو خاك تركیه و از شهرهاى تجارى آن مى ‏باشد.

از مجموع این هجده آیه بر مى ‏آید كه مردم این شهر بت‏پرست بودند و پیامبران براى دعوت آنها به توحید و مبارزه با شرك آمده بودند.


پیام ها


-1 تاریخ گذشتگان، بهترین درس براى آیندگان است. «واضرب لهم»
2- مربى و مبلغ باید با تاریخ آشنا باشد. «واضرب لهم»
3- بر جامعه، اصول و قوانین ثابتى حاكم است كه سرنوشتِ انسان‏ها و جوامع را بر اساس آن مى‏توان تعیین نمود. آرى، سنّت‏هاى الهى ثابت است و با تفاوت اقوام، افراد، زمان و مكان، تفاوتى نمى‏كند. «واضرب لهم مثلاً»
4- بهترین مثال، مثال‏هاى واقعى و عینى است نه تخیّلى. «واضرب لهم مثلاً»
5 - در بیان داستان، عبرت‏ها مهم است، نام قریه، نژاد، زبان و تعداد افراد مهم نیست. «اصحاب القریة»
6- انبیا به سراغ مردم مى‏رفتند و منتظر نبودند تا مردم به سراغ آنان بیایند. «جاءها المرسلون»


آیه
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُواْ إِنَّآ إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ‏
قَالُواْ مَآ أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَآ أَنزَلَ الرَّحْمَنُ مِن شَىْ‏ءٍ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ‏
قَالُواْ رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّآ إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ‏
وَمَا عَلَيْنَآ إِلَّا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ


ترجمه

آن گاه كه دو نفر (از پیامبران خود) را به سوى آنان فرستادیم، پس تكذیبشان كردند، سپس با شخص سوّمى (آن دو را) تأیید كردیم، پس گفتند: همانا ما (از طرف خدا) به سوى شما فرستاده شده ‏ایم.


كفّار گفتند: شما جز بشرى مثل ما نیستید و خداى رحمان چیزى (بر شما) نازل نكرده است، شما جز دروغ نمى ‏گویید.
پیامبران گفتند: پروردگار ما مى‏داند كه ما به سوى شما فرستاده شده‏ایم.
و بر ما، جز تبلیغ آشكار و روشن، وظیفه‏ى دیگرى نیست.
نکته ها
برخى انسان‏ها به وجود خدا اعتقاد دارند، ولى مسأله‏ى نبوّت را نمى‏پذیرند و مى‏گویند خداوند به ما عقل داده و نیازى به وحى نداریم. این اعتقاد ناشى از عدم شناخت صحیح خداست، چنانكه در آیه‏اى دیگر مى‏فرماید: «و ما قدروا اللّه حقّ قدره اذ قالوا ما انزل اللّه على بشر من شى‏ء»(602)

پیامها


1- گاهى باید دعوت به حقّ و امر به معروف به صورت گروهى باشد. «ارسلنا... اثنین فعزّزنا بثالث»
2- لجاجت، درد بى درمان است. (حتى انبیا را تكذیب كردند.) «كذبوهما»


3- با تكذیب دشمن، دست از كار و هدف نكشید، نفرات خود را تقویت كنید. «فكذّبوهما فعزّزنا بثالث»
4- گاهى چند پیامبر، هم زمان به سوى یك قوم اعزام مى‏شدند. «اثنین... بثالث»
5 - تعداد مبلّغان، به نیاز جامعه بستگى دارد. «ارسلنا الیهم اثنین فعزّزنا بثالث»
6- در مدیریّت، وقتى كسى را به مأموریّتى مى‏فرستید رهایش نكنید و او را تأیید و تقویت كنید. «فعزّزنا بثالث»


7- كثرت افراد لایق، سبب عزّت است. «فعزّزنا بثالث»
8 - عزّت و ذلّت به دست خداست، گرچه فرد یا چیزى واسطه شود. «فعزّزنا»
9- در مدیریّت، همیشه نیروى ذخیره داشته باشید. «بثالث»
10- كفّار تمام كمالات را نادیده و همه چیز را با دید ظاهرى مى‏ نگرند. «بشر مثلنا»
11- بعضى، تكلیف و امر و نهى را مخالف رحمت الهى مى‏دانند و گمان مى‏كنند معناى رحمت، آزادى بى ‏قید و شرط و رها بودن انسان است. «ما انزل الرّحمن من شى‏ء»


12- در برابر انكارهاى پى در پى دشمن، دل خود را با یاد خدا آرامش دهید. «ربّنا یعلم...»
13- وظیفه‏ى انبیا، روشنگرى و تبلیغ آگاهى بخش است و ضامن نتیجه نیستند. «و ما علینا الاّ البلاغ»

تفسیر نور
shourabif881 Offline
#3 ارسال شده : 1392/10/05 08:02:31 ب.ظ
shourabif881

رتبه: Newbie

گروه ها: member
تاریخ عضویت: 1390/12/17
ارسالها: 4

تفسیر ایات فوق از تفسیر نمونه:

در تعقيب بحثهائى كه در زمينه قرآن و نبوت پيامبر اسلام و مؤمنان راستين و منكران لجوج گذشت در آيات مورد بحث نمونه‏ اى از وضع امتهاى پيشين در همين زمينه مطرح شده ، و در ضمن اين آيات و چندين آيه بعد كه مجموعا 18 آيه را تشكيل مى‏ دهد سرگذشتى از چند تن از پيامبران پيشين كه مامور هدايت قوم مشرك و بت پرستى بودند كه قرآن از آنها به عنوان اصحاب القريه ياد كرده وآنها به مخالفت برخاستند و آنان را تكذيب كردند و سرانجام به عذاب دردناكى گرفتار شدند بيان مى‏ كند ، تا هم هشدارى باشد براى مشركان مكه ، و هم تسلى و دلدارى باشد براى پيامبر و مؤمنان اندك آن روز

تكيه بر اين سرگذشت در قلب اين سوره كه خود قلب قرآن است به خاطر شباهت تمامى است كه با موقعيت مسلمانان آن روز دارد.

در آن زمان كه دو نفر از رسولان را به سوى آنها فرستاديم،اما آنها رسولان ما را تكذيب كردند ، لذا براى تقويت آن دو شخص سومى ارسال نموديم ، آنها همگى گفتند مافرستادگان به سوى شما از طرف پروردگاريم
به اين ترتيب سه نفر از رسولان پروردگار ( دو نفر در آغاز و يكنفر در اثناء براى تقويت آنها ) به سوى اين قوم گمراه آمدند.

در اينكه اين رسولان چه كسانى بودند در ميان مفسران گفتگو است ، جمعى گفته ‏اند : نام آن دو نفر شمعون و يوحنا بود و نام سومين بولس و بعضى نامهاى ديگرى براى آنها ذكر كرده‏اند.



اكنون ببينيم آن قوم گمراه در مقابل دعوت رسولان چه واكنشى نشان دادند ، قرآن مى‏ گويد : همان بهانه‏ اى را كه بسيارى از كافران سركش در برابر پيامبران الهى پيش كشيدند مطرح نمودند گفتند : شما بشرى همانند ما هستيد ، و خداوند رحمان چيزى نازل نكرده سرمايه شما چيزى جز دروغ نيست !
اگر بنا بود فرستاده‏ اى از طرف خدا بيايد بايد فرشته مقربى باشد نه انسانى همچون ما ، و همين را دليل براى تكذيب رسولان و انكار نزول فرمان الهى پنداشتند.

مسلما ان رسولان تكيه بر ادعا نكردند ، و تنها به سوگند قناعت ننمودند ، بلكه از تعبير بلاغ مبين اجمالا استفاده مى ‏شود كه دلائل و معجزاتى از خودنشان دادند ، و گرنه ابلاغ آنها مصداق بلاغ مبين نبود ، زيرا بلاغ مبين بايد چنان باشد كه واقعيت را به همه برساند ، و اين جز به كمك دلائل متقن و معجزات گويا ممكن نيست.

در بعضى از روايات نيز آمده است كه آنها همانند حضرت مسيح (عليه‏السلام‏) بعضى از بيماران غير قابل علاج را به فرمان خدا - شفا دادند.

ولى اين كوردلان در برابر آن منطق روشن و معجزات تسليم نشدند ، بلكه بر خشونت خود افزودند ، و از مرحله تكذيب پا فراتر نهاده به مرحله تهديد و شدت عمل گام نهادند گفتند : ما شما را به فال بد گرفته ‏ايم ، وجود شما شوم است و مايه بدبختى شهر و ديار ما ! ( قالوا انا تطيرنا بكم ) .


باز به اين هم قناعت نكردند ، بلكه با تهديدى صريح و آشكار نيات شوم و زشت خود را ظاهر ساختند ، و گفتند : اگر از اين سخنان دست برنداريد مسلما شما را سنگسارخواهيم كرد ، و مجازات دردناكى ازما به شما خواهد رسيد!



ali Offline
#4 ارسال شده : 1403/10/03 09:44:47 ق.ظ
ali

رتبه: Advanced Member

گروه ها: Moderator, Administrators, member
تاریخ عضویت: 1390/03/24
ارسالها: 1,982

تشکرها: 4 بار
29 تشکر دریافتی در 29 ارسال
خلاصه تفسیر سوره مبارکه یاسین از تفسیر تسنیم صفحه 441
بسم الله الرحمن الرحیم

﴿ مقصود از «اصحاب قريه» و «فرستادگان الهي» براي آنها﴾

فرمود: ﴿وَاضْرِبْ لَهُم مَّثَلاً﴾ داستاني را براي مردم شرح بده. اين «اصحاب قريه» را گفتند براي انطاكيه است و امثال انطاكيه؛ حالا قرآن كريم روي اين قريه كه كدام عصر و مصر بود خيلي تكيه نمي‌كند مگر در بعضي از موارد ضروري; لذا در هيچ جا تاريخ را ذكر نمي‌كند كه در چه عصري بود.
ظاهرش اين است كه ما فرستاديم يعني رسول الهي بودند نه اينكه حضرت عيسي آنها را فرستاد.

﴿فرستاده شدن سه پيامبر براي «اصحاب قريه» و دعوت آنان به توحيد﴾

اينها موحّد بودند يعني خدا را قبول داشتند خدا را به عنوان خالق كل قبول داشتند; منتها وَثني بودند, صَنمي بودند, بت‌پرست و مانند آن بودند و نبوّت عامّه را انكار مي‌كردند ﴿إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمُ اثْنَيْنِ﴾ برای اين «اصحاب قريه», دو پيامبر را فرستاديم اينها اين دو پيامبر را تكذيب كردند ما اين دو پيامبر را تقويت كرديم به اينها عزّت و غلبه و قدرت داديم با فرستادن پيامبر سوم ﴿فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ﴾ اين سه پيامبر كه آمدند به اصحاب قريه گفتند: ﴿فَقَالُوا إِنَّا إِلَيْكُم مُّرْسَلُونَ﴾ ما از طرف ذات اقدس الهي مأموريم شما را به توحيد هدايت كنيم.

﴿ نقد «اصحاب قريه» بر مرسلين به بشر بودن آنها﴾
آنها يعنی اصحاب آن قريه گفتند: ﴿مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا﴾, اين صغرا ، بشر نمي‌تواند فرستاده خدا باشد, اين كبرا ، پس شما فرستاده نيستيد, نتيجه.
﴿مَا أَنتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُنَا وَمَا أَنزَلَ الرَّحْمنُ﴾,
﴿الرَّحْمنُ﴾ را قبول داشتند, يك; انزال را ممكن مي‌دانستند, دو; منتها مي‌گفتند آن كسي كه وحي الهي را مي‌آورد الاّ ولابد بايد فرشته باشد ﴿إِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ﴾.

﴿پاسخ مرسلين به اصحاب قريه و محدوده مأموريت آنها﴾
آنها گفتند: ﴿رَبُّنَا يَعْلَمُ إِنَّا إِلَيْكُمْ لَمُرْسَلُونَ﴾ خدا مي‌داند كه ما دروغ نمي‌گوييم پيامبر خداييم اول با نرمش و گفتار عادي، بعد كم كم برهان را يكي پس از ديگري ذكر مي‌كند.
صِرف ادّعا را كسي قبول نمي‌كند حتي آنهايي هم كه مي‌گويند ممكن است بشر، پيامبر خدا باشد مي‌گويند وقتی ادّعا كرديد, برهان اقامه كنيد. اين‌جا هم در روايات دارد كه برهان اقامه كردند و به اينها گفتند: ﴿وَمَا عَلَيْنَا إِلَّا الْبَلاَغُ الْمُبِينُ﴾ پيامبران سِمتي دارند كه بايد ابلاغ كنند برهان مي‌خواهيد ما برهان اقامه كنيم، غير از اين هم سِمتي نداريم مأموريتي نداريم كار ما فقط تبليغ است

﴿ بَد قَدم و نَحس دانستن مرسلين و حق بودن آن براي خودشان﴾
آنها گفتند: ﴿إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ﴾ اين «طِيَره», تشئّم, بدقدمي, نَحس دانستن در نوع اين خرافات هست. نَحس, حق است؛ اما انسانِ بد خودش نَحس است
قرآن نمي‌گويد ما نَحس نداريم اما مي‌گويد نَحس خودتي؛ يعني كفر, فسق, تمرّد نَحس است وگرنه فلان شخص نَحس باشد فلان روز نَحس باشد چيست؟! همان روزي كه قرآن دارد: ﴿فِي يَوْمٍ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ﴾ همان روز براي پيامبر آن عصر و مؤمنان روز رحمت و بركت بود اينكه ﴿سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ﴾, ﴿فِي يَوْمٍ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ﴾ براي آنها نَحس بود ولي براي پيغمبر آن عصر و مؤمنين خير و رحمت بود. روز طوفان براي فرزند نوح نَحس بود؛ ولي براي نوح و مؤمنين به نوح كه سعد و رحمت و بركت بود. نَحس به آن معنا را در همين آيه مي‌فرمايد نحس خودتان هستيد ﴿طَائِرُكُم مَعَكُمْ﴾

بله ما نحس را انكار نداريم، بدي, نقص, فحش, زشتي و بطلان نحس است اما با شماست ما چيزي در خارج به نام نحس نداريم. گفتند: ﴿إِنَّا تَطَيَّرْنَا بِكُمْ﴾ تهديد هم كردند ﴿لَئِن لَّمْ تَنتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَيَمَسَّنَّكُم مِنَّا عَذَابٌ أَلِيمٌ﴾ ما شما را رجم مي‌كنيم, بيرون مي‌كنيم, عذابتان مي‌دهيم, اينها گفتند بله ما نحس را قبول داريم اما خودتان هستيد بدي, نحس است بله بدي نحس است ما كه بد نيستيم در عالَم هم كه بدي نيست ﴿قَالُوا طَائِرُكُم مَعَكُمْ﴾خودتان نحس هستيد, خودتان شوم هستيد. ﴿طَائِرُكُم مَعَكُمْ﴾ شما را كه رها نمي‌كند.
﴿بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ﴾.

﴿وجود حسن فعلي و فاعلي دليل بر سَعد بودن مرسلين﴾
اين قصه تمام نشده چون اگر اين قصه به همين اندازه بود جاي سؤال داشت كه برهان كجاست؟ تتمّه اين قصه برهاني است كه ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَي الْمَدِينَةِ﴾مي‌باشد آن شخص مي‌آيد مي‌گويد شما بايد دو مطلب داشته باشيد: يكي حُسن فعلي, يكي حُسن فاعلي; اينها هم آدم‌هاي خوبي‌اند هم حرف‌هاي خوب مي‌زنند گوش بدهيد شما چه چيزي مي‌خواهيد؟
حرف خوب مي‌خواهيد اينها دارند, آدم خوب مي‌خواهيد اينها دارند, رايگان هم دارند كار مي‌كنند. اين ﴿وَجَاءَ مِنْ أَقْصَي الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَي قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ﴾ چرا؟ براي اينكه شما به دنبال چه چيزي مي‌گرديد؟ شما به دنبال آدم‌هاي خوب و حرف خوب مي‌گرديد اينها هستند ﴿اتَّبِعُوا﴾ از كسي كه هر دو عنصر را دارد ﴿اتَّبِعُوا مَن لَا يَسْأَلُكُمْ أَجْراً﴾ چيزي هم از شما نمي‌خواهند, ﴿وَهُم مَّهْتَدُونَ﴾ آدم‌هاي خوبي هستند, خدمات رايگان هم دارند, حرف‌هاي خوب هم مي‌زنند، چرا گوش نمي‌دهيد؟!
همه انبيا اين‌طورند. مي‌فرمايد اين سَعد است آن‌كه از شما چيزي مي‌خواهد ممكن است بگويد نحس است, آن‌كه حرفش عالمانه نيست ممكن است بگويد نحس است؛ اما كسي كه دارد رايگان به شما حيات مي‌دهد اين هم خودش خوب است هم حرفش خوب است اينكه سَعدِ محض است، آمده نحس‌زدايي كند. اين تتمّه برهان است

کاربرانی که در حال مشاهده انجمن هستند
Guest (2)
جهش به انجمن  
شما مجاز به ارسال مطلب در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ارسال پاسخ در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به حذف مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ویرایش مطلب ارسالی خود در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به ایجاد نظر سنجی در این انجمن نمی باشید.
شما مجاز به رای دادن در این انجمن نمی باشید.

قدرت گرفته از YAF 1.9.6.1 | YAF © 2003-2024, Yet Another Forum.NET
این صفحه در مدت زمان 0.266 ثانیه ایجاد شد.